جستجو در مقالات منتشر شده


35 نتیجه برای خانواده

دکتر محمود گودرزی،
دوره 12، شماره 48 - ( 7-1392 )
چکیده

دکتر چکیده پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان اثر بخشی زوج درمانی با رویکرد ستیر بربهبود عملکرد خانواده(زوجین) و کاهش دلزدگی زناشویی انجام گرفته است. روش انجام پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل) بوده است.جامعه پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناختی شهرستان سنندج در سال 1390-1389 بود. نمونه این پژوهش 20 زوج یعنی زن وشوهر (10زوج در گروه ستیر، 10زوج و10 زوج در گروه کنترل) که در گروه آزمایش و کنترل به شیوه تصادفی جایگزین شدند.سپس جلسات زوج درمانی ستیر در هشت جلسه اجرا گردید. هرکدام از گروههادر پیش آزمون و پس آزمون از نظر متغییر‌های وابسته مورد سنجش قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس سنجش عملکرد خانواده و دلزدگی زناشویی بوده است.به متظور تجزیه وتحلیل داده‌ها از تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد که زوج درمانی با رویکرد ارتباطی ستیر در مقایسه با گروه کنترل باعث بهبود عملکرد زوجین گردیده است.همچنین زوج درمانی با رویکرد ارتباطی ستیر باعث کاهش میزان دلزدگی زناشویی زوجین گردیده است.


منا قریشی، سالار فرامرزی،
دوره 13، شماره 52 - ( 10-1393 )
چکیده

_ چکیده تاریخ دریافت: 18/11/92 _ تاریخ پذیرش: 5/7/93 پژوهش حاضر با هدف تبیین تفاوت ابعاد راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش‌آموزان دبیرستانی در گونه‌های مختلف خانواده بر اساس مدل فرایند و محتوای خانواده انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع پس رویدادی بود. به این منظور از میان دانش‌آموزان پایه دوم و سوم دوره متوسطه شهر شیراز 308 (186دختر، 122 پسر) دانش‌آموز به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. برای جمع‏آوری اطلاعات از مقیاس‏های خودگزارشی فرایند و محتوای خانواده (فرم فرزندان) و راهبردهای انگیزشی یادگیری که روایی و اعتبار آنها تأیید شده، استفاده گردید. داده‌های بدست آمده با آزمون تحلیل واریانس یک متغیره و چند متغیره تجزیه تحلیل شد. نتایج نشان داد که راهبردهای شناختی در گونه‌های سالم و غیر سالم دارای تفاوت معنادار است. در حالی که تفاوت در خودتنظیمی ناشی از تفاوت گونه سالم با غیر سالم، مشکل دار محتوایی و مشکل دار فرایندی است. نبا توجه به نتایج بدست آمده می‏توان گفت که در گونه‏های مختلف خانواده بکارگیری ابعاد راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در میان دانش‌آموزان تفاوت وجود دارد و به روان‌شناسان مدرسه و مشاوران توصیه می‌شود که این موضوع را در مشاورۀ با دانش‌آموزان مورد توجه قرار دهند.


زهرا امینی نسب، کیومرث فرحبخش،
دوره 14، شماره 54 - ( 4-1394 )
چکیده

21/5/94 پژوهش حاضر جهت بررسی اثربخشی زوج درمانی دلبستگی محور بر بهبود انطباق‌پذیری خانوادگی و کاهش تعارضات زناشویی بود. در این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون، 20 زوج از مراجعه‌کنندگان به مراکز خانه سلامت شهرداری منطقه 2 شهر تهران دارای ملاک‌های ورود به مطالعه، به صورت تصادفی به دو گروه مساوی آزمون و شاهد تقسیم شدند.ابتدا پرسشنامه‌های انطباق‌پذیری مثبت و تعارضات زناشویی (MCQ) به عنوان پیش آزمون در مورد دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمون تحت زوج درمانی بر اساس نظریه‌ی دلبستگی در 8 جلسه قرار گرفتند و یک ماه بعد از اتمام جلسات از دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. برای تحلیل داده‌ها از تحلیل کواریانس تک متغیری (انکوا) و چند متغیری (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که زوج درمانی دلبستگی محور ضمن آنکه انطباق‌پذیری خانوادگی را بهبود بخشیدبر کاهش تعارضات زناشویی و ابعاد آن مؤثر بوده است (001>P). با توجه به نتایج، زوج درمانی مبتنی بر دلبستگی با افزایش انطباق‌پذیری و کاهش تعارضات زناشویی، موجب اصلاح و بهبود زندگی زناشویی می‌شود.


