11 نتیجه برای حمید
آذر زاهد پور کرایی، دکتر نجمه حمید، اعظم محمدعلی نژاد، سیدامیر قدمی، پروین کاوه،
دوره 12، شماره 48 - ( 7-1392 )
چکیده
_ _ _ _ چکیده هدف اصلی این پژوهش تعیین میزان تأثیر معنادرمانی گروهی بر رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی نفر دانش -آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان مسجدسلیمان در سال تحصیلی 91-1390 بود. جامعه پژوهش 800 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان مسجد سلیمان بود. نمونه آماری شامل 40 نفر از جامعه مذکور که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به طور تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پسآزمون و پیگیری و گروه گواه میباشد. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه رضایت از زندگی و معدل دانش آموزان بوده است. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که میان دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری از لحاظ رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی وجود دارد (p<). این نتایج کماکان در دوره پیگیری تداوم داشت. ک
نجمه حمید، اعظم آقاجانی افجدی، راضیه سعیدی،
دوره 13، شماره 51 - ( 7-1393 )
چکیده
_ _ چکیده تاریخ دریافت: 8/3/92 _ تاریخ پذیرش: 25/11/92 هدف پژوهش فعلی بررسی رابطه میان رضایت زناشویی، افسردگی و سیستم ایمنی زوجین شهر اهواز بوده است. در این مطالعه همبستگی، از میان 52 زوج مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 90-1388 که دچار مشکلات زناشویی بودند، تعداد 30 زوج با در نظر گرفتن متغیرهای مورد نظر در پژوهش مانند سن، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، طول مدت ازدواج، عدم ابتلا به بیماریهایی که سیستم ایمنی را مخدوش میسازد و سایر متغیرهای در پژوهش به صورت همگون انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه رضایت زناشویی هادسون و مقیاس افسردگی بک (BDI) بوده است. هم چنین برای ارزیابی سیستم ایمنی زوجین نمونه برداری خون به عمل آمد. نمونههای خونی در آزمایشگاه سازمان انتقال خون ایران جهت ارزیابی درصد سلولهای CD4، CD8، نسبت CD4 به CD8، سلولهای مهاجم طبیعی NK (CD16، CD56) مورد تحلیل قرار گرفت. دادههای پژوهش با روشهای همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چند متغیری در نرم افزار SPSS16 تحلیل گردید. نتایج حاصل از پژوهش آشکار ساخت که بین رضایت زناشویی و سیستم ایمنی یعنی بین سلولهای CD4 نسبت CD56, CD16,CD8/CD4رابطه مثبت معناداری (P<0/001) وجود دارد. میان رضایت زناشویی و افسردگی رابطه منفی معناداری (P<0/001) وجود دارد. از سوی دیگر، میان زنان و همسران آنها از لحاظ سیستم ایمنی و افسردگی تفاوت معناداری وجود دارد یعنی میزان سیستم ایمنی زنان کمتر از همسران آنها وافسردگی در زنان هم بالاتر از همسران بوده است. هرچه رضایت زناشویی زوجین بیشتر باشد سیستم ایمنی آنها قویتر است و میزان افسردگی آنها کمتر خواهد بود. از سوی دیگر میزان افسردگی و عدم رضایت زناشویی زنان بیشتر از همسران آنها و متقابلا سیستم ایمنی زنان کمتر از همسران بوده است.
