جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای جنسی

سعیده فرج نیا، دکتر سیمین حسینیان، دکتر شهریار شهیدی، دکتر منصوره السادات صادقی،
دوره 12، شماره 48 - ( 7-1392 )
چکیده

_ دکتر _ دکتر _ چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی عملکرد جنسی و کیفیت ارتباط بر تعهد زناشویی به روش توصیفی- همبستگی بود. بر این اساس گروه نمونه‌ای شامل 115 زوج (230 نفر) به شیوه نمونه‌گیری تصادفی در دسترس از طریق مراجعه به مراکز خرید، کیلینیک‌ها و مراکز آموزشی مناطق 5، 6 و 11 تهران، انتخاب شده و به وسیله پرسشنامه‌های کیفیت ارتباط زوج‌ها، تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زناشویی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌های پژوهش با روش محاسبه ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج حاصل از تحلیل داده‌ها نشان داد بین هر سه متغییر پژوهش رابطه مثبت وجود دارد و بر اساس تحلیل رگرسیون گام به گام، بین نقش پیش بینی کنندگی کیفیت ارتباط و عملکرد جنسی بر تعهد زناشویی، توان پیش بینی کنندگی قوی‌تر برای کیفیت ارتباط در مقایسه با عملکرد جنسی بدست آمد به این صورت که کیفیت ارتباط به تنهایی12درصد واریانس تعهد را تبیین می‌کرده و عملکرد جنسی در حضور کیفیت ارتباط 8درصد از واریانس تعهد را تبیین میکند. همچنین از بین مولفه‌های عملکرد جنسی، تنها مولفه تحقق جنسی (25/0 R=) و از بین مولفه‌های کیفیت ارتباط، تنها مولفه سبکهای ارتباطی (43/0R=) دارای نقش پیش بینی کنندگی برای تعهد شخصی زناشویی بودند. از نتایج بدست آمده می‌توان به منظور تعیین اولویت‌های درمانی برای زوج‌های دارای رابطه آشفته و در شرف طلاق، و همچنینی تعیین برنامه‌های آموزشی و درمانی با هدف کمک به تحکیم پیوند زناشویی بهره برد.


شهناز محمدی، مهرناز عضوخوبان، فریبا گودرزی،
دوره 13، شماره 50 - ( 4-1393 )
چکیده

_ _ چکیده تاریخ دریافت: 5/3/92 _ تاریخ پذیرش: 17/12/93 پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت‏های جنسی بر افزایش رضایت زناشویی زنان زیر 40 سال انجام شده‌است. جامعه آماری شامل زنان مراجعه‌کننده به کلینیک ها و مراکز خصوصی شهر کرج می‌باشد؛ که 36 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. بررسی تأثیرآموزش مهارت‌های جنسی بر افزایش رضایت زناشویی زنان زیر 40 سال فرضیه اصلی پژوهش حاضر بود. بدین منظور برای بررسی اثربخشی مهارت‌های جنسی، گروه آزمایشی طی 6 جلسه 90 دقیه‏ای تحت آموزش قرار گرفتند و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ به عنوان ابزار پژوهش در هر دو گروه در جلسه اول، جلسه آخر و 1 ماه پس از اتمام دوره آموزشی مورد استفاده قرار گرفت. در پایان اطلاعات بدست آمده با توجه به فرضیه‌های تحقیق و با روش تحلیل کواریانس یک راهه (انوا) و تحلیل کواریانس چند متغیری (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد آموزش مهارت‏های جنسی موجب افزایش رضایت زناشویی زنان می‏گردد.


