جستجو در مقالات منتشر شده



عباس امان الهی، مهرانگیز زارع، غلامرضا رجبی،
دوره 16، شماره 64 - ( 10-1396 )
چکیده

     هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد  (ACT)در افزایش پذیرش و رشد پس از شکست در دانشجویان دختر دارای تجربه آسیب عاطفی شهر اهواز می­باشد. جامعه­ی آماری این پژوهش شامل دانشجویان دختر دارای تجربه­ی شکست عاطفی دانشگاه­های شهر اهواز بود که دست کم 3 ماه تا 1 سال از شکست عاطفی­شان گذشته بود. نمونه­های پژوهش به روش نمونه­گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه شامل سه دانشجوی دختر دارای تجربه شکست عاطفی بود که در پرسشنامه نشانگان ضربه عشق (LTI) نمره بالاتر از 20 کسب کردند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه­ی چندگانه ناهم­زمان استفاده شد و آزمودنی­ها قبل از درمان، میانه­ی درمان، پایان درمان و 1 ماه پس از پایان درمان به پرسشنامه پذیرش و اقدام (AAQ) و پرسشنامه­ی رشد و تکامل پس آسیبی پاسخ دادند. داده­ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا (RCI) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر افزایش پذیرش و رشد پس از شکست دانشجویان دارای تجربه شکست عاطفی مؤثر می­باشد.


زهرا ناجیان اصل، رضا افهمی، آسیه شریعتمدار، دکتر اصغر فهیمی فر،
دوره 16، شماره 64 - ( 10-1396 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی یکپارچه خودشکوفایی بر مبنای دیدگاه­ های مختلف انسان­گرایانه برای رفع اشکالات موجود در طبقه بندی­ های پیشین انجام گرفت. روش: این پژوهش به روش کیفی تحلیل مضمون و با جامعه آماری کتب روان­شناسان انسان­گرا شامل "انگیزش و شخصیت" (مزلو، 1970)، "دستاوردهای فراتر طبیعت انسان" (مزلو، 1971)، "ادیان، ارزش­ها و تجربیات اوج" (مزلو، b1970)، "خودشکوفایی و فراسوی آن" (مزلو، 1965)، "انسان شدن" (راجرز، 1961)، "انسان در جستجوی معنا" (فرانکل، 1984)، "معنا­جویی" (فرانکل، 1988)، "الگو و رشد در شخصیت" (آلپورت، 1961) و "شدن" (آلپورت، 1955) بود. داده­ ها به روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شد. پس از مطالعه و شناسایی مفاهیم در متون، مضامین طبقه­ بندی و نام­گذاری شدند. یافته­ ها: از تحلیل مضامین آثار روان­شناسان انسان­گرا چهار مضمون اصلی به­دست­آمد. یافته­ها نشان می­دهند خودشکوفایی دارای چهار عامل "خودِ متعالی"، "خودِ آگاه"، "خودِ خلاق" و "خودِ اجتماعی" است. نتیجه­ گیری: با توجه به الگوی حاصل از این پژوهش، به نظر می­رسد تدوین مقیاسی برای سنجش خودشکوفایی براساس این الگوی یکپارچه می­تواند از تفاوت در نمرات خودشکوفایی در جوامع مختلف که متاثر از تفاوت تعاریف است، پیشگیری کند.
 


غلامرضا رجبی، مریم یوسفی مقدم، خالد اصلانی،
دوره 17، شماره 65 - ( 1-1397 )
چکیده

این پژوهش به بررسی مدل افسردگی و رضایت زناشویی زنان بر اساس طرحواره­های ناسازگار اولیه و سبک­های مقابله­ای همسران مبتلا به مواد افیونی پرداخته است. 199 زوج (398 نفر) مراجعه­کننده به مراکز دولتی و خصوصی ترک اعتیاد شهرستان تربت حیدریه به صورت نمونه­گیری هدفمند-داوطلب انتخاب شدند، و پرسشنامه­های طرحواره­های ناسازگار اولیه (YSQ)، سبک­های مقابله­ای (CISS)، رضایت زناشویی و افسردگی بک (BDI-13) را تکمیل نمودند. ارزیابی مدل با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS-16 بود. مدل نهایی با حذف چند مسیر نشان داد که از برازش خوبی با داده­ها برخوردار است. ضرایب مسیر مستقیم بین متغیرهای طرحواره­های ناسازگار اولیه شوهران با سبک مقابله­ای هیجان-مدار شوهران، طرحواره­های ناسازگار اولیه شوهران با رضایت زناشویی همسران، طرحواره­های ناسازگار اولیه شوهران با افسردگی همسران، سبک مقابله­ای اجتناب-مدار شوهران با رضایت زناشویی همسران، سبک مقابله­ای هیجان-مدار شوهران با رضایت زناشویی همسران  همگی­ معنادار بودند. اما ضرایب مسیر بین متغیرهای طرحواره­های ناسازگار اولیه شوهران با سبک مقابله­ای اجتناب-مدار آن­ها، سبک مقابله­ای هیجان-مدار شوهران با افسردگی همسران و سبک مقابله­ای اجتناب-مدار شوهران با افسردگی همسران معنادار نشدند. از سوی دیگر، ضریب غیرمستقیم طرحواره ناسازگار شوهر به رضایت زناشویی زن با میانجی گری سبک مقابله ای هیجان-مدار معنی دار بود. بر این اساس می­توان گفت که افکار نادرست و استفاده از سبک­های مقابله­ای نادرست شوهران باعث مشکلات روحی-روانی و کاهش رضایت زناشویی همسران می­شود.


