جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای موسوی

دکتر سیده سمیرا موسوی، دکتر یداله زرگر، دکتر ایران داودی، دکتر عبدالزهرا نعامی،
دوره 15، شماره 58 - ( 4-1395 )
چکیده

مداخله سوگ بیمارگون، درمان نوینی برای اختلال سوگ بیمارگون است که درمان شناختی - رفتاری، درمان میان فردی، آموزش شفقت بر خود و مصاحبه انگیزشی را در بر می گیرد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله سوگ بیمارگون بر نشانگان سوگ بیمارگون بود. این پژوهش در قالب یک طرح تک آزمودنی از نوع خط پایه چندگانه اجرا شد. نمونه این پژوهش شامل چهار خانم (42-20 ساله) مبتلا به اختلال سوگ بیمارگون بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه نشانگان سوگ بیمارگون پریگرسون و جاکوبس در جلسات خط پایه، در جلسات 4، 8 و 12 مداخله و در جلسات پیگیری استفاده شد. بازبینی دیداری نمودارها و شاخص آمار توصیفی، کاهش معناداری را در نمرات نشانگان سوگ شرکت کنندگان نشان داد.  این یافته های مقدماتی از نقش مداخله سوگ بیمارگون در کاهش نشانه های سوگ افراد مبتلا به اختلال سوگ بیمارگون حمایت می کند.


خانم رقیه موسوی،
دوره 15، شماره 60 - ( 10-1395 )
چکیده

هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر آگاهی سیال بر فعال‌سازی مؤلفه‌های اصلی هوش هیجانی زنان یائسه بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات شبه آزمایشی پیش آزمون _ پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان یائسه‌ای بودند که در کارگاه‌های سراهای محله در منطقه 7 شهر تهران شرکت می‌کردند. نمونه‌گیری به شیوه داوطلبانه انجام شد و با ارائه پرسشنامه هوش هیجانی در میان آنها، تعداد 20 زن که نمره پایینتر از میانگین در این آزمون کسب کردند، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 10 نفر) جایگزین شدند. از پرسشنامه هوشبهر هیجانی بار-آن (EQ-I)  برای جمع‌آوری داده‌ها و از آزمون تحلیل کوواریانس برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که نمره‌های تمام مؤلفه‌های اصلی هوش هیجانی گروه آزمایش در پس آزمون به طور معنی‌داری بیشتر از گروه گواه شده بود (05/0>p). نتیجه‌گیری: باتوجه به این یافته‌های می‌توان نتیجه گرفت که شیوه درمانی مبتنی بر آگاهی سیال در فعال‌سازی مؤلفه‌های اصلی هوشبهر هیجانی زنان یائسه مؤثر است..


بهناز پیوسته، غلامرضا دهشیری، سیده فاطمه موسوی،
دوره 17، شماره 67 - ( 7-1397 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تغییراتِ رضایت زناشویی، رضایت جنسی و بهزیستی ذهنی در 5 سالۀ اول زندگی زناشویی انجام شد. روش: بدین منظور نمونه‌ای شامل 200 زن متأهل شهرستان ساری در محدودۀ سنی 40-16 سال به روش دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس‌های رضایت جنسی هادسون-فرم کوتاه، سنجش رابطه، رضایت از زندگی و پرسشنامه شادکامی آکسفورد- فرم کوتاه پاسخ دادند. یافتهها: نتایج تحلیل روند نشان داد که رضایت زناشویی و رضایت جنسی در پنج سال اول زندگی زناشویی، بیش‌تر بصورت خطی کاهش می‌یابد، اما متغیرهای رضایت از زندگی و شادکامی دارای روند غیرخطی درجه دو است، به این‌صورت که در سه سال اول مشترک کاهش یافته، پس از آن سیر صعودی به خود می‌گیرد. نتیجهگیری: توجه به عوامل زمینه‌ساز رضایت زناشویی و رضایت جنسی در زنان می‌تواند تضمینی برای افزایش رضایت از زندگی و شادکامی در آن‌ها ایجاد نموده، موجبات تداوم زناشویی را در سال‌های بعدی زندگی مشترک زوج‌ها فراهم کند.
نسرین محمودی، رقیه موسوی، مسعود غلامعلی لواسانی، باقر غباری بناب،
دوره 18، شماره 69 - ( 1-1398 )
چکیده

