جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای رجبی

مسعود شهبازی، غلامرضا رجبی، رضا خجسته مهر، منصور سودانی،
دوره 13، شماره 51 - ( 7-1393 )
چکیده

( _ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 12/6/92 _ تاریخ پذیرش: 28/2/93 هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های ارتباطی بر تمایز یافتگی خود در زوج‌های مراجعه‌کننده برای عقد دائم به دفاتر ثبت ازدواج شهرستان مسجد سلیمان بود. در این پژوهش 4 زوج (جمعاً 8 زن و مرد) با روش نمونه‏گیری داوطلبانه–هدفمند و بر اساس ملاک‌های ورود و خروج انتخاب شدند. طرح تحقیق تجربی تک موردی از نوع خط پایه چند گانه بود. صورت جلسه آموزش مهارت‌های ارتباطی در 10 جلسه به زوج‌ها آموزش داده شد و آن‌ها به پرسشنامه تمایز یافتگی در سه مرحله خط پایه، در حین آموزش و پیگیری دو ماهه پاسخ دادند. داده‌ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که آموزش مهارت‌های ارتباطی باعث افزایش تمایز یافتگی خود با 43/26%، در زوج‌های اول 37/27%، دوم 20%، سوم 18/28% و چهارم 23/30% در مرحله بعد از آموزش در چهار زوج شده است. شاخص‌های تغییر پایا هم حاکی از معنادار بودن تغییر و افزایش تمایز یافتگی است. این آموزش به طور نسبی باعث افزایش تمایز یافتگی زوج‌ها و تفکیک احساس از عقل شد.


غلامرضا رجبی، اضغر جمالی، منوچهر تقی پور،
دوره 14، شماره 56 - ( 10-1394 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه‌ی بین سبک دلبستگی ایمن، خود- تمایزیافتگی (موقعیت من) و رضایت زناشویی با میانجی ‌گری خوش‌بینی زوج‌ها در میان والدین دانش‌آموزان پایه اول متوسطه شهرستان داراب انجام شد. 314 والد به شیوه‌ی نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند و پرسشنامه‌های تمایزیافتگی «موقعیت من»، سبک دلبستگی ایمن، خوش‌بینی زوج‌ها و رضایت زناشویی را تکمیل کردند. به منظور تحلیل داده‌ها از رگرسیون چند متغیری سلسله مراتبی همزمان به روش بارون و کنی برای بررسی دو مدل طراحی شده، استفاده گردید. یافته‌ها در مورد مدل فرضی اول نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی، بین خوش بینی زوج ها و رضایت زناشویی، بین دلبستگی ایمن و خوش بینی زوج ها رابطه‌ی مثبت وجود دارد و خوش‌بینی زوج ها میانجی بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی است. یافته‌های مدل فرضی دوم نشان داد که بین تمایزیافتگی (موقعیت من) و خوش‌بینی زوج ها، بین خوش‌بینی زوج ها و رضایت زناشویی و بین موقعیت من و رضایت زناشویی رابطه‌ی مثبت وجود دارد، همچنین خوش بینی زوج ها میانجی بین موقعیت من و رضایت زناشویی است. این یافته‌ها از این باور حمایت می‌کند که روابط اولیه‌ی افراد در محیط خانواده به شکل‌گیری سبک دلبستگی خاص و سطوح بالا یا پایین تمایزیافتگی منجر می‌گردد و این تجارب اولیه بر روابط بین فردی زوج‌ها در بزرگسالی تأثیر مستقیم می‌گذارد. نتایج دیگر پژوهش حاضر حاکی از این است که خوش‌بینی زوج ها دارای نقش واسطه‌ای بین سبک دلبستگی ایمن و موقعیت من با رضایت زناشویی است.


عباس امان الهی، مهرانگیز زارع، غلامرضا رجبی،
دوره 16، شماره 64 - ( 10-1396 )
چکیده

     هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد  (ACT)در افزایش پذیرش و رشد پس از شکست در دانشجویان دختر دارای تجربه آسیب عاطفی شهر اهواز می­باشد. جامعه­ی آماری این پژوهش شامل دانشجویان دختر دارای تجربه­ی شکست عاطفی دانشگاه­های شهر اهواز بود که دست کم 3 ماه تا 1 سال از شکست عاطفی­شان گذشته بود. نمونه­های پژوهش به روش نمونه­گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه شامل سه دانشجوی دختر دارای تجربه شکست عاطفی بود که در پرسشنامه نشانگان ضربه عشق (LTI) نمره بالاتر از 20 کسب کردند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه­ی چندگانه ناهم­زمان استفاده شد و آزمودنی­ها قبل از درمان، میانه­ی درمان، پایان درمان و 1 ماه پس از پایان درمان به پرسشنامه پذیرش و اقدام (AAQ) و پرسشنامه­ی رشد و تکامل پس آسیبی پاسخ دادند. داده­ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا (RCI) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر افزایش پذیرش و رشد پس از شکست دانشجویان دارای تجربه شکست عاطفی مؤثر می­باشد.


