دانشگاه اصفهان
چکیده: (9895 مشاهده)
هدف: فاصله با هدف مسیرشغلی شکافی است بین جایگاه فعلی و جایگاه مطلوبی که فرد برای آیندۀ شغلیاش در نظر گرفته است. هدف از پژوهش حاضر پیشبینی فاصله با هدف مسیرشغلی بر اساس استرس مسیرشغلی، بازخورد در مورد هدف مسیرشغلی و رشتۀ تحصیلی دانشآموزان بود؛ روش: جامعۀ آماری این پژوهش، شامل کلیۀ دانشآموزان پایۀ چهارم دبیرستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بود. از این جامعه، نمونهای به حجم 450 دانشآموز (225 پسر و 225 دختر) به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شد. بهمنظور گردآوری دادهها از مقیاس فاصله با هدف مسیرشغلی (کرید و هود، 2015)، پرسشنامۀ استرس مسیرشغلی (چوی و همکاران، 2011) و مقیاس بازخورد در مورد هدف مسیرشغلی (هو، کرید و هود، 2016) استفاده شد. روش پژوهش همبستگی بود. دادهها با استفاده از همبستگی پیرسون و آمارۀ رگرسیون چند متغیره به روش گامبهگام تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد بین استرس مسیرشغلی، بازخورد منفی در مورد پیشرفت، بازخورد منفی در مورد مناسب بودن هدف، بازخورد منفی در مورد ارتقاء و رشتۀ تحصیلی با فاصله با هدف مسیرشغلی رابطۀ مثبت معنیداری وجود داشت. در مجموع متغیرهای استرس مسیرشغلی، بازخورد منفی در مورد مناسب بودن هدف بازخورد منفی در مورد پیشرفت و رشتۀ تحصیلی 63/0 واریانس متغیر ملاک یعنی فاصله با هدف مسیرشغلی را تبیین میکرد؛ در نتیجه میتوان فاصله با هدف مسیرشغلی دانشآموزان را به کمک استرس مسیرشغلی، بازخورد در مورد هدف مسیرشغلی و رشتۀ تحصیلی پیشبینی کرد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش، ضروری است که مشاوران مدارس، والدین و سایر اطرافیان مهم به دانشآموزان کمک کنند تا در مورد جایگاه فعلیشان از نظر تحصیلی و جایگاه ایدهآلشان برای آینده تأمل کنند؛ همچنین آنها را یاری کنند تا فاصلۀ بین این دو را بررسی کنند و در نهایت فنون و اقداماتی را به آنها آموزش دهند تا در راستای کاهش این فاصله بکوشند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1397/1/4 | پذیرش: 1397/6/17 | انتشار: 1398/1/26