محمدعلی بشارت، مریم صالحی، عبدالرحمن رستمیان، نیما قربانی،
دوره 14، شماره 53 - ( 1-1394 )
چکیده

_ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 5/10/92 _ تاریخ پذیرش: 20/3/93 هدف‌این پژوهش طراحی و آزمون اثربخشی یک مدل مداخله شناختی-رفتاری-هیجانی زوج‏محور و مقایسه آن با یک مدل بیمار محور در کاهش مشکلات جنسی در زنان مبتلا به روماتوئید آرتریت بود. طرح پژوهش از نوع شبه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. به همین منظور، تعداد 90 نفر از زنان مبتلا به بیماری روماتوئید آرتریت از درمانگاه روماتولوژی مجتمع بیمارستانی امام خمینی و دو مطب روماتولوژی خصوصی در شمال و مرکز شهرتهران از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه مداخله زوج محور، مداخله بیمارمحور و یک گروه کنترل اختصاص یافتند. پیش از مداخله مقیاس وضعیت جنسی گلومبک- راست (GRISS-F) توسط شرکت کنندگان تکمیل شد و شاخص آنزیم التهاب (ESR) از طریق انجام آزمایش خون سنجیده شد. سپس گروه‌های آزمایش در برنامه مداخله زوج محور (7 جلسه با حضور زوجین) و برنامه مداخله بیمار محور (7 جلسه صرفا حضور شخص بیمار) شرکت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار باقی ماند. بعد از اجرای مداخله و نیز در پیگیری سه ماهه مجددا کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه را تکمیل کردند و آزمایش خون صرفا در مرحله پس آزمون مجددا به عمل آمد. نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که علیرغم موثر بودن هر دو مداخله، مداخله زوج محور تفاوت معنی داری با مداخله بیمار محور از نظر میزان تاثیر بر کاهش مشکلات جنسی افراد مبتلا به روماتوئید آرتریت دارد و‌این تاثیر در پیگیری سه ماهه نیز پایدار بود. علیرغم کاهش آنزیم التهابی (CRP)در پس آزمون در همه گروه ها، تفاوت معنی داری بین سه گروه وجود نداشت. بنابراین، مداخله شناختی – رفتاری - هیجانی زوج‏محور به عنوان مداخله‏ای موثر می‏تواند جهت کاهش مشکلات جنسی در بیماران روماتوئید آرتریت به کار گرفته شود، حتی اگر تأثیری بر کاهش آنزیم‌های التهابی ناشی از بیماری نداشته باشد.


روناک عشقی، فاطمه بهرامی، مریم فاتحی زاده، امیر کشاورز،
دوره 14، شماره 53 - ( 1-1394 )
چکیده

_ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 30/7/93 _ تاریخ پذیرش: 30/1/94 هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مشاوره رفتاری- شناختی جنسی زوجین بر بهبود اختلال مبل جنسی کم کار زنان در شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 18 زوج مراجعه کننده به مراکز درمانی و روان‌درمانی شهر اصفهان بود که زنان آنها به اختلال میل جنسی کم کار (سرد مزاجی) مبتلا بودند و به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها، از دو پرسشنامه محقق ساخته اختلال میل جنسی کم کار نوشتاری و تصویری زنان استفاده شد که در پیش آزمون و پس آزمون توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. در مورد گروه آزمایش، 8 جلسه مشاوره رفتاری- شناختی جنسی اجرا شد و در گروه کنترل هیچ مداخله‌ای صورت نگرفت. تحلیل یافته‌های‌این پژوهش از طریق تحلیل کوواریانس یک متغیره نشان داد که مشاوره رفتاری- شناختی جنسی زوجین بر بهبود نمره کل سرد مزاجی زنان (0001/0P=)، و تمام مولفه‌های آن : بعد رفتاری (0001/0P=)، بعد شناختی (003/0P=)، بعد احساسی (0001/0P=) و بعد جسمانی (003/0P=) موثر است. بر اساس‌این یافته‌ها می‌توان نتیجه گرفت که مشاوره شناختی-رفتاری جنسی با بهبود دانش جنسی، باورهای جنسی، خودابرازی و مهارت جنسی زوجین به افزایش میل جنسی زنان سردمزاج کمک کند.