سمانه زارعان شهرکی، محمد ربیعی، یوسف گرجی،
دوره 17، شماره 65 - ( 1-1397 )
چکیده

هدف:­از پژوهش حاضر مقایسه ساختار رغبت‌های شغلی براساس مدل کروی فردی تریسی در میان دانش‌آموزان مدارس تیزهوش و عادی شهرکرد بوده است.­روش پژوهش:­توصیفی از نوع علی مقایسه ای  بود و به این منظور، 400 نفر از دانش‌آموزان مدارس تیزهوش و عادی در سال تحصیلی 92-91 به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از فرم مشاغل موجود در سیاهه کروی فردی تریسی جهت سنجش رغبت­های شغلی دانش ­آموزان  استفاده گردید. داده‌ها با استفاده از آزمون‌ t مستقل مورد تجزیه‌ و تحلیل قرار گرفت.­یافته ها: نتایج نشان داد، دانش ­آموزان مدارس عادی در رغبت­های پایه(خرده­مقیاس­های تسهیلگری اجتماعی، مدیریت، تجارت خرد، پردازش اطلاعات و مکانیکی)، پرستیژ پایین( خرده­مقیاس­های کیفیت،­خدمات پایه)،­هالند­(خرده­مقیاسهای واقع­گرایی،­اجتماعی،تهوری و قراردادی)­نمرات بالاتری را نسبت به دانش ­آموزان تیزهوش کسب کرده­اند و در رغبتهای چندبعدی­(خرده مقیاسهای افراد-اشیاء، داده ­ها-ایده ­ها)­دانش ­آموزان تیزهوش نمرات بالاتری را نسبت به دانش ­آموزان عادی بدست آوردند.­نتیجه‌گیری: براساس یافته های این پژوهش می­توان نتیجه گرفت که با وجود صفات شخصیتی ویژه دانش ­آموزان مدارس تیزهوشان، به دلیل محیط آموزشی متفاوت، سبک­های غیرعادی آموزش،تحت فشار بودن آنها و سرکوبی علایقشان از دید جامعه و والدین این تفاوتها در مقیاس­های محدودی دیده می­شود که توصیه می­شود والدین و مسئولین به شناسایی رغبتهای افراد نیز در کنار دیگر ابعاد آموزشی توجه کنند تا آینده شغلی موفقیت ­آمیزی برایشان بسازند.


نادیا قره گوزلو، مستانه مرادحاصلی، اکبر عطادخت،
دوره 17، شماره 65 - ( 1-1397 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی - رفتاری حضوری و مجازی بر اختلال استرس پس از سانحه در روابط فرازناشویی صورت گرفت.

روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون و پس آزمون بود که از بین کلیه زوجین درگیر با مسآله خیانت زناشویی (زن خیانت دیده) مراجعه کننده به کلینیک تخصصی مشاوره و روان­شناختی شهر قزوین 36 زوج که ملاک­های ورود به جلسات درمانی را داشتند به صورت در دسترس انتخاب شدند و به شیوه­ی جایگزینی تصادفی در سه گروه 12 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایگزین شدند. آزمودنی­های گروه زوج درمانی شناختی-رفتاری حضوری و مجازی  هرکدام، 12 جلسه 5/1 ساعته زوج درمانی شناختی رفتاری دریافت نمودند و گروه گواه هیچ­گونه مداخله­ای دریافت ننمود. ابزار جمع­آوری داده­ها شامل مقیاس اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی(اشل) بود. داده­ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد.

یافته ­ها: نتایج نشان داد که بین زوجین گروه­های آزمایش و کنترل در متغیره وابسته (علائم استرس پس از سانحه) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که با وجود اثر معنادار هر دو روش، روش حضوری، موفق تر عمل کرده است.

نتیجه ­گیری: از نتایج پژوهش می­توان در راستای مداخله درمانی شناختی-رفتاری به هر دو صورت حضوری و مجازی برای زوجین درگیر با اختلال استرس پس از سانحه ناشی از روابط فرازناشویی استفاده نمود.


