12 نتیجه برای صادقی
سعیده فرج نیا، دکتر سیمین حسینیان، دکتر شهریار شهیدی، دکتر منصوره السادات صادقی،
دوره 12، شماره 48 - ( 7-1392 )
چکیده
_ دکتر _ دکتر _ چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی عملکرد جنسی و کیفیت ارتباط بر تعهد زناشویی به روش توصیفی- همبستگی بود. بر این اساس گروه نمونهای شامل 115 زوج (230 نفر) به شیوه نمونهگیری تصادفی در دسترس از طریق مراجعه به مراکز خرید، کیلینیکها و مراکز آموزشی مناطق 5، 6 و 11 تهران، انتخاب شده و به وسیله پرسشنامههای کیفیت ارتباط زوجها، تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زناشویی مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای پژوهش با روش محاسبه ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد بین هر سه متغییر پژوهش رابطه مثبت وجود دارد و بر اساس تحلیل رگرسیون گام به گام، بین نقش پیش بینی کنندگی کیفیت ارتباط و عملکرد جنسی بر تعهد زناشویی، توان پیش بینی کنندگی قویتر برای کیفیت ارتباط در مقایسه با عملکرد جنسی بدست آمد به این صورت که کیفیت ارتباط به تنهایی12درصد واریانس تعهد را تبیین میکرده و عملکرد جنسی در حضور کیفیت ارتباط 8درصد از واریانس تعهد را تبیین میکند. همچنین از بین مولفههای عملکرد جنسی، تنها مولفه تحقق جنسی (25/0 R=) و از بین مولفههای کیفیت ارتباط، تنها مولفه سبکهای ارتباطی (43/0R=) دارای نقش پیش بینی کنندگی برای تعهد شخصی زناشویی بودند. از نتایج بدست آمده میتوان به منظور تعیین اولویتهای درمانی برای زوجهای دارای رابطه آشفته و در شرف طلاق، و همچنینی تعیین برنامههای آموزشی و درمانی با هدف کمک به تحکیم پیوند زناشویی بهره برد.
دکتر اکرمم میرمحمدصادقی، محمدرضا عابدی،
دوره 14، شماره 56 - ( 10-1394 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرمشاوره گروهی مبتنی برپذیرش وتعهد(ACT)، برکیفیت زندگی همسران افرادمعتادبود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه همسران معتادین مراکزدرمان وترک اعتیاد شهرستان اصفهان بود، که 30 نفرازبین آنهابه صورت در دسترس انتخاب وسپس به صورت تصادفی دردوگروه آزمایش وگواه گمارده شدند. طرح پژوهش پیش آزمون، پس آزمون وپیگیری با گروه گواه بود. ابتداشرکت کنندگان به پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. سپس مداخلات درمانی (رویکرد پذیرش وتعهد، (ACTبرروی گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا گردید. بلافاصله پس از اجرای مداخله ویک ماه بعدازآن، شرکت کنندگان مجددا به پرسشنامه کیفیت زندگی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادکه شرکت کنندگان گروه آزمایش که مداخله مبتنی برپذیرش وتعهد رادریافت کرده بودند، نسبت به شرکت کنندگان گروه گواه درپس آزمون کیفیت زندگی (وزیرمقیاس های آن) نمره بهتری داشتند. این افزایش نمره درمرحله پیگیری نیزحفظ شده بود. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مشاوره گروهی مبتنی برپذیرش وتعهدبرکیفیت زندگی زنان افرادمعتادتأثیرمعنی داری دارد.
نازنین خراسانی، محمدرضا عابدی، احمد صادقی،
دوره 15، شماره 59 - ( 7-1395 )
چکیده
هدف این پژوهش تعیین نیازهای مسیر شغلی کودکان پیش دبستانی در سال 94-1393 در شهر اصفهان بود. روش پژوهش اکتشافی- توصیفی است. به منظور نیازسنجی 377 نفر از والدین کودکان پیش دبستانی به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به وسیلهی پرسشنامهی 91 سوالی نیازهای مسیر شغلی کودکان پیش دبستانی صورت گرفت(خراسانی،1394). پایایی پرسشنامه براساس آلفای کرونباخ 96/0 گزارش شده و روایی محتوایی آن نیز مورد تأیید است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارSPSS 16 در دو سطح آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(t مستقل) انجام گرفت. پس از تجزیه و تحلیل دادههای توصیفی، نیازهای مسیر شغلی کودکان پیش دبستانی به ترتیب اولویت دلبستگی و نیازهای عاطفی کودکان، اعتماد مسیر شغلی، کنترل مسیر شغلی، تأثیر الگویی والدین، خودآگاهی، دغدغه/کنجکاوی مسیر شغلی و افزایش دانش والدین از مسیر شغلی کودکان به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد که بین دو جنس دختر و پسر و دامنه سنی 6-5 و 7-6 سال از نظر اولویت نیازهای مسیر شغلی کودکان پیش دبستانی تفاوت معناداری وجود ندارد (0/05>P). کاربرد این پژوهش در برنامه های رشد مسیر شغلی و آموزش مسیر شغلی کودکان پیش دبستانی پیشنهاد می گردد.