غلامرضا رجبی، مریم یوسفی مقدم، خالد اصلانی،
دوره 17، شماره 65 - ( 1-1397 )
چکیده

این پژوهش به بررسی مدل افسردگی و رضایت زناشویی زنان بر اساس طرحواره­های ناسازگار اولیه و سبک­های مقابله­ای همسران مبتلا به مواد افیونی پرداخته است. 199 زوج (398 نفر) مراجعه­کننده به مراکز دولتی و خصوصی ترک اعتیاد شهرستان تربت حیدریه به صورت نمونه­گیری هدفمند-داوطلب انتخاب شدند، و پرسشنامه­های طرحواره­های ناسازگار اولیه (YSQ)، سبک­های مقابله­ای (CISS)، رضایت زناشویی و افسردگی بک (BDI-13) را تکمیل نمودند. ارزیابی مدل با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS-16 بود. مدل نهایی با حذف چند مسیر نشان داد که از برازش خوبی با داده­ها برخوردار است. ضرایب مسیر مستقیم بین متغیرهای طرحواره­های ناسازگار اولیه شوهران با سبک مقابله­ای هیجان-مدار شوهران، طرحواره­های ناسازگار اولیه شوهران با رضایت زناشویی همسران، طرحواره­های ناسازگار اولیه شوهران با افسردگی همسران، سبک مقابله­ای اجتناب-مدار شوهران با رضایت زناشویی همسران، سبک مقابله­ای هیجان-مدار شوهران با رضایت زناشویی همسران  همگی­ معنادار بودند. اما ضرایب مسیر بین متغیرهای طرحواره­های ناسازگار اولیه شوهران با سبک مقابله­ای اجتناب-مدار آن­ها، سبک مقابله­ای هیجان-مدار شوهران با افسردگی همسران و سبک مقابله­ای اجتناب-مدار شوهران با افسردگی همسران معنادار نشدند. از سوی دیگر، ضریب غیرمستقیم طرحواره ناسازگار شوهر به رضایت زناشویی زن با میانجی گری سبک مقابله ای هیجان-مدار معنی دار بود. بر این اساس می­توان گفت که افکار نادرست و استفاده از سبک­های مقابله­ای نادرست شوهران باعث مشکلات روحی-روانی و کاهش رضایت زناشویی همسران می­شود.


مجید هاشمی گل مهر، عباس امان الهی، حمید فرهادی، خالد اصلانی، غلامرضا رجبی،
دوره 19، شماره 76 - ( فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره 1399 )
چکیده

هدف: ازدواج موفق زیربنای تشکیل یک خانواده سالم است، بر این اساس این پژوهش با هدف ارائه الگویی از ازدواج موفق انجام شد.روش: پژوهش به شیوه کیفی و با به‌کارگیری روش نظریه زمینه‌ای اجرا شد. مشارکت‌کننده‌های این پژوهش شامل کلیه‌ی زوج‌هایی بود که در سال‌ 1397 در شهر اهواز سکونت داشتند. در این پژوهش برای گزینش شرکت‌کنندگان، از روش نمونه‌گیری هدفمند استفاده شد و با پیشرفت مطالعه، نمونه‌گیری موارد مطلوب مدنظر قرار گرفت که تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت 22 نفر (11 زوج) مورد مصاحبه باز یا بدون ساختار قرار گرفتند. یافته‌ها: روش تحلیل اطلاعات در نظریه‌ی زمینه‌ای شامل کدگذاری داده‌ها است. با کدگذاری باز 83 کد اولیه و با کدگذاری محوری، 23 مقوله عمده به دست آمد و ازدواج موفق به مثابه یک رابطه زوجی شفاف و عاری از ابهام، به عنوان مقوله مرکزی استخراج گردید. می‌توان نتیجه گرفت که ایجاد یک ازدواج موفق در گرو شفاف‌سازی تمام و کمال موضوعاتی است که در رابطه زوجی جریان دارد به‌گونه‌ای که هر یک از همسران آنچه را که تجربه می‌کنند بی‌پرده ابراز کنند و هیچ نقطه ابهامی را برای دیگری باقی نگذارند که آن‌ را کشف یا رمزگشایی نماید. نتیجه‌گیری: الگوی به دست آمده از این پژوهش را می‌توان در مشاوره پیش از ازدواج به مراجعان آموزش داد، هم چنین در کار با زوج‌های آشفته به کار بست و برای زوج‌هایی که به دنبال کیفیت‌بخشی بیشتری به رابطه خود هستند به کار گرفت. 
رویا حیدری، منصور سودانی، غلامرضا رجبی، دکتر رضا خجسته مهر،
دوره 22، شماره 87 - ( 7-1402 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه انتخاب همسر در فرزندان طلاق بود. روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت‌کنندگان پژوهش حاضر شامل 6 زن و 4 مرد در آستانه ازدواج و دارای تجربه طلاق والدین شهر کرمانشاه در سال 1401 بود. شرکت کننده‌ها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و نمونه‌گیری تا زمان رسیدن به اشباع داده‌ها ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها ابتدا داده‌ها ثبت و کدگذاری شد و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: نتایج پژوهش شامل 6 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی از تجارب زیسته مشارکت‌کنندگان بود که مضمون‌های فرعی شامل نگرش منفی اجتماعی، مشکلات تمایز نایافتگی از خانواده، مشکلات روان‌شناختی، مشکلات ارتباطی با همسر و خانواده همسر، احساس ارزشمندی به عنوان فردی متفاوت از والدین، سازگاری و ساختن زندگی متفاوت از والدین بود. نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان داد که فرزندان طلاق در زمان تشکیل زندگی و ازدواج، تجارب منفی دارند که می‌تواند منجر به انتخاب اشتباه یا ناسازگاری و مشکلات سلامت روان در آنها شود اما از طرفی آنها تجارب مثبتی نیز دارند که باعث می‌شود از اشتباهات والدین درس گرفته و به دنبال آموزش و خدمات آموزشی و مشاوره برای بهبود رضایت زندگی زناشویی خود باشند و بتوانند زندگی بهتر از والدین خود داشته باشند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research