دکتر فاطمه سمیعی، اقای حمید حیدری، اقای محمود جلالی، خانم آرزو غلامی،
دوره 15، شماره 58 - ( 4-1395 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزشهای شغلی بر تحول مسیر رشدی انتخاب شغل دانش آموزان کم توان ذهنی انجام شده است. روش: این پژوهش، یک پژوهش نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان 13 تا18 سال (پایه تحصیلی اول، دوم، سوم) مقطع پیش حرفه ای شهرستان اصفهان در سال 90-91 بود که از این تعداد 47 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای از دو مدرسه انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (12 پسر و 11 دختر) و کنترل (12 پسر و 12 دختر) گمارش شدند. گروه آزمایش طی هشت جلسه تحت آموزشهای شغلی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسش نامهی محقق ساخته بر اساس نظریهی گاتفردسون جمع آوری شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که نقشه شناختی دوگروه کنترل و آزمایش به طور معناداری متفاوت بود (05/0>p). نتیجهگیری: آموزشهای شغلی میتواند بر مسیر رشدی انتخاب شغل دانش آموزان کمتوان ذهنی اثر بگذارد. (
آقای حمیدرضا صمدی فرد، اقای محمد نریمانی، خانم نیلوفر میکائیلی، اقای علی شیخ الاسلامی،
دوره 15، شماره 59 - ( 7-1395 )
چکیده
هدف: طلاق عاطفی مهمترین عامل از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مؤلفه های اجتناب شناختی و باور فراشناختی در پیش بینی طلاق عاطفی همسران صورت پذیرفت. روش: جامعه آماری پژوهش کلیه همسران شهر اردبیل در سال 1394 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 120 نفر(60 زن و شوهر) به عنوان نمونه انتخاب شدند.برای جمع آوری دادهها، از مقیاس اجتناب شناختی CAQ ( سکستون و داگاس، 2004)، مقیاس باور فرا شناختی (ولز و کارت رایت هاتون ، 2004) و مقیاس طلاق عاطفی گاتمن (2008) استفاده شد. داده های پژوهش نیز با آزمون t مستقل، روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین طلاق عاطفی زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0 p<). همچنین بین مؤلفه های اجتناب شناختی با طلاق عاطفی رابطه مثبت معنادار (05/0 p<) و بین باور فرا شناختی با طلاق عاطفی همسران رابطه منفی معناداری وجود دارد(05/0 p<). با توجه به ضرایب بتا وا پس زنی افکار 15درصد، جانشینی افکار 13درصد، حواس پرتی 16 درصد، تبدیل تصور به فکر 40 درصد و باور فرا شناختی 14-درصد به شکل معناداری طلاق عاطفی همسران را تبیین می کنند(05/0 p<). نتیجه گیری: می توان بیان نمود که مؤلفه های اجتناب شناختی و باور فراشناختی در زمره متغیرهای مرتبط با طلاق عاطفی بودند و توانایی پیش بینی آن را دارند.
سیده حمیده نقیبی، زهرا سعیدی، فاطمه خزائی،
دوره 17، شماره 65 - ( 1-1397 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر امیدواری و شادکامی افراد مبتلابه سرطان انجام شد. روش: این تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و با پیگیری 3ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد دارای تشخیص پزشکی سرطان و مراجعهکننده به بیمارستان امید شهر مشهد در سال 1394 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارش شدند. افراد گروه آزمایش، آموزش تکنیکهای درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی را بهصورت گروهی در ۱0جلسه دریافت کردند؛ درحالیکه گروه کنترل هیچ نوع مداخلهای را دریافت نکردند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای شادکامی آکسفورد و امید اشنایدر استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه و آزمون t جفت شده برروی نمرات پیش از درمان، درمان و پیگیری نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای امیدواری (05/0P<) و شادکامی (01/0P<)، تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه، پیشنهاد میشود که در مراکز مشاوره و کلینیک های درمانی جهت افزایش امیدواری و شادکامی افراد مبتلا به سرطان از تکنیکهای آموزشی درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بهره برد.
