جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای نورانی پور

پیمان یوسف زاده، ولی الله فرزاد، شکوه نوابی نژاد، رحمت الله نورانی پور،
دوره 16، شماره 63 - ( 7-1396 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش زوج درمانی سیستمی-رفتاری بر بهزیستی روانی زوجین ناسازگار انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، شبه آزمایشی با  طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجینی تشکیل می‌دادند که به مراکز مشاوره سیاوشان، آوای مهر، کامران و مرکز تخصصی اعصاب و روان شهر تهران در سال 1394 مراجعه نموده بودند. جهت انجام پژوهش حاضر 16 زوج (32 نفر) از مراجعه کنندگان به این مراکز با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه‌های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه 84 سوالی بهزیستی روانی ریف(1967) بود. قبل از اجرای مداخله آموزشی، اعضای هر دو گروه به وسیله پیش آزمون مورد سنجش قرار گرفته و سپس طرح درمان طی 10 جلسه (هفته‌ای یک جلسه) برای گروه آزمایش اجرا گردید. پس از اتمام جلسات درمان مرحله پس آزمون و پس از دوماه مرحله پیگیری اجرا گردید. داده‌های جمع آوری شده با تحلیل آزمون واریانس طرح ترکیبی و آزمون تعقیبی بونفرنی با استفاده از نرم افزار SPSS24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد که زوج درمانی سیستمی-رفتاری منجر به افزایش معنادار میانگین نمرات بهزیستی روانی زوجین  گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است(001/0>p). نتیجه گیری: با توجه با پایین بودن بهزیستی روانی زوجین ناسازگار، بر اساس یافته‌های حاصل از پژوهش حاضر، می‌توان از زوج درمانی سیستمی-رفتاری جهت بهبود بهزیستی روانی این زوجین بهره برد.


محمد هادی هادی زاده، شکوه نوابی نژاد، رحمت الله نورانی پور، ولی الله فرزاد،
دوره 18، شماره 69 - ( 1-1398 )
چکیده

 
 هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان‌شناختی _ تحلیلی بر خودکارآمدی و مشکلات بین فردی زنان دارای شخصیت وابسته بود. ت روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه زنان 19 تا 40 ساله شهر تهران که به مراکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، دفتر مشاوره تنکابنی و دفتر مشاوره پژوهشگر، مراجعه کرده و بر اساس آزمون شخصیت میلون دارای اختلال شخصیت وابسته بودند، تشکیل می‌داند. از بین افراد جامعه 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در معرض 10 جلسه درمان‌شناختی _ تحلیلی قرار گرفت درحالیکه گروه کنترل این درمان را دریافت نکرد. افراد گروه کنترل و آزمایش قبل از اجرای مداخلات و یک ماه پس از اجرای مداخلات از طریق پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و مقیاس مشکلات بین فردی بارخام (1996) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج نشان داد درمان‌شناختی _ تحلیلی به طور معناداری (P<0.0001) در افزایش خودکارآمدی و کاهش مشکلات بین فردی افراد گروه آزمایش موثر بوده است. نتیجه‌گیری: متخصصان حوزه سلامت روان می‌توانند از درمان‌شناختی _ تحلیلی در بهبود مشکلات بین فردی و خودکارآمدی زنان دارای اختلال شخصیت وابسته بهره مند شوند.
صدیقه سیدآبادی، رحمت اله نورانی پور، عبدالله شفیع آبادی،
دوره 19، شماره 76 - ( فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره 1399 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دو رویکرد زوجدرمانی هیجان‌مدار و تصویرسازی ارتباطی (ایماگوتراپی) بر تعارضات زوج‌های مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر تهران صورت گرفت. روش: روش تحقیق شبه‌آزمایشی دارای پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه زن و شوهرانی بود که 1 تا 10 سال از ازدواجشان می‌گذشت و حداقل یک فرزند داشتند. تعداد افراد نمونه 30 زوج بودند از بین زوج‌های داوطلب مشارکت در پژوهش انتخاب شدند که هر یک از زوج‌ها به عنوان یک واحد تحلیل در نظر گرفته شدند. برای سنجش تعارضات زناشویی زوج‌ها از پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدید نظر شده ثنایی و همکاران (1387) که یک ابزار 54 سوالی است که کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنش‌های هیجانی، افزایش جلب رضایت فرزندان، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه فردی با دوستان و خویشاوندان همسر، جدا کردن امور مالی از یکدیگر و کاهش ارتباط مؤثر را می‌سنجد استفاده شد. برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شده است.نتایج: تحلیل یافته‌ها نشان داد زوج‌هایی که تحت مداخله‌های زوج‌درمانی هیجان‌مدار و ایماگوتراپی قرار گرفتند تعارض زناشویی کمتری از زوج‌های گروه کنترل نشان دادند ولی تفاوت معنی‌داری بین تأثیر این دو نوع مداخله در کاهش تعارضات زناشویی ملاحظه نشد. نتیجه‌گیری:  با توجه به یافته‌های این پژوهش مداخلات زوج‌درمانی هیجان‌مدار و ایماگوتراپی در کاهش تعارضات زناشویی مؤثر است و از این دو رویکرد می‌توان برای کاهش تعارضات زناشویی زوج‌ها استفاده کرد.
هاجر سالاری فیض آباد، رحمت الله نورانی پور، کیانوش زهراکار،
دوره 21، شماره 82 - ( 3-1401 )
چکیده

چکیده 
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی زوج‌درمانی یکپارچه‌نگر و زوج‌درمانی رفتاری یکپارچه‌نگر بر افزایش صمیمیت عاطفی و جنسی زوج‌های آسیب دیده از خیانت زناشویی در شهرستان شهریار (شهر اندیشه) صورت گرفت. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زوج‌هایی بودند که مرد مرتکب خیانت شده و در سال 1397 به مراکز مشاوره شهراندیشه مراجعه کردند. با نمونه گیری در دسترس 24 زوج انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش  و یک گروه کنترل (هر گروه، 8 زوج) جایگزین شدند. گروههای آزمایشی در 10جلسه زوج‌درمانی شرکت کردند و گروه کنترل مداخله‌ای دریافت نکرد. آزمودنی‌ها به پرسشنامه صمیمیت (باگاروزی، 2001) پاسخ دادند. یافته‌ها: نتایج  تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس بلوکی نشان داد: زوج‌درمانی رفتاری یکپارچه‌نگر و زوج‌درمانی یکپارچه‌نگر بر مولفه رضایت از تقابل در بعد صمیمیت جنسی اثربخشی معناداری داشتند (۰۵/۰>p) ولی تفاوت معناداری بین دو رویکرد مشاهده نشد. همچنین زوج‌درمانی رفتاری یکپارچه‌نگر بر افزایش صمیمیت عاطفی در همه مؤلفه‌ها اثر بخش بود ولی این اثر بخشی در زوج‌درمانی یکپارچه‌نگر بدست نیامد. نتیجه‌گیری: با توجه به اثربخشی زوج‌درمانی یکپارچه‌نگر و زوج‌درمانی رفتاری یکپارچه‌نگر بر مولفه رضایت از تقابل در صمیمیت جنسی، استفاده از این رویکردها در ارتقاء صمیمیت جنسی زوج‌های آسیب دیده از خیانت زناشویی می‌تواند مؤثر باشد. همچنین با توجه به اثر بخشی زوج‌درمانی رفتاری یکپارچه‌نگر در افزایش صمیمت عاطفی و جنسی، این رویکرد می‌تواند مورد استفاده‌ی زوج درمانگران  قرار گیرد.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research