29 نتیجه برای ازدواج
اردشیر کیانی، شکوه نوابی نژاد، خدابخش احمدی نوده، داود تقوایی،
دوره 20، شماره 77 - ( 2-1400 )
چکیده
هدف: امروزه ازدواج به عنوان مهمترین رکن در تشکیل خانواده سالم، دغدغهایجدیبرایجوانان محسوب میشود و رسیدن به ازدواج موفق مستلزم توجه کافی به ابعاد گوناگون این امر حیاتی است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر ارایه مدل ازدواج موفق و همه جانبه مبتنی بر مؤلفههای استحکام بخش و خطرساز و با در نظر گرفتن فرهنگ ایرانی است. روش: روش پژوهش دراین مطالعه فراترکیب بود و جامعه آماری شامل تمامی پژوهشهای داخلی مرتبط با موضوع از سال 1388تا 1398بود که از پایگاههای اطلاعاتی نشریات کشور به صورت نظامند جستجو و با رعایت معیارهای ورود و خروج، مورد مطالعه قرار گرفتند و 21مقاله انتخاب شدند. یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که مهمترین عوامل مؤثر در ازدواج مؤثر را میتوان در قالب مدلی با 4مقوله و16عامل اصلی و 146 مؤلفه استحکام بخش و خطر ساز تدوین نمود که مقولهها شامل عوامل فردی، عوامل زمینهای، عوامل زوجی و معیارهای همسرگزینی میباشندو عوامل اصلی شامل ویژگیهای اخلاقی، شخصیتی، هویتی و باورهای مذهبی و معنوی مهارتهای حل تعارض، والدگری، ارتباط مؤثر با همسر، رابطه با خانواده مبداء و خانواده همسر، مسایل مالی و معیشتی، مسایل جنسی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی شناخت انتظارات، نیازها و خواستهها، همسانی و توافق نظر، بلوغ همه جانبه، و سلامت جسم و روان را شامل شده بود. که هر یک از عوامل خود تعدادی عوامل فرعی رادر برداشت. نتیجهگیری: انتظار میرود یافتههای این پژوش جهت استفاده پژوهشگران ومتخصصان خانواده وازدواج کاربرد داشته باشد.
نفیسه صوفی، یاسر مدنی، سمیه شاهمرادی،
دوره 20، شماره 78 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تجربه زیسته دانشجویان و دانش آموختگان رشته مشاوره و بررسی ردپای آموختههای درسی بر دیدگاه آنان پیرامون ازدواج انجام شد. روش: این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکتکنندگان 16 نفر از دانشجویان و دانشآموختگان تحصیلات تکمیلی رشتهی مشاوره بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبۀ نیمه ساختاریافته بود. یافتهها: در بعد تجربیات مثبت 4 مضمون اصلی به دست آمد. افزایش آگاهی، رشد آگاهی نسبت به توانمندیهای شخصی، بهبود مهارتهای ارتباطی بین فردی و تجربیات پیرامون امر ازدواج. در نهایت زیر مضمون های درک شده از مضمون های اصلی به این صورت آمده است: خودآگاهی، افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای شخصیت دیگران، رشد اعتمادبهنفس، احساس مفید بودن، روابط خانوادگی و اجتماعی، دستیابی به دیدگاه سیستمی در خانواده، افزایش همدلی، کنترل هیجانات، تغییر در نگرش به آشنایی قبل از ازدواج و تأکید بر مشاوره پیش از ازدواج، نگرش متفاوت به ازدواج نسبت به گذشته، آگاه شدن به جایگاه مشاور و اهمیت مشاوره پیش از ازدواج، تغییر در کلیشههای جنسیتی (در شرکت کنندگان مرد). در بعد تجربیات منفی، مضمون های اصلی عبارت بودند از: تجربیات مربوط به پدیده ازدواج و انتخاب همسر و تأثیرات منفی در روابط. زیر مضمن های به دست آمده: کم شدن شور و هیجان احساسی در رابطه با شریک زندگی، بالا رفتن میزان حساسیت و وسواس فرد در روابط، تغییر نگرش نسبت به مردها (از سمت شرکتکنندگان خانم)، ایجاد حس عدم درک مشترک در روابط خانوادگی و اجتماعی به علت تفاوت در سطح آگاهی، ایجاد سطح انتظارات غیرمنطقی از دانشآموختگان این رشته. نتیجهگیری: مطابق یافتههای این پژوهش، تجربه زیستۀ شرکتکنندگان نشان داد که تحصیل در رشتۀ مشاوره، از جنبههای مختلف بر زندگی شخصی آنها و دیدگاهشان نسبت به ازدواج و روابط زناشویی تأثیرگذار بوده است.