دکتر مسعود صادقی، دکتر عزت اله قدم پور، خانم افسانه اسماعیلی،
دوره 15، شماره 60 - ( 10-1395 )
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش الگوی خانواده سالم بر تاب آوری مادران دارای کودکان اختلال طیف اتیسم شهر قم بود. طرح پژوهش شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران کودکان اختلال طیف اتیسم شهر قم در سال 1395 بود. حجم نمونه 30 نفر بود که از میان افرادی که تمایل به شرکت در جلسات آموزش الگوی خانواده سالم داشتند به صورت تصادفی، انتخاب شدند، سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. تمام آزمودنی های گروه آزمایش و گواه در شرایط یکسان، نمونه برگ جمعیت شناختی و پرسشنامه تاب آوری را به عنوان پیش آزمون کامل کردند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش الگوی خانواده سالم قرار گرفت، اما گروه گواه هیچ مداخله ی دریافت نکرد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش الگوی خانواده سالم به طور معناداری بر تاب آوری مادران دارای کودکان اختلال طیف اتیسم مؤثر بوده و گروه آزمایش افزایش معناداری (05/0>p) را در میزان تاب آوری نشان داده اند. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج پژوهش حاکی از آن بود که آموزش الگوی خانواده سالم یک روش مداخله ای مناسب برای بهبود تاب آوری در مادران دارای کودکان اختلال طیف اتیسم می باشد.
پریسا دوستانی، احمد صادقی،
دوره 17، شماره 68 - ( 10-1397 )
چکیده
هدف: فاصله با هدف مسیرشغلی شکافی است بین جایگاه فعلی و جایگاه مطلوبی که فرد برای آیندۀ شغلیاش در نظر گرفته است. هدف از پژوهش حاضر پیشبینی فاصله با هدف مسیرشغلی بر اساس استرس مسیرشغلی، بازخورد در مورد هدف مسیرشغلی و رشتۀ تحصیلی دانشآموزان بود؛ روش: جامعۀ آماری این پژوهش، شامل کلیۀ دانشآموزان پایۀ چهارم دبیرستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بود. از این جامعه، نمونهای به حجم 450 دانشآموز (225 پسر و 225 دختر) به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شد. بهمنظور گردآوری دادهها از مقیاس فاصله با هدف مسیرشغلی (کرید و هود، 2015)، پرسشنامۀ استرس مسیرشغلی (چوی و همکاران، 2011) و مقیاس بازخورد در مورد هدف مسیرشغلی (هو، کرید و هود، 2016) استفاده شد. روش پژوهش همبستگی بود. دادهها با استفاده از همبستگی پیرسون و آمارۀ رگرسیون چند متغیره به روش گامبهگام تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد بین استرس مسیرشغلی، بازخورد منفی در مورد پیشرفت، بازخورد منفی در مورد مناسب بودن هدف، بازخورد منفی در مورد ارتقاء و رشتۀ تحصیلی با فاصله با هدف مسیرشغلی رابطۀ مثبت معنیداری وجود داشت. در مجموع متغیرهای استرس مسیرشغلی، بازخورد منفی در مورد مناسب بودن هدف بازخورد منفی در مورد پیشرفت و رشتۀ تحصیلی 63/0 واریانس متغیر ملاک یعنی فاصله با هدف مسیرشغلی را تبیین میکرد؛ در نتیجه میتوان فاصله با هدف مسیرشغلی دانشآموزان را به کمک استرس مسیرشغلی، بازخورد در مورد هدف مسیرشغلی و رشتۀ تحصیلی پیشبینی کرد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش، ضروری است که مشاوران مدارس، والدین و سایر اطرافیان مهم به دانشآموزان کمک کنند تا در مورد جایگاه فعلیشان از نظر تحصیلی و جایگاه ایدهآلشان برای آینده تأمل کنند؛ همچنین آنها را یاری کنند تا فاصلۀ بین این دو را بررسی کنند و در نهایت فنون و اقداماتی را به آنها آموزش دهند تا در راستای کاهش این فاصله بکوشند.
