مه سیما پورشهریاری، عباس عبداللهی، سحر غفوری،
دوره 20، شماره 78 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف واکاوی تجارب و ادراکات روانشناختی بیماران بهبود یافتهی کوویدـ19 انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی پدیدارشناسی انجام گرفت. جامعهی این پژوهش شامل بیماران بهبود یافته از ویروس کرونا در استان تهران بود. نمونهگیری به صورت هدفمند انجام شد. ابزار پژوهش مصاحبهی نیمهساختاریافته بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش هفت مرحلهای کلایزی انجام شد. یافتهها: پس از کدگذاری مصاحبهها و دسته بندی مضامین، 9 مضمون اصلی واکنش اولیه تنهایی و نیاز به دریافت شفقت، پیامدهای منفی، نزدیکی به مرگ و واکنش افراد، فعالیتهای موثر در تابآوری، سرایت متقابل احوالات روحی بیمار، مراقبان و کادر درمانی، اثر بیماری بر معنا و سبک زندگی، دلمشغولی در حوزهی وظایف و تعهدات، پیشنهادات به دست آمد. نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد تجربه مبتلایان کوویدـ19 با یکدیگر شباهتها و تفاوتهایی دارد و آگاهی از این تجربیات به متخصصین و سیاستگذاران کمک میکند تا از بحران روانشناختی در دورهی پساکرونا پیشگیری و افراد جامعه را از نظر روانی برای مواجهه با اپیدمیها آماده کنند.
الهام زمانشعار، حمید رضائیان، سیمین حسینیان، عباس عبداللهی،
دوره 21، شماره 83 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف: اتمام روابط عاطفی موقعیتی است که تاثیرات موقت و پایداری بر سلامت روانشناختی افراد دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی هویت روایتی افراد دچار شکست عاطفی انجام شد. روش: با روش نمونهگیری هدفمند، 15 مشارکتکنندۀ دچار شکست عاطفی که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند انتخاب شدند. داستانهای آنها با استفاده از فرم اصلاح شدۀ «مصاحبۀ روایتی رابطه» جمعآوری شد. سپس دادهها، مورد تحلیل تماتیک قرار گرفت. پس از تعیین زیرتمها و تمهای اصلی، یک مدل مفهومی از روایت افراد ارائه شد. یافتهها: 63 زیرتم و 13 تم از تحلیل بدست آمد. تمهای نهایی در قالب یک مدل که بیانگر وضعیت هویت روایتی مشارکتکنندگان بود ارائه شد. این مدل حاکی از آن است که مشارکتکنندگان تمایل دارند گذشته را به مثابۀ شکست، حال را به مثابۀ وقفه و آینده را به مثابۀ ناامیدی روایت کنند. مفهوم خود مطلوب، در بخشهای مختلف روایت آنها پنهان بود، خود مطلوبی که فرد در رابطۀ تمام شده تجربه کرده بود یا آن رابطۀ خاص در جستجوی آن بود. نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر به نظر میرسد افراد دچار شکست عاطفی که در دورۀ گذار، حالت وقفه را تجربه میکنند، دچار نوعی گسست در روایت-خود هستند که احساس میکنند توانایی ترمیم آن را ندارند. نتایج این مطالعه میتواند در درک بهتر هویت روایتی آنها و احتمالاً ایجاد یک مداخلۀ روانشناختی برای این دوره موثر واقع شود