جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای فرح بخش

آقای مهرداد حاجی حسنی، دکتر کیومرث فرح بخش، دکتر محمد رضا فلسفی نژاد، دکتر سید محمد کلانتر کوشه،
دوره 15، شماره 58 - ( 4-1395 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر طلاق والدین بر توانمندی روانشناختی پسران انجام شد. پژوهش حاضر مبنایی کیفی دارد. جامعه پژوهش شامل پسران طلاق ساکن شهرستان شهریار بود و جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاد شد. از طریق مصاحبه نیمه عمیق تعداد 13 پسر از خانواده طلاق در دامنه سنی 12 تا 17 سال که تا زمان مصاحبه بین 1 تا 5 سال طلاق والدین را تجربه و تحت حضانت مادر بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تحلیل یافته ها از از روش تقلیل گرایی و تفسیری  مارشال و راسمن استفاده شد. روش تقلیل گرایی و تفسیر شامل مرتب سازی داده ها در طبقات متمایز و کدبندی آنها می باشد. با تجزیه و تحلیل داده ها، مولفه های توانمندی روانشناختی در پنج مقوله شایستگی، معناداری، خود پنداره، تعلق و اعتماد کدگذاری شدند. با توجه به تحلیل مصاحبه با نوجوانان طلاق، عوامل خشونت بین والدین قبل از طلاق، وخیم تر شدن شرایط اقتصادی بعد از طلاق، کیفیت ارتباط با والدین بعد از طلاق، تغییر در ارتباط با شبکه های اجتماعی گسترده تر بعد از طلاق و ادراک فرزندان از نوع پاسخ دهی والدین در مورد طلاق با تاثیرات ادراک شده طلاق والدین در ارتباط بودند. می توان گفت که تاثیرات طلاق والدین و فرایندهای وابسته به آن به طور یکسانی توسط همه نوجوانان ادراک نمی شود. چنانچه نوجوانان درگیر تعارض ها و خشونت والدین باشند، حمایت محدودی از شبکه های اجتماعی دریافت کنند و کیفیت ارتباط بین نوجوانان و والدین بعد از طلاق در سطح پایینی باشد و نوجوانان درک مبهمی از طلاق و شرایط بعد از آن داشته باشند در این  صورت تاثیرات منفی طلاق گسترده تر خواهد بود.


علی دلاور، مریم غلامزاده جفره، کیومرث فرح بخش،
دوره 16، شماره 61 - ( 1-1396 )
چکیده

چکیده

زندگی در هویت خود هدفمند است. اولین نکته مطرح در هستی­شناسی اسلامی هدفمند بودن جهان خلقت است. خانواده در شکل­های مختلف آن همواره کارکردهای متعددی را ایفا می­کند. کارکرد خانواده مفهومی است که تاثیر مستقیمی بر نیازها، اهداف، رضایت از زندگی و روابط عاطفی دارد. در کارکردهای متعددی که برای ازدواج تعریف شده است، جای خالی بررسی هدفمندی این کارکردها به چشم می­خورد لذا در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی محقق درصدد آن است درک بهتری از پدیده مورد بررسی (هدفمندی کارکردهای ازدواج) در افراد متاهل راضی و ناراضی بدست آورد. جامعه پژوهش در این مطالعه کیفی را همه افراد متاهلی که حداقل سه سال از زندگی آنها گذشته، دارای یک فرزند بوده و در زمان پژوهش در شهر اهواز زندگی می­کردند، تشکیل می­دادند. در این مرحله با استفاده از نمونه­گیری هدفمند تعداد 24 نفر از بین مراجعان مرکز مشاوره آموزش ­و پرورش شهر اهواز با و بدون شکایت  از مشکلات زندگی زناشویی که در پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ نمره ای بالاتر از 70 و پایین تر از 30 را کسب نموده بودند، انتخاب شدند. واکاوی کیفی هدفمندی کارکردهای ازدواج از طریق گردآوری داده­های حاصل از مصاحبه عمیق صورت گرفت. برای تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه­ها از روش نظریه مبنایی استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شباهت هدفمندی کارکردهای ازدواج در هر دو گروه زوجین راضی و ناراضی مربوط به کارکردهای اولیه ازدواج و تفاوت در دو کارکرد مهارت اجتماعی و انس و عاطفه است. نگرش و باورهای زوجین از لحاظ هستی­شناسی نقش مهمی درروابط زناشویی آنها دارد و بسته به نوع هستی­شناسی، نگرش­ها، رفتارها، تعاملات و ارتباطات در هر فردی به سمت خاصی شکل می­گیرد.

کلید واژه ها: رضایت زناشویی، کارکردهای ازدواج، هدفمندی.


