جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای فرخی

دکتر علی بهزادی، دکتر مهوش شهیدی، دکتر نورعلی فرخی، فروغ جعفری،
دوره 12، شماره 47 - ( 6-1392 )
چکیده

_ چکیده این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی خنده درمانی کاتاریا بر میزان افزایش سطح سلامت عمومی سالمندان مرد ساکن در آسایشگاه‌های سالمندان انجام شد. طرح پژوهش ازنوع شبه آزمایشی دوگروهی با پیش آزمون- پس آزمون می‌باشد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ-28) است. به منظور بررسی فرضیات پژوهش از میان 234 نفر سالمند مرد 60 سال و بالاتر ساکن در آسایشگاه شهید هاشمی نژاد تهران نمونه ای به حجم 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه (15نفری) آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه آموزش خنده درمانی کاتاریا دریافت نمودند. تجزیه و تحلیل داده‌های پژوهش با استفاده از آزمونهای تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس چندمتغیره (مانووا) صورت گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که کاربرد روش خنده درمانی کاتاریا موجب افزایش سطح سلامت عمومی، بهبود شکایات جسمانی، کاهش اضطراب و اختلال خواب، افزایش کارکرد اجتماعی و کاهش افسردگی مردان سالمند گردیده است.


خانم لیلا جوانی، دکتر آسیه شریعتمدار، دکتر نورعلی فرخی،
دوره 14، شماره 56 - ( 10-1394 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه‌‌ی تعارض والد- فرزند و خودپنداره‌‌ی تحصیلی دانش‌آموزان با رضایت از زندگی آن‌ها بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه‌ی پژوهش کلیه‌ی دانش‌آموزان مقطع راهنمایی شهرستان نمین بودند که از میان آن‌ها 293 نفر با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس رضایت از زندگی (SWLS)، پرسشنامه خودپنداره‌‌ی مربوط به مدرسه یی‌یسن‌چن و پرسشنامه تعارض با والدین (CP) اشتراوس بود. برای تحلیل یافته‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد: بین خودپنداره‌ی تحصیلی با رضایت از زندگی رابطه‌ی مثبت معنادار (p<0.01)، و بین تعارض مادر با رضایت از زندگی (p<0.01) و تعارض فرزند با رضایت از زندگی (p<0.05)، رابطه منفی معنادار وجود دارد. تجزیه‌وتحلیل رگرسیون چندگانه نشان‌داد که متغیر خودپنداره تحصیلی و مؤلفه‌ی پرخاشگری کلامی مادران قادر به پیش‌بینی رضایت‌ از زندگی دانش‌آموزان خواهند بود(p<0.01). می‌توان نتیجه گرفت: تلاش برای شکل‌گیری خودپنداره‌ی تحصیلی مثبت و کاهش تعارض والد‌– ‌فرزند در بین نوجوانان، نقش مهمی در ارتقاء رضایت از زندگی آنان خواهد داشت.


سعیده هادی، دکتر حسین اسکندری، دکتر فرامرز سهرابی، دکتر عبدالله معتمدی، دکتر نورعلی فرخی،
دوره 15، شماره 60 - ( 10-1395 )
چکیده

هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه سبک های دلبستگی با تعهد زناشویی در افرادی است که مرتکب بی وفایی در روابط زناشویی شده اند. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه مورد پژوهش کلیه افراد متأهل که مرتکب بی وفایی شده اند می باشد که در بهار سال 95 به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، که 428 نفر به روش دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور، و تعهد زناشویی آدامز و جونز استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به روش همبستگی و رگرسیون همزمان و با استفاده از نرم ازفزار PLS-3 انجام شده است. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد سبک های دلبستگی می توانند 13 درصد از تغییرات تعهدزناشویی افراد مرتکب بی وفایی را پیش بینی نمایند. همچنین ضریب رگرسیون سبک دلبستگی اضطرابی (01/0p) و ضریب رگرسیون سبک دلبستگی اجتنابی (05/0p) بر تعهد زناشویی معنادار بود. اما ضریب رگرسیون سبک دلبستگی ایمن معنادار نبود. نتیجه گیری: از آنجا که ازدواج و انتخاب همسر یکی از تصمیمات مهم زندگی می باشد و با توجه به نقش پیش بینی کنندگی سبک های دلبستگی نا ایمن یعنی اضطرابی و اجتنابی، باید بر لزوم بررسی این دو متغیر در  مشاوره های پیش از ازدواج و همچنین آموزش والدین در زمینه تربیت کودک و سبک های دلبستگی تأکید کرد.