فائزه گل شیرازی، احمد صادقی،
دوره 20، شماره 77 - ( 2-1400 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامهی گذار خانه به مدرسه بر آمادگی اجتماعی- هیجانی دانشآموزان پیشدبستانی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون _ پسآزمون با گروه گواه بود و جامعهی آماری این پژوهش کلیهی دانشآموزان پیشدبستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی ٩٧-٩6 بودند که برای اولین بار وارد مهد کودک میشدند. روش نمونهگیری در این پژوهش به صورت داوطلبانه و از بین مهدکودکهای ناحیه 5، دو مهد که حاضر به همکاری در این پژوهش بودند، مشخص شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه گواه و آزمایش هر کدام شامل ١٧دانشآموز بود که شرایط ورود به مداخله را داشتند. برنامه گذار خانه به مدرسه طی سه ماه بر روی دانشآموزان گروه آزمایش انجام شد و گروه گواه هیچ گونه مداخلهای دریافت نکرد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامهی آمادگی اجتماعی- هیجانی باستین (٢٠٠٧) استفاده شد. یافتهها: دادهها به روش کوواریانس یک متغیره و چند متغیره تحلیل شد و نتایج نشان داد برنامهی گذار خانه به مدرسه بر آمادگی اجتماعی- هیجانی کودکان مؤثر بوده است. (٠٠٣/٠ < P). نتیجهگیری: بنابراین میتوان از برنامهی گذار خانه به مدرسه برای افزایش آمادگی اجتماعی – هیجانی دانشآموزان پیشدبستانی استفاده کرد.
سمانه سلیمی، پریسا نیلفروشان، احمد صادقی،
دوره 20، شماره 78 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف:هدف مطالعه کنونی، بررسی تأثیر مشاوره شناختی اجتماعی مسیر شغلی بر اشتیاق به اهداف مسیر شغلی در افراد دارای محدودیت بینایی بود. روش:جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه افراد دارای محدودیت بینایی، در محدوده سنی 18 تا 40 سال، ساکن در شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش شامل دو فردِ (یک نفر زن و یک نفر مرد) دارای محدودیت بینایی بود که به شیوه غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مقیاس اشتیاق به اهداف مسیر شغلی (هاراتسیس، هود و کرید، 2015) جمع آوری شد.طرح آزمایشیِ مورد منفرد از نوع A-B در این مطالعه استفاده شد. در این روش پس از موقعیت خط پایه، مشاوره مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی مسیر شغلی طی ده جلسه اجرا شد. تحلیل دادهها براساس شاخصهای آمار توصیفی و تحلیل دیداری انجام شد. یافته ها:تحلیل دیداری دادهها از طریق شاخصِ درصد دادههای غیرهمپوش، نشانگر اثربخش بودن مداخله، روی اشتیاق به اهداف مسیر شغلی در هر دو شرکتکننده بود. نتیجهگیری: باتوجه به وجود موانع مختلف در زندگی افراد دارای محدودیت بینایی و اهمیت اشتیاق به اهداف، مشاوره توانبخشی شغلی مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی میتواند یک مداخله مؤثر برای تشویق افراد دارای محدودیت بینایی جهت تعهد نسبت به اهداف مسیر شغلی باشد و میتوان از آن در مراکز خدماتی به افراد دارای محدودیت بینایی استفاده کرد.
غفار نصیری هانیس، مسعود صادقی، سیمین غلامرضایی،
دوره 20، شماره 78 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش مقایسۀ تأثیر رواندرمانی گروهی وجودی، شناختی _ وجودی و انسانگرا _ وجودی در رضایت جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: پژوهش یک کار آزمایی تصادفی کنترلشده بود که با روش نیمه آزمایشی و طرح پیشآزمون_ پسآزمون و آزمون پیگیری دوماهه با گروههای موازی آزمایشی و گروه کنترل انجام شد. جامعۀ آزمودنیهای پژوهش، زنان مبتلا به دیابت نوع دو مراجعهکننده به کلینیک تخصصی دیابت بیمارستان توحید سنندج در سه ماه نخست سال 1398 بود؛ از طریق نمونهگیری تصادفی 32 آزمودنی از این جامعه انتخاب و پسازآن با بهکارگیری نمونهگیری تصادفی جایگزینی در گروههای آزمایشی و گروه کنترل جایگزین شدند. گردآوری دادهها با مقیاس رضایت جنسی متسون وتراپنل (2005) انجام شد. آزمودنیهای گروههای آزمایشی جداگانه در نه جلسه هفتگی 120 دقیقهای شرکت کردند. یافتهها: نتایج مدل خطی عمومی واریانس یکراهه با آزمون اندازهگیریهای مکرر نشان داد که مداخلات شناختی _ وجودی و انسانگرا _ وجودی، رضایت جنسی را در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنیدار افزایش دادند (4F=؛ P<0/05) همچنین نتایج نشانگر تأثیر بیشتر گروه شناختی_ وجودی (6MD=؛ P<0/05 و انسانگرا _ وجودی در پسآزمون (1MD=؛ P<0/05) و تأثیر بیشتر گروه وجودی در آزمون پیگیری بود (12MD=؛ P<0/05). نتیجهگیری: به کاربستن روشهای رواندرمانی گروهی شناختی_ وجودی و انسانگرا _ وجودی برای افزایش رضایت در رابطۀ جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو، در مقایسه با رواندرمـــــانی وجودی برای انجام موفق امور مشاوره و رواندرمانی کارآمدتر مینماید.
