جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای هادی

محمدهادی هادی زاده، دکتر فروغ جعفری،
دوره 12، شماره 47 - ( 6-1392 )
چکیده

_ چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش‌های شناختی _ رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 بود. بدین منظور 16 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 که عضو انجمن دیابت ایران شعبه‌ی اسلامشهر بودند به طور تصادفی انتخاب شده و در گروه‌های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی‌های گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تکنیک‌های شناختی – رفتاری را آموزش دیدند و گروه کنترل این آموزش‌ها را دریافت نکردند.قبل و بعد از اجرای مداخله‌ی هر دو گروه از طریق آزمون کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تکنیک‌های شناختی _ رفتاری در دو بعد جسمانی و روان شناختی از کیفیت زندگی اثر معنادار داشته‌اند اما در دو بعد دیگر یعنی ابعاد اجتماعی و محیطی تأثیر معناداری مشاهده نشد. به نظر می‌رسد با توجه به ماهیت تکنیک‌های شناختی _ رفتاری اثر بخشی در دو بعد جسمانی و روان شناختی و عدم اثر گذاری معنادار بر دو بعد دیگر قابل توجیه باشد.


سعیده هادی، دکتر حسین اسکندری، دکتر فرامرز سهرابی، دکتر عبدالله معتمدی، دکتر نورعلی فرخی،
دوره 15، شماره 60 - ( 10-1395 )
چکیده

هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه سبک های دلبستگی با تعهد زناشویی در افرادی است که مرتکب بی وفایی در روابط زناشویی شده اند. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه مورد پژوهش کلیه افراد متأهل که مرتکب بی وفایی شده اند می باشد که در بهار سال 95 به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، که 428 نفر به روش دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور، و تعهد زناشویی آدامز و جونز استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به روش همبستگی و رگرسیون همزمان و با استفاده از نرم ازفزار PLS-3 انجام شده است. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد سبک های دلبستگی می توانند 13 درصد از تغییرات تعهدزناشویی افراد مرتکب بی وفایی را پیش بینی نمایند. همچنین ضریب رگرسیون سبک دلبستگی اضطرابی (01/0p) و ضریب رگرسیون سبک دلبستگی اجتنابی (05/0p) بر تعهد زناشویی معنادار بود. اما ضریب رگرسیون سبک دلبستگی ایمن معنادار نبود. نتیجه گیری: از آنجا که ازدواج و انتخاب همسر یکی از تصمیمات مهم زندگی می باشد و با توجه به نقش پیش بینی کنندگی سبک های دلبستگی نا ایمن یعنی اضطرابی و اجتنابی، باید بر لزوم بررسی این دو متغیر در  مشاوره های پیش از ازدواج و همچنین آموزش والدین در زمینه تربیت کودک و سبک های دلبستگی تأکید کرد.


وحید فرهادی، مریم دوست زاده، ایوب سبزی، رضا سبزی،
دوره 16، شماره 61 - ( 1-1396 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی کودک محور با رویکرد آکسلاین بر تنهایی و ناامیدی  کودکان با آسیب شنوایی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش‌آموزان  دختر با آسیب شنوایی مقطع دبستان شهر مشهد بود. نمونه‌ای به حجم 30 نفر با روش نمونه‌گیری در دسترس  انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جای دهی شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس ناامیدی کودکان و مقیاس تنهایی استفاده شد. آموزش بازی درمانی کودک محور با رویکرد آکسلاین در  قالب ۸ جلسه  در گروه آزمایشی اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس و به وسیله نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل داده‌ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات احساس تنهایی و ناامیدی  در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته است (P < 0/05 ). نتیجه گیری: با استناد به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، می توان نتیجه گرفت که بازی درمانی کودک محور می تواند به عنوان یک روش مداخله ای، در کاهش تنهایی و ناامیدی کودکان آسیب دیده شنوایی مورد استفاده قرار گیرد.


محمد هادی هادی زاده، شکوه نوابی نژاد، رحمت الله نورانی پور، ولی الله فرزاد،
دوره 18، شماره 69 - ( 1-1398 )
چکیده