زهرا مکاری، خدامراد مومنی، کامران یزدانبخش، نسرین جلیلیان،
دوره 16، شماره 64 - ( 10-1396 )
چکیده

     ناباروری به عنوان عامل ایجاد کننده­ی نوعی استرس­ توصیف شده است که منجر به انواع مختلفی از مشکلات روان­شناختی ، از جمله اختلال عملکرد جنسی می شود و ممکن است ناسازگاری زناشویی را در پی داشته باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های جنسی (مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری) بر سازگاری زناشویی زنان نابارور در سال 1394 شهر کرمانشاه انجام شد. جامعه­ی آماری شامل زنان نابارور 22 تا 36 ساله­ی مراجعه کننده به مرکز ناباروری معتضدی کرمانشاه بود که دارای اختلال در عملکرد جنسی و مشکلات زناشویی بودند. 33 نفر دارای شرایط شرکت در مطالعه بودند که از بین آنها 20 نفر داوطلب انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. افرادی که در گروه آزمایش قرار داشتند به مدت 10 جلسه­ی هفتگی در دوره­ی آموزش مهارت­های جنسی به صورت گروهی شرکت داده شدند. گروه کنترل در این مدت هیچ مداخله­ای دریافت نکردند. به منظور ثبت تغییرات نمرات پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) قبل و بعد از مداخله، توسط شرکت­کنندگان تکمیل شد. این پژوهش از نوع شبه­آزمایشی با طرح پیش­آزمون-پس­آزمون با گروه کنترل و روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره بود. نتایج نشان داد که مداخله­ی آموزش مهارت­های جنسی اثر معناداری بر نمره سازگاری زناشویی داشته، بدین ترتیب که نمره سازگاری زناشویی زنان نابارور به طور معناداری افزایش یافته است (001/0>P). بنابراین به روان­شناسان، روان­درمانگران و متخصصان زنان و زایمان توصیه می­شود  که از روش آموزش مهارت­های جنسی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری برای افزایش سازگاری زناشویی زنان نابارور استفاده کنند.