حسین سلیمی بجستانی،
دوره 14، شماره 54 - ( 4-1394 )
چکیده

چکیده تاریخ دریافت: 10/3/94_ تاریخ پذیرش: 8/5/94 پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی مولفه‌های ساختار روابط خانوادگی بر احساس تنهایی نوجوانان انجام گرفت. فرض اساسی آن است که الگوهای ارتباطی خانواده شاخصی برای تبیین احساس تنهایی نوجوان است. روش پژوهش حاضر همبستگی می‌باشد. بدین منظور 225 دانش‏آموز دختر دبیرستانی به روش تصادفی خوشه‏ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت‏کنندگان به دو مقیاس احساس تنهایی تجدیدنظرشده و ابزار تجدیدنظر شدۀ الگوهای ارتباط خانواده RECP (ریچی و فیتزپاتریک،1990)، پاسخ دادند. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها رگرسیون چندگانه همزمان بود. نتایج‏ نشان دادند که الگوهای ارتباطی خانواده با احساس تنهایی نوجوان ارتباط مثبت معنی‏دار دارند. سبک گفت‏وشنود و سبک هم‏نوایی هر دو با احساس تنهایی همبسته بودند. گفت‏وشنود و هم‏نواییِ بیشتر بین اعضای خانواده با احساس تنهایی کمتر در نوجوان همراه است. نتایج ضرورت تغییر الگوهای ارتباطی منفی در خانواده‌ها یادآوری می‌کند. .


دکتر احمدرضا کیانی چلمردی، دکتر اسماعیل صدری دمیرچی، یاسمن جمشیدیان،
دوره 14، شماره 55 - ( 7-1394 )
چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله­ی مبتنی بر دلبستگی بر سازگاری زناشویی زوجین ناسازگار بوده است. روش: روش­های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آمار توصیفی و طرح­های شبه­آزمایشی بوده است. جامعه­ی آماری پژوهش شامل مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره فولاد مبارکه اصفهان بوده است. نمونه­ شامل 20 زوج بود که به صورت نمونه­گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب گردید. مداخله شامل ده جلسه آموزشی مبتنی بر دلبستگی بوده است. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه­ی تجدیدنظر شده­ی تجارب در روابط نزدیک و سازگاری زوجی تجدید نظر شده استفاده شد. یافته­ها: در مداخله­ی مبتنی بر مدل برازش شده، نتایج محاسبه داده­ها با آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که مداخله­ی مبتنی بر ابعاد دلبستگی بر افزایش سازگاری زناشویی موثر بوده است و مداخله در دو گروه مردان و زنان تاثیر متفاوتی نداشته است. نتیجه­گیری: پژوهش نشان داد که دلبستگی اجتنابی به صورت مستقیم تاثیر چشمگیری بر سازگاری زناشویی دارد، در مقایسه با دلبستگی اضطرابی. بنابراین می­توان بر رویکردهای مبتنی بر دلبستگی و رویکردهای شناختی- رفتاری برای کار با زوجین و کاهش ناسازگاری زناشویی تاکید نمود. 


علی محمد نظری،
دوره 14، شماره 55 - ( 7-1394 )
چکیده

چکیده تاریخ دریافت: 23/3/94 - تاریخ پذیرش: 10/7/94 هدف: فراتحلیل حاضر با هدف تحلیل و ترکیب نتایج پژوهش‏های انجام شده پیرامون نقش خانواده در بزهکاری نوجوانان انجام شده است. روش: بدین منظور، تعداد 40 پژوهش انجام شده از بین پایان‌نامه‏های دانشگاه‏های تهران گردآوری و از میان آنها تعداد 20 پژوهش که قابلیّت بررسی داشت، برای فراتحلیل انتخاب شد. این پژوهش‏ها بر اساس مؤلفه‏های روش شناختی تحقیق مانند پرسش‏ها، فرضیه ها، اهداف، جامعه آماری، نمونه‌گیری، روش پژوهش، روش آماری، روایی و پایاییِ پرسشنامه‌ها برای فراتحلیل انتخاب شدند. تحلیل‏های آماری با استفاده از نرم‌افزار فراتحلیلِ جامع صورت گرفت. یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر با بهره‌گیری از روش ترکیب اندازه اثر به روش «اشمیت و هانتز» نشان داد که متغیرهای عملکرد خانواده، طلاق و جدایی والدین، تحصیلات والدین، نظارت والدین، وضعیت اقتصادی خانواده، وضعیت اعتقادی خانواده سوءسابقه در خانواده و بزهکاری نوجوانان با اندازه اثر34-36 بر بزهکاری مؤثر هستند، ولی تعارض والدین بر بزهکاری نوجوانان مؤثر نیستند. نتیجه‌گیری: از این اطلاعات می‏توان در راستای تدوین و اجرای برنامه‏های آموزشی و درمانی در سطح مدارس، دانشگاه‏ها و مراکز مشاوره و روان‌درمانی به منظور پیشگیری از بزهکاری و کاهش میزان اثرهای منفی عوامل خانوادگی در بزهکاری نوجوانان استفاده کرد.


