جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای دهدست

آقا میلاد سعیدی، خانم کوثر دهدست،
دوره 18، شماره 72 - ( 12-1398 )
چکیده

مقدمه: بازنمایی خانواده در رسانه‌ها بیان‌کننده گفتمان‌های غالب درباره ساختار  و الگوهای تشکیل دهنده آن بوده و رسانه‌ها قابلیت ایجاد یا تأیید یا تغییر این گفتمان‌ها را دارند. و  این مقاله در پی بررسی این مساله است که چگونه قواعد، ساختار‌ و الگوهای خانواده در چند دهه اخیر دچار تحول و دگرگونی شده است و نقش سینما در این تغییر و تحول و گفتمان سازی چگونه بوده است و با چه شیوه، ابزار  و همچنین رمزگانی این تغییرات در ساختار فعلی و فرهنگی خانواده ایجاد شده است.
روش پژوهش: از آنجا که با تصاویر متحرک، موسیقی و کلام به عنوان متن رسانه ای سروکار داریم، از روش کیفی با رویکرد نشانه شناسی برای بررسی نشانه‌های تصویری موجود در فیلم‌های منتخب سینمایی استفاده می‌کنیم. 
هدف پژوهش: این هدف مقایسه‌ای بین دو دهه ۷۰ و ۹۰ سینمای ایران با تمرکز بر فیلم لیلا (داریوش مهرجویی، ۱۳۷۵) و عصر یخبندان (مصطفی کیایی، ۱۳۹۳) صورت گرفت یافته‌ها موید این مطلب بود که از رمزگان فنی گرفته تا اجتماعی و ایدئولوژیک فیلم‌های سینمایی در مسیری که در دو دهه‌ی اخیر از سال ۷۰ به سال ۹۶  طی کرده است، زمینه ایجاد تغییر و تحولات اساسی در ساختار خانواده و مولفه‌های تشکیل دهنده آن مانند قواعد، مرزها، نقش‌ها و  الگوهای ارتباطی شده است.
نتیجه‌گیری:یافته‌ها موید این مطلب بود که از رمزگان فنی گرفته تا اجتماعی و ایدئولوژیک تغییرات جدی کرده است. و عوامل یاد شده موجب فروپاشی ساختار خانواده شده است.
.
                                                                              