یاسر مدنی، زهرا مرادی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده

هدف: کیفیت رابطه جنسی و میزان صمیمیت زناشویی از مقوله های مهم تجربه پس از ازدواج است. همچنین، دینداری معمولا به عنوان چارچوبی تاثیر گذار در ارکان مهم زندگی تلقی میشود. تحقیقات گذشته نتوانسته به خوبی دیدگاه متخصصین در حوزه مشاوره ازدواج را درباره ارتباط میان این ابعاد را کشف و یا معرفی کند. لذا این پژوهش با هدف بررسی چگونگی نقش دینداری در رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی زوجین از نگاه متخصصین ازدواج و خانواده انجام شد.
روش: پژوهش با رویکرد کیفی و الگوی پدیدار شناسی به روش هدفمند است. به این منظور 10 نفر از مشاورین و روانشناسان که سابقه فعال و تجربه کار با زوجین  را داشتند مطابق اصول روش تحقیق کیفی مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. برای فرایند تجزیه و تحلیل داده های حاصله از مصاحبه ها، از امکانات نرم افزار ماکروسافت وورد نیز استفاده شد.
یافته ها: در قسمت کدگذاری باز  147 کد اولیه  به دست آمد که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در  24 دسته موضوعی قرار گرفتند.  یکی از سوال­های اصلی از شرکت­کنندگان این بود که دینداری زوجین ­می­تواند چه نقشی در کیفیت رابطه زناشویی ایفا کند؟ در مجموع، با توجه به تحلیل بازخورد­های به­دست آمده می­توان گفت از نظر متخصصان مشاور ازدواج و خانواده  دینداری نقش مثبتی در رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی زوجین دارد. با این حال، برخی از شرکت کنندگان نکاتی را به عنوان ملاحظات مطرح نمودند که در این پژوهش به آن ها اشاره شده است.
نتیجه گیری: درک و فهم مشاوران و روانشناسان به عنوان کارشناسان ازدواج و خانواده از نقش و ارتباط میان مولفه­های دینداری، رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی مهم است. از اصلی ترین نتایج پژوهش حاضر توصیف شرایطی بود که مصاحبه­شوندگان آن را به عنوان پیش­نیاز یا مکمل برای دریافت تاثیرات مثبت و قابل ملاحظه دینداری بر رابطه جنسی و صمیمیت زناشویی معرفی کردند. 
واژگان کلیدی: دینداری، رضایت جنسی، صمیمیت زناشویی، مشاور، روانشناس، ازدواج، خانواده.
بهناز پیوسته، غلامرضا دهشیری، سیده فاطمه موسوی،
دوره 17، شماره 67 - ( 7-1397 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تغییراتِ رضایت زناشویی، رضایت جنسی و بهزیستی ذهنی در 5 سالۀ اول زندگی زناشویی انجام شد. روش: بدین منظور نمونه‌ای شامل 200 زن متأهل شهرستان ساری در محدودۀ سنی 40-16 سال به روش دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس‌های رضایت جنسی هادسون-فرم کوتاه، سنجش رابطه، رضایت از زندگی و پرسشنامه شادکامی آکسفورد- فرم کوتاه پاسخ دادند. یافتهها: نتایج تحلیل روند نشان داد که رضایت زناشویی و رضایت جنسی در پنج سال اول زندگی زناشویی، بیش‌تر بصورت خطی کاهش می‌یابد، اما متغیرهای رضایت از زندگی و شادکامی دارای روند غیرخطی درجه دو است، به این‌صورت که در سه سال اول مشترک کاهش یافته، پس از آن سیر صعودی به خود می‌گیرد. نتیجهگیری: توجه به عوامل زمینه‌ساز رضایت زناشویی و رضایت جنسی در زنان می‌تواند تضمینی برای افزایش رضایت از زندگی و شادکامی در آن‌ها ایجاد نموده، موجبات تداوم زناشویی را در سال‌های بعدی زندگی مشترک زوج‌ها فراهم کند.
سهیلا قیصری، عباس امان الهی،
دوره 17، شماره 67 - ( 7-1397 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی ارتباط جنسی بر اساس سبک‌های دلبستگی و تمایزیافتگی در دانشجویان زن متأهل دانشگاه‌های اهواز انجام شد. نمونه مورد مطالعه 220 نفر بودند که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. روش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و آزمودنی‌ها به پرسش نامه ارتباط جنسی ویلس و باس(1984)، دلبستگی بزرگسالی سیمپسون(2003) و تمایزیافتگی اسکورن و فریندلر(1998) پاسخ دادند. برای تحلیل داده از روش توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته: نتایج نشان داد سبک دلبستگی ایمن و موقعیت من با ارتباط جنسی رابطه مثبت دارند. همچنین سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی پریشان و گسلش عاطفی 001/0P< پیش‌‌بینی‌کننده برای ارتباط جنسی هستند.  نتیجهگیری: به نظر می‌رسد با توجه به نتیجه پژوهش، زوج‌هایی که دارای سبک دلبستگی ایمن و سطوح بالای تمایزیافتگی هستند، رضایت بالایی از ارتباط جنسی خود دارند و به تبع آن ازدواج باثبات‌تری دارند.
 