یاسر رضاپور میرصالح، منیره سقاچی فیروزآبادی، راضیه امینی،
دوره 20، شماره 79 - ( 7-1400 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه کیفی عوامل مؤثر بر رضایتزناشویی از نظر زنان مطلقه، قبل و بعد از فرآیند ازدواج و طلاق آنها انجام شد. روش: طرح پژوهش کیفی بود و از نظریه زمینهای برای بررسی زمینه دادهها استفاده شد. از بین زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهرستان میبد در سال 1398 که از همسر خود جدا شده بودند، به شیوه نمونهگیری هدفمند 12 نفر برای شرکت درپژوهش انتخاب شد. حجم نمونه براساس اشباع نظری دادههای مستخرج از مصاحبه عمیق نیمهساختار یافته انتخاب شد. یافتهها: نتایج نشان داد زنان مطلقه، قبل از ازدواج، یا تعاریف خاص و غیرواقعی نسبت به رضایت زناشویی داشتند و یا یک دید ایدهآلگرایانه و سطحینگر به زندگی زناشویی با کمترین حد وجود مشکلات داشتند، درصورتی که بعد از طلاق به ملاکهای عینی و مشخصی برای دست یابی به رضایت زناشویی معتقد شده بودند. عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از نظر زنان شرکتکننده در پژوهش قبل از ازدواجشان در قالب مفاهیمی مانند آرمانگرایی، سطحینگری، تفاهمنگرشی، عدم نگرش خاص طبقهبندی شد و این عوامل پس از طلاق در قالب مفاهیمی چون کنترل رفتار و هیجانات، تناسب شخصی وخانوادگی، تفکرگرایی-عقل مداری، مدیریت روابط و مسئولیت پذیری طقه بندی شد. با این وجود، زنان مطلقه قبل از ازدواج به ملاکهای منطقی هم معتقد بودند و که ملاکها همچنان بعد از طلاق نیز حفظ شده بود. نتیجهگیری: بر اساس نتایج میتوان گفت تغییر نگرشهای سطحی، غیرواقعی و ایدهآلگرایانه نسبت به رضایتزناشویی و گرایش به سمت پذیرش واقعیتهای رابطه زناشویی میتواند نقش موثری در پیشگیری از طلاق داشته باشد.
عزتاله میرزایی، علی انتظاری، محمدتقی کرمی، وحید شالچی،
دوره 20، شماره 79 - ( 7-1400 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش جهانیشدن فرهنگی در فضاهای همسرگزینی انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و شرکتکنندگان شامل 1197 دختر ازدواجکرده تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر تهران در سالهای 1395 تا 1398 بودند که به شیوه تمامشماری و بهصورت اینترنتی و از طریق شبکههای اجتماعی در پژوهش شرکت داشتند. ابزار پژوهش پرسشنامه جهانیشدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی میرزایی (1400) بود. دادههای پژوهش به کمک نرمافزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد بین مؤلفههای مختلف جهانیشدن فرهنگی (مصرف رسانه، مصرف موسیقی، مصرف پوشش، فردگرایی) و سن با فضاهای همسرگزینی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (p<01.0). همچنین تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد که جهانیشدن فرهنگی، پیشبینیکننده نیرومندی برای پیشبینی فضاهای همسرگزینی بود (R2= %56). نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاضر، جهانیشدن فرهنگی موجب تغییر در فضاهای همسرگزینی و روابط عاملان با فضا شده و کنش همسرگزینی را به سمت ازدواجهای بدون دخالت یا با دخالت منفعلانه خانوادهها و در فضاهای نظارتگریز هدایت میکند. ازاینرو لازم است که علاوه بر امکان انتخاب همسر از سوی جوانان، این فرآیند در فضایی با نظارت والدین صورت گیرد و امکان ارزیابی و شناخت افراد در ابعاد مختلف فراهم باشد.
سجاد شیخ، ابوالقاسم خوش کنش، تقی پورابراهیم، مژگان پوردل،
دوره 21، شماره 81 - ( 3-1401 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج و باورهای غیرمنطقی با خود بازداری در دانشجویان دختر و پسر انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع علی _ مقایسهای بود. جامعهی آماری تمامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی در سال 1394-1393 تشکیل میدادند که از بین آنها 365 نفر (170 پسر و 195 دختر) به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامههای باورهای غیر منطقی (جونز، 1980)، پرسشنامه نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج (کردلو، 1380) و پرسشنامه خودبازداری (وینبرگر و شوارتز، 1990) پاسخ دادند. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون t مستقل نشان داد که بین نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج، باورهای غیر منطقی و خودبازداری در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد (58/2>t و 01/0>p). نتیجهگیری: نتایج یافتهها بیانگر این بود که جنسیت عاملی تاثیرگذار بر نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج، باورهای غیرمنطقی و خودبازداری میباشد به طوری که پسران نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج بیشتر، باورهای غیرمنطقی و خودبازداری کمتری داشتند.
