7 نتیجه برای سلامت روان
حسین احمد برابادی، معصومه اسمعیلی، حسین سلیمی بجستانی، سید محمد کلانتر کوشه،
دوره 14، شماره 53 - ( 1-1394 )
چکیده
چکیده تاریخ دریافت: 21/2/93 _ تاریخ پذیرش: 18/11/93
این پژوهش به منظور بررسی کیفیت تصور از خدا در بیماران مضطرب و افراد سالم ومقایسه آنها انجام شد.این مطالعه یک پژوهش کیفی بود که با استفاده از مصاحبه عمیق در 17 بیمار (12 زن و 5 مرد) مراجعه کننده به کلینیک روانپزشکی بیمارستان امام خمینی تهران که تشخیص اضطراب فراگیر دریافت نموده بودند و10 فرد سالم از بین فرهنگیان ناحیه 3 تهران (7 مرد و 3 زن که در مصاحبه بالینی تشخیص اختلال روانی دریافت نکرده بودند) انجام شد. نمونهها به صورت هدفمند انتخاب و برای تحلیل دادهها از تئوری زمینهای و تحلیل تِماتیک[5] استفاده شد. نتایج تحلیل مصاحبهها نشان داد بین تصور از خدای افراد سالم و مضطرب تفاوت زیادی وجود دارد؛ تصور غالب بیماران مضطرب از خدا، منفی و شامل مقولههای خدای ترسناک، غیر قابل اعتماد، بی محبت و غیر قابل دسترس بود، در حالی که تصور غالب افراد سالم از خدا مثبت و شامل مقولههای خدای قابل اعتماد و امنیت بخش، بخشنده و پذیرا، دارای رحمت و عطوفت، و خدای حکیم بود.
دکتر مهرناز آزادیکتا،
دوره 14، شماره 55 - ( 7-1394 )
چکیده
هدف : بررسی رابطه باورهای دینی، جهت گیری دینی و سخت رویی با سلامت روان دانشجویان بود. روش : نمونه پژوهش شامل 365 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلام شهر بود که از طریق نمونهگیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها به کمک پرسشنامه های دیدگاه شخصی، آزمون معبد ،سلامت روان و جهت گیری دینی آلپورت گردآوری و با استفاده از روشهای آماری همبستگی و رگرسیون خطی چند گانه به روش گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد رابطه بین باورهای دینی ، سخت رویی و جهت گیری دینی درونی با سلامت روان ، معنی دار است . اما رابطه جهت گیری دینی بیرونی با سلامت روان معنی دار نبود . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که باورهای دینی قوی تر ، جهت گیری دینی درونی و سخت رویی بیشتر می تواند پیش بینی کننده سلامت روان بالاتردر دانشجویان باشد .
مریم کریمی، نسرین فاطمی،
دوره 17، شماره 68 - ( 10-1397 )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه کیفیت تعامل والد- فرزندی و تفکر انتقادی با مولفه های سلامت روان در بین دختران نوجوان انجام شد. به این منظور تعداد 319 نفر از نوجوانان دختر دوره دوم دبیرستان شهر یزد به شیوه تصادفی خوشهای چندمرحلهای جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای بهکاررفته در پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد فرزندی (PCRS) ، پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس(2003) و پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی کلدبرگ (GHQ-28) بود. بهمنظور تحلیل دادههای پژوهش از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین کیفیت تعامل والد-فرزند با سلامت روان و گرایش های تفکر انتقادی نوجوانان دختر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین گرایش به تفکر انتقادی و سلامت روان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که کیفیت ارتباط با پدر بهطور معناداری پیش بینی کننده سلامت روان و گرایش به تفکر انتقادی در نوجوانان دختر می باشد.
علی شیخ الاسلامی، نسیم محمدی،
دوره 18، شماره 70 - ( 4-1398 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین تاثیر آموزش خود-دلسوزی شناختی بر سلامت روان (جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی، افسردگی) زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. روش: روش پژوهش به شیوهی نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهی آماری پژوهش را کلّیهی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر رشت در نیمه دوّم سال 1394 تشکیل میدادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و بهطور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکتکنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه برنامهی خود-دلسوزی شناختی دریافت نمودند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامهی سلامت عمومی (GHQ) استفاده شد. دادهها با روش آماری کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: یافتهها نشان داد که فرضیههای پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش خود-دلسوزی شناختی بر ابعاد سلامت روان (جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی، افسردگی) زنان سرپرست خانوار مورد تائید قرار گرفته است و زنان سرپرست خانوار گروه آزمایش نسبت به زنان سرپرست خانوار گروه کنترل در پسآزمون بهطور معناداری، جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی و افسردگی کمتری داشتند. نتیجهگیری: به طور کلّی، یافتههای پژوهش بیانگر آن است که آموزش خود-دلسوزی شناختی میتواند بر افزایش سلامت روان زنان سرپرست خانوار اثربخش باشد.