کوثر دهدست، معصومه اسمعیلی،
دوره 19، شماره 75 - ( 9-1399 )
چکیده

اهداف: تخلق به اخلاقیات یعنی پایداری دائمی به صفات اخلاقی نیکو به صورت "منش" در انسان کاری است که در آموزش صرف اخلاق نمی‌توان به آن دست یافت. بنابراین دست‌یابی به تعریفی از تربیت اخلاق محور و مبانی و اصول مترتب بر آن به منظور کاربرد در عرصه فرزندپروری هدف این پژوهش است. روش: بدین منظور با رویکرد تحقیق هرمنوتیک در مرحله اول به بررسی مبانی و اصول تربیت اخلاق محور مبتنی بر آرای علامه طباطبایی پرداخته شد و در گام بعدی ملاحظات کاربردی آن در فرایند فرزندپروری اخلاق محور تبیین گشت. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد مبانی تربیت اخلاق محور در 5 محور ایجابی شامل "ثبات اخلاقی" (با دو اصل ملکه ساختن صفات خُلقی و ایجاد نگرش توحیدی)، "سرایت فعلی" (با اصل اعتدال)، "عالمیت" (با دو اصل علم تعقلی و علم توحیدی)، "عاملیت" (با دو اصل اراده و حقانیت) و "انگیزش" (با سه اصل برانگیختگی انسانی، توحیدی و حُبی) و 2 محور زمینه ای شامل "وراثت اخلاق" (با دو اصل اصلاح زمینه‌های وراثتی و رعایت تفاوت‌های استعدادی) و "سرایت محیطی اخلاق" (با دو اصل اصلاح بستر محیطی و رعایت الگوی تربیتی) قابل تبیین هستند که مبتنی بر آن می‌توان در فرایند فرزند پروری با محوریت تربیت منش به‌کار بسته شود. نتیجه‌گیری: فرزندپروری اخلاق محور رویکردی نوین در عرصه آموزش والدین است که در آن از طریق تمرکز بر رشد مولفه‌های شناخت، عاطفه و اراده اخلاقی در کودکان، زمینه تحقق اهداف تربیتی انسان‌هایی با منش اخلاقی را فراهم می‌کند.
کوثر دهدست،
دوره 21، شماره 81 - ( 3-1401 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف بررسی استعاره‌های جوانان از "ازدواج" مبتنی بر نظریه استعاره شناختی لیکاف و جانسون انجام شد. روش: رویکرد تحقیق حاضر کیفی است که با توجه به هدف مطالعه و دست یابی به تجارب زیسته‌ی افراد، از روش پدیدار شناسی استفاده کردیم. جامعه مورد مطالعه جوانان متأهل و مجردی بودند که در این زمینه تمایل به مصاحبه داشته و بر اساس اصل نمونه‌گیری نظری و اشباع داده‌ها با 13 نفر مصاحبه‌ها صورت گرفت. یافته ها: این بررسی چگونگی برداشت و درک جوانان ایرانی از مفهوم ازدواج را اینگونه نشان داد که ماهیت ازدواج، یک راه و مسیر هدفدار است که توسط همسران قابلیت ساخته و خلق شدن آن وجود دارد. وجود مبدأ، مقصد، هدفمندی، راهرو انسانی و حرکت و در نهایت ملزومات طی گذار سالم و موفق این راه به سمت مقصد، برای تبیین "راه" به مثابه مستعار منه "ازدواج" به خوبی دیده می‌شود. نتیجه‌گیری: یافته‌ها بیانگر آنند در این زمینه باید به رویکرد مشاوره تربیتی- آموزشی متوسل شد که هم زمان علاوه بر هدفمندی و مقصد حرکت زوجین در ازدواج، اهداف آنها در زندگی را در زمینه تغییرات ارزشی و معنایی ایجاد شده در اجتماع و گفتمان‌های دربرگیرنده همسران حول مفهوم ازدواج و زندگی مشترک نیز بررسی کند.
 

معصومه اسمعیلی، فهیمه شاداب مهر، دکتر کوثر دهدست،
دوره 22، شماره 86 - ( 3-1402 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و تعیین برخی از ویژگیهای روان‌سنجی پرسشنامه سبک زندگی سهم‌گذارانه انجام گرفت و این مطالعه با هدف کاربردی انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد 18 تا 60 سال ساکن شهر تهران در سال 1401 بود که از میان آنها 389 نفر به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه پاسخ دادند. بمنظور بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مولفه‌های اصلی استفاده گردید و روایی محتوایی ابزار نیز توسط متخصصان مشاوره تایید شد. بمنظور بررسی میزان پایایی ابزار نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. کلیه تحلیل‌های آماری توسط نرم افزار SPSS-25 انجام پذیرفت. یافته‌ها: براساس یافته‌های پژوهش، تحلیل عاملی اکتشافی با مولفه‌های اصلی نشان داد که پرسشنامه سبک زندگی سهم‌گذارانه یک ابزار 13 مولفه‌ای است که 24/57 درصد واریانس سهم‌گذاری را تبیین می‌کند. میزان آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 93/0 و برای مولفه‌های معنامداری 78/0، مسئولیت‌مندی 74/0، عاملیت 73/0، امنیت مداری 71/0، معیارمندی 73/0، احترام مداری 71/0، نیت‌مداری 73/0، آرامش شخصی 80/0، نقش‌گذاری احسن 72/0، روابط تکوین بخش 67/0،  پیوندزایی 63/0، هماهنگی با اهداف 63/0، و انتخاب‌گری 65/0 گزارش شد. نتیجه‌گیری: باتوجه به یافته‌ها میتوان نتیجه گرفت که پرسشنامه سبک زندگی سهم‌گذارانه، در نمونه شرکت‌کننده در پژوهش دارای روایی و پایایی مناسب و قابل قبولی است.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research