دکتر مسعود صادقی، دکتر عزت اله قدم پور، خانم افسانه اسماعیلی،
دوره 15، شماره 60 - ( 10-1395 )
چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش الگوی خانواده سالم بر تاب­ آوری مادران دارای کودکان اختلال طیف اتیسم شهر قم بود. طرح پژوهش شبه آزمایشی، از نوع پیش ­آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران کودکان اختلال طیف اتیسم شهر قم در سال 1395 بود. حجم نمونه 30 نفر بود که از میان افرادی که تمایل به شرکت در جلسات آموزش الگوی خانواده سالم داشتند به صورت تصادفی، انتخاب شدند، سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. تمام آزمودنی­ های گروه آزمایش و گواه در شرایط یکسان، نمونه­ برگ جمعیت­ شناختی و پرسش­نامه تاب­ آوری را به ­عنوان پیش ­آزمون کامل کردند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش الگوی خانواده سالم قرار گرفت، اما گروه گواه هیچ مداخله­ ی دریافت نکرد. به­ منظور تجزیه و تحلیل داده­ ها از روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیری استفاده شد. یافته ­ها: نتایج نشان داد که آموزش الگوی خانواده سالم به­ طور معناداری بر تاب­ آوری مادران دارای کودکان اختلال طیف اتیسم مؤثر بوده و گروه آزمایش افزایش معناداری (05/0>p) را در میزان تاب­ آوری نشان داده­ اند. نتیجه­ گیری: به­ طور کلی نتایج پژوهش حاکی از آن بود که آموزش الگوی خانواده سالم یک روش مداخله­ ای مناسب برای بهبود تاب ­آوری در مادران دارای کودکان اختلال طیف اتیسم می­ باشد.


بابک اسلام زاده، سمیه فکریان آرانی،
دوره 16، شماره 61 - ( 1-1396 )
چکیده

مقدمه: جامعه و به تبع آن نهاد خانواده در ایران در دهه های اخیر دچار تغییرات شگرفی شده است. این تغییرات در ابتدا به دلیل مولفه های نوسازی در ابعاد گوناگون ، و اخیرا به دلیل مهمترین مولفه آن یعنی تکنولوژی های ارتباطی بوده است. شناختن هر چه بیشترعلل این  تغییرات ساختاری در خانواده ما را به سمت داشتن جامعه و خانواده ای پویاتر راهنمایی می کند. .بدین منظور هدف پژوهش حاضر بررسی علل تاثیر گذار بر گرایش خانواده ها  به رسانه های مجازی  بود. روش: در پژوهش حاضر از رهیافت کیفی و روش نظریه مبنایی برای بررسی درک و تفسیر علل موثر بر گرایش خانواده ها  به رسانه های مجازی استفاده شد.جامعه این پژوهش ، با توجه به اهداف تحقیق انتخاب شدند و شامل افرادی بودند که بالای 30 سال سن داشتند که از میان آن ها 28 نفر با توجه به اشباع داده ها مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق قرار گرفتند.سوال پژوهش در محور علل گرایش خانواده ها به سمت رسانه های مجازی ، بررسی شد، و کدکذاری باز ، محوری و انتخابی برای سوال مذکورانجام شد. یافته ها : طبق یافته های پژوهش ، مقوله های عمده در رابطه با علل گرایش به رسانه های مجازی،  عبارت بودند از: زیر ساخت های علمی و تفریحی، عوامل درون شخصی، دولت و رسانه، عوامل فرهنگی مدرنیته، عوامل اجتماعی مدرنیته، عوامل خانوادگی، ملزومات زندگی مدرن، عوامل ارتباطی مدرن. و  مقوله ی هسته ای عبارت بود از : عوامل مدرنیته.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش این نتیجه به دست آمد که عوامل موثر در گرایش  خانواده ها به سمت رسانه های مجازی  بر اثر 2 دسته عوامل بوده است.  اول عوامل درون ساختاری مانند: عوامل ارتباطی مدرن، عوامل درون شخصی وعوامل خانوادگی مدرن، ودوم عوامل برون ساختاری خانواده مانند: زیر ساخت های علمی و تفریحی، دولت و رسانه، عوامل فرهنگی مدرنیته، عوامل اجتماعی مدرنیته، ملزومات زندگی مدرن .


محسن محمدی، حسین سلیمی، احمد برجعلی،
دوره 16، شماره 61 - ( 1-1396 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و مقایسه عوامل موثر در ورود موفق و ناموفق به مرحله نوجوانی چرخه زندگی در خانواده ها انجام گرفت.

روش: مطالعه حاضر با استفاده از روش کیفی صورت گرفته و داده های به دست با روش نظریه زمینه ای  مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه پژوهش کلیه خانواده های با نوجوان موفق و خانواده های با نوجوانان ناموفق در شهر تهران بودند و نمونه پژوهش شامل 10 خانواده با نوجوان موفق و 12 خانواده با نوجوانان ناموفق بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته به جمع آوری داده ها پرداخته شد.