دکتر سمیه کاظمیان،
دوره 17، شماره 65 - ( 1-1397 )
چکیده

هدف این پژوهش ارائه الگوی مداخلات مشاوره ای انجمن مشاوره ایران در بحران زلزله کرمانشاه است. روش:  روش پژوهش، روش تحقیق روایتی است[D1] [sk2] . در این پژوهش، زلزله کرمانشاه در تاریخ 21/8/96 آغاز روایت در بحث مدیریت بحران محسوب می شود. انجمن مشاوره ایران به مدت 6 ماه در منطقه حضور یافت. داستان های مورد توجه در این پژوهش از طریق مصاحبه با اعضای ثابت و مستقر در منطقه که 45 نفر نیروی اعزامی در مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری بود، حاصل شد. یافته ها: ساختار مدیریت بحران انجمن مشاوره ایران در دو سطح عملکرد اختصاصی و عملکرد عمومی ارائه شد. در این فرایند، عملکرد عمومی اشاره به سطح کنشگران (ویژگی های شخصیتی مشاوران) دارد که تمامی عملکرد های اختصاصی را نیز تحت الشعاع خود قرار می دهد.  عملکرد اختصاصی، دارای سه زیرمجموعه است که عبارتند از: الف- عملکرد کاهش بحران، ب-  عملکرد ایجاد ثبات، ج- عملکرد توانمندسازی. در هر یک از عملکردهای مذکور، فنون و فرایندهای مشاوره ای مختص به آن عملکرد اجرا گردید. عملکردها بر خلاف مضامین، عناصری در درون روایت نیستند بلکه خود روایت هستند وکل روایت چیزی جز توالی عملکردها نیست. [D3] [sk4] بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل از اقدامات مداخله در بحران به دنبال سوانح، نه تنها به ارتقاء سلامت روان بازماندگان  کمک می کند بلکه نقشی مثبت در کاهش مشکلات جسمانی و روان شناختی در دوران پس از سانحه دارند.[D5] [sk6] 


علی نوری، عبدالله شفیع آبادی، علی دلاور، کیومرث فرح بخش،
دوره 17، شماره 65 - ( 1-1397 )
چکیده

چکیده:
هدف پـژوهش حاضرساخت مقیاس آسیب‌شناسی سازمانی و بررسی آسیب سازمانی در شرکت‌های صنایع غذایی بر اساس مدل سه شاخگی می‌باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع آمیخته می‌باشد. جـامعه آماری آن تمامی کارکنان شاغل در شرکت‌های صنایع غذایی شهرک صنعتی آمل بوده و نمونه انتخاب شده در بین این افراد 250 نفر می‌باشند که به صورت خوشه‌ای صورت گرفته است. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی آزمون با اعمال نظر متخصصان تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرانباخ ۹۲/. بدست آمد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که سوالات و عامل‌های پرسش‌نامه ساخته شده همبستگی مناسبی دارند.  برای بررسی آسیب‌شناسی سازمانی بر اساس مدل سه شاخگی (مولفه‌های رفتاری، زمینه‌ای و ساختاری) از آمار توصیفی (شاخص‌های مرکزی ) و آزمون خی دو  استفاده شد و نتایج نشان داد که  از بین مولفه‌های مربوط به عامل رفتاری بیشترین درصد فراوانی آسیب مربوط به مولفه انگیزش و هدفمندی (34 درصد) است و در مرتبه دوم امنیت شغلی حدود 32 درصد است. از بین مولفه‌های مربوط به عوامل ساختاری  بیشترین درصد  فراوانی آسیب مربوط به  مولفه روش‌های گزینش و استخدام در سازمان (حدود 33 درصد) است و عامل زمینه‌ای با تک مولفه عوامل فردی و اجتماعی میزان آسیب 31 درصد در سازمان ارزیابی شده است.
 
دکتر یاسر رضاپور میرصالح، خانم منیره اسماعیل بیگی ماهانی، خانم سمیه فکریان آرانی، آقای رضا خدایی،
دوره 17، شماره 65 - ( 1-1397 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه­ای یادگیری خود تنظیمی در ارتباط بین کیفیت مشورت تحصیلی و تردید تحصیلی-شغلی در دانش­آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.
روش: مطالعه حاضر یک پژوهش همبستگی بود که با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش­آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان اردکان در سال تحصیلی 95- 1394 بودند. با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای 294 نفر از این جامعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از مقیاس همدلی مشورتی و ارتباطی، بی‌تصمیمی تحصیلی- شغلی و یادگیری خود تنظیمی استفاده شد. در نهایت داده­های جمع­آوری شده با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته­ها: نتایج تحلیل داده­ها نشان داد که کیفیت مشورت تحصیلی علاوه بر اینکه می­تواند به طور مستقیم بر تردید تحصیلی- شغلی دانش­آموزان تأثیر بگذارد، می­تواند با اثرگذاری بر یادگیری خود تنظیمی، تردید تحصیلی- شغلی را در دانش­آموزان تحت تأثیر قرار دهد (01/0>p) و شاخص‌های مدل پیش فرض پژوهش به برازش مطلوب رسیده­اند. با این وجود، محاسبه ضریب مسیر غیرمستقیم به شیوه بوت-استروپ نشان داد که تأثیر مستقیم بیشتر از تأثیر غیرمستقیم از طریق یادگیری خود تنظیمی بود.
نتیجه­گیری:. با توجه به این یافته­ها می­توان نتیجه گرفت که یادگیری خود تنظیمی در ارتباط بین کیفیت مشورت تحصیلی و تردید تحصیلی-شغلی در دانش­آموزان دوره دوم متوسطه نقش یک متغیر میانجی را ایفا می­کند و از طریق افزایش کیفیت مشورت تحصیلی، هم می­توان تردید تحصیلی-شغلی در دانش­آموزان را کاهش داد و هم می­توان راهبردهای یادگیری خود تنظیمی را در آن­ها افزایش داد.
 