آقای حمید هاشم مطوری، دکتر محمد رضا عابدی، دکتر پریسا نیلفروشان،
دوره 19، شماره 73 - ( 3-1399 )
چکیده
هدف: هدف این مطالعه بررسی رابطه معنای شغلی و بهزیستی ذهنی با میانجیگری رضایت شغلی بود. روش: این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی بود. در این پژوهش ۲۸۰ نفر از کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان به روش نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامههای معنای شغلی (ورزسنیسکی، 1999)، بهزیستی ذهنی (مولـوی و همکـاران، 1387) و رضایت شغلی (ویسوکی و کروم، 1994) بود. دادهها از طریق مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد معنای شغلی امرارمعاش بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم و منفی معنادار) ۰۵/0 (p< و معنای شغلی مسیر پیشرفت بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم و مثبت معنادار داشت) 0۰1/0 (p<. ضمن اینکه معنای شغلی رسالت بر بهزیستی ذهنی از طریق رضایت شغلی تأثیر غیرمستقیم و مثبت معناداری داشت) 01/0 (p<. نقش میانجیگری رضایت شغلی در رابطه معناهای شغلی امرارمعاش و مسیر پیشرفت با بهزیستی ذهنی تأیید نشد. نتیجه گیری: بهطورکلی یافتهها نشان داد که از میان معناهای مختلف شغلی، معناهای شغلی امرارمعاش و مسیر پیشرفت اثر مستقیم بر بهزیستی ذهنی و معنای شغلی رسالت از طریق رضایت شغلی اثر غیرمستقیم بر بهزیستی ذهنی دارد.
سعید پورعبدل، رسول روشن چسلی، حمید یعقوبی، ناصر صبحی قراملکی، محمد غلامی فشارکی،
دوره 19، شماره 75 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انعطافناپذیری روانشناختی و بدتنظیمی هیجان در پیشبینی شدت خشم ورزشکاران رقابتی بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. در این مطالعه، جامعهی آماری را کلیهی ورزشکاران فردی و گروهی شهر اردبیل در سال 1398 که در هر سطحی از مسابقات مشغول به ورزش رقابتی بودند تشکیل میدادند. از بین آنها 312 نفر از طریق نمونهگیری خوشهای به عنوان نمونه پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس خشم بالینی (اسنل و همکاران 1995)، انعطافناپذیری روانشناختی (فرانسیس و همکاران، 2016) و بدتنظیمی هیجان (گراتز و روئمر، 2004) استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آماری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاد شد. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 41 درصد واریانس شدت خشم از طریق مؤلفههای متغیرهای انعطافناپذیری روانشناختی و بدتنظیمی هیجان تبیین میشود. همچنین بین انعطافناپذیری روانشناختی و بدتنظیمی هیجان با شدت خشم ارتباط مثبت معناداری به دست آمد (05/0P<). نتیجهگیری: بر مبنای یافتههای بهدستآمده، احتمالاً بتوان گفت افراد ورزشکاری که قادر به تنظیم هیجانی نباشند و توان رفتارهای منعطف در موقعیتهای رقابتی نداشته باشند، شدت خشم بیشتری تجربه میکنند.
مجید هاشمی گل مهر، عباس امان الهی، حمید فرهادی، خالد اصلانی، غلامرضا رجبی،
دوره 19، شماره 76 - ( فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره 1399 )
چکیده
هدف: ازدواج موفق زیربنای تشکیل یک خانواده سالم است، بر این اساس این پژوهش با هدف ارائه الگویی از ازدواج موفق انجام شد.روش: پژوهش به شیوه کیفی و با بهکارگیری روش نظریه زمینهای اجرا شد. مشارکتکنندههای این پژوهش شامل کلیهی زوجهایی بود که در سال 1397 در شهر اهواز سکونت داشتند. در این پژوهش برای گزینش شرکتکنندگان، از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد و با پیشرفت مطالعه، نمونهگیری موارد مطلوب مدنظر قرار گرفت که تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت 22 نفر (11 زوج) مورد مصاحبه باز یا بدون ساختار قرار گرفتند. یافتهها: روش تحلیل اطلاعات در نظریهی زمینهای شامل کدگذاری دادهها است. با کدگذاری باز 83 کد اولیه و با کدگذاری محوری، 23 مقوله عمده به دست آمد و ازدواج موفق به مثابه یک رابطه زوجی شفاف و عاری از ابهام، به عنوان مقوله مرکزی استخراج گردید. میتوان نتیجه گرفت که ایجاد یک ازدواج موفق در گرو شفافسازی تمام و کمال موضوعاتی است که در رابطه زوجی جریان دارد بهگونهای که هر یک از همسران آنچه را که تجربه میکنند بیپرده ابراز کنند و هیچ نقطه ابهامی را برای دیگری باقی نگذارند که آن را کشف یا رمزگشایی نماید. نتیجهگیری: الگوی به دست آمده از این پژوهش را میتوان در مشاوره پیش از ازدواج به مراجعان آموزش داد، هم چنین در کار با زوجهای آشفته به کار بست و برای زوجهایی که به دنبال کیفیتبخشی بیشتری به رابطه خود هستند به کار گرفت.
