8 نتیجه برای فلاح
الهه امیدیان، محمود نجفی، هاجر فلاح زاده،
دوره 13، شماره 49 - ( 1-1393 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر تعیین رابطۀ سبکهای دلبستگی با حرمت خود و ریخت شخصیتی D بود. بدین منظور تعداد 245 دانشجو(66 پسر و 179 دختر) با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای سبک دلبستگی بزرگسالان هازان و شاور، حرمت خود روزنبرگ و ریخت شخصیتی D پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با حرمت خود رابطه مثبت و معناداری و بین سبکهای دلبستگی ناایمن با حرمت خود رابطه منفی و معناداری وجود دارد. یافته دیگر پژوهش این بود که بین سبک دلبستگی ایمن و ریخت شخصیتی D رابطه منفی و معنادار و بین سبکهای دلبستگی ناایمن و ریخت شخصیتی D رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، دوسوگرا و اجتنابی به ترتیب نقش مهم و معناداری در بیش بینی حرمت خود دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که سبک دلبستگی اجتنابی، ایمن و دوسوگرا به ترتیب نقش مهم و معناداری در پیش بینی ریخت شخصیتی D دارند. همچنین بین سبک های دلبستگی در دو جنس هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. این یافتهها بیانگر نقش و اهمیت سبکهای دلبستگی در تعیین حرمت خود و ریخت شخصیتی D است.
علی سلیمانی، سیدکاظم رسولزاده طباطبایی، پرویز دباغی، پرویز آزادفلاح، ارسیا تقوا،
دوره 14، شماره 54 - ( 4-1394 )
چکیده
_ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 15/3/94_ تاریخ پذیرش: 15/5/94 پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی شیوه درمانگری فعالسازی طرحوارههای معنوی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش علائم وابسته به سوءمصرف مواد و کنترل تکانه در بیماران مرد معتاد به متآمفتامین در پاییز و زمستان 1393 انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه معتادینی بودکه دریکی از اقامتگاههای دارای مجوز بهزیستی شهر تهران و حومه اقامت داشتند. به منظور بررسی فرضیه پژوهش، تعداد 30 نفر از معتادین به شیشه که در یکی از کمپهای بزرگ اقامتی در شهر تهران اقامت داشتند به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. جهت سنجش وضعیت فرد از نظر سوءمصرف از مصاحبه SCID-CV و برای سنجش متغیرهای وابسته پژوهش، از پرسشنامههای نیمرخ اعتیاد مودزلی(مارسدن و همکاران،1998)و تکانشگری بارت (ویرایش یازدهم،2004) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری(مانکووا) وآزمون اندازهگیری مکرر نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر متغیرهای وابسته یعنی میزان علایم روانی - فیزیولوژیک و کنترل تکانه درهر دو مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنیدار در سطح 01/0 وجود دارد. همچنین اثرات مداخله پس از 3 ماه پایداری معنی داری را نشان میداد .یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که درمان فعالسازی طرحوارههای معنوی مبتنی بر ذهن آگاهی توانسته است در حد معناداری علائم مربوط به هر دو متغیر وابسته تحقیق را کاهش دهد. .
دکتر آزاده ابویی، دکتر سیدعلیرضا افشانی، دکتر محمدحسین فلاح، دکتر علی روحانی،
دوره 19، شماره 73 - ( 3-1399 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی پیامدهای روانشناختی ناباروری بر زنان نابارور بود. روش: پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینهای انجام شد. نمونه در این مطالعه 21 نفر از زنان نابارور بودند که با استفاده از نمونهگیری هدفمند انتخاب و مطالعه شدند. فرایند نمونهگیری نظری تا اشباع دادهها ادامه یافت. ابزار اصلی این مطالعه مصاحبه بود و اطلاعات جمعآوری و تحلیل دادهها به شیوۀ کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد پیامدهای روانشناختی ناباروری به ترتیب عبارتند از: 1.درماندگی درمانی 2.احساس پوچی 3.خودسرزنشگری 4.برون ریزی هیجانات شدید منفی 5.اختلالات روانشناختی 6.مصرف داروی اعصاب 7.افکار خودکشی 8. انزواطلبی 9.مشاجره با همسر به خاطر احساس تنهایی 10.خانههای سوت و کور. به نظر میرسد زنان نابارور وضعیت روانشناختی نامساعدی را تجربه میکنند. نتیجهگیری: یافتهها شامل 6 مقوله اصلی و یک مقوله هسته تحت عنوان زایش ناتوانی شد. زایش ناتوانی اشاره به این مفهوم دارد که زنانی که تجربه ناباروری دارند به مرور زمان و به دلیل مواجهه با پیامدهای ناباروری ممکن است در بقیه جنبههای زندگی خود نیز احساس ناتوانی داشته باشند. تبیین نتایج بهطورکلی نشاندهنده وجود «زایش ناتوانی» و احساس پوچی در جامعه هدف بوده است که نهایتاً منجر به اختلالات روانشناختی، مصرف داروهای روانپزشکی و خانههای سوت و کور میشود.