مهوش معاذی نژاد، مختار عارفی، حسن امیری،
دوره 19، شماره 76 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر، هم سنجی اثربخشی دو رویکرد زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر صمیمیت جنسی زوج‌ها بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه‌آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 45 زوج بطورت داوطلبانه از میان  زوج‌های مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1397 در این پژوهش شرکت کردند و در سه گروه 15 زوجی مبتنی بر پذیرش و تعهد، ایماگوتراپی و کنترل، به صورت تصادفی جایگزین شدند. در 8 جلسه 90 دقیقه‌ای یکی از گروه‌های آزمایش در معرض آموزش گروهی زوج درمانی مبتنی بر اکت و گروه دیگر در معرض آموزش گروهی ایماگوتراپی قرار گرفتند. داده‌ها بوسیله‌ پرسشنامه صمیمیت جنسی برگرفته از مقیاس اینریچ جمع آوری شد.یافته‌ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد(در سطح معنی داری پنج درصد) زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و تکنیک‌های ایماگوتراپی در بهبود صمیمیت جنسی زوج‌ها مؤثر بود و از میان این دو زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد مؤثرتر بود. این یافته‌ها نشان داد، بکارگیری تکنیک‌های زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، باعث پذیرش روانی فرد در مورد تجارب ذهنی و کاهش اعمال کنترل ناموثر می‌گردد.
اطهر افشار، مسعود شهبازی، ذبیح اله عباسپور،
دوره 19، شماره 76 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی انجام بود. روش: جامعه آماری پژوهش زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی دوران کودکی مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. نمونه پژوهش دربرگیرنده 3 زن دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی بود که طی فراخوانی معرفی و با توجه به نتایج چک لیست اختلال استرس پس از سانحه ویدز (1993) با نقطه برش 50 و با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایش تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم‌زمان استفاده شد. برای سنجش شرم و احساس گناه، از مقیاس حالت شرمساری و گناه مارشال (1995) استفاده شد. پروتکل درمان متمرکز بر شفقت در سه مرحله خط پایه، 8 جلسه‌ مداخله به صورت هفتگی و پیگیری 2 ماهه اجرا شد. داده‌ها به روش‌های ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که آزمودنی‌ها در مرحله درمان در شرم (20/31 درصد%) و احساس گناه (68/28 درصد) بهبود را تجربه کردند و اثر آنها نیز تا دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد. شاخص تغییر پایای آنها نیز حاکی از معنی‌دار بودن این تغییرات بود. نتیجه‌گیری: بنابراین یافته‌های پژوهش بیانگر این است که درمان متمرکز بر شفقت با کاهش فعالیت سیستم تهدید و افزایش فعالیت سیستم تسکین بر کاهش شرم و احساس گناه زنان قربانی سوءاستفاده جنسی دوران کودکی تأثیر دارد. 
فاطمه شیری، محمود گودرزی، امید مرادی، حمزه احمدیان،
دوره 20، شماره 78 - ( 5-1400 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی زوجدرمانی خود تنظیم‌گری _ ‌دلبستگی بر تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی بود. روش: روش پژوهش نیمه‌آزمایشی، با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه گواه بود.جامعه آماری کلیه زنان دارای رابطه فرازناشویی مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره ویژه زنان در شهرستان سنندج بود. با نمونه‌گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15نفره) گمارده شدند. پرسشنامه‌های ‌تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997) و عملکرد جنسی زنان (روزن، گراندون، مایرز و هاتی، 2004) استفاده شد. برای گروه آزمایش برنامه زوج‌درمانی خود تنظیم‌گری _ ‌دلبستگی سپهوند، رسول‌زاده، طباطبایی، بشارت و الهیاری (1393) طی 8 جلسه 90 دقیقه‌ای، یکبار در هفته اجرا و داده‌ها با آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی خود تنظیم‌گری _ ‌دلبستگی بر بهبود تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی اثربخش بود. و این اثربخشی در مرحله پیگیری ماندگار بود (001/P<). نتیجه‌گیری: رویکرد زوج درمانی خود تنظیم‌گری _ ‌دلبستگی با کمک به زنان برای رسیدن به سازگاری بیشتر در روابط، گفتگو و مذاکره، افزایش توانایی تعامل می‌تواند تعهد زناشویی و عملکرد جنسی را در زنان دارای رابطه فرازناشویی بهبود بخشد.