 
 هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان‌شناختی _ تحلیلی بر خودکارآمدی و مشکلات بین فردی زنان دارای شخصیت وابسته بود. ت روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه زنان 19 تا 40 ساله شهر تهران که به مراکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، دفتر مشاوره تنکابنی و دفتر مشاوره پژوهشگر، مراجعه کرده و بر اساس آزمون شخصیت میلون دارای اختلال شخصیت وابسته بودند، تشکیل می‌داند. از بین افراد جامعه 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در معرض 10 جلسه درمان‌شناختی _ تحلیلی قرار گرفت درحالیکه گروه کنترل این درمان را دریافت نکرد. افراد گروه کنترل و آزمایش قبل از اجرای مداخلات و یک ماه پس از اجرای مداخلات از طریق پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و مقیاس مشکلات بین فردی بارخام (1996) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج نشان داد درمان‌شناختی _ تحلیلی به طور معناداری (P<0.0001) در افزایش خودکارآمدی و کاهش مشکلات بین فردی افراد گروه آزمایش موثر بوده است. نتیجه‌گیری: متخصصان حوزه سلامت روان می‌توانند از درمان‌شناختی _ تحلیلی در بهبود مشکلات بین فردی و خودکارآمدی زنان دارای اختلال شخصیت وابسته بهره مند شوند.
عطااله فرهادی، دکتر حسن امیری، دکتر سعیده السادات حسینی،
دوره 18، شماره 71 - ( 7-1398 )
چکیده

هدف: هدف از این پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش والدین با رویکرد آدلری بر کاهش احساس گناه و بهزیستی روان‌شناختی کودکان افسرده بود.
روش: این مطالعه از نظر روش‌شناسی جزء طرح‌های شبه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را همه والدین دانش‌آموزان کلاس‌ ششم ابتدایی دبستان‌های شهر کامیاران تشکیل دادند که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای ابتدا دو دبستان پسرانه و دخترانه انتخاب و سپس تعداد 60 نفر از والدین دانش‌آموزان افسرده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه‌ای آموزش با رویکرد آدلری ارائه شد. فرزندان والدین شرکت کننده در هر دو گروه، در سه مرحله پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری پرسشنامه‌‌های بهزیستی روان‌شناختی ریف (2002) و احساس گناه آیزنک (2007) را تکمیل کردند. داده‌ها نیز با روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که میانگین نمرات پس‌آزمون و پیگیری احساس گناه دانش‌آموزان گروه آزمایش، کاهش و بهزیستی روان‌شناختی آنها افزایش معناداری داشته است.
نتیجه‌گیری: بنابراین، آموزش والدین با رویکرد آدلری بر
کاهش احساس گناه و بهزیستی روان‌شناختی کودکان افسرده اثربخش بوده است.
 
راضیه عسکری، دکتر احمد حیدرنیا، دکتر هادی عباسی،
دوره 18، شماره 72 - ( 12-1398 )
چکیده

هدف: یکی از مهم‌ترین عواملی ‌که بر بقاء، دوام و رشد خانواده اثر می‌گذارد، سازگاری زناشویی است. سازگاری زناشویی عبارت از وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر را دارند و فرآیندی است که در طول زندگی زن و شوهر به‌وجود می‌آید. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه بهبود رابطه بر افزایش سازگاری زناشویی زنان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) انجام شد.
روش: برای این منظور از روش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. تعداد ۴۰ نفر از زنانی که داوطلب شرکت در جلسات بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش به مدت ۶ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای تحت آموزش گروهی برنامه بهبود رابطه زناشویی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. شرکت‌کنندگان دو گروه قبل و بعد از آموزش فرم ۳۲ سؤالی پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (۱۹۷۶) را تکمیل کردند.
یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که جلسات آموزش گروهی برنامه بهبود رابطه به طور معنی‌داری باعث افزایش سازگاری زناشویی و ابعاد مؤلفه رضایت، همبستگی، توافق و ابراز محبت  شده است (۰۵/۰>p).
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های پژوهش می‌توان برای افزایش سازگاری و ارتقای رضایت زناشویی خانواده‌ها از برنامه‌های آموزشی مهارت _ محور استفاده کرد.
 


