4 نتیجه برای کرونا
رقیه موسوی، طاهره علیپور،
دوره 20، شماره 78 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف: پاندمی کووید-19 اثرات روانشناختی متفاوت مانند استرس و اضطراب وترس و... و پیامدهای خانوادگی گوناگونی بر افراد شاغل گذاشته است. این مطالعه با هدف شناسایی پیامدهای روانشناختی و چالشهای خانوادگی ناشی از شرایط کرونا در افراد شاغل طراحی و انجام شد.روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسانه انجام شد. جامعه آماری افراد شاغل شهر تهران در سال 1399بودند که ملاکهایی از جمله اینکه یکسال در آن شغل فعالیت داشتند و شاغل در سازمانهای دولتی، غیردولتی، خدماتی، بهداشتی، مشاغل آزاد و.... بودند. نمونه آماری شامل 16 نفر میباشد که بصورت هدفمند و دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختار استفاده شد. برای تحلیل و تجزیه دادهها از رویکرد پدیدار شناسی توصیفی کلایزی استفاده شد. یافتهها: یافتههای حاصل از این پژوهش در قالب مقولات اصلی و مقولات فرعی مشخص گردید. در بررسی نتایج از بین 3 سوال کلی استخراج شده از پژوهش، 16 مقوله اصلی احساسات منفی، مشغولیت، تفریحات، نشاط، نظم، تنش، مراقبت، فرصت، آموزش، ارتباط و مشکلات جسمی، تاثیر منفی، مدارا، تاثیر مثبت، بدون مشکل و دورکاری بهدست آمد.نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که پاندومی ویروس کرونا در ایران برای کلیه افراد تجربهای جدید و غیرقابل پیشبینی بوده که اثرات منفی و متفاوت روانشناختی بر جامعه شغلی گذاشته است. از اینرو پیشنهاد میشود مداخلات روانشناختی لازم برای بهبود سلامت روان و کاهش پیامدهای روانشناختی جامعه شغلی انجام شود
مه سیما پورشهریاری، عباس عبداللهی، سحر غفوری،
دوره 20، شماره 78 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف واکاوی تجارب و ادراکات روانشناختی بیماران بهبود یافتهی کوویدـ19 انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی پدیدارشناسی انجام گرفت. جامعهی این پژوهش شامل بیماران بهبود یافته از ویروس کرونا در استان تهران بود. نمونهگیری به صورت هدفمند انجام شد. ابزار پژوهش مصاحبهی نیمهساختاریافته بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش هفت مرحلهای کلایزی انجام شد. یافتهها: پس از کدگذاری مصاحبهها و دسته بندی مضامین، 9 مضمون اصلی واکنش اولیه تنهایی و نیاز به دریافت شفقت، پیامدهای منفی، نزدیکی به مرگ و واکنش افراد، فعالیتهای موثر در تابآوری، سرایت متقابل احوالات روحی بیمار، مراقبان و کادر درمانی، اثر بیماری بر معنا و سبک زندگی، دلمشغولی در حوزهی وظایف و تعهدات، پیشنهادات به دست آمد. نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد تجربه مبتلایان کوویدـ19 با یکدیگر شباهتها و تفاوتهایی دارد و آگاهی از این تجربیات به متخصصین و سیاستگذاران کمک میکند تا از بحران روانشناختی در دورهی پساکرونا پیشگیری و افراد جامعه را از نظر روانی برای مواجهه با اپیدمیها آماده کنند.
زهرا اخوی ثمرین، پرویز پرزور، شیرین احمدی،
دوره 21، شماره 84 - ( 10-1401 )
چکیده
هدف: تابآوری عاطفی یک ساختار چند بعدی است که توضیح میدهد چرا افرادی که با شرایط دشوار و پر استرس روبرو میشوند میتوانند به صورت مثبت عمل کنند. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی علی اضطراب کرونا بر اساس تابآوری عاطفی با میانجیگری تنظیم هیجان در دانشجویان انجام گرفت. این مطالعه توصیفی به روش مدلیابی معادلات ساختاری بود و جامعه آماری آن متشکل از کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه محقق اردبیلی در نیمسال اول 1400 بودند. تعداد 250 نفر از این افراد به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و به صورت آنلاین به پرسشنامههای تابآوری عاطفی، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا پاسخ دادند. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافتهها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که اضطراب کرونا با نمرهی کل تابآوری عاطفی و تنظیم هیجان ارتباط منفی و معناداری دارد همچنین تنظیم هیجان با نمره کل تابآوری عاطفی ارتباط مثبت و معناداری دارد (001/0> p). شاخصهای برازش مدل نیز مسیر تابآوری عاطفی بر اضطراب کرونا با میانجیگری تنظیم هیجان را تأیید کرد. نتیجهگیری: از لحاظ کاربردی بر اساس نتایج میتوان گفت برنامه آموزش راهبردهای سازگاری راهکاری مناسب جهت بهبود تنظیم هیجان، افزایش تابآوری و کاهش اضطراب دانشجویان میباشد.
اکرم مطهری نصب، کیومرث فرح بخش، احمد برجعلی، نورعلی فرخی،
دوره 22، شماره 85 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی الگوی رضایت زناشویی در پاندمیها و بررسی اثربخشی آن بر بهزیستی روانشناختی در دوره کرونا اجرا شد. روش: در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (در بخش کیفی، از روش نظاممند نظریه دادهبنیاد و در بخش کمّی، از روش نیمهآزمایشی و طرح تکآزمودنی از نوع AB) استفاده شد. مشارکتکنندگان پژوهش در بخش کیفی، 24 نفر از زنان متاهل25- 55 سال (12 نفر دارای رضایت زناشویی و 12 نفر فاقد رضایت زناشویی) بودند که با رعایت معیارهای لازم و روش نمونهگیری هدفمند تا مرز اشباع دادهها، انتخاب شدند. جامعه هدف در بخش کمّی، زنان متاهل 25 تا 55 ساله دارای فرزند 6 تا 13 ساله شهر تهران بودند که تعداد 3 نفر از آنان با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و در مداخله شرکت کردند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی، مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمّی، مقیاس رضایت زناشویی اینریچ (1993) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1988) بود. دادهها در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کُربین (در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و در بخش کمّی، بر اساس شاخصهای تحلیل دیداری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: تحلیل دادهها در بخش کیفی منجر به شناسایی 79 کد باز و 26 کد محوری و 4 کد انتخابی شامل «نیازهای ارتباطی؛ ویژگیهای شخصیتی؛ عوامل اجتماعی و راهبردهای رفتاری» شد. پس از تلفیق مقولهها، الگوی رضایت زناشویی در ایام کرونا، تدوین و روایی محتوای آن تائید شد. نتایج تحقیق در بخش کمّی، اثربخشی مداخله مبتنی بر الگو بر بهزیستی روانشناختی را نشان داد. نتیجهگیری: بر اساس نتیجه پژوهش حاضر میتوان از الگوی استخراجشده، جهت انجام مداخلات مشاورهای در حوزههای زوج و خانواده برای تسهیل انطباقپذیری با بحرانهای مشابه استفاده کرد.