غفار نصیری هانیس، مسعود صادقی، سیمین غلامرضایی،
دوره 20، شماره 78 - ( 5-1400 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش مقایسۀ تأثیر روان‌درمانی گروهی وجودی، شناختی _ وجودی و انسان‌گرا _ وجودی در رضایت جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: پژوهش یک کار آزمایی تصادفی کنترل‌شده بود که با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش‌آزمون_ پس‌آزمون و آزمون پیگیری دوماهه با گروه‌های موازی آزمایشی و گروه کنترل انجام‌ شد. جامعۀ آزمودنی‌های پژوهش، زنان مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه‌کننده به کلینیک تخصصی دیابت بیمارستان توحید سنندج در سه ماه نخست سال 1398 بود؛ از طریق نمونه‌گیری تصادفی 32 آزمودنی از این جامعه انتخاب و پس‌ازآن با به‌کارگیری نمونه‌گیری تصادفی جایگزینی در گروه‌های آزمایشی و گروه کنترل جایگزین شدند. گردآوری داده‌ها با مقیاس رضایت جنسی متسون و‌تراپنل (2005) انجام شد. آزمودنی‌های گروه‌های آزمایشی جداگانه در نه جلسه هفتگی 120 دقیقه‌ای شرکت کردند. یافته‌ها: نتایج مدل خطی عمومی واریانس یک‌راهه با آزمون اندازه‌گیری‌های مکرر نشان داد که مداخلات شناختی _ وجودی و انسان‌گرا _ وجودی، رضایت جنسی را در مقایسه با گروه کنترل به‌طور معنی‌دار افزایش دادند (4F=؛ P<0/05) همچنین نتایج نشانگر تأثیر بیشتر گروه شناختی_ وجودی (6MD=؛ P<0/05 و انسان‌گرا _ وجودی در پس‌آزمون (1MD=؛ P<0/05) و تأثیر بیشتر گروه وجودی در ‌آزمون پیگیری بود (12MD=؛ P<0/05). نتیجه‌گیری: به کاربستن روش‌های روان‌درمانی گروهی شناختی_ وجودی و انسان‌گرا _ وجودی برای افزایش رضایت در رابطۀ جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو، در مقایسه با روان‌درمـــــانی وجودی برای انجام موفق امور مشاوره و روان‌درمانی کارآمدتر می‌نماید.

هاجر سالاری فیض آباد، رحمت الله نورانی پور، کیانوش زهراکار،
دوره 21، شماره 82 - ( 3-1401 )
چکیده

چکیده 
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی زوج‌درمانی یکپارچه‌نگر و زوج‌درمانی رفتاری یکپارچه‌نگر بر افزایش صمیمیت عاطفی و جنسی زوج‌های آسیب دیده از خیانت زناشویی در شهرستان شهریار (شهر اندیشه) صورت گرفت. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زوج‌هایی بودند که مرد مرتکب خیانت شده و در سال 1397 به مراکز مشاوره شهراندیشه مراجعه کردند. با نمونه گیری در دسترس 24 زوج انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش  و یک گروه کنترل (هر گروه، 8 زوج) جایگزین شدند. گروههای آزمایشی در 10جلسه زوج‌درمانی شرکت کردند و گروه کنترل مداخله‌ای دریافت نکرد. آزمودنی‌ها به پرسشنامه صمیمیت (باگاروزی، 2001) پاسخ دادند. یافته‌ها: نتایج  تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس بلوکی نشان داد: زوج‌درمانی رفتاری یکپارچه‌نگر و زوج‌درمانی یکپارچه‌نگر بر مولفه رضایت از تقابل در بعد صمیمیت جنسی اثربخشی معناداری داشتند (۰۵/۰>p) ولی تفاوت معناداری بین دو رویکرد مشاهده نشد. همچنین زوج‌درمانی رفتاری یکپارچه‌نگر بر افزایش صمیمیت عاطفی در همه مؤلفه‌ها اثر بخش بود ولی این اثر بخشی در زوج‌درمانی یکپارچه‌نگر بدست نیامد. نتیجه‌گیری: با توجه به اثربخشی زوج‌درمانی یکپارچه‌نگر و زوج‌درمانی رفتاری یکپارچه‌نگر بر مولفه رضایت از تقابل در صمیمیت جنسی، استفاده از این رویکردها در ارتقاء صمیمیت جنسی زوج‌های آسیب دیده از خیانت زناشویی می‌تواند مؤثر باشد. همچنین با توجه به اثر بخشی زوج‌درمانی رفتاری یکپارچه‌نگر در افزایش صمیمت عاطفی و جنسی، این رویکرد می‌تواند مورد استفاده‌ی زوج درمانگران  قرار گیرد.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research