جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای ابراهیمی

حسین ابراهیمی مقدم، ایوت محمودی،
دوره 16، شماره 63 - ( 7-1396 )
چکیده

چکیده
پایش بهداشت روانی و تعیین کننده های آن در بین دانشجویان، برای توسعه و همچنین برنامه های پیشگیری و ارتقای سطح سلامت افراد ضروری است، این مطاالعه با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و خودکارآمدی با مولفه های بهداشت روان در بین دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی می باشد، جامعه آماری را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن تشکیل داده و نمونه مورد مطالعه شامل 150 نفر از دانشجویان که بصورت روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند می باشد، جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش از مقیاس کوتاه ارزیابی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی ، پرسشنامه خود کارآمدی عمومی شوارتز و جروسلم و مقیاس بهداشت روان گلدبرگ استفاده شد ، داده های بدست آمده از پرسشنامه ها با آزمون همبستگی پیرسون و نرم افزار 22 SPSS تجزیه و تحلیل گردید، نتایج بدست آمده نشان  داد که بین کیفیت زندگی و خودکارآمدی با بهداشت روانی در دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد.(001/23F=  و  01/ 0p <) . این یافته نشان می دهد که با افزایش کیفیت زندگی و خودکارآمدی در دانشجویان مؤلفه های بهداشت روان نیز در آنان افزایش می یابد.
کلید واژه:کیفیت زندگی ، خودکارآمدی ، بهداشت روانی


آرمان عزیزی، حبیب الله ابراهیمی، فرهاد عزیزی، آزاد قربانی،
دوره 16، شماره 64 - ( 10-1396 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خشونت زناشویی، منبع کنترل و شخصیت تاریک است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و همچنین مدل یابی معادلات ساختاری می باشد که هدف از آن بررسی رابطه سازه های نهان برونزا و درونزا موجود در مدل است. جامعه آماری این پژوهش را همه مردان و زنان طلاق گرفته طی شش ماه گذشته(نیمه دوم سال 1394) و مردان و زنان متقاضی طلاق در مراکز قضائی شهر اصفهان، تشکیل می دهند. نمونه شامل 250 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند و 201 نفر پرسشنامه ها را کامل پاسخ دادند. جهت جمع آوری داده ها از ابزارهای مقیاس کنترل درونی- بیرونی راتر، مقیاس شخصیت تاریک(سه تایی تاریک) DT و مقیاس تجدید نظر شده تاکتیک های تعارضی (CTS-2)استفاده شد. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری و همچنین از دو نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که منبع کنترل و شخصیت تاریک پیش بینی کننده قوی و معناداری برای خشونت زناشویی است.


مهدی ایمانی، میلاد شرفی زادگان، ریحانه منیری، فرزانه ابراهیمی،
دوره 18، شماره 72 - ( 12-1398 )
چکیده

هدف: اختلال بی‌اشتهایی روانی یکی از اختلال‌های نسبتاً شایع روانی است که در دهه‌های اخیر شیوع یافته و تعداد زیادی افراد، به‌ویژه دختران جوان را تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش به‌منظور پیش‌بینی اختلال بی‌اشتهایی روانی به‌عنوان متغیر ملاک و روابط خانوادگی، خودکنترلی و ناگویی خلقی به‌عنوان متغیرهای پیش‌بین انجام گرفت.  روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. نمونهٔ این مطالعه شامل ۱۰۹ نفر از زنان شهر شیراز بود که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب‌شده بودند. بی‌اشتهایی روانی با استفاده از پرسشنامهٔ گارنر و گرفینکل (۱۹۷۹)، روابط خانوادگی با استفاده از پرسشنامهٔ پیوند خانوادگی پارکر و همکاران (۱۹۷۹)، خودکنترلی با استفاده از مقیاس خودکنترلی گراسمیک (۱۹۹۳) و ناگویی خلقی با به‌کارگیری مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (۱۹۸۶) اندازه‌گیری شدند. داده‌ها با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه به روش گام‌به‌گام مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: یافته‌ها نشان دادند که شتاب‌زدگی به‌عنوان یکی از زیر مقیاس‌های خودکنترلی  (۰۵/۰, p< ۲۴/۰- β =) و حمایت افراطی از زیر مقیاس‌های روابط خانوادگی (۰۵/۰, p< ۲۳/۰ β =)، اختلال بی‌اشتهایی روانی را پیش‌بینی  کردند. این در حالی است که ناگویی خلقی قادر به پیش‌بینی اختلال بی‌اشتهایی روانی نبود. نتیجه‌گیری: پژوهش نشان داد که تلاش برای تنظیم شتاب‌زدگی و کاهش حمایت افراطی در روابط خانوادگی در پیش‌گیری از ابتلا به بی‌اشتهایی روانی می‌تواند مؤثر باشد.