یافته ها: نتایج به دست آمده نشانگر آن است که عوامل حفاظت کننده موثر بر  انتقال موفق و ناموفق در سه حیطه خانواده، والدینی و اجتماعی تعریف می شوند. عوامل حفاظتی والدین موفق و ناموفق در حیطه خانواده تفاوت های اساسی با یکدیگر دارند. یافته ها نشان می دهد که شیوه های ارتباط در خانواده، شیوه های مدیریت در خانواده، ساختار خانواده و وضعیت اقتصادی خانواده در والدین موفق و ناموفق  متفاوت بود. یافته های مربوط به عوامل والدین موفق و ناموفق در حیطه والدینی نشان می دهد که نگرش به تربیت، نگرش والدین به موفقیت، رفتار والدین به موفقیت و آسیب پذیری والدگری در والدین موفق و ناموفق متفاوت بود. همچنین عوامل حفاظتی والدین موفق و ناموفق در حیطه اجتماعی نیز تفاوت های اساسی با یکدیگر دارند. یافته ها نشان می دهد که والدین موفق در مؤلفه های مدیریت ارتباطات اجتماعی و رفتار والدین در ارتباط با موفقیت در اجتماع با والدین ناموفق تفاوت اساسی داشتند.

نتیجه گیری: در نهایت نتایج نشان داد به منظور انتقال موفق از مرحله نوجوانی چرخه زندگی خانوداگی سه محور شرایط محیط اجتماعی ، آموزش به والدین و نوجوان و هم چنین تقویت منابع حفاظتی خانواده اثرگذار هستند.


کیومرث فرحبخش، احمد خاکی، عبدالله معتمدی،
دوره 16، شماره 62 - ( 4-1396 )
چکیده

آمارها نشان می دهند که طلاق در چند سال گذشته در حال افزایش است. این وضعیت نشانگر تغییرات عمده در ساختار نهاد خانواده می باشد. یکی از روش های کاهش این آمار و کاهش می به طلاق استفاده از فن زوج درمانی می باشد.  بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی براساس  مدل بوم شناختی درکاهش طلاق و حفظ بنیاد خانواده (حل تعارض زوجین) مطالعه موردی زوجین ارجاعی به شورای حل اختلاف و مراکز مداخله بهزیستی استان مرکزی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمام زوج های ارجاعی که خواستار مشاوره قبل از طلاق بوده اند، بود و نمونه آماری شامل 30 زوج (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) که به صورت تصادفی در دو گروه تقسیم بندی شدند.  برای اندازه گیری میل به طلاق پرسشنامه «روزلت، جانسون و مارو» استفاده شد و  برای اندازه گیری تعارض زناشویی از  پرسشنامه ثنایی (1379) استفاده شد که روایی و پایایی هر دو پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که زوج درمانی با استفاده از مدل بوم شناختی بر کاهش میل به طلاق و به تبع آن طلاق و افزایش ثبات خانواده و حل تعارض زوجین تاثیر مثبتی دارد. لذا پیشنهاد می شود که مشاوران مراکز مشاوره با استفاده از تکنیک زوج درمانی بر اساس مدل بوم شناختی به رفع مشکلات زوجین اقدام نمایند.