فریبا طبخی، هاجر فلاح زاده، ندا نظربلند،
دوره 21، شماره 81 - ( 3-1401 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد صمیمیت، تعهد، و رضایت زناشویی در زوجین با و بدون تجربه مشاوره قبل از ازدواج انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی _ مقایسهای، و جامعه آماری شامل زوجهایی میشود که تجربه مشاوره قبل از ازدواج داشته و گروه دیگر این تجربه را نداشتند، و در سال 1398-1397 در شهر تهران سکونت داشتند. نمونه پژوهش شامل دو گروه از زوجین بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 30 زوج (60 نفر) که تجربه مشاوره قبل از ازدواج داشتهاند را از مراکز مشاوره بیدار و نیکروان جمعآوری کرده و 30 زوج (60 نفر) که تجربه مشاوره قبل از ازدواج نداشتهاند را از دانشگاهها و سراهای محله انتخاب شدند در مجموع 60 زوج در نظر گرفته شد. به سه پرسشنامه صمیمیت (باگاروزی، 2001)، تعهد (آدامز و جونز، 1997) و رضایت زناشویی (انریچ، اولسون و همکاران، 1989) پاسخ دادند. اطلاعات جمعآوری شده به وسیله شاخصهای آمار توصیفی و همچنین روش تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان داد که بین دو گروه، از بین ابعاد صمیمیت زناشویی در بعد صمیمیت روانشناختی تفاوت معنیداری دارد و مقایسه ابعاد تعهد زناشویی در دو گروه پژوهش نشان داد که در بعد تعهد شخصی تفاوت معنادار وجود دارد. در رابطه با مقایسه ابعاد رضایت زناشویی نتایج نشان داد که گروه مشاوره رفته در کودکان و فرزند پروری به صورت معناداری میانگین بالاتری از گروه مشاوره نرفته کسب کردهاند. نتیجهگیری: در برنامههای مشاوره پیش از ازدواج نیاز است آموزشها و مداخلههای لازم در جهت ارتقاء صمیمیت، تعهد و رضایت زناشویی در نظر گرفته شود.
کوثر دهدست،
دوره 21، شماره 81 - ( 3-1401 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی استعارههای جوانان از "ازدواج" مبتنی بر نظریه استعاره شناختی لیکاف و جانسون انجام شد. روش: رویکرد تحقیق حاضر کیفی است که با توجه به هدف مطالعه و دست یابی به تجارب زیستهی افراد، از روش پدیدار شناسی استفاده کردیم. جامعه مورد مطالعه جوانان متأهل و مجردی بودند که در این زمینه تمایل به مصاحبه داشته و بر اساس اصل نمونهگیری نظری و اشباع دادهها با 13 نفر مصاحبهها صورت گرفت. یافته ها: این بررسی چگونگی برداشت و درک جوانان ایرانی از مفهوم ازدواج را اینگونه نشان داد که ماهیت ازدواج، یک راه و مسیر هدفدار است که توسط همسران قابلیت ساخته و خلق شدن آن وجود دارد. وجود مبدأ، مقصد، هدفمندی، راهرو انسانی و حرکت و در نهایت ملزومات طی گذار سالم و موفق این راه به سمت مقصد، برای تبیین "راه" به مثابه مستعار منه "ازدواج" به خوبی دیده میشود. نتیجهگیری: یافتهها بیانگر آنند در این زمینه باید به رویکرد مشاوره تربیتی- آموزشی متوسل شد که هم زمان علاوه بر هدفمندی و مقصد حرکت زوجین در ازدواج، اهداف آنها در زندگی را در زمینه تغییرات ارزشی و معنایی ایجاد شده در اجتماع و گفتمانهای دربرگیرنده همسران حول مفهوم ازدواج و زندگی مشترک نیز بررسی کند.