احمد آقاجانی، علی محمد نظری، کیانوش زهراکار،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف شناسایی تعارضات بین فردی در افراد متاهل ملزم به مراقبت از والد سالمند نیازمند مراقبت خود، انجام شد.
روش: این پژوهش با روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدار شناسی صورت گرفت. شرکت کنندگان در پژوهش افراد متاهل اعمم از زن و مرد ساکن شهر قم در سال 95 بودند که از 2 تا 10 سال سابقه مراقبت از والد سالمند خود را داشتند و خودشان نیز دارای فرزند بودند. حجم نمونه 13 نفر بود، شامل 8 نفر زن و 5 نفر مرد، که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این حجم بر اساس اصل اشباع به دست آمد. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه عمیق صورت گرفت. و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی انجام شد. این روش از خواندن متن مصاحبه تا معتبر سازی یافته ها را شامل می­شود.
یافته ها: تعارضات بین فردی که توسط شرکت کنندگان تجربه شده بودند در 4 مقوله شامل: تعارضات همشیری(اختلاف نظر و ناسازگاری)، تعارضات زناشویی(محرومیت های زناشویی، ناسازگاری ، انتشار حال بد، تعارضات سه جانبه)، تعارضات والد - فرزندی(کم توجهی به فرزند، ناسازگاری ، تعارض سه جانبه) و تعارضات فرزند- والدی(در هم تنیدگی، ناسازگاری ) کدگذاری و مقوله بندی شدند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته این پژوهش روشن شد که مراقبت از والد(ین) سالمند توسط فرزندان بالغ متاهل برای فرزندان تعارضاتی را در حوزه های بین فردی ایجاد می­کند اما بر اساس تطبیق یافته های کنونی با یافته ای پژوهش های پیشین می­توان گفت این موضوع یک امر مطلق نیست بلکه تحت تاثیر عوامل دیگری نظیر وضعیت اجتماعی – اقتصادی، وضعیت خانوادگی، دریافت توجه قبلی فرزند از والد و باورهای عرفی و انگیزشی فرزندان قرار دارد.
کلید واژه ها: تعارضات بین فردی، متاهلین، مراقبت، والد سالمند
 
محمدسجاد صیدی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رضایت و کیفت خانواده در کاهش اضطراب و افسردگی کودکان و نیز آزمون نقش واسطه ای استرس والدینی در روابط بین متغیرهای مذکور انجام شد. روش: تعداد 499 نفر از والدینِ دانش آموزان ِ دخترِکرمانشاهی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به منظور پرکردن مقیاس رضایتمندی از زندگی خانواده،  مقیاس کیفیت زندگی خانواده، شاخص استرس فرزندپروری- فرم کوتاه و مقیاس مشکلات رفتاری راتر انتخاب شدند. داده­ها به روش مدل­یابی معادلاتی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند.  یافته­ ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که مسیرهای مستخرج از کیفیت  و نیز رضایتمندی از زندگی خانواده  به اضطراب و افسردگی کودکان  معنادار و منفی شده اند. همچنین  متغیر استرس والدینی توانست نقشی واسطه­ای در این بین ایفا کند و شاخص­های برازش مدل، مطلوب بدست آمد. نتیجه ­گیری: بنابراین بر اساس مدل پیشنهادی با تمرکز و تأکید هر چه بیشتر بر شاخص­های کیفیت بخش زندگی خانوادگی و نیز کاهش استرس والدینی می توان تا حد زیادی در کاهش نشانه های اضطراب و افسردگی در  دانش آموزان مؤثر واقع شد. 


نیره سادات سعادتمند، عذرا اعتمادی، فاطمه بهرامی، مریم سادات فاتحی زاده،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده

هدف این پژوهش ساخت و بررسی ویژگی‌های روان‌سنجی مقیاس مهارتهای درون فردی و بین‌فردی زنان و مردان متأهل  بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع آزمون‌سازی و جامعه مورد نمونه‌گیری زنان ومردان متأهل شهر تهران بود. که 470 نفر زن وشوهر ایرانی (277 نفر زن، 193 مرد) به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند.مقیاس حاصل در این مطالعه مقیاس مهارت‌های درون‌فردی و بین فردی زوجین (IISCS)  بود و برای ساخت مقیاس در مرحله اول طرح‌ریزی موضوع آزمون و در مرحله دوم باتوجه به مبانی نظری و پرسشنامه‌های موجود، پرسشنامه‌ای طراحی شد که طی دو مرحله اجراء و پرسش‌نامه نهایی ساخته شده با روشهای اندازه‌گیری از قبیل همسانی درونی (آلفای کرانباخ) ، همبستگی پیرسون، روش بازآزمایی، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تاییدی جهت بررسی روایی سازه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته‌های این مطالعه، ضرایب آلفای کرانباخ (همسانی درونی) 65/0 تا 78/0 را نشان داد و نتایج دوبار اجرای آزمون ضرایب همبستگی 54/0 تا 81/0 رامورد تایید قرار داد وتحلیل عاملی تاییدی برازشی با 95/0=GFI را نشان داد. شاخص‌های GFI=0.95 و AGFI=0.91 بود که برازش خوب مدل را نشان می‌دهد. شاخص نرم شده برازندگی، NFI=0.93 و شاخص برازش تطبیقی GFI=0.95 حاکی از برازش مناسب مدل طراحی شده است و واریانس خطای تقریبی RMSFA=0.43 برازش خوب مدل را نشان می‌دهد. مقیاس مهارت‌های درون‌فردی و بین‌فردی زوجین برای سنجش این سازه در نمونه‌های ایرانی از پایایی، روایی و برازش کافی برخوردار است.
هدی هلاکویی، محمد مصطفوی، منیره نسیمی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی[a1  رابطه معنی زندگی و بهزیستی روان­شناختی[a2]  با تمایل به ازدواج در دانشجویان صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بوده است. [mn3] نمونه آماری این پژوهش شامل 106 نفر افراد دانشجویان بودند که به روش نمونه­گیری خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته تمایل به ازدواج، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف، پرسشنامه رغبت به ازدواج و پرسشنامه معنی زندگی استیگر و همکاران بوده است. نتایج پژوهش نشان داد در هیچ­یک از موارد رابطه معناداری بین ابعاد معنای زندگی با تمایل به ازدواج مشاهده نشد. بررسی رابطه معنای زندگی و بهزیستی روان­شناختی با تمایل به ازدواج نشان داد که در هیچ­یک از موارد رابطه معنی داری بین  معنای زندگی و بهزیستی روان­شناختی با تمایل به ازدواج مشاهده نشد. بررسی رابطه معنای زندگی و بهزیستی روانشناختی نشان می دهد بعد جستجوی معنا با هیچ­یک از ابعاد بهزیستی­ روان­شناختی رابطه معنی داری نداشته است (05/0<P)، اما وجود معنا با تمام ابعاد بهزیستی رابطه مثبت معناداری نشان داده است (05/0>P).
نتایج به دست آمده نشان می دهد که با وجود موثر بودن معنای زندگی و بهزیستی روانشناختی بر امید، برنامه ریزی برای آینده، رضایت، خوش بینی و ... ، اما این متغیرها نتوانسته اند تمایل به ازدواج را پیش بینی کند و در این خصوص می بایست به دنبال سایر متغیرهای روانشناختی و اجتماعی بود. [mn4] 
واژگان کلیدی: معنی زندگی،  بهزیستی روان­شناختی، تمایل به ازدواج


 
 
 

ربابه مهدی پور، سعید بهشتی، عبدالله شفیع آبادی، علی دلاور،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده

هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش گروهی روان‌شناسی مثبت‌گرای سلیگمن و آموزه‌های قرآنی بر افزایش شادکامی زنان شاغل متأهل بود. روش: این پژوهش با طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون، پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان شاغل متأهل آموزش و پرورش شهر آمل در سال تحصیلی 96-1395 بود که به روش نمونه‌گیری هدفمند با در نظر گرفتن نمره پایین شادکامی آکسفورد و ملاکهای ورود و خروج  75 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی ساده در 3 گروه 25 نفر (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارده شدند. هر دو گروه آزمایش 4 جلسهی 90 دقیقهای هفتگی، تحت آموزشهای روان‌شناسی  مثبتگرا و آموزههای قرآنی قرار گرفتند. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه شادکامی آکسفورد استفاده شد. داده‌ها با استفاده از طرح اندازه‌گیری مکرر و آزمون d کوهن تحلیل شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که هر کدام از روش‌های آموزشی بر افزایش شادکامی زنان شاغل متأهل تأثیر معنا‌داری داشت (01/0p<). با این وجود، روش مبتنی بر آموزه‌های قرآنی در مقایسه با روان‌شناسی مثبت‌گرا مؤثرتر بود (01/0>p). نتایج پیگیری نیز نشان داد روش‌های آموزش‌ اثر ماندگاری داشته است (05/0>p). نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های پژوهش این  نتیجهگیری به دست  آمد که میتوان  از طریق آموزش مداخلات روان‌شناسی مثبت‌گرا و آموزه‌های قرآنی به افزایش شادکامی زنان کمک نمود. 
جمیله نبوی حصار، مختار عارفی، ناصر یوسفی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی خانواده‌درمانی مبتنی بر دیدگاه نظام‌های خانواده بوئن و معنا درمانی بر گرایش به پیمان‌شکنی زناشویی مراجعین خواستار طلاق انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع آزمایشی است و طرح آن پیش‌آزمون- پس‌آزمون و آزمون پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بوده است. جامعه آماری پژوهش مراجعین خواستار طلاق مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره سنندج در پاییز و زمستان 1396 بوده است. از این جامعه 36 آزمودنی به روش تصادفی ساده انتخاب و با به کار بستن روش تصادفی جایگزینی در در دو گروه آزمایش و و یک گروه گواه، هر گروه 12 نفر، گمارده شدند. داده‌ها در مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با مقیاس گرایش به پیمان‌شکنی دریگوتاس 1999 گردآوری شد. اعضای گروه‌های آزمایش پس از اجرای پیش‌آزمون به‌طور جداگانه در هشت نشست هفتگی یک‌ساعتی خانواده‌درمانی مبتنی بر دیدگاه نظام‌های خانواده بوئن و معنا درمانی شرکت کردند. یافته‌ها: نتایج آزمون اندازه‌گیری‌های چندباره نشان داد تأثیر خانواده‌درمانی مبتنی بر معنا درمانی و تأثیر خانواده‌درمانی مبتنی بر دیدگاه نظام‌های خانوادگی بوئن بر کاهش گرایش به پیمان‌شکنی زناشویی و کاهش مؤلفه‌های آن (پیمان‌شکنی شناختی، عاطفی و جنسی) در مراجعین خواستار طلاق باثبات و معنی‌دار است )05/0 P-Value <). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد با توجه به‌اندازه تفاضل‌ها اثربخشی خانواده‌درمانی مبتنی بر معنا درمانی در هم سنجی با مداخله دیگر بر کاهش گرایش به پیمان‌شکنی زناشویی و کاهش مؤلفه‌های آن بیشتر بوده است )05/0 P-Value <).
نتیجه‌گیری: شرکت در جلسه‌های خانواده‌درمانی مبتنی بر دیدگاه نظام‌های خانواده بوئن و چه بسا بهتر از آن شرکت در جلسه‌های معنا درمانی می‌تواند در کاهش تمایل به پیمان‌شکنی زناشویی مراجعین خواستار طلاق به گونه چشمگیر و باثبات مؤثر باشد.
ابراهیم نعیمی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر اثربخشی رویکرد تقویت منابع مقابله‌ای خانواده بر بهزیستی روان‌شناختی سالمندان مستمری بگیر سازمان بازنشستگی کشوری ساکن در شهرستان قائم شهر را مورد بررسی قرار داده است. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه سالمندان مستمری بگیر در سازمان بازنشستگی کشوری شهرستان قائم شهر در سال 1396 بودند. روش نمونه‌گیری تصادفی بود. به این ترتیب که نمونه‌های آن بر حسب تصادف از فهرست اسامی واجد شرایط سازمان بازنشستگی کشوری انتخاب شدند و پیامک دعوت به شرکت در جلسات گروهی به آنها داده شد. 15 نفر از سالمندان در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار داده شدند. برنامه اثربخشی رویکرد تقویت منابع مقابله‌ای خانواده در 8 جلسه 1 الی 1و نیم ساعته برای گروه آزمایش به اجرا درآمد.کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه بهزیستی روان‌شناختی ریف (1989) را تکمیل نمودند. یافته‌ها: تحلیل داده‌ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که برنامه اثربخشی رویکرد تقویت منابع مقابله‌ای خانواده، بهزیستی روان‌شناختی و مؤلفه‌های آن را در سالمندان ارتقا داده است. نتیجه‌گیری: با توجه به اثربخش بودن رویکرد تقویت منابع مقابله‌ای خانواده، ارائه مداخله‌های آموزشی مبتنی بر این رویکرد مشاوره‌ای بر نمونه‌های مختلفبالینی می‌تواند موثر واقع شود.
واژگان کلیدی: رویکرد تقویت منابع مقابله‌ای خانواده، بهزیستی روان‌شناختی، سالمند
یاسر مدنی، زهرا مرادی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده

هدف: کیفیت رابطه جنسی و میزان صمیمیت زناشویی از مقوله های مهم تجربه پس از ازدواج است. همچنین، دینداری معمولا به عنوان چارچوبی تاثیر گذار در ارکان مهم زندگی تلقی میشود. تحقیقات گذشته نتوانسته به خوبی دیدگاه متخصصین در حوزه مشاوره ازدواج را درباره ارتباط میان این ابعاد را کشف و یا معرفی کند. لذا این پژوهش با هدف بررسی چگونگی نقش دینداری در رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی زوجین از نگاه متخصصین ازدواج و خانواده انجام شد.
روش: پژوهش با رویکرد کیفی و الگوی پدیدار شناسی به روش هدفمند است. به این منظور 10 نفر از مشاورین و روانشناسان که سابقه فعال و تجربه کار با زوجین  را داشتند مطابق اصول روش تحقیق کیفی مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. برای فرایند تجزیه و تحلیل داده های حاصله از مصاحبه ها، از امکانات نرم افزار ماکروسافت وورد نیز استفاده شد.
یافته ها: در قسمت کدگذاری باز  147 کد اولیه  به دست آمد که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در  24 دسته موضوعی قرار گرفتند.  یکی از سوال­های اصلی از شرکت­کنندگان این بود که دینداری زوجین ­می­تواند چه نقشی در کیفیت رابطه زناشویی ایفا کند؟ در مجموع، با توجه به تحلیل بازخورد­های به­دست آمده می­توان گفت از نظر متخصصان مشاور ازدواج و خانواده  دینداری نقش مثبتی در رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی زوجین دارد. با این حال، برخی از شرکت کنندگان نکاتی را به عنوان ملاحظات مطرح نمودند که در این پژوهش به آن ها اشاره شده است.
نتیجه گیری: درک و فهم مشاوران و روانشناسان به عنوان کارشناسان ازدواج و خانواده از نقش و ارتباط میان مولفه­های دینداری، رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی مهم است. از اصلی ترین نتایج پژوهش حاضر توصیف شرایطی بود که مصاحبه­شوندگان آن را به عنوان پیش­نیاز یا مکمل برای دریافت تاثیرات مثبت و قابل ملاحظه دینداری بر رابطه جنسی و صمیمیت زناشویی معرفی کردند. 
واژگان کلیدی: دینداری، رضایت جنسی، صمیمیت زناشویی، مشاور، روانشناس، ازدواج، خانواده.
سیدحسین رضوی، رضوان السادات جزایری، سید احمد احمدی، عذرا اعتمادی،
دوره 17، شماره 67 - ( 7-1397 )
چکیده

 

هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر برنامهی آمادهسازی پیش از ازدواج بر اساس مدل اولسون بر رضایت زناشویی زوج‌ها در دوران عقد انجام گرفت. روش: این پژوهش به روش نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل و طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری انجام شد. نمونهی آماری شامل 30 زوج در دوران عقد بود که به شیوهی نمونهگیری هدفمند از بین زوجهای در مرحله عقد ساکن شهر یزد (بهار 1396) انتخاب‌شده و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 زوج) جایگیری شدند. سپس شرکت‌کنندگان گروه آزمایش در7 جلسه برنامه آمادهسازی پیش از ازدواج شرکت کردند. هر دو گروه پرسشنامهی رضایت زناشویی انریچ را در سه مرحله پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری تکمیل نمودند. در پایان، تفاوت بین دو گروه از طریق آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد مقایسه قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات رضایت زناشویی زوجهای گروه آزمایش در مرحله پسآزمون افزایش معناداری یافته است (05/0>P). نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش اثربخشی برنامه آماده‌سازی پیش از ازدواج بر اساس مدل اولسون بر رضایت زناشویی زوج‌ها در دوران عقد را تأیید می‌کند.


 
بهناز پیوسته، غلامرضا دهشیری، سیده فاطمه موسوی،
دوره 17، شماره 67 - ( 7-1397 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تغییراتِ رضایت زناشویی، رضایت جنسی و بهزیستی ذهنی در 5 سالۀ اول زندگی زناشویی انجام شد. روش: بدین منظور نمونه‌ای شامل 200 زن متأهل شهرستان ساری در محدودۀ سنی 40-16 سال به روش دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس‌های رضایت جنسی هادسون-فرم کوتاه، سنجش رابطه، رضایت از زندگی و پرسشنامه شادکامی آکسفورد- فرم کوتاه پاسخ دادند. یافتهها: نتایج تحلیل روند نشان داد که رضایت زناشویی و رضایت جنسی در پنج سال اول زندگی زناشویی، بیش‌تر بصورت خطی کاهش می‌یابد، اما متغیرهای رضایت از زندگی و شادکامی دارای روند غیرخطی درجه دو است، به این‌صورت که در سه سال اول مشترک کاهش یافته، پس از آن سیر صعودی به خود می‌گیرد. نتیجهگیری: توجه به عوامل زمینه‌ساز رضایت زناشویی و رضایت جنسی در زنان می‌تواند تضمینی برای افزایش رضایت از زندگی و شادکامی در آن‌ها ایجاد نموده، موجبات تداوم زناشویی را در سال‌های بعدی زندگی مشترک زوج‌ها فراهم کند.
آسیا شریعتمدار، آرزو امینی موسی آبادی، فریناز عمادی،
دوره 17، شماره 67 - ( 7-1397 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه­ی ادراک والد- نوجوان در مورد انعطاف پذیری مرزهای خانوادگی بر مبنای رشد، از جهت تأثیر آن بر امنیت پایه ی خانواده بود. روش: این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارگرایانه انجام شد. بدین منظور 10نفر از نوجوانان دختر 15تا 17ساله و مادران آن­ها در بازه­ی سنی 37- 55 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و ادراکات هر دو گروه  از مرزبندی های خانوادگی  از طریق مصاحبه ی عمیق نیمه ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفت. سپس داده ها طبقه بندی وکدگذاری شده و نتایج با استفاده از روش گزارش روایی بیان شدند. یافته ها: تحلیل تجارب شرکت کنندگان منجر به شناسایی سه مضمون اصلی انعطاف پذیری، عدم انعطاف پذیری و انعطاف پذیری بیش از حد مرزهای خانوادگی از دید والد و نوجوان شد و از هر یک از سه مضمون اصلی فوق نیز به ترتیب 14، 5 و1 مضمون فرعی در والدین و 3، 5 و 6 مضمون فرعی در نوجوانان به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده­ی آن است که با توجه به بافت فرهنگی جامعه­ی در حال گذار کشور ایران، هیچ یک از دو حالت عدم انعطاف پذیری و یا انعطاف پذیری بیش از حد نمی­تواند منجر به ارضای نیازهای نوجوانان و حفاظت از امنیت پایه­ی خانواده شود. از این جهت آگاهی بخشی به والدین در خصوص چگونگی وضع مرزهای متعادل توسط مسئولان حوزه­ی سلامت روان ضروری به نظر می­رسد. همچنین گفت وگو بر سر قوانین خانودگی و توافق والدین بر سر حدود مرزها عوامل پیشگیری کننده از مشکل در خانواده های با مرزبندی منعطف بود که نادیده گرفتن آن در خانواده های با مرز خشک و یا سهل گیر موجب نارضایتی نوجوان و به خطر افتادن امنیت پایه­ی خانواده شده است.