سید هادی انصارالحسینی، محمدرضا عابدی، پریسا نیلفروشان،
دوره 19، شماره 75 - ( 9-1399 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مشاوره‌ی انطباق‌پذیری شغلی بر اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی انجام شد. روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه‌ی آماری پژوهش را کلیه‌ی دانش‌آموزان پسر متوسطه‌ی دوره‌ی اول شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل می‌دادند. به منظور انتخاب آزمودنی‌ها 50 دانش‌آموز به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) قرار گرفتند. برای هر دو گروه، پیش‌آزمون اجرا شد. گروه آزمایش مدت 7 جلسه‌ی 75 دقیقه‌ای مشاوره‌ی گروهی انطباق‌پذیری شغلی اقتباس شده از روش مشاوره‌ی شغلی ساویکاس (هارتونگ و ویس، 2016) را دریافت کردند. در پایان دوره‌ی مشاوره، پس‌آزمون در هر دو گروه اجرا شد. سپس یک ماه بعد، آزمون پیگیری از هر دو گروه آزمایش گرفته شد. برای سنجش اشتیاق تحصیلی، از پرسشنامه‌ی اشتیاق تحصیلی آرشامبالت و همکاران (2009) استفاده شد. همچنین میانگین نمرات پایانی ترم اول و مستمر ترم دوم به‌عنوان پس‌آزمون و نمرات پایانی ترم دوم، به منظور پیگیری عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر نشان داد که روش مشاوره‌ی انطباق‌پذیری شغلی بر اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی تأثیر داشته است و همچنین آزمون مقایسه‌های زوجی در سه مرحله‌ی پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری نشان داد که میانگین‌ها در پس‌آزمون افزایش یافته (۰۱/۰>p) و تا پیگیری ثبات داشته است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر بیانگر این است که مشاوره‌ی انطباق‌پذیری شغلی بر اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی تأثیر‌گذار است.
مجید هاشمی گل مهر، عباس امان الهی، حمید فرهادی، خالد اصلانی، غلامرضا رجبی،
دوره 19، شماره 76 - ( فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره 1399 )
چکیده

هدف: ازدواج موفق زیربنای تشکیل یک خانواده سالم است، بر این اساس این پژوهش با هدف ارائه الگویی از ازدواج موفق انجام شد.روش: پژوهش به شیوه کیفی و با به‌کارگیری روش نظریه زمینه‌ای اجرا شد. مشارکت‌کننده‌های این پژوهش شامل کلیه‌ی زوج‌هایی بود که در سال‌ 1397 در شهر اهواز سکونت داشتند. در این پژوهش برای گزینش شرکت‌کنندگان، از روش نمونه‌گیری هدفمند استفاده شد و با پیشرفت مطالعه، نمونه‌گیری موارد مطلوب مدنظر قرار گرفت که تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت 22 نفر (11 زوج) مورد مصاحبه باز یا بدون ساختار قرار گرفتند. یافته‌ها: روش تحلیل اطلاعات در نظریه‌ی زمینه‌ای شامل کدگذاری داده‌ها است. با کدگذاری باز 83 کد اولیه و با کدگذاری محوری، 23 مقوله عمده به دست آمد و ازدواج موفق به مثابه یک رابطه زوجی شفاف و عاری از ابهام، به عنوان مقوله مرکزی استخراج گردید. می‌توان نتیجه گرفت که ایجاد یک ازدواج موفق در گرو شفاف‌سازی تمام و کمال موضوعاتی است که در رابطه زوجی جریان دارد به‌گونه‌ای که هر یک از همسران آنچه را که تجربه می‌کنند بی‌پرده ابراز کنند و هیچ نقطه ابهامی را برای دیگری باقی نگذارند که آن‌ را کشف یا رمزگشایی نماید. نتیجه‌گیری: الگوی به دست آمده از این پژوهش را می‌توان در مشاوره پیش از ازدواج به مراجعان آموزش داد، هم چنین در کار با زوج‌های آشفته به کار بست و برای زوج‌هایی که به دنبال کیفیت‌بخشی بیشتری به رابطه خود هستند به کار گرفت. 
فائزه الهی، حسین‌احمد برآبادی، احمد حیدرنیا، هادی عباسی،
دوره 22، شماره 88 - ( 10-1402 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزشی «محکم در‌ آغوشم بگیر» بر آزار عاطفی زوجین شهر بجنورد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی تک­آزمودنی با طرح ABA بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوجین مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر بجنورد در سال 1399 بود. از این جامعه سه زوج که ملاک‌های ورود به پژوهش را داشتند، به‌صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس آزار عاطفی براهیمی استفاده شد. مداخله، برنامه آموزشی «محکم در آغوشم بگیر» بود که در 8 جلسه 120 دقیقه‌ای برای هر زوج به‌صورت جداگانه اجرا شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از نمودار، مقایسه و ارزیابی طراز، روند و تغییرپذیری داده‌ها در هر کدام از موقعیت‌های خط پایه، مداخله و پیگیری و در بین موقعیت‌های مورد اشاره انجام شد. یافته‌ها: تحلیل داده‌های درون‌موقعیتی و بین‌موقعیتی زوجین نشان داد که مداخله «محکم در ‌آغوشم بگیر» بر کاهش آزار­ عاطفی زوجین مؤثر است. در مرحله پیگیری نیز، نتیجه حاصل از مداخله استمرار یافت. نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های پژوهش حاضر، زوج‌درمانگران می‌توانند برای کمک به زوجین درگیر خشونت و آزار عاطفی، از مداخله آموزشی هیجان‌مدار «محکم در ‌آغوشم بگیر» استفاده کنند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research