بهناز حاتمی کیا، آسیه شریعتمدار، ابراهیم نعیمی،
دوره 21، شماره 82 - ( 3-1401 )
چکیده
هدف: هدف این مطالعه، شناسایی ابعاد تجربهی انتخاب همسر در افراد متقاضی طلاق بود. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. میدان پژوهش شامل 10 نفر از افراد متقاضی طلاق بود که به همراه همسر خود جهت انجام مراحل طلاق به دادگاه خانوادهی شهرستان دزفول مراجعه کرده بودند. جهت جمعآوری دادهها، از مصاحبههای نیمهساختاریافته استفاده شد. دادهها با استفاده از روش هفتمرحلهای کلایزی تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد، فرایند آشنایی افراد متقاضی طلاق با همسر خود در دو سر پیوستار آشنایی یا به صورت خارج از عرف و ساختارشکنانه یا به صورت کاملاً سنتی و بدون طی تدریجی مراحل آشنایی، صورت گرفته بود. همچنین در افراد مصاحبهشده، عوامل ناآگاهی، ازدواج اجباری یا ازدواج بر پایه ملاکهای احساسی، مزایا و مادیات، موجب بیتوجهی به ملاکها، یا عدم تطبیق ملاکها با همسر بالقوهی آینده شده بود. در نتیجه فرایند تعیین و بررسی ملاکها با سهلانگاری صورت پذیرفته بود. نتیجهگیری: در صورتی که فرایند آشنایی و بررسی ملاکها بهصورت سهلانگارانه یا بدون آگاهی و آزادی انجام گیرد، ازدواج چه به شکل سنتی و چه به شکل غیرسنتی احتمال دارد به تصمیم به جدایی منجر شود.
جعفر ثمری صفا، اقبال زارعی، سمانه نجارپوریان، کوروش محمدی،
دوره 21، شماره 83 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف: ازدواج مجدد شانس دوبارهای است که افرادی که همسرشان را از دست داده اند، جهت تجربه دوباره زندگی مشترک برای خود فراهم مینمایند. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بومی ازدواج مجدد رضایتمند انجام شد. روش: این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از رویکرد نظریه زمینهای در سال 1399 انجام شد. بدین منظور 21 زوج ساکن شهر تهران که بیش از 3 سال از ازدواج مجدد آنهال میگذشت به شیوه هدفمند و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. دادهها جمعآوری، پیاده سازی و سپس به شیوه سیستماتیک کدگذاری شد. یافته ها: مفاهیم استخراج شده در 124 کد اولیه و 27 کدمحوری طبقهبندی شد که مقوله های شناخت و بینش بیشتر در زندگی مجدد، کفویت در همسرگزینی، برداشت منطقی در ازدواج مجدد، مدیریت چالش پذیرش همسرجدید توسط فرزند و بالعکس، توجه به اشتراکات و افتراقات معیارهای ازدواج، حمایت اجتماعی، حمایت خانواده و دوستان، نقش مشاوره و بزرگان پیش از ازدواج، کیفیت ارتباط با همسر و خانواده همسر سابق، مهارت ارتباط موثر، توجه به دغدغه و خواسته های همسر، خودافشایی مناسب در زمان انتخاب، تلاش برای آگاهی عمیق از یکدیگر پیش از ازدواج، آگاهی از معیارهای همسرگزینی، خودآگاهی، راهبردهای مقابله ای کارآمد فردی، زوجی و خانوادگی از جمله کدخای مجوری بودند و درنهایت هم مقوله مرکزی باعنوان «شناخت وحمایت چندسطحی» انتخاب گردید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن بود که ایجاد یک ازدواج مجددرضایتمند در گرو انتخاب آگاهانه وشناخت عمیق از یکدیگر و صداقت و شفافسازی درمورد موضوعات زندگی سابق و رابطه زوجی فعلّی و درنهایت تلاش دوسویه در جهت ایجاد زندگی پایدار است. متخصصان میتوانند با بهره گیری از مقوله ها و مفاهیم مسنخرج از این الگو در افزایش رضایتمندی و دوام ازدواج های مجدد و پیشگیری از طلاق و آسیبهای ناشی ازآن، به خانواده ها و جامعه کمک نمایند.
محمد ثناگویی زاده،
دوره 22، شماره 87 - ( 7-1402 )
چکیده
هدف: کیفیت زناشویی یکی از سازههای مهم درون فرهنگی برای پیشبینی پایداری ازدواج و رضایتمندی زناشویی است ولی توافقی برای مؤلفههای آن وجود ندارد. این مطالعه با هدف مرور مطالعات کیفیت زناشویی در مطالعات ایرانی درصدد است مؤلفههای مرتبط با کیفیت زناشویی را در این مطالعات استخراج نموده و به مؤلفههای منسجمی دست یابد. روش: روش پژوهش در این مقاله به صورت یک مطالعه توصیفی از نوع مرور سیستماتیک بود و جامعه آماری نیز کلیه مقالات پژوهشی با عنوان کیفیت زناشویی در ایران طی سالهای (1401-1389) بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد که پس از جستجو و انجام فرایند غربالگری و ارزیابی کیفیت مقالات، تحلیل نهایی بر 36 مقاله صورت گرفت. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که مؤلفههای کیفیت زناشویی در مطالعات ایرانی شامل شش عامل معنویت الهی در زندگی، صمیمیت در روابط، توافق در روابط، مدیریت و برنامه ریزی، توزیع عادلانه قدرت و روابط متعهد است. نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش هریک از عوامل مرتبط با کیفیت زناشویی میتواند پایداری ازدواج و رضایتمندی آن را پیشبینی کند. بنابراین مشاوران خانواده لازم است شش عامل کیفیت زناشویی را در روابط همسران ارتقاء دهند.