سید صادق نبوی، سیمین حسینیان،
دوره 16، شماره 63 - ( 7-1396 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان تأثیر آموزش غیرحضوری خانواده در ارتقای سطح دانش و آگاهی اولیای دانش­ آموزان و همچنین غنی­ سازی مهارت­های تربیتی ایشان از دیدگاه آن‌ها و مدیران مدارس انجام گرفت.
روش: با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، طرح پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه اولیای دانش آموزان و مدیران مدارس شهر تهران بود که نمونه‌ای به تعداد100 نفر از اولیای دانش آموزان با استفاده از روش نمونه‌گیری داوطلبانه و در دسترس و نمونه‌ای به تعداد 360 نفراز مدیران با استفاده از روش تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای از مناطق آموزشی شهر تهران انتخاب گردید. برای تعیین حجم نمونه مدیران مدارس از جدول تعیین اندازه نمونه کرسی و مورگان (1970)  استفاده به عمل آمد. جهت جمع‌آوری داده‌های این پژوهش، دو نوع ابزار تهیه و تدوین شد، فرم مصاحبه (با ساختار) با اولیای دانش آموزان و پرسشنامه محقق ساخته برای مدیران مدارس بود. به‌منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از شاخص‌های آمار توصیفی و آزمون T تک نمونه‌ای استفاده به عمل آمد.
یافته‌ها: نتایج حاصله از این پژوهش نشان داد که ازنظر اولیای دانش آموزان و مدیران مدارس آموزش غیرحضوری خانواده (بروشورهای اشاره) به میزان زیادی در ارتقای سطح دانش و آگاهی اولیای دانش آموزان مؤثر بوده است. از دیدگاه اولیای دانش آموزان، آموزش غیرحضوری خانواده ‌به میزان زیادی در غنی‌سازی مهارت‌های تربیتی آن‌ها در ابعاد افزایش رفتارهای مطلوب در فرزندان، ایجاد رفتارهای مطلوب در فرزندان، ارتقای سطح بهداشت روانی، افزایش مهارت‌های زندگی،‌ بهبود روش‌های تربیتی و رفتار با فرزندان و کاهش تنش‌های درون خانواده مؤثر بوده است. همچنین نتایج نشان داد که از دیدگاه مدیران مدارس، آموزش غیرحضوری خانواده( بروشورهای اشاره)‌ به میزان زیادی در غنی‌سازی مهارت‌های تربیتی اولیای دانش آموزان در ابعاد افزایش رفتارهای مطلوب در فرزندان،  ارتقای سطح بهداشت روانی، ایجاد رفتارهای مطلوب در فرزندان، افزایش مهارت‌های زندگی و‌ بهبود روش‌های تربیتی و رفتار با فرزندان مؤثر بوده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به مؤثر بودن برنامه آموزش غیرحضوری خانواده در ارتقای سطح دانش و آگاهی اولیای دانش­آموزان و همچنین غنی‌سازی مهارت‌های تربیتی آن‌ها می‌توان نتیجه گرفت که از این طریق می‌توان به اکثر اولیای دانش آموزان که مشغله‌های کاری گوناگون داشته و امکان حضور در جلسات آموزش خانواده در مدارس را ندارند، کمک شایانی نمود تا به بهبود فرایند تعلیم و تربیت فرزندان بپردازند.
محمدسجاد صیدی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رضایت و کیفت خانواده در کاهش اضطراب و افسردگی کودکان و نیز آزمون نقش واسطه ای استرس والدینی در روابط بین متغیرهای مذکور انجام شد. روش: تعداد 499 نفر از والدینِ دانش آموزان ِ دخترِکرمانشاهی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به منظور پرکردن مقیاس رضایتمندی از زندگی خانواده،  مقیاس کیفیت زندگی خانواده، شاخص استرس فرزندپروری- فرم کوتاه و مقیاس مشکلات رفتاری راتر انتخاب شدند. داده­ها به روش مدل­یابی معادلاتی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند.  یافته­ ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که مسیرهای مستخرج از کیفیت  و نیز رضایتمندی از زندگی خانواده  به اضطراب و افسردگی کودکان  معنادار و منفی شده اند. همچنین  متغیر استرس والدینی توانست نقشی واسطه­ای در این بین ایفا کند و شاخص­های برازش مدل، مطلوب بدست آمد. نتیجه ­گیری: بنابراین بر اساس مدل پیشنهادی با تمرکز و تأکید هر چه بیشتر بر شاخص­های کیفیت بخش زندگی خانوادگی و نیز کاهش استرس والدینی می توان تا حد زیادی در کاهش نشانه های اضطراب و افسردگی در  دانش آموزان مؤثر واقع شد. 


جمیله نبوی حصار، مختار عارفی، ناصر یوسفی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی خانواده‌درمانی مبتنی بر دیدگاه نظام‌های خانواده بوئن و معنا درمانی بر گرایش به پیمان‌شکنی زناشویی مراجعین خواستار طلاق انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع آزمایشی است و طرح آن پیش‌آزمون- پس‌آزمون و آزمون پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بوده است. جامعه آماری پژوهش مراجعین خواستار طلاق مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره سنندج در پاییز و زمستان 1396 بوده است. از این جامعه 36 آزمودنی به روش تصادفی ساده انتخاب و با به کار بستن روش تصادفی جایگزینی در در دو گروه آزمایش و و یک گروه گواه، هر گروه 12 نفر، گمارده شدند. داده‌ها در مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با مقیاس گرایش به پیمان‌شکنی دریگوتاس 1999 گردآوری شد. اعضای گروه‌های آزمایش پس از اجرای پیش‌آزمون به‌طور جداگانه در هشت نشست هفتگی یک‌ساعتی خانواده‌درمانی مبتنی بر دیدگاه نظام‌های خانواده بوئن و معنا درمانی شرکت کردند. یافته‌ها: نتایج آزمون اندازه‌گیری‌های چندباره نشان داد تأثیر خانواده‌درمانی مبتنی بر معنا درمانی و تأثیر خانواده‌درمانی مبتنی بر دیدگاه نظام‌های خانوادگی بوئن بر کاهش گرایش به پیمان‌شکنی زناشویی و کاهش مؤلفه‌های آن (پیمان‌شکنی شناختی، عاطفی و جنسی) در مراجعین خواستار طلاق باثبات و معنی‌دار است )05/0 P-Value <). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد با توجه به‌اندازه تفاضل‌ها اثربخشی خانواده‌درمانی مبتنی بر معنا درمانی در هم سنجی با مداخله دیگر بر کاهش گرایش به پیمان‌شکنی زناشویی و کاهش مؤلفه‌های آن بیشتر بوده است )05/0 P-Value <).
نتیجه‌گیری: شرکت در جلسه‌های خانواده‌درمانی مبتنی بر دیدگاه نظام‌های خانواده بوئن و چه بسا بهتر از آن شرکت در جلسه‌های معنا درمانی می‌تواند در کاهش تمایل به پیمان‌شکنی زناشویی مراجعین خواستار طلاق به گونه چشمگیر و باثبات مؤثر باشد.
ابراهیم نعیمی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر اثربخشی رویکرد تقویت منابع مقابله‌ای خانواده بر بهزیستی روان‌شناختی سالمندان مستمری بگیر سازمان بازنشستگی کشوری ساکن در شهرستان قائم شهر را مورد بررسی قرار داده است. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه سالمندان مستمری بگیر در سازمان بازنشستگی کشوری شهرستان قائم شهر در سال 1396 بودند. روش نمونه‌گیری تصادفی بود. به این ترتیب که نمونه‌های آن بر حسب تصادف از فهرست اسامی واجد شرایط سازمان بازنشستگی کشوری انتخاب شدند و پیامک دعوت به شرکت در جلسات گروهی به آنها داده شد. 15 نفر از سالمندان در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار داده شدند. برنامه اثربخشی رویکرد تقویت منابع مقابله‌ای خانواده در 8 جلسه 1 الی 1و نیم ساعته برای گروه آزمایش به اجرا درآمد.کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه بهزیستی روان‌شناختی ریف (1989) را تکمیل نمودند. یافته‌ها: تحلیل داده‌ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که برنامه اثربخشی رویکرد تقویت منابع مقابله‌ای خانواده، بهزیستی روان‌شناختی و مؤلفه‌های آن را در سالمندان ارتقا داده است. نتیجه‌گیری: با توجه به اثربخش بودن رویکرد تقویت منابع مقابله‌ای خانواده، ارائه مداخله‌های آموزشی مبتنی بر این رویکرد مشاوره‌ای بر نمونه‌های مختلفبالینی می‌تواند موثر واقع شود.
واژگان کلیدی: رویکرد تقویت منابع مقابله‌ای خانواده، بهزیستی روان‌شناختی، سالمند
یاسر مدنی، زهرا مرادی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده

هدف: کیفیت رابطه جنسی و میزان صمیمیت زناشویی از مقوله های مهم تجربه پس از ازدواج است. همچنین، دینداری معمولا به عنوان چارچوبی تاثیر گذار در ارکان مهم زندگی تلقی میشود. تحقیقات گذشته نتوانسته به خوبی دیدگاه متخصصین در حوزه مشاوره ازدواج را درباره ارتباط میان این ابعاد را کشف و یا معرفی کند. لذا این پژوهش با هدف بررسی چگونگی نقش دینداری در رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی زوجین از نگاه متخصصین ازدواج و خانواده انجام شد.
روش: پژوهش با رویکرد کیفی و الگوی پدیدار شناسی به روش هدفمند است. به این منظور 10 نفر از مشاورین و روانشناسان که سابقه فعال و تجربه کار با زوجین  را داشتند مطابق اصول روش تحقیق کیفی مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. برای فرایند تجزیه و تحلیل داده های حاصله از مصاحبه ها، از امکانات نرم افزار ماکروسافت وورد نیز استفاده شد.
یافته ها: در قسمت کدگذاری باز  147 کد اولیه  به دست آمد که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در  24 دسته موضوعی قرار گرفتند.  یکی از سوال­های اصلی از شرکت­کنندگان این بود که دینداری زوجین ­می­تواند چه نقشی در کیفیت رابطه زناشویی ایفا کند؟ در مجموع، با توجه به تحلیل بازخورد­های به­دست آمده می­توان گفت از نظر متخصصان مشاور ازدواج و خانواده  دینداری نقش مثبتی در رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی زوجین دارد. با این حال، برخی از شرکت کنندگان نکاتی را به عنوان ملاحظات مطرح نمودند که در این پژوهش به آن ها اشاره شده است.
نتیجه گیری: درک و فهم مشاوران و روانشناسان به عنوان کارشناسان ازدواج و خانواده از نقش و ارتباط میان مولفه­های دینداری، رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی مهم است. از اصلی ترین نتایج پژوهش حاضر توصیف شرایطی بود که مصاحبه­شوندگان آن را به عنوان پیش­نیاز یا مکمل برای دریافت تاثیرات مثبت و قابل ملاحظه دینداری بر رابطه جنسی و صمیمیت زناشویی معرفی کردند. 
واژگان کلیدی: دینداری، رضایت جنسی، صمیمیت زناشویی، مشاور، روانشناس، ازدواج، خانواده.
سید علی دربانی، پگاه فرخزاد، فرح لطفی کاشانی،
دوره 17، شماره 68 - ( 10-1397 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقایسه اثربخشی تحلیل رفتار متقابل با خانواده درمانی راهبردی کوتاه‌مدت بر تعارض‌های زناشویی مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره شرکت مهندسی و توسعه نفت تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه‌های آزمایش، گروه گواه و طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوج‌های مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره شرکت مهندسی و توسعه نفت است که از میان آن‌ها تعداد 45 زوج که به دلیل داشتن مشکلات زناشویی و خانوادگی به این مرکز مراجعه کرده بودند؛ پس از همتاسازی آزمودنی‌ها، ملاک‌های ورود و خروج پژوهش به شیوه هدفمند 30 زوج انتخاب و به‌صورت تصادفی به سه گروه که دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه است گمارش شدند. در این پژوهش 10 زوج (20 نفر) در گروه‌درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل؛ 10 زوج (20 نفر) در گروه‌درمانی به شیوه راهبردی کوتاه‌مدت و 10 زوج (20 نفر) در گروه گواه قرار گرفتند. دو گروه آزمایشی پس از اجرای پیش‌آزمون به مدت 8 جلسه 90 دقیقه‌ای درمان دریافت کردند؛ اما گروه گواه پس از انجام پیش‌آزمون، هیچ‌گونه درمانی دریافت نکردند. هر سه گروه در سه مرحلۀ پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری 2 ماهه به‌وسیلۀ پرسشنامه‌های مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش آزمون تحلیل واریانس اندازه‌گیری مکرر و از نرم‌افزار SPSS نسخۀ بیست و دوم استفاده شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که تحلیل رفتار متقابل و خانواده درمانی راهبردی کوتاه‌مدت هر دو بر بهبود تعارضات زوج‌های شرکت‌کننده در پس‌آزمون و پیگیری (92/5=F، 005/0=p) اثر داشته است. نتیجه‌گیری: به‌طور کلی می‌توان نتیجه‌گرفت که مداخلات با روش تحلیل رفتار متقابل و خانواده درمانی راهبردی کوتاه‌مدت بر کاهش تعارضات زناشویی تأثیر دارد و باعث کاهش تعارضات در بین زوج‌ها می‌شود.
واژه‌های کلیدی: تحلیل رفتار متقابل، تعارض، خانواده درمانی راهبردی