ویدا فلاح برنجستانکی، هایده صابری، آرزو شمالی اسکوئی،
دوره 20، شماره 79 - ( 7-1400 )
چکیده
هدف: هدف مطالعه حاضر مقایسه تأثیر آموزش گروهی واقعیت درمانی و آموزش گروهی شناختیرفتاری بر همدلی و خودکنترلی زنان دارای تعارض زناشویی بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان دارای تعارض و درگیری با همسر و مراجعهکننده به مراکز مشاوره منطقه 7 شهر تهران در سال 1398 بودند که از بین آنها با روش نمونهگیری هدفمند 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. در ابتدا از هر سه گروه پیشآزمون به عمل آمد و پس از آن گروه آزمایش اول به مدت 8 جلسه آموزش مبتنی بر واقعیتدرمانی (گلاسر، 2012) و گروه آزمایش دوم نیز به مدت 8 جلسه آموزش شناختیرفتاری (فری، 1999)، بک (2011)، نینان و درایدن (2004) را به شیوه گروهی دریافت کردند. در پایان از هر سه گروه پسآزمون به عمل آمد و پس از گذشت سه ماه یک آزمون پیگیری جهت اطمینان از نتایج حاصله به عمل آمد. ابزارهای جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه تعارض زناشوئی ثنایی و براتی، پرسشنامههای همدلی جولیف و فارینگتون و خودکنترلی تانجی و همکاران بودند. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره وتحلیل واریانس اندازهگیری مکرر نشان داد که هر دو آموزش گروهی مبتنی بر واقعیتدرمانی و شناختیرفتاری اثر معناداری بر همدلی و خودکنترلی زنان دارای تعارض زناشویی داشتند (P<0.01). همچنین، روش شناختیرفتاری بر خودکنترلی مؤثرتر از روش واقعیت درمانی و روش واقعیت درمانی بر همدلی مؤثرتر از روش شناختیرفتاری عمل نموده است. نتیجهگیری: با توجه به تأثیر هر دو روش بر متغیرهای پژوهش، استفاده از این آموزشها به وسیله روانشناسان و مشاوران در برنامههای روان آموزشی افراد دارای تعارض زناشویی توصیه میشود. همچنین با توجه به اثرگذاری بیشتر هر آموزش بر یک متغیر پیشنهاد میشود تا برنامههای آموزش زوجی براساس این یافتهها تنظیم گردد.
فریبا طبخی، هاجر فلاح زاده، ندا نظربلند،
دوره 21، شماره 81 - ( 3-1401 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد صمیمیت، تعهد، و رضایت زناشویی در زوجین با و بدون تجربه مشاوره قبل از ازدواج انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی _ مقایسهای، و جامعه آماری شامل زوجهایی میشود که تجربه مشاوره قبل از ازدواج داشته و گروه دیگر این تجربه را نداشتند، و در سال 1398-1397 در شهر تهران سکونت داشتند. نمونه پژوهش شامل دو گروه از زوجین بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 30 زوج (60 نفر) که تجربه مشاوره قبل از ازدواج داشتهاند را از مراکز مشاوره بیدار و نیکروان جمعآوری کرده و 30 زوج (60 نفر) که تجربه مشاوره قبل از ازدواج نداشتهاند را از دانشگاهها و سراهای محله انتخاب شدند در مجموع 60 زوج در نظر گرفته شد. به سه پرسشنامه صمیمیت (باگاروزی، 2001)، تعهد (آدامز و جونز، 1997) و رضایت زناشویی (انریچ، اولسون و همکاران، 1989) پاسخ دادند. اطلاعات جمعآوری شده به وسیله شاخصهای آمار توصیفی و همچنین روش تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان داد که بین دو گروه، از بین ابعاد صمیمیت زناشویی در بعد صمیمیت روانشناختی تفاوت معنیداری دارد و مقایسه ابعاد تعهد زناشویی در دو گروه پژوهش نشان داد که در بعد تعهد شخصی تفاوت معنادار وجود دارد. در رابطه با مقایسه ابعاد رضایت زناشویی نتایج نشان داد که گروه مشاوره رفته در کودکان و فرزند پروری به صورت معناداری میانگین بالاتری از گروه مشاوره نرفته کسب کردهاند. نتیجهگیری: در برنامههای مشاوره پیش از ازدواج نیاز است آموزشها و مداخلههای لازم در جهت ارتقاء صمیمیت، تعهد و رضایت زناشویی در نظر گرفته شود.