ویدا حسینی، اقای احمد امانی،
دوره 22، شماره 87 - ( 7-1402 )
چکیده
هدف: هدف این فراتحلیل، تعیین میزان اثربخشی برنامههای آموزش پیش از ازدواج بر انتظارات زناشویی بود. روش: این پژوهش با استفاده از تکنیک فراتحلیل و با یکپارچه کردن نتایج تحقیقات مختلف، اندازه اثر برنامههای آموزش پیش از ازدواج را مشخص مینماید. در مجموع 8 پژوهش قابل قبول از لحاظ روششناختی انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. منابع جستجوی دادهها، پایگاه اطلاعات علمی، پایگاه مجلات تخصصی نور، بانک اطلاعات نشریات ایران و پرتال جامع علوم انسانی بود. تجزیه و تحلیل دادهها و محاسبه اندازه اثر با استفاده از نرم افزار CMA3 و شاخص gهدجز انجام شد. یافتهها: یافتههای حاصل از این فراتحلیل نشان داد که میزان تأثیر برنامههای آموزش پیش از ازدواج بر انتظارات زناشویی (55/1) است (001/0>P) که مطابق جدول کوهن اندازهی اثر بزرگ ارزیابی میشود. نتیجهگیری: به نظر میرسد که برنامههای آموزش پیش از ازدواج میتواند به عنوان روشی مناسب برای تغییر انتظارات زناشویی در مراکز درمانی و آموزشی استفاده شود.
مسعود تقدسی، محمد نقی فراهانی، مرتضی منطقی،
دوره 22، شماره 87 - ( 7-1402 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی شاخصهای تغییرات ازدواج قانونی و شرعی و رسمی، از سال 1357 تا سال 1401 است. روش: برای دستیابی به اهداف تعیین شده از روش کیفی (گراندد تئوری اشتراوس و کوربین) استفاده شد. 10 متخصص روانشناس حوزه ازدواج با میانگین 6/30 سال تجربه و فعالیت تخصصی در زمینه رابطه زوجی با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و تا حد اشباع نظری مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. دادهها ثبت، کدگذاری و سپس در قالب مفاهیم، مقولات فرعی و مقولات اصلی طبقهبندی شدند. یافتهها: تحلیل تجربه حرفهای متخصصین در مورد ازدواج منجر به شناسایی 138 کد ثانویه، 27 مفهوم، 8 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی شد. تغییرات در عوامل برون زوجی، بین زوجی و فردی مقولات اصلی این پژوهش محسوب میشوند. تغییرات در عواملی نظیر، نقشها، پدیده طلاق، میزان اثرگذاری جامعه، آموزههای اجتماعی، رسانهها، افزایش آگاهی جامعه، ویژگی جمعیتشناختی، تجارب اجتماعی، سیاستگذاریها، مسائل اقتصادی، نوگرایی، درآمیختگی فرهنگی، نگرشها، مسائل مذهبی، نقش خانواده، میزان نفوذ اطرافیان، طبیعت رابطه، روابط بین دو جنس، بیوفایی، تعهد نسبت به مسئولیتها، سوءمصرف مواد/ دارو / الکل، نیازها، انتخاب همسر، انگیزش، دانش زندگی، گشودگی به تجربه جدید، هویت فرد، مورد اشاره قرار گرفته است. نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد ازدواج در طول سالهای (1357-1401) متأثر از تغییرات در عوامل درونفردی، بین زوجی و برون زوجی بوده است. ازنقطهنظر اصلاح وضع نامطلوب ازدواج در زمان انجام پژوهش، سیاستگذاریهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باثبات و سازنده، ضروری به نظر میرسد. همچنین درنظرگرفتن شرایط روز جامعه و جهان، پرداختن به آموزشهای متناسب با تغییرات به وجود آمده، توجه به هویت فردی و نیازهای نسل جدید، نیز میتواند در سامان دادن به وضعیت ازدواج کمک کند.