نازنین خراسانی، محمدرضا عابدی، احمد صادقی،
دوره 20، شماره 80 - ( 12-1400 )
چکیده
چکیده
هدف: هدف این پژوهش مقایسهی تأثیر دو روش مشاوره مبتنی بر دلبستگی به مادران وآموزش انطباق پذیری مسیر شغلی به کودکان پیش دبستانی بر رشد مسیر شغلی کودکان بود. روش: جامعه آماری شامل کلیه مادران وکودکان پیشدبستانی 5 تا 7 ساله شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش شامل 20 نفر از مادران (10 نفر گروه آزمایش اول و 10 نفر گواه) و 10 نفر از کودکان پیش دبستانی (گروه آزمایش دوم) بود که به روش داوطلبانه انتخاب شدند و به تصادف در سه گروه مشاوره به مادران، آموزش به کودکان و گروه گواه قرار گرفتند. به منظور اجرای پژوهش، گروه آزمایش اول (مادران) طی هشت جلسه تحت مشاوره مبتنی بر دلبستگی و گروه آزمایش دوم (کودکان) طی هشت جلسه تحت آموزش انطباق پذیری مسیر شغلی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از پرسشنامهی رشد مسیر شغلی کودکان پیش دبستانی گردآوری و با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که هر دو شیوهی مشاوره به مادران و آموزش به کودکان باعث افزایش مولفههای رشد مسیر شغلی کودکان، چشم انداز زمان (35/7F = ,05/0P <)، کنجکاوی درونی (91/3F = ,05/0P <)، اطلاعات (06/6F = ,05/0P <) و کنجکاوی بیرونی (41/10F = , 001/0P <) گردید و بین دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P <).
نتیجه گیری: بنابراین نتایج بیانگر این است که مشاوره مسیر شغلی به کودکان و مادران می تواند در رشد مسیر شغلی کودکان پیش دبستانی نتایج مفیدی به دنبال داشته باشد.
سحر کیانی نژاد، مریم صادقی فرد، معصومه اسمعیلی، اقبال زارعی، عبداله فروزان فر،
دوره 20، شماره 80 - ( 12-1400 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف ارائهی الگوی تلفیقی مصاحبهی انگیزشی با جهتگیری هستیشناسی اسلامی و انگیزهی تغییر خشونت خانگی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی است که با استفاده از روش هرمنوتیک و تحلیل محتوا انجام شده است. منابع تحلیل جامعه کتب و مقالات مربوط به الگوی مصاحبهی انگیزشی و مجموعه آیات قرآن کریم و آثار طباطبایی، مطهری و جوادی آملی است که تا سال 1398 منتشر شده است.یافتهها: نتایج پژوهش در بخش کیفی مبتنی بر اصول، فرایند، محتوا و فنون الگوی مصاحبهی انگیزشی که با جهتگیری هستیشناسی اسلامی در چهاربخش ارائه گردید: که شامل 1.اصول: الف) مقاومت در برابر بازتاب اصلاحی با جهتگیری گفتگو و تدبر، جایز دانستن انتخاب، خودرهبری و مسئولیت پذیری، فهم و توکل، ب) درک انگیزهی مراجع با اصل تمایز، چند بعدی بودن، احترام ویادآوری، ج)گوش دادن به مراجع با گوش سپاری و به گزینی و همدلی، د)توانمندسازی مراجع با اصل عدل و استوا و اصل توحید، 2.محتوا حاوی گفتگوی تغییرمدار با تمرکز بر غفلتها، گمانه زنی، مات شدگی و خودمحوری و خودپسندی،3. فرایند شامل الف) درگیر کردن و تمرکز و فرا خواندن و طرح ریختن با آگاهی و خلوص و عمل، 4. .فنون شامل ایجاد سؤال، استماع، سکوت و جدال احسن، مواجهه، خلاصه کردن، استفاده از تمثیل و قصص، تصویرسازیهای قرآنی است. نتیجه: از آن جا که در آیات قرآن کریم و آثار طباطبایی، مطهری و جوادی آملی به اصول انگیزشی و فرایندها و محتوا و روشهای هستی شناسانهی اسلامی در ایجاد انگیزش به ویژه در باب خشونت همراستا با الگوی مصاحبهی انگیزشی به طور کامل پرداخته شده است و این موارد در جهت فرهنگ اسلامی تفاوتهای هستیشناسانه با الگوی مصاحبهی انگیزشی دارد، بنابراین برای ارائهی الگوی مصاحبهی انگیزشی با جهتگیری هستیشناسی اسلامی تلفیق دو الگو کاربرد الگوی مصاحبهی انگیزشی را اثر بخش تر خواهد کرد.