شرایط اقتصادی و خانوادگی، از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر سلامت روان کودک است.
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل تاثیرگذار اقتصادی و خانوادگی بر نشانه های بیش فعالی و نقص توجه کودکان سنین 6-11 سال بود.
روش: در این پژوهش برای بررسی هدف تحقیق از روش تحقیق کیفی استفاده شد. لذا 13 مادر دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی با کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و سپس داده‌های به­دست آمده از طریق روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته­ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی پژوهش منجر به شناسایی چهار مقوله فرعی و دو مقوله اصلی شد.
نتیجه­گیری: نتایج نشان داد، خانواده کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه دارای درآمد پایین، داشتن سوابق بیکاری، فضای ناکافی منزل مسکونی، نداشتن اتاق اختصاصی کودک، سطح تحصیلات پایین، نداشتن اگاهی کافی درباره اختلال کودک و تک والدی/چند والدی بودن کودک بودند. و این عوامل احتمالا موجب افزایش نشانه های اختلال بیش فعالی می شود.
پیشنهاد می شود درمانگران در درمان کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه به عوامل استرس آور مانند شرایط اقتصادی و خانوادگی توجه نمایند.
دکتر رقیه موسوی، خانم فاطمه سادات فاطمی، خانم یادگار شانازی،
دوره 19، شماره 73 - ( 3-1399 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین تحمل ناکامی و انگیزه تأیید با سازگاری عاطفی دانش‌آموزان دختر انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می‌باشد. جامعه آماری مورد پژوهش، شامل کلیه دانش‌آموزان دختر سوم دوره متوسطه دوم منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 200 نفر دانش‌آموز دختر بود که با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، شامل پرسشنامه تحمل ناکامی هارینگتون (2005)، مقیاس انگیزه تأیید تری پاتی (1991) و سازگاری عاطفی دانش‌آموزان سینها و سینگ (1993) بود. یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که بین تحمل ناکامی، انگیزه تأیید و سازگاری عاطفی با همدیگر رابطه معناداری وجود دارد. و همچنین متغیرهای انگیزه تأیید و تحمل ناکامی می‌توانند سازگاری عاطفی را پیش‌بینی کنند. برای تجزیه وتحلیل داده‌ها از روش‌های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شد. نتیجه‌گیری: بنابراین، براساس یافته‌های این پژوهش، می‌توان نتیجه گرفت که تقویت تأیید جویی و تحمل ناکامی می‌تواند در تربیت دانش‌آموزان با سازگاری عاطفی بالا مؤثر واقع شود.
سعید زندی، علیرضا رحیمی، مریم سادات موسوی نسل،
دوره 19، شماره 76 - ( فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره 1399 )
چکیده

هدف: هدف مطالعه حاضر شناسایی پیامدهای مرگ‌آگاهی بر زندگی از دیدگاه نوجوانان ایرانی بود. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی پدیدارشناسی انجام ‌گرفت. مشارکت‌کنندگان شامل 26 پسر و دختر 16-18 ساله شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه دوم در مدارس استان تهران بودند که از طریق نمونه‌گیری هدفمند ملاکی انتخاب شدند. جهت جمع‌آوری داده‌ها، از مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته استفاده ‌شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها در این پژوهش با استفاده از شیوه تحلیل مضمون صورت‌ گرفت. یافته‌ها: یافته‌ها نشان دادند که پیامدهای مرگ‌آگاهی در زندگی نوجوانان در پنج حوزه اصلی قابل سازماندهی هستند: انگیزش و اهداف؛ احساسات؛ رفتارها؛ بینفردی و اجتماعی؛ جهانبینی. نتیجه‌گیری: مرگ‌آگاهی می‌تواند ابعاد مختلف زندگی نوجوان را تحت‌الشعاع قرار دهد و بنابراین، موضوعی دارای اهمیت و اساسی محسوب می‌شود. هر کدام از مضامین ذکرشده بیان‌کننده اثرات مرگ‌آگاهی در زمینه‌های مختلف زندگی نوجوانان است و این نکته را آشکار می‌کند که یاد و اندیشه مرگ می‌تواند به شکل‌های مختلفی بر ابعاد گوناگون زندگی نوجوانان اثر بگذارد و شیوه زیستن و نگرش آن‌ها را به امور خود و جهان دستخوش تغییر کند. به عبارتی، مرگ‌آگاهی برای نوجوانان که در ابتدای ترسیم طرح زندگی آتی خود هستند می‌تواند به‌مثابه یک چراغ روشنگر راه عمل کند و نقشه و مسیر آینده آن‌ها را شکل دهد.
رقیه موسوی، طاهره علیپور،
دوره 20، شماره 78 - ( 5-1400 )
چکیده