جواد خدادادی سنگده، هلیا پرهیزکاری،
دوره 22، شماره 87 - ( 7-1402 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مفهومی ازدواج موفق بر اساس سیره حضرت امیرالمؤمنین(ع) و حضرت صدیقه(س) انجام شد. روش: در این پژوهش بنیادی، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. بدین منظور، منابع مستندی مانند بحارالانوار، وسائلالشیعه و کشفالاسرار و دانشنامه فاطمی و... در زمینه سبک زندگی پیش از ازدواج، نحوه آشنایی و خواستگاری، برگزاری مراسم عروسی، رضایت زوجی و بررسی زندگی مشترک امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) مورد مطالعه قرار گرفت و بهصورت هدفمند به بررسی خصائص علوی، فاطمی و سیره ایشان پیش از ازدواج و پس از ازدواج پرداختهشد. سپس روایات و سیره ایشان با تأکید بر رابطه زوجیشان، انتخاب شد. یافتهها: یافتههای بهدست آمده شامل مضمون هستهای ازدواج متعالی بود که دربرگیرنده پنج مضمون اصلی 1)فضائل مبتنی بر جهانبینی اسلامی 2)فضائل فردی 3) فضائل رابطهای 4)فضائل والدینی و 5) فضائل اجتماعی بود. هریک از مضامین اصلی نیز شامل مضامین فرعی و مصادیق مرتبط با آن بود. نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش، بیانگر این امر است که مضامین فرعی کفویت مبتنی بر جهانبینی، علاقهمندی، ازدواج آسان، صمیمیت، احترام متقابل، همدلی، تفاهم، همکاری، همراهی سیاسی و اجتماعی، مسئولیتپذیری، تعهد، قداست رابطه زوجی، رضایت زناشویی از عوامل زوجی موثر ازدواج موفق در سیره امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) است. بر اساس عوامل شناسایی شده، مدل مفهومی ازدواج موفق بر اساس سیره زندگی امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) طراحی شد.
شیده فصاحتی، علی کوپکن شیر افکن، محمد قمری،
دوره 22، شماره 88 - ( 10-1402 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرش به ازدواج و ملاکهای انتخاب همسر در دانشجویان مجرد صورت گرفت. روش: روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون با دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه و پیگیری دو ماهه بوده است. جامعه آماری این پژوهش 167 نفر از دانشجویان مجرد دانشگاه علامه طباطبایی بود که در سال تحصیلی 1400-99 مشغول به تحصیل بودند. اعضای نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند و در تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون کوواریانس استفاده گردید. یافتهها: آموزش درمان مبتنی بر پذیرش بر مولفههای نگرش به ازدواج و ملاکهای انتخاب همسر در دانشجویان مجرد موثر است. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش پیشنهاد میگردد از آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مشاوره پیش از ازدواج استفاده گردد.
ابراهیم جهاندار، آسیه شریعتمدار،
دوره 23، شماره 89 - ( 4-1403 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسانه فرایند به تعویق انداختن ازدواج جوانان در جهت فهم عمیق جنبههای مختلف این پدیده و چگونگی ادراک جوانان از آن بوده است.
روش: برای دستیابی به هدف پژوهش از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. جامعه مورد پژوهش، دختران و پسران مجرد و هرگز ازدواج نکرده ساکن شهر تهران در محدوده سنی 28 تا 34 سال برای دختران و 32 تا 38 سال برای پسران بود. نمونهگیری به روش هدفمند از میان افراد در دسترس محقق انجام شد و 13 نفر شامل 7 دختر و 6 پسر بهعنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته و تحلیل دادهها با بهرهگیری از روش کلایزی صورت پذیرفت.
یافتهها: در نهایت یافتههای پژوهش در قالب 12 مضمون اصلی و 61 مضمون فرعی گزارش شد. مضامین اصلی مستخرج عبارتند از: دغدغههای اقتصادی، آرمانگرایی، ترس از آینده ازدواج، تأثیر روابط پیش از ازدواج، فرایندهای انگیزشی، عدم بلوغ و آمادگی برای ازدواج، نقش موانع خانوادگی، عوامل اجتماعی- فرهنگی، محدودیت انتخاب، انگارههای مانع ازدواج، پیامدهای مثبت و پیامدهای منفی.
نتیجهگیری: نتایج بهدستآمده نشان داد به تعویقانداختن ازدواج پدیدهای پیچیده است که هم تحتتأثیر محدودیتهای عینی و هم تحتتأثیر ادراکات ذهنی محدودکننده و بلوغ ناکافی اتفاق میافتد و دارای پیامدهای منفی زیادی برای جوانان است. به نظر میرسد تلاش جامعه مشاوره و روانشناسی در جهت تولید محتوا در زمینههای فرهنگسازی ازدواج آسان، احیای ارزشهای ازدواج، اصلاح باورهای غلط جوانان، اشاعه فرهنگ ازدواج موفقیتآمیز در رسانهها و شبکههای اجتماعی، گام مؤثری در راستای رفع موانع ذهنی ازدواج باشد.