شیوا شریفی، احمد صادقی،
دوره 21، شماره 81 - ( 3-1401 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی خودارزیابی بنیادین در ارتباط بین شخصیت و انطباقپذیری مسیر شغلی بر دانشجویان دو سال آخر مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان بود. روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بوده که به روش معادلات ساختاری، تحلیل و مدلسازی شد. جامعهی آماری، دانشجویان مشغول به تحصیل در دو سال آخر دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان، در سال تحصیلی 97-96 بودند. از این جامعه نمونهای401 نفری به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی متناسب با جنسیت و شاخه تحصیلی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری دادهها شامل مقیاسهای انطباقپذیری مسیرشغلی ساویکاس و پورفیلی (2012)، خودارزیابی بنیادین جاج و دورهام (2003) و پرسشنامهی پنج عاملی بزرگ شخصیت مک کری و کاستا (2004) بود. یافتهها: نتایج نشان داد که خودارزیابی بنیادین در رابطهی وجدانگرایی (001/0 p <) و برونگرایی (001/0 p <) با انطباقپذیری مسیر شغلی، میانجی نسبی محسوب میشد؛ درحالیکه ارتباط انطباقپذیری مسیر شغلی با تجربهگرایی (05/0 p <) و روانرنجوری (001/0 p <)، غیرمستقیم و با توافقپذیری (02/0 p <) مستقیم بود و خودارزیابی بنیادین در این سه ارتباط نقش میانجی برعهده نداشت. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر، تأییدی بر اهمیت نقش برونگرایی، وجدانگرایی و سازهی خودارزیابی بنیادین بر افزایش سطح انطباقپذیری مسیر شغلی دانشجویان نزدیک به فراغت از تحصیل میباشد؛ در همین راستا، به نظر میرسد طراحی برنامههایی به منظور افزایش خودارزیابی بنیادین افرادکه منجر به افزایش انطباقپذیری مسیر شغلی ایشان میشود، ضروری است؛ همچنین در طرحریزی این برنامهها، میبایست ویژگیهای پنج عاملی بزرگ شخصیت افراد مورد توجه قرار گیرد.
دکتر راضیه امینی، دکتر احمد صادقی، دکتر پریسا نیلفروشان،
دوره 24، شماره 93 - ( 1-1404 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی مداخلۀ مبتنی بر مدل خود مدیریتی شناختی-اجتماعی مسیر شغلی بر تمایل و هویت کارآفرینی تحصیلی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان بود. روش: پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه و گمارش تصادفی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان (سال تحصیلی 1400-1401) بود که با روش نمونهگیری در دسترس 30 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر) گمارده شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاستمایل و هویت کارآفرینی تحصیلی استفاده شد. برای گروه آزمایش، مداخلۀ مبتنی بر مدل خود مدیریتی شناختی-اجتماعی مسیر شغلی در ده جلسۀ 90 دقیقهای اجرا شد و دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که این مداخله، منجر به افزایش تمایل و هویت کارآفرینی تحصیلی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی شده است (01/0 > p). نتیجهگیری: بنابراین مداخلۀ مبتنی بر مدل خود مدیریتی شناختی-اجتماعی مسیر شغلی، از طریق افزایش خودکارآمدی مقابلهای و فرآیندی، رشد رفتارهای مسیر شغلی انطباقی، تمرکز بر فعالیتهای اکتشاف و طرحریزی مسیر شغلی و تسهیل تاثیرات بافتی و محیطی، سبب میشود تا دانشجویان تمایل بیشتری به مسیر شغلی کارآفرینی تحصیلی داشته باشند و اقدام به ساخت و رشد هویت کارآفرینی تحصیلی کنند.