زهرا فرازی، ابراهیم نامنی، حمید نجات، دکتر محمدرضا صفاریان،
دوره 21، شماره 82 - ( 3-1401 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی ترکیب دو روش خانواده درمانی بافت نگر و ساختاری بر همبستگی و راهبردهای مقابلهای زوجهای دارای نارضایتی زناشویی بود. روش پژوهش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش تمام زوجهای دارای نارضایتی زناشویی مراجعهکننده به مراکز مشاوره خانواده در شهر بیرجند که در 6 ماه اول سال 98 به این مراکز مراجعه کردند که از میان آنها 20 زوج دارای نارضایتی زناشویی به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) قرار داده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه راهبردهای مقابلهای لازاروس و فولکمن (1988) و مؤلفه همبستگی پرسشنامه اولسون، پورتنر و لوی (1996) بود که به منظور جمع آوری اطلاعات در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بر روی آزمودنیها اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر استفاده شد. یافته ها: یافتهها حاکی ازاین بود که تلفیق دو روش خانواده درمانی بافت نگر و ساختاری بر همبستگی و راهبردهای مقابلهای مسألهمدار زوجهای دارای نارضایتی زناشویی تاثیر دارد(05/0›p)؛ لازم به ذکر است، ماندگاری اثر درمان بعد از دو ماه حفظ شده است (05/0›p)؛ نتایج نشان داد، تلفیق دو روش خانواده درمانی بافت نگر و ساختاری بر راهبردهای مقابلهای هیجانمدار زوجها تأثیر نداشت (05/0‹P). نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که تلفیق روشهای خانواده درمانی بافت نگر و ساختاری باعث همبستگی و راهبردهای مقابله مسألهمدار زوجهای دارای نارضایتی زناشویی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.
الهام زمانشعار، حمید رضائیان، سیمین حسینیان، عباس عبداللهی،
دوره 21، شماره 83 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف: اتمام روابط عاطفی موقعیتی است که تاثیرات موقت و پایداری بر سلامت روانشناختی افراد دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی هویت روایتی افراد دچار شکست عاطفی انجام شد. روش: با روش نمونهگیری هدفمند، 15 مشارکتکنندۀ دچار شکست عاطفی که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند انتخاب شدند. داستانهای آنها با استفاده از فرم اصلاح شدۀ «مصاحبۀ روایتی رابطه» جمعآوری شد. سپس دادهها، مورد تحلیل تماتیک قرار گرفت. پس از تعیین زیرتمها و تمهای اصلی، یک مدل مفهومی از روایت افراد ارائه شد. یافتهها: 63 زیرتم و 13 تم از تحلیل بدست آمد. تمهای نهایی در قالب یک مدل که بیانگر وضعیت هویت روایتی مشارکتکنندگان بود ارائه شد. این مدل حاکی از آن است که مشارکتکنندگان تمایل دارند گذشته را به مثابۀ شکست، حال را به مثابۀ وقفه و آینده را به مثابۀ ناامیدی روایت کنند. مفهوم خود مطلوب، در بخشهای مختلف روایت آنها پنهان بود، خود مطلوبی که فرد در رابطۀ تمام شده تجربه کرده بود یا آن رابطۀ خاص در جستجوی آن بود. نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر به نظر میرسد افراد دچار شکست عاطفی که در دورۀ گذار، حالت وقفه را تجربه میکنند، دچار نوعی گسست در روایت-خود هستند که احساس میکنند توانایی ترمیم آن را ندارند. نتایج این مطالعه میتواند در درک بهتر هویت روایتی آنها و احتمالاً ایجاد یک مداخلۀ روانشناختی برای این دوره موثر واقع شود