مریم هرمزی، کیومرث فرح بخش، مریم غلامزاده جفره،
دوره 23، شماره 89 - ( 4-1403 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کنشهای ارتباطی ازدواجهای موفق بود. روش: این مطالعه به شیوهی کیفی و بر مبنای نظریه داده بنیادانجام شد.
جامعه: پژوهش شامل زوجهای موفق بر اساس اذعان خودشان، بررسی دستاوردهای زندگی مشترک و اجرای پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ (1993) که فرم کوتاه آن توسط (علیدوستی و همکاران اعتباریابی شده)، افراد پس از کسب نمره (بالاتر از 33) در مقیاس ازدواجهای موفق و رضایتمند انتخاب شدند. در مجموع، (10 زوج) درشهر اهواز سال 1401 با نمونهگیری هدفمند تا اشباع نظری دادهها مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کوربین بود.
یافتهها: تحلیل یافتهها نشان داد که کنشهای ارتباطی در ازدواجهای موفق چهار مولفه اصلی شامل، کارکردهای خانوادۀ اصلی، عوامل شکلگیری ازدواج مناسب؛ مهارتهای ارتباطی مؤثر و شکلگیری شخصیت در دوران کودکی است.
نتیجهگیری: ازدواج موفق به بافت خانوادگی افراد مرتبط است. لذا متخصصان میتوانند با بهرهگیری از مفاهیم مستخرج دراین پژوهش، ویژگیهای ارتباطی خانوادههای موفق شناسایی و بررسی شده که در مشاوره زوج درمانی مشاوره پیش از ازدواج رهگشا است
فاطمه مقدادی چوری، مهدی خانجانی، حسین اسکندری،
دوره 23، شماره 90 - ( 4-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مطالعه پیامدهای روانشناختی ازدواج زیر هجده سال در دختران میباشد. در راستای نیل به این هدف، رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق با هر نمونه اتخاذ شده است. در این پژوهش، بیست زنی که تجربه ازدواج زیر هجده سال داشتند و اکنون کمتر از پنجاه سال دارند، از استانهای گیلان، خوزستان، یزد، سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدهاند. محقق با سفر به هر استان به مشاهده عینی و انجام مصاحبه با هر یک از این زنان پرداخته است.
به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش هفت مرحلهای کلایزی استفاده شد. با عنایت به نتایج پژوهش، پیامدهای روانشناختی از قرار پنج مقوله اصلی و پانزده مقوله فرعی میباشند. مقولات اصلی عبارتند از آسیبدیدگی«من/ایگو»، آسیبهای روانی، هیجانات منفی، عدم پختگی و رشد و بلوغ شخصیت. به طور کلی پیامدهای روانشناختی منفی این پدیده بسیار بیشتر از کارکردهای مثبت آن می باشد.
سید بهروز هاشمی تنکابنی، محمدحسین ضرغامی، داود نودهئی،
دوره 23، شماره 91 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: موفقیت و شکست ازدواج، نقشی اساسی در سلامت جامعه و افراد دارد. از این رو، در اختیار داشتن روشی برای ارزیابی و پیشبینی آیندۀ ازدواج، مطلوبیت بالایی دارد. با توجه به این مسئله، هدف پژوهش حاضر اعتبارسنجی پرسشنامههای موفقیت و شکست ازدواجِ گاتمن (2012) است.
روش: این مطالعه مقطعی محسوب میشود و طرح پژوهش از نوع توصیفی ـ همبستگی و اعتبارسنجی آزمون است. برای تحلیل دادهها از روشهای مدرن نظریۀ سؤال ـ پاسخ استفاده شده است. پرسشنامههای مورد استفادۀ این پژوهش برای اعتبارسنجی، انتقاد، اهانت، حالت دفاعی، قهر و نگرش به گذشتۀ گاتمن (1401) است.
یافتهها: در این مطالعه، با استفاده از روش تحلیل عاملی چندبُعدی سؤال ـ پاسخ، بهترین مدل برای تحلیل عاملی معین شد و به کمک این مدل، دو بُعد برای پرسشنامهها مشخص شد. همچنین بارهای عاملی سؤالات، پارامترهای روش سؤال ـ پاسخ و تحلیل سؤالات گزارش شد.