 
زینب السادات حسینی، جواد جهان، مرجانه دیهیمی، سرور السادات سیاح، یوسف رنجبر سودجانی، مرضیه ح حبیبی، مرتضی علیزاده،
دوره 18، شماره 69 - ( 1-1398 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی سیستمی- سازه‌گرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت‌گرا بر رضایت‌مندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد. روش: این تحقیق نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به یکی از کلینیک­های رادیوتراپی شهر تهران در سال 1394 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت‌گرا، زوج درمانی سیستمی- سازه‌گرا وگروه کنترل جایگزین شدند. به منظورجمع‌آوری اطلاعات از "مقیاس رضایت زناشویی انریچ" استفاده شد. از آزمون­های تحلیل کوواریانس یک­متغیره و تعقیبی شفه جهت تجزیه و تحلیل داده­ها استفاده شد. یافته‌ها: یافته­ها نشان داد که زوج درمانی سیستمی- سازه‌گرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت‌گرا به طور معناداری بر افزایش رضایت زناشویی افراد گروه آزمایش اثربخش بوده‌اند (01/0p<). همچنین نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد میانگین نمرات گروه آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت‌گرا از گروه زوج درمانی سیستمی– سازه‌گرا به طور معناداری بیشتر است (001/0p<). نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که از بین دو رویکرد زوج درمانی سیستمی- سازه‌گرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت‌گرا، آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا در اثربخشی بر رضایت مندی زناشویی مؤثرتر از درمان سیستمی-سازه گرا است. بنابراین، آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت­گرا می­تواند به عنوان مداخله ترجیحی جهت افزایش رضایت­مندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه در مراکز مشاوره و روان­درمانی در نظر گرفته شود.
 

زهرا داودی، مریم فاتحی زاده، احمد احمدی، رضوان السادات جزایری،
دوره 18، شماره 70 - ( 4-1398 )
چکیده

