جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای نوری

علی نوری، عبدالله شفیع آبادی، علی دلاور، کیومرث فرح بخش،
دوره 17، شماره 65 - ( 1-1397 )
چکیده

چکیده:
هدف پـژوهش حاضرساخت مقیاس آسیب‌شناسی سازمانی و بررسی آسیب سازمانی در شرکت‌های صنایع غذایی بر اساس مدل سه شاخگی می‌باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع آمیخته می‌باشد. جـامعه آماری آن تمامی کارکنان شاغل در شرکت‌های صنایع غذایی شهرک صنعتی آمل بوده و نمونه انتخاب شده در بین این افراد 250 نفر می‌باشند که به صورت خوشه‌ای صورت گرفته است. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی آزمون با اعمال نظر متخصصان تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرانباخ ۹۲/. بدست آمد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که سوالات و عامل‌های پرسش‌نامه ساخته شده همبستگی مناسبی دارند.  برای بررسی آسیب‌شناسی سازمانی بر اساس مدل سه شاخگی (مولفه‌های رفتاری، زمینه‌ای و ساختاری) از آمار توصیفی (شاخص‌های مرکزی ) و آزمون خی دو  استفاده شد و نتایج نشان داد که  از بین مولفه‌های مربوط به عامل رفتاری بیشترین درصد فراوانی آسیب مربوط به مولفه انگیزش و هدفمندی (34 درصد) است و در مرتبه دوم امنیت شغلی حدود 32 درصد است. از بین مولفه‌های مربوط به عوامل ساختاری  بیشترین درصد  فراوانی آسیب مربوط به  مولفه روش‌های گزینش و استخدام در سازمان (حدود 33 درصد) است و عامل زمینه‌ای با تک مولفه عوامل فردی و اجتماعی میزان آسیب 31 درصد در سازمان ارزیابی شده است.
 
راضیه نوری، خالد اصلانی، عباس امان الهی،
دوره 20، شماره 80 - ( 12-1400 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میانجیگری رفتارهای دلبستگی در ارتباط بین تعامل با خانواده‌ی اصلی با کیفیت زناشویی و افسردگی بود. روش: طرح پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیه­ی دانشجویان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بود که از این میان، 200 نفر با روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور اندازه­گیری متغیرها از مقیاس خانواده­ی اصلی (هاوشتاد و همکاران، 1985)، مقیاس کوتاه دسترسی‌پذیری، پاسخ­گویی و همدم‌طلبی (سندبرگ و همکاران، ۲۰۱۲)، فرم تجدید نظر شدهی مقیاس سازگاری زوجی (باسبی و همکاران، ۱۹۹۵) و سیاهه‌ی افسردگی بک (۱۹۷۲) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش­های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و نرمافزارهای 26-SPSS و 24-AMOS تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: نتایج تحلیل همبستگی نشان داد میان همه متغیرها همبستگی معنادار وجود دارد. شاخص­های برازندگی حاکی از تایید مدل پژوهش با یک شاخص اصلاح بود. همچنین، نتایج نشان داد رفتارهای دلبستگی به طور معناداری در ارتباط بین تعامل با خانواده اصلی با افسردگی و کیفیت زناشویی میانجی‌گری می‌کند. نتیجه‌گیری: براساس نتایج، می‌توان نتیجه گرفت که نوع و شدت رفتارهای‌دلبستگی همسران نقش تعیین‌کنند‌‌ه‌ای در سهم تجارب قبلی آنها در خانواده اصلی‌شان بر افسردگی و کیفیت‌زندگی‌زناشویی شان دارد.
رقیه کیانی، آیت اله فتحی، سمیه تاجفر، ابراهیم نوری،
دوره 21، شماره 84 - ( 10-1401 )
چکیده

هدف: امروزه طلاق یکی از خطرات تهدیدکننده زندگی زناشویی است که به ویژه برای زنان می‌تواند معضلات اجتماعی و روحی فراوانی ایجاد کند و از این نظر باید به آن توجه ویژه داشت. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان سابیلیمنال بر افسردگی و تاب‌آوری در زنان دادخواست‌دهنده طلاق با سرپرست خانوار معتاد انجام شد.روش: روش پژوهش نیمه‌آزمایشی از نوع پیش‌آزمون و پس‌آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان دادخواست‌کننده طلاق با سرپرست خانوار معتاد در نیمه دوم سال 1399 بود که به شعبه‌های مختلف دادگاه خانواده شهر تهران مراجعه کرده بودند. از بین این جامعه آماری، تعداد 30 نفر که دارای شرایط ورود به پژوهش بودند با روش در دسترس انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). هر دو گروه در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون دو بار فرم تجدیدنظر شده پرسشنامه افسردگی بک (1991) و پرسشنامه تاب‌آوری کانر و دیویدسون (2003) را تکمیل کردند، گروه آزمایش رویه درمانی را دریافت کرد ولی گروه کنترل هیچ رویه درمانی را دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده‌های پژوهش از شاخص‌های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم‌افزار SPSS-20 استفاده شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که رویکرد سابلیمینال موجب کاهش معنادار نمرات افسردگی (01/0< P، 63/0= Ƞ2) و افزایش معنادار نمرات تاب‌آوری (01/0< P، 68/0= Ƞ2) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج می‌توان گفت که رویکرد سابلیمینال می‌تواند میزان افسردگی زنان دادخواست‌دهنده طلاق با سرپرست خانوار معتاد را کاهش دهد و میزان تاب‌آوری آنها را افزایش دهد. بنابراین از این رویکرد می‌توان به عنوان یک روش مداخله‌ای مناسب در مراکز روان‌شناختی و مشاوره برای درمان افسردگی و افزایش تاب‌آوری بهره برد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research