نتیجهگیری: در پایان، دو بُعدِ «حالت جنگی» و «هیجانهای مثبت و منفی به ازدواج و همسر» برای این پرسشنامهها مشخص شد. بُعدیابی نشان داد که پرسشنامههای گاتمن در خانوادههای ایرانی نیز از اعتبار خوبی برخوردارند و میتوان از آنها در محیطهای بالینی، پژوهشی و سازمانی و برای سنجش خانوادههای ایرانی، استفاده کرد. همچنین، دادههای این پژوهش نشان داد که نظریۀ گاتمن، فارغ از زمینۀ فرهنگی، دارای حمایت تجربی است.
زهرا شفیعی، مریم فاتحی زاده، فرامرز آسنجرانی،
دوره 23، شماره 92 - ( 12-1403 )
چکیده
هدف: این پژوهش، با هدف آشکارسازی نگرانیهای دختران مجرد قبل از ازدواج صورت گرفته است.
روش: برای انجام این پژوهش از روش پدیدارشناسی استفاده شد. بدین منظور با 15 دختر مجرد در آستانه ازدواج 20 تا 30 ساله متعارض با والدین در زمینه ازدواج مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. دادهها با استفاده از تحلیل محتوا و بر اساس روش تحلیل کلایزی تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: در این مطالعه 2 مضمون اصلی و 20 زیرمضمون استخراج شد که شامل: 1) نگرانیهای ادراک شده والدین از دیدگاه دختران (با 6 زیرمضمون) و 2) نگرانیهای دختران (با 14 زیرمضمون). نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که نگرانیهای ادراک شده والدین در زمینه ازدواج شامل: باور والدین به هیجان خواهی در سن پایین، ترس از بالا رفتن سن دختر، ترس از بی پناهی و تنها ماندن دختر، انتخاب اشتباه دختر، عدم امادگی و پختگی دختر و ناشناس بودن خواستگار است و نگرانیهای دختران مجرد در آستانه ازدواج شامل: سازگاری با خانواده همسر، مشکلات بعد از ازدواج، ترس از ازدواج، دشواری سازگاری با همسر آینده، نگرانی از آینده، احساس محدودیت در ازدواج، عدم پیشرفت بعد از ازدواج، پیش بینی عدم رضایت بعد از ازدواج، دور شدن از خانواده، ترس از خیانت احتمالی همسر آینده، عدم وجود خواستگار در آینده، سهل گیری بیش از حد والدین در ازدواج و تأثیر ویژگیهای منفی دختر در ازدواج و ازدواج با فردی غیر ایدهآل بود.
نتیجهگیری: به نظر میرسد دختران در آستانه ازدواج از یک ترس و نگرانی در مورد ازدواج و مسائل مربوط به آن رنج میبرند که تبعاتی آزار دهنده از جمله تاخیر در ازدواج را به همراه دارد لذا تغییراتی در سازماندهی الگوهای نگرشی- شناختی و رفتاری میطلبد.
دکتر مریم صیادشیرازی، خانم ناعمه نوری،
دوره 24، شماره 93 - ( 1-1404 )
چکیده
هدف: ازدواج به عنوان نهادی اجتماعی کلیدی، با چالشهای زندگی مدرن مواجه است که ضرورت مشاوره پیش از ازدواج را برجسته میکند. این پژوهش با هدف واکاوی خلاءهای این مشاوره پیش از ازدواج از نگاه صاحبنظران، به شناسایی نقاط ضعف و ارائه راهکارهایی برای بهبود کیفیت و اثربخشی این خدمات میپردازد.
روش: در این پژوهش، از روش کیفی با رویکرد تحلیل مضمون استفاده شد تا دیدگاهها و تجربیات صاحبنظران در مورد خلاءهای مشاوره پیش از ازدواج بررسی شود. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 15 شرکتکننده (10 زن و 5 مرد) جمعآوری و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت.
یافتهها: پس از تحلیل دادهها، گزارههای معنادار در قالب مضامین پایه، سازماندهنده و فراگیر دستهبندی شدند. در نهایت، پنج مضمون سازماندهنده شامل الزامات مشاوره پیش از ازدواج، زمینههای مناسب در ارتقای مشاوره، چالشها و خلاءهای موجود، استراتژیها و راهبردهای لازم، و پیامدهای مشاوره پیش از ازدواج شناسایی و در قالب سه مضمون فراگیر سازماندهی شدند.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهند که مشاوره پیش از ازدواج در کاهش تعارضات و افزایش رضایت زناشویی مؤثر است، اما با چالشهایی مانند کمبود مشاوران متخصص و نبود برنامههای آموزشی مواجه است. بهبود کیفیت این خدمات نیازمند توسعه برنامههای آموزشی، افزایش آگاهی عمومی و استفاده از ابزارهای استاندارد است.