چکیده:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی قدرت در رابطه زوجین انجام گرفته است. اگر چه اسلام مدیریت کلی زندگی را به مردان واگذار کرده، و هدف این مقاله ورود در حدود شرعی و عرفی در این زمینه نیست، اما گاه [h1] قدرت طلبی زوجین حالت غیر طبیعی و بیمارگونه به خود می‌گیرد. سوالاتی که ذهن محقق را در گیر می‌کند و برآن است تا به جواب این سوالات برسد، این است که: قدرت در رابطه زوجین چگونه به وجود می آید؟ و اجتماع و یادگیری های جنسیتی اجتماعی تا چه اندازه بر زوجین تاثیر گذارند؟ و انواع قدرت در رابطه زوجی مورد تحلیل قرار می‌گیرد؛ این که آیا مسئله قدرت زوجین در زوج درمانی فقط یک مسئله عدالت اجتماعی و اخلاقی است یا در زوج درمانی یک مسئله مهم بالینی است؟ آیا تغییرات صورت گرفته در زوج درمانی می تواند رضایت زناشویی و سلامت روان در زوجین را ایجاد کند؟ [h2] روش: پژوهش حاضر در قالب یک طرح کیفی در مراکز مشاوره ی اصفهان و شهرکرد در سال 1395 صورت گرفت. به این منظور، از بین متخصصان خانواده، 10 نفر که دارای بیشترین اطلاعات درباره زوجین قدرت طلب بودند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده‌ها با مصاحبه‌های نیمه ساختار یافته تا رسیدن به حد اشباع اطلاعات گردآوری شدند. سپس این اطلاعات در کدگذاری‌ها تقلیل پیدا کردند و مورد تفسیر قرار گرفتند.یافته ها: در تجزیه و تحلیل داده‌ها دو طبقه اصلی «ویژگی‌های زوجین قدرت طلب و مسئولیت ناپذیر » به دست آمد. زیر طبقات ویژگی‌های زوجین قدرت طلب شامل «مرد سالاری، زن سالاری، زوجین اقتدار طلب، زوجین پرخاشگر و زوجین مستقل» و زیر طبقات ویژگی‌های زوجین مسئولیت ناپذیر شامل «زوجین هرج و مرج، زوجین بی تصمیم، زوجین منفعل ـ مهاجم،زوجین بلاتکلیف و زوجین بی کفایت » بود.
نتیجه‌گیری: هنگامی که قدرت متعادل توزیع شده باشد، هریک از زوجین قادر خواهند بود که با همسر خود در مسائلی که برای آنها مهم است درگیر شوند، و هر دو احساس می‌کنند که به صورت یکسان حق بیان ایده ها، نیاز‌ها و احساسات خود را دارند؛ و در نتیجه رضایت زناشویی امنیت خانواده برقرار خواهد بود .

 [

دکتر محمود گودرزی،
دوره 18، شماره 71 - ( 7-1398 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف پیش‌بینی پیمان‌شکنی زناشویی، براساس میزان تمایزیافتگی، عملکرد خانواده و دل‌زدگی زناشویی زوج‌های ساکن شهرستان سنندج انجام گرفت. 
روش:  پژوهش حاضر یک مطالعه همبستگی بود. نمونه مورد نظر از بین زوج‌های داوطلب درگیر در بحران خیانت مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره و دادگاه‌های خانواده بود که برای بروز خیانت درخواست جدایی یا رسیدگی مراجع قضایی را داشتند. حجم نمونه 370 نفر بود که پرسشنامه‌های  تمایزیافتگی اسکورن و فریندلر (1998)، دلزدگی زناشویی پایینز (1996) و عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب (1983) در آنها اجرا شد. سپس نتایج با روش رگرسیون چندمتغیری سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
یافته ها: نتایج نشان دهنده آن بود که تمایزیافتگی (73/0- B=) و عملکرد خانواده (43/0-  B=) پیشبین منفی برای خیانت زناشویی هستند ولی دلزدگی زناشویی (31/ 0 B=)  نقش مثبتی در پیش‌بینی خیانت دارد (01/0 p≤).
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته ها، می‌توان گفت که برنامه‌های آموزش تمایزیافتگی و گرایش به سمت پیش‌گیری از دلزدگی زناشویی و درنتیجه بالابردن عملکرد خانواده می‌توانند پیشگیری کننده از خیانت در روابط زناشویی باشند.

 
جواد خدادادی سنگده،
دوره 18، شماره 72 - ( 12-1398 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سلامت خانواده ایرانی انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش عبارت بود از تمامی خانواده‌های شهر تهران در سال ۱۳۹۶ که  حداقل دارای یک فرزند بودند. ۸۵۳ نفر از والدین شهر تهران به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب و نمونه پژوهش را تشکیل دادند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از مقیاس‌های عملکرد خانواده (اپشتاین، بالدوین و بیشاب، ۱۹۸۳)، رضایت زناشویی انریچ (اولسون و همکاران، ۱۹۸۹) و پرسشنامه محقق ساخته سلامت خانواده ایرانی (IFHQ). برای بررسی روایی سازه از همبستگی درونی و تحلیل عاملی استفاده شد. همچنین به منظور بررسی پایایی از روش ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی پس از دو هفته استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد پرسشنامه سلامت خانواده ایرانی برخوردار است. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که این پرسشنامه دارای ۵ زیرمقیاس فردی، زناشویی، والدگری، خانوادگی و فرهنگی اجتماعی است. همچنین میزان پایایی بازآزمایی کل مقیاس ۹۱/۰ و برای زیرمقیاس‌های فردی ۷۷/۰، زناشویی ۸۹/۰، والدگری ۸۱/۰، خانوادگی ۹۲/۰ و فرهنگی اجتماعی ۷۸/۰ به دست آمد.
نتیجه‌گیری: با توجه به ویژگی‌های روانسنجی مطلوب پرسشنامه سلامت خانواده ایرانی جهت نیل به اهداف پژوهشی و درمانی در جمعیت ایرانی قابل استفاده است.

 
 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research