2 نتیجه برای کاوه فارسانی
ذبیح الله کاوه فارسانی،
دوره 20، شماره 79 - ( 7-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای اسناد ارتباطی و بخشش زناشویی در رابطه بین روانرنجوری، سبکهای دلبستگی و رضایت زناشویی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل شهر شهرکرد بود که 240 نفر از آنان به روش هدفمند و براساس ملاکهای ورود و خروج از نواحی دوگانه شهرداری انتخاب شدند و به پرسشنامههای اسناد ارتباطی فینچام و برادبری؛ مقیاس کیفیت زناشویی نورتون؛ مقیاس روانرنجوری مک کری و کاستا؛ پرسشنامه شیوههای رفتاری فارمن و وهنر؛ مقیاس تجارب روابط نزدیک وی و همکاران و بخشش در روابط زناشویی مک کالو و همکاران پاسخ دادند. یافتهها: نتایج نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است؛ همچنین دادهها نشان داد روانرنجوری، سبکهای دلبستگی ایمن و اجتنابی، بخشش زناشویی و اسناد ارتباطی بر رضایت زناشویی اثر مستقیم (001/0 p<) و سبکهای دلبستگی با میانجیگری اسناد ارتباطی و بخشش زناشویی و روانرنجوری با میانجیگری اسناد ارتباطی بر رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم داشتند (001/0p<). بحث و نتیجهگیری: مشاوران و روانشناسان خانواده باید به زوجهایی که به دلیل روانرنجوری و یا سبکهای دلبستگی (اجتنابی) زندگیشان به مشکل دچار شده است، کمک کنند تا الگوهای تعاملی ناکارآمد و همچنین سبکهای شناختی تحریف شده را برطرف نمایند و بخشش را در بین آنان رواج دهند.
زینب بهرامی، رضوان صالحی، ذبیح الله کاوه فارسانی،
دوره 22، شماره 85 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف: با توجه به شیوع آسیبهای شغلی در مشاغل یاریرسان هدف پژوهش حاضر بررسی آسیبهای شغلی مددکاران اجتماعی بود. روش پژوهش: این مطالعه به شیوهی کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون انجام شد. جامعهی پژوهش کلیه مددکاران اجتماعی شهر شهرکرد بود که تعداد 17 نفر از مددکاران به روش نمونهگیری هدفمند با اشباع نظری دادهها انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون شبکهای آتراید-استرلینگ استفاده شد. یافته ها: مددکاران اجتماعی آسیبهای شغلی را در سه مضمون فراگیر آسیبهای درونفردی، آسیبهای بین فردی و آسیبهای فرافردی تجربه میکنند. آسیبهای درون فردی شامل دو مضمون آسیبهای عاطفی-هیجانی (اضطراب، افسردگی عمومی، فرسودگی و خشونت) و آسیبهای جسمانی بود. در حوزهی آسیبهای بینفردی مضامین شامل: سرریزی مشکلات شغلی به خانواده، مشکلات ارتباطی با مددجویان (فروپاشی مرز کاری و شخصی با مددجویان، ناتوانی در مدیریت پرتوقعی مددجویان و مشکلات فرهنگی، آموزشی و اجتماعی مددجویان)، مشکلات مربوط به عدم تعهد سازمانی (احساس تبعیض وجدانگرایی پایین همکاران) و مشکلات مربوط به خط و مشی سازمان (تغییر و تنوع خط و مشی سازمان و مغایرت خط و مشی سازمان با نیازهای مددجویان) بود. آسیبهای فرافردی نیز شامل مضامین مشکلات مربوط به ماهیت شغل (حجم زیاد کار، چالش زیاد کار)، مشکلات مربوط به شرایط کاری (سروصدای زیاد، ارگونومی نامناسب و آلودگی محیط کاری)، مشکلات مالی و رفاهی و تداخل مشکلات محیط زندگی با وظایف شغلی بود. بر اساس یافتههای موجود میتوان نتیجه گرفت که مددکاری اجتماعی شغلی بسیار پرچالش و مددکاران اجتماعی از جمله آسیبپذیرترین قشر جامعه هستند که در حیطههای مختلفی مشکلات زیادی را تجربه میکنند و سازمانهای زیرربط با استفاده از مشاوران و روانشناسان شغلی و برنامهریزی همهجانبه میتوانند در جهت کاهش این آسیبها به آنان کمک کنند.