خانم مائده هاشمیان، دکتر کوروش نامداری، دکتر احمد عابدی،
دوره 19، شماره 73 - ( 3-1399 )
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر درمان مبتنی بر امید بر سلامت روانشناختی و معناداری زندگی دختران نوجوان افسرده بود. روش: روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دختران مقطع متوسطه شهر اصفهان در سال 1395 بود و نمونه آماری پژوهش 24 نفر از افرادی بودند که با روش نمونه گیری خوشهای انتخاب شده و نمره آنها در پرسشنامه افسردگی بک 2 دربازه 16 تا46 بوده واز طریق مصاحبه بالینی تشخیص افسردگی گرفتند. این افراد بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس امید درمانی گروهی در 8 گام برای آزمودنیهای گروه آزمایش اجرا شد وگروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. از پرسشنامههای سلامت روان (GHQ) و معناداری زندگی (MLQ) در مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد و جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده گردید. یافتهها: یافتهها نشان داد که امید درمانی گروهی بر افزایش سلامت روان و معناداری زندگی دختران افسرده گروه آزمایش تأثیر معناداری داشته است. نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که امید درمانی گروهی میتواند مداخلهای مؤثر در ارتقای سلامت روان و معناداری زندگی دختران نوجوان افسرده باشد.
خدیجه شیرالی نیا، شکوفه رمضانی، منصور سودانی،
دوره 19، شماره 76 - ( 12-1399 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فرزندپروری ذهنآگاهانه بر سلامت روان و کفایت فرزندپروری مادران کودکان با نیازهای ویژه انجام گردید. روش: پژوهش مورد مطالعه از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران کودکان با نیازهای ویژه شهرستان دزفول که در سال تحصیلی 1395-1396 در مدارس استثنایی این شهر در حال تحصیل بودند، تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس 49 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه (۲۵ نفر گروه آزمایشی و ۲۴ نفر گروه گواه) جایگزین شدند. برای هر دو گروه پیشآزمون اجرا شد. گروه آزمایش به مدت مداخله آموزشی در 8 جلسه ۹۰ دقیقهای تحت آموزش فرزندپروری ذهنآگاهانه قرارگرفتند. اما گروه گواه مداخلهای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه علائم روانپزشکی (SCL-90-R) و پرسشنامه احساس کفایت فرزندپروری (PSOC) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کووارانس استفاده شد. یافتهها: نتایج بیانگر آموزش فرزندپروری ذهنآگاهانه بر سلامت روان و کفایت فرزندپروری مادران کودکان با نیازهای ویژه بود (05/0>P). نتیجهگیری: آموزش فرزندپروری ذهنآگاهانه میتواند در بهبود سلامت روانی خانوادههای کودکان دارای نیازهای ویژه نتایج مفیدی را به دنبال داشته باشد.
بابک اسلام زاده، معصومه اسمعیلی، کیومرث فرح بخش، محمد عسگری،
دوره 20، شماره 79 - ( 7-1400 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین الگویی راهبردی در رابطه با عوامل تهدید کننده سلامت روان و ساختار خانواده کارکنان اقماری شرکت نفت با تاکید بر محوریت تغییرات نوع سوم بود. روش: در این مطالعه از رویکرد کیفی و شیوه نظریه زمینه ای استفاده شد. جامعه هدف شامل تمام پرسنل اقماری شرکت نفت زاگرس جنوبی و نفت فلات قاره بودند. نمونه گیری بصورت هدفمند از کسانی که دارای اطلاعات در مورد موضوع مورد نظر بودند شروع شد. و در ادامه به نمونه گیری نظری و با احتساب جهت و مسیر اطلاعات در تکوین نظری و اشباع نظری نظریه ادامه یافت . حجم نمونه با سطح اشباع پذیری ارتباط تنگاتنگی داشت. داده ها به روش مصاحبه عمیق کیفی و به شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شد .در کنار مصاحبه پژوهشگر با تشکیل گروه کانونی نیز به جمع آوری اطلاعات پرداخت. در این پژوهش، تجزیه و تحلیل از سه نوع کدگذاری باز ، کدگذاری محوری ،کدگذاری انتخابی استفاده شد. یافته ها : بعد از کدگذاری سه مرحله ای 74 کد اولیه، 21کد محوری و در نهایت 5 کد هسته ای بدست آمد . کدهای نهایی پژوهش عبارت بودن از : راهکارهای شغلی و سازمانی، راهکارهای خانوادگی ، کارکردگرایی شخصی و خانوادگی ، راهکارهای فردی و در نهایت فرادید گرایی، که سه کد آخر مبتنی بر تغییرات نوع سه بودند . نتیجه گیری : الگوی بدست آمده از نتایج این پژوهش در برگیرنده هر سه نوع تغییرات نوع یک ، دو و سه بودند و درنهایت می توان به عنوان مرجعی برای تدوین راهبردهای مقابله با عوا مل تهدید کننده سلامت روان به عنوان بعد درون فردی و ساختار خانواده به عنوان بعد بین فردی ، در رابطه با پرسنل اقماری شرکت نفت ، به کار بست.