محمد حسن حیدری، پرویز آزاد فلاح، احمد علی پور،
دوره 21، شماره 83 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش ارائه مدلی برای تبیین رابطه ابعاد شخصیتی با رضایت از زندگی با تأکید بر نقش میانجی سبکهای رویارویی و منبع کنترل در بین دانشجویان ایرانی و ارمنی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان ایرانی و ارمنی بود که در سال تحصیلی 2009-2010 در دانشگاههای ایران و ارمنستان در حال تحصیل بودند. روش: به منظور نمونهگیری، با استفاده از روش خوشهای تصادفی تعداد 768 دانشجوی ایرانی و 768 دانشجوی ارمنی انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای پنج عاملی شخصیت NEO (1985)، راهبردهای رویارویی کارور و همکاران (1989)، منبع کنترل راتر (1996) و رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) گرد آوری شدند. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم موجود در مدل بجز تأثیر توافق پذیری بر منبع کنترل معنادار شدند. همچنین تمامی مسیرهای غیر مستقیم بهجز مسیر تأثیر توافق پذیری بر رضایت از زندگی با واسطهی منبع کنترل و مسیر تأثیر وظیفهشناسی بر رضایت از زندگی با نقش واسطهای سبک هیجانمدار منفی معنادار شدند. در نهایت بین ویژگیهای شخصیتی با منبع کنترل، سبکهای رویارویی و رضایتمندی در دانشجویان ایرانی و ارمنی رابطه معنادار وجود داشت (05/0P< ) و مدل مفروض از برازندگی مطلوب برخوردار بود. نتیجهگیری: افراد با منبع کنترل درونی، ویژگی شخصیتی باوجدان بودن، انعطاف پذیری و سبک رویارویی مسئلهمدار، رضایت از زندگی بیشتری دارند.
حدیثه رضایی، هاجر فلاح زاده، لیلی پناغی،
دوره 22، شماره 85 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیش بینی آزار دیدگی در روابط زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و ترس از صمیمیت در زنان متاهل بود.روشپژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. به این منظور 300 زن متاهل شهر تهران که به روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند انتخاب شده بودند به پرسشنامه های الگوهای ارتباطی (کریستنس و هیوی، 1990 )ترس از صمیمیت (دسکاتنر و تلن، 1991) و همسرآزاری (قهاری، عاطف وحید و یوسفی، 1384) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نتایج نشان داد که بین خرده مقیاس مرد متوقع/ زن کنارهگیر با همسرآزاری رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. (r=%236.P≤000 )همچنین بین خرده مقیاسهای زن متوقع/ مرد کنارهگیر(r=%324P≤0/01) مرد متوقع/ زن کنارهگیر ((r=%131P≤0/05و سازنده متقابل(r=%214P≤0/01) با ترس از صمیمیت رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. مولفههای خرده مقیاس سازنده متقابل(r=%194P≤0/001 ) و مرد متوقع/زن کنارهگیر r=%236.P≤000) ) توان پیش بینی همسرآزاری را داشتند.- نتیجه گیری می توان گفت الگوهای ارتباطی مرد متوقع/ زن کناره¬گیر و سازنده متقابل در رابطه زوجین می توانند چالشی ایجاد کنند که باعث همسر آزاری در رابطه شود.