جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای کاوه

آذر زاهد پور کرایی، دکتر نجمه حمید، اعظم محمدعلی نژاد، سیدامیر قدمی، پروین کاوه،
دوره 12، شماره 48 - ( 7-1392 )
چکیده

_ _ _ _ چکیده هدف اصلی این پژوهش تعیین میزان تأثیر معنادرمانی گروهی بر رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی نفر دانش -آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان مسجد‏سلیمان در سال تحصیلی 91-1390 بود. جامعه پژوهش 800 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان مسجد سلیمان بود. نمونه آماری شامل 40 نفر از جامعه مذکور که به روش نمونه‌گیری خوشه‏ای چند مرحله‌ای انتخاب و به طور تصادفی‏ ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس‏آزمون و پیگیری و گروه گواه می‏باشد. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه رضایت از زندگی و معدل دانش آموزان بوده است. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که میان دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری از لحاظ رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی وجود دارد (p<). این نتایج کماکان در دوره پیگیری تداوم داشت. ک


مهدی امیدیان، اسحق رحیمیان بوگر، سیاوش طالع پسند، محمود نجفی، منیژه کاوه،
دوره 17، شماره 67 - ( 7-1397 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش غنی سازی سازگاری زوجین در بهبود ارتباطات زناشویی انجام شد. روش: در این پژوهش با یک طرح شبه آزمایشی، یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی با سنجش در خط پایه، پس از مداخله و پیگیری با گروه پلاسیبو و کنترل انجام گرفت. 36 زوج به عنوان نمونه پژوهش از بین زنان و مردانی که در بهار 1396 به دلیل مشکلات زناشویی به دادگستری شهرکرد مراجعه کرده بودند به صورت در دسترس انتخاب و تصادفی در گروه آزمایش(12n=؛ تحت آموزش غنی سازی سازگاری زوجین مبتنی بر برازنده سازی فرهنگی طی 9 جلسه گروهی یک بار در هفته)، گروه پلاسیبو (12n=؛ ملاقات صرف با درمانگر طی 9 جلسه گروهی یک بار در هفته) و گروه کنترل(12n=) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه زوجی اینریچ را در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پیگیری تکمیل کردند. داده ها توسط SPSS و آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که زوج های دریافت کننده آموزش غنی سازی سازگاری زوجین مبتنی بر برازنده سازی فرهنگی در دو مرحله پس از مداخله (دو ماه بعد از سنجش خط پایه) و پیگیری(8 ماه پس از سنجش خط پایه) تفاوت معناداری در میانگین نمرات ارتباطات زناشویی در مقایسه با گروه پلاسیبو و کنترل نشان دادند(105/8F=، 001/0p<). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بدین معناست که، برنامه آموزش غنی سازی سازگاری زوجین مبتنی بر برازنده سازی فرهنگی، در بهبود ارتباطات زناشویی موثر است و تداوم اثر آن در طول زمان تایید شده است.
 