فهیمه نامدارپور، مریم فاتحی زاده، فاطمه بهرامی، رحمت الله محمدی فشارکی،
دوره 17، شماره 67 - ( 7-1397 )
چکیده

هدف: نشخوار فکری عامل پیش بینی قوی برای افسردگی است. افسردگی نیز می‌تواند به رابطه زوجی آسیب وارد نماید. لذا این پژوهش با هدف بررسی پیامدهای نشخوار فکری در زنان دارای تعارضات زناشویی انجام شد.  روش: این پژوهش به شیوه کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع بوده و داده‌ها از 15 زن متأهل که دارای تعارضات زناشویی بودند به دست آمده است. برای جمع آوری داده‌ها از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید. یافته‌ها: پس از تحلیل محتوای داده ها، شش مقوله اصلی حاصل گردید که عبارتند از: علائم افسردگی(درد‌های جسمانی، کاهش انرژی، کاهش خلق، کاهش میل به زندگی، مشکل خواب،کاهش انگیزه وکاهش تمایل جنسی)، هیجان‌های منفی (خشم، غم، تنفر، حس انتقام،کینه و اضطراب)، تکانشگری (پرخاشگری و نداشتن کنترل بر رفتار)، کاهش کار آمدی (پرخاشگری با فرزندان، کاهش ارتباط با فرزندان و انجام ندادن کارهای منزل) و گیر افتادن در چرخه‌های ارتباطی منفی (جرو بحث کردن، انتقادگری و اجتناب از همسر)، اجتناب از دیگران(کاهش ارتباط با دیگران وگوشه‌گیری). نتیجه‌گیری: هنگامی که تعارض حل نشود، فرایند نشخوار فکری در زنان فعال شده وکاهش کارآمدی در روابط فردی وزوجی و افسردگی از پیامدهای آن است. افسردگی منجر به افزایش نشخوار فکری و افزایش تعارضات زناشویی را در پی خواهد داشت.
هدف: نشخوار فکری عامل پیش بینی قوی برای افسردگی است. افسردگی نیز می‌تواند به رابطه زوجی آسیب وارد نماید. لذا این پژوهش با هدف بررسی پیامدهای نشخوار فکری در زنان دارای تعارضات زناشویی انجام شد.  روش: این پژوهش به شیوه کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع بوده و داده‌ها از 15 زن متأهل که دارای تعارضات زناشویی بودند به دست آمده است. برای جمع آوری داده‌ها از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید. یافته‌ها: پس از تحلیل محتوای داده ها، شش مقوله اصلی حاصل گردید که عبارتند از: علائم افسردگی(درد‌های جسمانی، کاهش انرژی، کاهش خلق، کاهش میل به زندگی، مشکل خواب،کاهش انگیزه وکاهش تمایل جنسی)، هیجان‌های منفی (خشم، غم، تنفر، حس انتقام،کینه و اضطراب)، تکانشگری (پرخاشگری و نداشتن کنترل بر رفتار)، کاهش کار آمدی (پرخاشگری با فرزندان، کاهش ارتباط با فرزندان و انجام ندادن کارهای منزل) و گیر افتادن در چرخه‌های ارتباطی منفی (جرو بحث کردن، انتقادگری و اجتناب از همسر)، اجتناب از دیگران(کاهش ارتباط با دیگران وگوشه‌گیری). نتیجه‌گیری: هنگامی که تعارض حل نشود، فرایند نشخوار فکری در زنان فعال شده وکاهش کارآمدی در روابط فردی وزوجی و افسردگی از پیامدهای آن است. افسردگی منجر به افزایش نشخوار فکری و افزایش تعارضات زناشویی را در پی خواهد داشت.
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research