الهام فرخی، بابک اسلام زاده،
دوره 19، شماره 76 - ( فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره 1399 )
چکیده

هدف: صمیمیت یک نیاز اساسی در انسان و یکی از پایه‌های زندگی زناشویی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفه‌های ارتقاء صمیمیت زوج‌ها انجام شد. روش: این پژوهش به صورت کیفی و بر اساس نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد متاهل شهر شیراز بودند که حداقل یک سال از ازدواجشان می‌گذشت و از بین آنها 10 نفر با توجه به اشباع داده مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. سؤال اصلی پژوهش این بود که «زوج‌ها از طریق چه روش‌هایی می‌توانند صمیمیت بین خودشان را افزایش دهند؟» یافته‌ها: طبق یافته‌ها. مقوله‌های عمده عبارت بودند از: انتقاد سازنده، گفتگوی سازنده و بی قضاوت، مهارت‌های گفتگو، حمایت و تکیه گاه بودن، احترام متقابل، تفریح، صفات بین فردی، هماهنگی در ابعاد متفاوت زندگی، ارتباط با سیستم‌های اطراف، مرزگذاری، رشد و بالندگی، احترام به خواسته‌ها و علائق، درک متقابل، پذیرش، تقسیم اقتضایی وظایف، توجه به نیازهای متقابل، شناخت و فردیت یافتگی و مقوله‌های هسته‌ای عبارت بودند از: ارتباط مؤثر و درک تفاوت ها. نتیجه‌گیری: در پژوهش حاضر مشخص شد که دو دسته از عوامل در افزایش صمیمیت زوج‌ها موثرند.این عوامل هم مفاهیم درون خانوادگی و هم مفاهیم برون خانودگی را در بر می‌گیرند. بر این اساس پیشنهاد می‌شود که با ارتقا مهارت‌های ارتباط مؤثر و همچنین مهارت‌های درک و پذیرش در زوج‌ها، زمینه افزایش صمیمیت آنها را فراهم کرد
اکرم مطهری نصب، کیومرث فرح بخش، احمد برجعلی، نورعلی فرخی،
دوره 22، شماره 85 - ( 1-1402 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی الگوی رضایت زناشویی در پاندمیها و بررسی اثربخشی آن بر بهزیستی روانشناختی در دوره کرونا اجرا شد. روش: در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (در بخش کیفی، از روش نظاممند نظریه دادهبنیاد و در بخش کمّی، از روش نیمهآزمایشی و طرح تکآزمودنی از نوع AB) استفاده شد. مشارکتکنندگان پژوهش در بخش کیفی، 24 نفر از زنان متاهل25- 55 سال (12 نفر دارای رضایت زناشویی و 12 نفر فاقد رضایت زناشویی) بودند که با رعایت معیارهای لازم و روش نمونهگیری هدفمند تا مرز اشباع دادهها، انتخاب شدند. جامعه هدف در بخش کمّی، زنان متاهل 25 تا 55 ساله دارای فرزند 6 تا 13 ساله شهر تهران بودند که تعداد 3 نفر از آنان با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و در مداخله شرکت کردند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی، مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمّی، مقیاس رضایت زناشویی اینریچ (1993) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1988) بود. دادهها در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کُربین (در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و در بخش کمّی، بر اساس شاخص‌های تحلیل دیداری مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: تحلیل دادهها در بخش کیفی منجر به شناسایی 79 کد باز و 26 کد محوری و 4 کد انتخابی شامل «نیازهای ارتباطی؛ ویژگیهای شخصیتی؛ عوامل اجتماعی و راهبردهای رفتاری» شد. پس از تلفیق مقولهها، الگوی رضایت زناشویی در ایام کرونا، تدوین و روایی محتوای آن تائید شد. نتایج تحقیق در بخش کمّی، اثربخشی مداخله مبتنی بر الگو بر بهزیستی روانشناختی را نشان داد. نتیجه‌گیری: بر اساس نتیجه پژوهش حاضر میتوان از الگوی استخراجشده، جهت انجام مداخلات مشاورهای در حوزههای زوج و خانواده برای تسهیل انطباقپذیری با بحرانهای مشابه استفاده کرد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research