عطیه کاوه، رمضان حسن زاده، بهرام میرزاییان،
دوره 19، شماره 74 - ( 5-1399 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمانهای تحولی (سبک یادگیری واک) مبتنی بر رویکرد پردازش اطلاعات شناختی بر بهبود کودکان ردهی سنی 7 تا 9 سالهی مبتلا به اختلال ﻭﻳﮊه‌ی نارساخوانی شناختی در استان البرز است. روش: این پژوهش آزمایشی از نوع پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعهی آماری این پژوهش شامل 60 نفر بوده که 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل قرار میگیرند. پیش از ارائهی مداخلات درمانی، بهرهی هوشی با استفاده از آزمون وکسلر چهارم، میزان علائم و نشانههای نارساخوانی با استفاده از رویکردهای درمان تحولی کتل هورن - کارول، ایشینر و پردازش اطلاعات شناختی و سبک یادگیری دانشآموز، والدین، درمانگر و آموزگار با پرسشنامهی واک مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. سپس افراد بر اساس جنسیت، سن، پایهی تحصیلی، سبک یادگیری و با توجه به اهداف پژوهش، به 3 گروه دیداری، شنیداری و جنبشی- حرکتی تقسیم شدند. پس از آن جلسات آموزشی طی 2 ماه برای سه گروه اجرا شد. به این صورت که 15 جلسهی 90 دقیقهای گروهی به دانشآموزان ارائه شد و در کلیهی جلسات آموزشی اولیا در کنار فرزندان خود حضور داشتند و به گروه کنترل هیچ آموزشی داده نشد. یافتهها: دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند ‌متغیری (MANOVA) تحلیل گردید که این بررسیها نشان داد که بین هر سه روش درمانی با گروه کنترل در سطح ٥% تفاوت معناداری وجود دارد و هر سه روش درمانی مؤثر هستند. نتیجهگیری: درمانهای تحولی (سبک یادگیری واک) با رویکرد پردازش اطلاعات شناختی در درمان نارساخوانی شناختی مؤثر است.
ذبیح الله کاوه فارسانی،
دوره 20، شماره 79 - ( 7-1400 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه‌ای اسناد ارتباطی و بخشش زناشویی در رابطه بین روان‌رنجوری، سبک‌های دلبستگی و رضایت زناشویی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل شهر شهرکرد بود که 240 نفر از آنان به روش هدفمند و براساس ملاک‌های ورود و خروج از نواحی دوگانه شهرداری انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های اسناد ارتباطی فینچام و برادبری؛ مقیاس کیفیت زناشویی نورتون؛ مقیاس روان‌رنجوری مک کری و کاستا؛ پرسشنامه شیوه‌های رفتاری فارمن و وهنر؛ مقیاس تجارب روابط نزدیک وی و همکاران و بخشش در روابط زناشویی مک کالو و همکاران پاسخ دادند. یافته‌ها: نتایج نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است؛ همچنین داده‌ها نشان داد روان‌رنجوری، سبک‌های دلبستگی ایمن و اجتنابی، بخشش زناشویی و اسناد ارتباطی بر رضایت زناشویی اثر مستقیم (001/0 p<) و سبک‌های دلبستگی با میانجیگری اسناد ارتباطی و بخشش زناشویی و روان‌رنجوری با میانجی‌گری اسناد ارتباطی بر رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم داشتند (001/0p<). بحث و نتیجهگیری: مشاوران و روانشناسان خانواده باید به زوجهایی که به دلیل روانرنجوری و یا سبکهای دلبستگی (اجتنابی) زندگیشان به مشکل دچار شده است، کمک کنند تا الگوهای تعاملی ناکارآمد و همچنین سبکهای شناختی تحریف شده را برطرف نمایند و بخشش را در بین آنان رواج دهند.
زینب بهرامی، رضوان صالحی، ذبیح الله کاوه فارسانی،
دوره 22، شماره 85 - ( 1-1402 )
چکیده

هدف: با توجه به شیوع آسیب‌های شغلی در مشاغل یاری­رسان هدف پژوهش حاضر بررسی آسیب‌های شغلی مددکاران اجتماعی بود. روش پژوهش: این مطالعه به شیوه­ی کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون انجام شد. جامعه­ی پژوهش کلیه مددکاران اجتماعی شهر شهرکرد بود که تعداد 17 نفر از مددکاران به روش نمونه­گیری هدفمند با اشباع نظری داده‌ها انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری داده­ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تحلیل داده­ها از روش تحلیل مضمون شبکه­ای آتراید-استرلینگ استفاده شد. یافته­ ها: مددکاران اجتماعی آسیب‌های شغلی را در سه مضمون فراگیر آسیب‌های درون­فردی، آسیب‌های بین فردی و آسیب‌های فرافردی تجربه می‌کنند. آسیب‌های درون فردی شامل دو مضمون آسیب‌های عاطفی-هیجانی (اضطراب، افسردگی عمومی، فرسودگی و خشونت) و آسیب‌های جسمانی بود. در حوزه­ی آسیب‌های بین­فردی مضامین شامل: سرریزی مشکلات شغلی به خانواده، مشکلات ارتباطی با مددجویان (فروپاشی مرز کاری و شخصی با مددجویان، ناتوانی در مدیریت پرتوقعی مددجویان و مشکلات فرهنگی، آموزشی و اجتماعی مددجویان)، مشکلات مربوط به عدم تعهد سازمانی (احساس تبعیض وجدانگرایی پایین همکاران) و مشکلات مربوط به خط و مشی سازمان (تغییر و تنوع خط و مشی سازمان و مغایرت خط و مشی سازمان با نیازهای مددجویان) بود. آسیب‌های فرافردی نیز شامل مضامین مشکلات مربوط به ماهیت شغل (حجم زیاد کار، چالش زیاد کار)، مشکلات مربوط به شرایط کاری (سروصدای زیاد، ارگونومی نامناسب و آلودگی محیط کاری)، مشکلات مالی و رفاهی و تداخل مشکلات محیط زندگی با وظایف شغلی بود. بر اساس یافته‌های موجود می‌توان نتیجه گرفت که مددکاری اجتماعی شغلی بسیار پرچالش و مددکاران اجتماعی از جمله آسیب‌پذیرترین قشر جامعه هستند که در حیطه‌های مختلفی مشکلات زیادی را تجربه می‌کنند و سازمانهای زیرربط با استفاده از مشاوران و روانشناسان شغلی و برنامه‌ریزی همه‌جانبه می‌توانند در جهت کاهش این آسیبها به آنان کمک کنند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research