هدف: پاندمی کووید-19 اثرات روان‌شناختی متفاوت مانند استرس و اضطراب و‌ترس و... و پیامدهای خانوادگی گوناگونی بر افراد شاغل گذاشته است. این مطالعه با هدف شناسایی پیامدهای روان‌شناختی و چالش‌های خانوادگی ناشی از شرایط کرونا در افراد شاغل طراحی و انجام شد.روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسانه انجام شد. جامعه آماری افراد شاغل شهر تهران در سال 1399بودند که ملاک‌هایی از جمله اینکه یکسال در آن شغل فعالیت داشتند و شاغل در سازمان‌های دولتی، غیردولتی، خدماتی، بهداشتی، مشاغل آزاد و.... بودند. نمونه آماری شامل 16 نفر می‌باشد که بصورت هدفمند و دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختار استفاده شد. برای تحلیل و تجزیه داده‌ها از رویکرد پدیدار شناسی توصیفی کلایزی استفاده شد. یافته‌ها: یافته‌های حاصل از این پژوهش در قالب مقولات اصلی و مقولات فرعی مشخص گردید. در بررسی نتایج از بین 3 سوال کلی استخراج شده از پژوهش، 16 مقوله اصلی احساسات منفی، مشغولیت، تفریحات، نشاط، نظم، تنش، مراقبت، فرصت، آموزش، ارتباط و مشکلات جسمی، تاثیر منفی، مدارا، تاثیر مثبت، بدون مشکل و دورکاری به‌دست آمد.نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که پاندومی ویروس کرونا در ایران برای کلیه افراد تجربه‌ای جدید و غیرقابل پیش‌بینی بوده که اثرات منفی و متفاوت روان‌شناختی بر جامعه شغلی گذاشته است. از اینرو پیشنهاد می‌شود مداخلات روان‌شناختی لازم برای بهبود سلامت روان و کاهش پیامدهای روان‌شناختی جامعه شغلی انجام شود
سیده فاطمه موسوی،
دوره 20، شماره 80 - ( 12-1400 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی فضیلتهای زناشویی و نقش آن در افزایش بهزیستی و مقابله با دلزدگی زناشویی در زنان و مردان متأهل شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. به این منظور نمونهای به حجم 290 فرد متأهل (138 مرد و 152 زن) به شیوهی نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و مقیاس محققساخته فضیلتهای زناشویی، مقیاس بهزیستی WHO-5 (2012) و مقیاس دلزدگی زناشویی) پاینس، 1996) را تکمیل نمودند. دادهها با روش همبستگی و رگرسیون گامبهگام تحلیل شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که بین همهی فضیلتهای زناشویی با بهزیستی همبستگی مثبت و معنادار و بین همهی فضیلتهای زناشویی با دلزدگی زناشویی رابطهی منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد که فضیلتهای انصاف، بردباری و عشق و همدلی در سه گام و در مجموع 13 درصد واریانس بهزیستی را تبیین میکند (001/0p<,68/14=F) و فضیلتهای انصاف، دوراندیشی و احتیاط و عشق و همدلی در سه گام دلزدگی زناشویی و در مجموع 33 درصد واریانس دلزدگی زناشویی را تبیین میکنند (001/0, p<06/47=F). نتیجهگیری: پرورش فضیلتهای اخلاقی در طول زمان قادر است سلامت روانی را در زوجین پیشبینی کرده و راهبردی برای مقابله با دلزدگی زناشویی تلقی شود.
طیبه مدنی فر، پریسا سیدموسوی، مهین هاشمی پور، مهدی تبریزی، مجید کوهی اصفهانی،
دوره 23، شماره 89 - ( 4-1403 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مشکلات ذهنیسازی، طراحی و اعتباریابی برنامه تقویت ذهنیسازی والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک و بررسی اثربخشی آن بر کنش تاملی والدین و مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک انجام گرفت.
روش: در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شد. در بخش کیفی پس از مصاحبه با 18 کودک مبتلا به دیابت نوع یک ساکن استان اصفهان و 22 نفر از والدین ایشان، مشکلات ذهنیسازی آنها از طریق تحلیل مصاحبهها با روش پدیدارشناسی استعلایی در قالب 3 مضمون کلی، 18 زیرمضمون اصلی و 50 زیرمضمون فرعی استخراج گردید. سپس مبتنی بر این مضامین و در چارچوب مفاهیم نظریه ذهنیسازی، برنامه تقویت ذهنیسازی والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک طراحی شد. پس از تایید روایی محتوایی بر اساس شاخصCVI، با روش نیمه آزمایشی و طرح تکآزمودنی از نوع (A-B) با آزمودنیهای مختلف، 5 نفر از والدین دارای کودک مبتلا به دیابت دارای معیارهای ورود به پژوهش، با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در برنامه شرکت کردند. کارایی این برنامه در چهار مرحله (خط پایه، حین مداخله، پس از مداخله و پیگیری) با استفاده از پرسشنامههای سیاهه رفتاری کودکان (CBCL)، مقیاس کنش تاملی والدینی (PRFQ) و نشانگرهای تحقق اهداف برنامه مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها بر اساس شاخصهای تحلیل دیداری بررسی شد.
یافتهها: حاصل بخش کیفی این مطالعه استخراج 3 مضمون کلی شامل عوامل زمینه ساز شکست ذهنیسازی، انواع مشکلات شایع ذهنیسازی و پیامدهای شکست ذهنیسازی است که مبنای طراحی برنامه تقویت ذهنیسازی ویژه والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک قرار گرفت. نتایج بخش کمی نیز نشان داد برنامه طراحی شده ضمن برخورداری از اعتبار کافی، بر افزایش کنش تاملی والدین و کاهش مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک مؤثر بوده و این تأثیر مثبت در مرحله پیگیری نیز ادامه داشته است. نتیجهگیری: با توجه به اعتبار برنامه فوق، پیشنهاد میشود این برنامه جهت کمک به بهبود سلامت جسمی روانی کودکان مبتلا به دیابت و خانوادههای آنان بهطور گسترده اجرا شود و همچنین برای کودکان مبتلا به دیگر بیماریهای مزمن نیز مناسبسازی شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research