علی نوری، عبدالله شفیع آبادی، علی دلاور، کیومرث فرح بخش،
دوره 17، شماره 65 - ( 1-1397 )
چکیده

چکیده:
هدف پـژوهش حاضرساخت مقیاس آسیب‌شناسی سازمانی و بررسی آسیب سازمانی در شرکت‌های صنایع غذایی بر اساس مدل سه شاخگی می‌باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع آمیخته می‌باشد. جـامعه آماری آن تمامی کارکنان شاغل در شرکت‌های صنایع غذایی شهرک صنعتی آمل بوده و نمونه انتخاب شده در بین این افراد 250 نفر می‌باشند که به صورت خوشه‌ای صورت گرفته است. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی آزمون با اعمال نظر متخصصان تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرانباخ ۹۲/. بدست آمد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که سوالات و عامل‌های پرسش‌نامه ساخته شده همبستگی مناسبی دارند.  برای بررسی آسیب‌شناسی سازمانی بر اساس مدل سه شاخگی (مولفه‌های رفتاری، زمینه‌ای و ساختاری) از آمار توصیفی (شاخص‌های مرکزی ) و آزمون خی دو  استفاده شد و نتایج نشان داد که  از بین مولفه‌های مربوط به عامل رفتاری بیشترین درصد فراوانی آسیب مربوط به مولفه انگیزش و هدفمندی (34 درصد) است و در مرتبه دوم امنیت شغلی حدود 32 درصد است. از بین مولفه‌های مربوط به عوامل ساختاری  بیشترین درصد  فراوانی آسیب مربوط به  مولفه روش‌های گزینش و استخدام در سازمان (حدود 33 درصد) است و عامل زمینه‌ای با تک مولفه عوامل فردی و اجتماعی میزان آسیب 31 درصد در سازمان ارزیابی شده است.
 
خانم سپیده انصاری، دکتر کیومرث فرح بخش، دکتر ابراهیم نعیمی،
دوره 18، شماره 72 - ( 12-1398 )
چکیده

هدف: کودک‌آزاری یکی از معضلات گریبان گر جامعه بشری می‌باشد. خانواده‌ها می‌بایست آموزش‌های لازم را برای تمایز بین رفتارهای تربیتی با رفتارهای آسیب‌زا به کودکان دریافت نمایند. پژوهش حاضر باهدف بررسی و مقایسه شناخت والدین با و بدون تحصیلات دانشگاهی دربارۀ انواع کودک‌آزاری است. روش: به شیوه نظریه زمینه‌ای به‌صورت کیفی و با استفاده از مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته توسط ۲۸ نفر والدین (مادر و پدر) انجام پذیرفت. یافته ها: بر اساس بیانات مصاحبه‌شونده‌های پژوهش حاضر میزان شناخت از آزار جسمی در هر دو گروه یکسان بود با این تفاوت که وسعت شناخت والدین از انواع آزارهای جسمی در گروه با تحصیلات دانشگاهی بیشتر بود و اینکه در تحقیق حاضر والدین بدون تحصیلات دانشگاهی از عدم آگاهی، در شیوه‌های تربیتی از آزارهای جسمی  به میزان قابل توجهی استفاده می‌کردند. دامنه ی شناخت از انواع آزارهای عاطفی در والدین با تحصیلات دانشگاهی زیاد  بود همچنین آنها آزار از نوع غفلت (عاطفی) به علت تحصیل و اشتغالشان افشا‌های داشتند. شناخت از آزار جنسی در هر دو گروه وجود داشت با این تفاوت که میزان اطلاعات و آگاهی از زیرمجموعه آزار جنسی در میان والدین با تحصیلات دانشگاهی بیشتر بود نکته قابل‌توجه دیگر در این پژوهش آزار از نوع غفلت (عاطفی) به علت مشغولیت والدین با دنیای مجازی در عصر حاضر یافت شد. نتیجه‌گیری: می‌توان نتیجه گرفت عامل تحصیلات می‌تواند در شناخت انواع کودک‌آزاری مؤثر باشد. نکته قابل‌توجه اینکه اکثر والدین با تحصیلات دانشگاهی جملات خود را با شخص سوم بیان کردند، به‌طوری‌که گفته‌هایشان حاکی از آن بود که والدین این گروه در پژوهش حاضر از رفتارهای آزاردهنده، در شیوه‌های تربیتی فرزندشان استفاده نمی‌کنند ولی آگاه هستند چه نوع رفتارهایی از والدین دیگر می‌تواند کودک‌آزاری محسوب شود یا اینکه به‌طور زیرکانه در افشاسازی مقاومت داشتند و حال‌آنکه والدین بدون تحصیلات دانشگاهی اکثر جملاتشان حاکی از رفتارها و عکس‌العمل‌های خودشان در رابطه با فرزندشان بود حتی به نسبت در ابراز گفته‌هایشان از مقاومت کم‌تری استفاده کردند که بیشتر از تجارب عینی و شخصی خودشان بیاناتی را اظهار داشتند. باوجوداینکه میزان آگاهی و شناخت آگاهانۀ والدین بدون تحصیلات دانشگاهی در رابطه با عواقب کودک‌آزاری کم است اما داده‌های بیشتری به نسبت گروه با تحصیلات دانشگاهی استخراج‌شده است.
.