لقمان ابراهیمی، رقیه حیدری،
دوره 19، شماره 74 - ( 5-1399 )
چکیده

هدف: پژوهش‌ حاضر، با هدف تعیین رابطه بین ویژگی‌های شخصیتی، بلوغ عاطفی و باورهای فراشناختی با گرایش به طلاق عاطفی زوجین شهر زنجان انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل دانشجویان متاهلی بودند که در سال‌تحصیلی 96-95 در دانشگاه زنجان مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش 150 دانشجوی متاهل بود که به شیوه‌ی نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. داده‌ها از طریق پرسشنامه‌های صفات شخصیتی مک‌کری و کاستا (1990)، بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1974)، باورهای فراشناختی ولز (2000) و طلاق عاطفی گاتمن (2008) گردآوری و با ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند‌متغیری مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد بین ویژگی‌های شخصیتی وظیفه‌شناسی و مقبولیت با گرایش به طلاق عاطفی رابطه منفی معنا‌دار و بین ویژگی شخصیتی روان‌آزرده‌خویی و گرایش به طلاق عاطفی رابطه مثبت معنا‌دار وجود دارد (01/0>P). همچنین، یافته‌ها نشان داد بین بلوغ عاطفی و گرایش به طلاق عاطفی رابطه مثبت معنادار و بین باورهای نگرانی مثبت با گرایش به طلاق عاطفی رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0>P). به طور کلی مقبولیت و وظیفه‌شناسی به‌ طور منفی و معنادار و روان‌آزرده‌خویی و بلوغ عاطفی به‌طور مثبت و معناداری گرایش به طلاق عاطفی را پیش‌بینی می‌کنند. نتیجه‌گیری: با عنایت به نقش ویژگی‌های شخصیتی، بلوغ عاطفی و باورهای فراشناختی در طلاق عاطفی می‌توان راههای مقابله موثر با پدیده طلاق عاطفی را شناسایی و در مداخلات روان‌شناختی و مشاوره‌ای برای زوجین بکار گرفت.
جواد خدادادی سنگده، فاطمه قهرمانی مطلق، فریبا ابراهیمی،
دوره 23، شماره 90 - ( 4-1403 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی تغییرات مثبت و رویش‌های مادران در ابعاد مختلف بعد از اتخاذ نقش والدگری است.
روش: این پژوهش کیفی و با استفاده از رویکرد تحلیل مضمونی (تماتیک) انجام شد. جمعیت مورد مطالعه‌، برابر است با مشارکت کنندگان پژوهش، زوج‌هایی که حداقل 7 سال از زندگی‌شان گذشته و دست کم صاحب یک فرزند 2 ساله باشند، از زندگی خود رضایت نسبی داشته، ساکن تهران باشند و با رضایت در پژوهش مشارکت کرده‌ا‌‌ند را شامل می‌شد. مشارکت کنندگان از طریق نمونه‌گیری هدفمند و به روش در‌دسترس از بین مراجعان واجد شرایط انتخاب شدند. فرایند نمونه‌گیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 18 مشارکت‌کننده از طریق مصاحبه مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافته‌ها: باتوجه به نتایج تحقیق، مادران معتقدند از زمان به‌ دنیا آمدن فرزند، دچار رویش‌هایی در ابعاد شخصی، زناشویی و روابط اجتماعی می‌شوند؛ به طوری که ابعاد شخصی شامل: گسترش مسئولیت‌پذیری، گسترش خودپنداره و صبر می‌شود؛ همچنین رویش‌هایی که در رابطه زناشویی شاهد آن هستیم عبارتند از صمیمت، پربارسازی انسجام زوجی، تحکیم مرزبندی و ایجاد هویت والدینی و در آخر، رویش‌های روابط اجتماعی عبارتند از بازنگری در نقش اجتماعی و گسترش پیوند با خانواده مبدأ.
نتیجه‌گیری: ورود فرزند تغییرات مثبت در ابعاد شخصی، زناشویی، فرهنگی _ اجتماعی در مادران ایجاد می‌کند که همین امر سبب  افزایش رضایت‌مندی از رابطه زوجی می‌شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research