3 نتیجه برای غلامعلی لواسانی
یاسر مدنی، فاطمه هاشمی گلپایگانی، مسعود غلامعلی لواسانی،
دوره 16، شماره 62 - ( 4-1396 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدل تلفیقی رویکرد هیجانمدار و مدل گاتمن بر کاهش احساس تنهایی زنان متاهل انجام گرفت. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با طرح شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش زنان متاهل مراجعهکننده به خانه سلامت تهرانسر منطقه 21 میباشند. نمونه شامل 26 نفر از افراد جامعه بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و 13 نفر در گروه آزمایش و 13 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش از مقیاس کوتاه احساس تنهایی اجتماعی و هیجانی بزرگسالان (SELSA-S) استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری دادههای پژوهش میتوان گفت که آموزش مدل تلفیقی رویکرد هیجانمدار و مدل گاتمن موجب کاهش معنادار احساس تنهایی و تمام خردهمقیاسهای آن (احساس تنهایی خانوادگی، احساس تنهایی رمانتیک، احساس تنهایی اجتماعی) شده است. همچنین نتایج آزمون اندازهگیری مکرر نشان داد که اثربخشی آموزش مدل تلفیقی حاضر بعد از یک ماه ماندگار بوده است. نتیجه گیری: بنابراین، نتایج پژوهش حاکی از این است که از آموزش مدل تلفیقی رویکرد هیجانمدار و مدل گاتمن میتوان برای کاهش احساس تنهایی زنان متاهل استفاده کرد.
نسرین محمودی، رقیه موسوی، مسعود غلامعلی لواسانی، باقر غباری بناب،
دوره 18، شماره 69 - ( 1-1398 )
چکیده
شرایط اقتصادی و خانوادگی، از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر سلامت روان کودک است.
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل تاثیرگذار اقتصادی و خانوادگی بر نشانه های بیش فعالی و نقص توجه کودکان سنین 6-11 سال بود.
روش: در این پژوهش برای بررسی هدف تحقیق از روش تحقیق کیفی استفاده شد. لذا 13 مادر دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی با کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و سپس دادههای بهدست آمده از طریق روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش در بخش کیفی پژوهش منجر به شناسایی چهار مقوله فرعی و دو مقوله اصلی شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد، خانواده کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه دارای درآمد پایین، داشتن سوابق بیکاری، فضای ناکافی منزل مسکونی، نداشتن اتاق اختصاصی کودک، سطح تحصیلات پایین، نداشتن اگاهی کافی درباره اختلال کودک و تک والدی/چند والدی بودن کودک بودند. و این عوامل احتمالا موجب افزایش نشانه های اختلال بیش فعالی می شود.
پیشنهاد می شود درمانگران در درمان کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه به عوامل استرس آور مانند شرایط اقتصادی و خانوادگی توجه نمایند.
فاطمه هاشمی، حسین کشاورز افشار، مسعود غلامعلی لواسانی،
دوره 21، شماره 83 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خشونت خانگی، سبکهای دلبستگی و بهزیستی روان شناختی زنان انجام شد. روش: تمامی زنان متأهل شهر تهران در سال 1399 جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند که ازبین آنها 360 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامههای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسگی و کرایج، 2006)، بهزیستی روانشناختی (ریف 1995)، دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید،1990) و خشونت خانگی (شرین، سینا کور، لی، زیتر و شاکیل 1998) استفاده شد. دادهها با تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS نسخه 25 و PLS نسخه 3/3 تحلیل شدند. یافته: یافتهها نشان داد که اثر مستقیم دلبستگی ایمن بر بهزیستی روان شناختی زنان معنادار است (05/0>p). اثرات مستقیم دلبستگی اجتنابی و خشونت خانگی بر راهبردهای سازش نیافته معنادار است (05/0>p). اثر مستقیم راهبردهای سازش نیافته بر بهزیستی روان شناختی زنان معنادار است (05/0>p). راهبردهای سازش نیافته در رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی و بهزیستی روان شناختی زنان نقش میانجی دارد (05/0>p). اثر مستقیم راهبردهای سازشیافته بر بهزیستی روان شناختی زنان معنادار نیست (05/0<p). اثرات مستقیم دلبستگی اجتنابی، دلبستگی ایمن و خشونت خانگی بر راهبردهای سازش یافته معنادار است (05/0>p). راهبردهای سازش یافته در رابطه بین سبک دلبستگی، خشونت خانگی و بهزیستی روان شناختی زنان نقش میانجی ندارد (05/0<p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر میتوان با تقویت دلبستگی ایمن و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی به زنان، بهزیستی روان شناختی آنها را افزایش داد.