بابک اسلام زاده، معصومه اسمعیلی، کیومرث فرح بخش، محمد عسگری،
دوره 20، شماره 79 - ( 7-1400 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین الگویی راهبردی در رابطه با  عوامل تهدید کننده سلامت روان و ساختار خانواده کارکنان اقماری شرکت نفت  با تاکید بر محوریت تغییرات نوع سوم بود. روش: در این مطالعه از رویکرد کیفی و شیوه نظریه زمینه ای استفاده شد. جامعه هدف شامل تمام پرسنل اقماری شرکت نفت زاگرس جنوبی و نفت فلات قاره  بودند. نمونه گیری بصورت هدفمند از کسانی که دارای اطلاعات در مورد موضوع مورد نظر بودند شروع شد. و در ادامه به نمونه گیری نظری و با احتساب جهت و مسیر اطلاعات در تکوین نظری و اشباع نظری  نظریه ادامه یافت . حجم نمونه با سطح اشباع پذیری ارتباط تنگاتنگی داشت. داده ها به روش مصاحبه عمیق کیفی و به شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شد .در کنار مصاحبه پژوهشگر با تشکیل گروه کانونی نیز به جمع آوری اطلاعات پرداخت. در این پژوهش، تجزیه و تحلیل از سه نوع کدگذاری باز ، کدگذاری محوری ،کدگذاری انتخابی استفاده شد. یافته ها : بعد از کدگذاری سه مرحله ای 74 کد اولیه، 21کد محوری و در نهایت 5 کد هسته ای بدست آمد . کدهای نهایی پژوهش عبارت بودن از : راهکارهای شغلی و سازمانی، راهکارهای خانوادگی ، کارکردگرایی شخصی و خانوادگی ، راهکارهای فردی و در نهایت فرادید گرایی، که سه کد آخر مبتنی بر تغییرات نوع سه بودند . نتیجه گیری : الگوی بدست آمده از نتایج این پژوهش در برگیرنده هر سه نوع تغییرات نوع یک ، دو و سه بودند و درنهایت می توان به عنوان مرجعی برای تدوین راهبردهای مقابله با عوا مل تهدید کننده سلامت روان به عنوان بعد درون فردی و ساختار خانواده به عنوان بعد بین فردی ، در رابطه با پرسنل اقماری شرکت نفت ، به کار بست.
اکرم مطهری نصب، کیومرث فرح بخش، احمد برجعلی، نورعلی فرخی،
دوره 22، شماره 85 - ( 1-1402 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی الگوی رضایت زناشویی در پاندمیها و بررسی اثربخشی آن بر بهزیستی روانشناختی در دوره کرونا اجرا شد. روش: در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (در بخش کیفی، از روش نظاممند نظریه دادهبنیاد و در بخش کمّی، از روش نیمهآزمایشی و طرح تکآزمودنی از نوع AB) استفاده شد. مشارکتکنندگان پژوهش در بخش کیفی، 24 نفر از زنان متاهل25- 55 سال (12 نفر دارای رضایت زناشویی و 12 نفر فاقد رضایت زناشویی) بودند که با رعایت معیارهای لازم و روش نمونهگیری هدفمند تا مرز اشباع دادهها، انتخاب شدند. جامعه هدف در بخش کمّی، زنان متاهل 25 تا 55 ساله دارای فرزند 6 تا 13 ساله شهر تهران بودند که تعداد 3 نفر از آنان با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و در مداخله شرکت کردند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی، مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمّی، مقیاس رضایت زناشویی اینریچ (1993) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1988) بود. دادهها در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کُربین (در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و در بخش کمّی، بر اساس شاخص‌های تحلیل دیداری مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: تحلیل دادهها در بخش کیفی منجر به شناسایی 79 کد باز و 26 کد محوری و 4 کد انتخابی شامل «نیازهای ارتباطی؛ ویژگیهای شخصیتی؛ عوامل اجتماعی و راهبردهای رفتاری» شد. پس از تلفیق مقولهها، الگوی رضایت زناشویی در ایام کرونا، تدوین و روایی محتوای آن تائید شد. نتایج تحقیق در بخش کمّی، اثربخشی مداخله مبتنی بر الگو بر بهزیستی روانشناختی را نشان داد. نتیجه‌گیری: بر اساس نتیجه پژوهش حاضر میتوان از الگوی استخراجشده، جهت انجام مداخلات مشاورهای در حوزههای زوج و خانواده برای تسهیل انطباقپذیری با بحرانهای مشابه استفاده کرد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research