جستجو در مقالات منتشر شده


347 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

سعید پورعبدل، رسول روشن چسلی، حمید یعقوبی، ناصر صبحی قراملکی، محمد غلامی فشارکی،
دوره 19، شماره 75 - ( 9-1399 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انعطاف‌ناپذیری روان‌شناختی و بدتنظیمی هیجان در پیش‌بینی شدت خشم ورزشکاران رقابتی بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. در این مطالعه، جامعه‌ی آماری را کلیه‌ی ورزشکاران فردی و گروهی شهر اردبیل در سال 1398 که در هر سطحی از مسابقات مشغول به ورزش رقابتی بودند تشکیل می‌دادند. از بین آنها 312 نفر از طریق نمونه‌گیری خوشه‌ای به عنوان نمونه پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع‌آوری داد‌ه‌ها از مقیاس خشم بالینی (اسنل و همکاران 1995)، انعطاف‌ناپذیری روان‌شناختی (فرانسیس و همکاران، 2016) و بدتنظیمی هیجان (گراتز و روئمر، 2004) استفاده شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش‌های آماری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاد شد. یافته‌ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 41 درصد واریانس شدت خشم از طریق مؤلفه‌های متغیرهای انعطاف‌ناپذیری روان‌شناختی و بدتنظیمی هیجان تبیین می‌شود. همچنین بین انعطاف‌ناپذیری روان‌شناختی و بدتنظیمی هیجان با شدت خشم ارتباط مثبت معناداری به دست آمد (05/0P<). نتیجه‌گیری: بر مبنای یافته‌های به‌دست‌آمده، احتمالاً بتوان گفت افراد ورزشکاری که قادر به تنظیم هیجانی نباشند و توان رفتارهای منعطف در موقعیت‌های رقابتی نداشته باشند، شدت خشم بیشتری تجربه می‌کنند.
کوثر دهدست، معصومه اسمعیلی،
دوره 19، شماره 75 - ( 9-1399 )
چکیده

اهداف: تخلق به اخلاقیات یعنی پایداری دائمی به صفات اخلاقی نیکو به صورت "منش" در انسان کاری است که در آموزش صرف اخلاق نمی‌توان به آن دست یافت. بنابراین دست‌یابی به تعریفی از تربیت اخلاق محور و مبانی و اصول مترتب بر آن به منظور کاربرد در عرصه فرزندپروری هدف این پژوهش است. روش: بدین منظور با رویکرد تحقیق هرمنوتیک در مرحله اول به بررسی مبانی و اصول تربیت اخلاق محور مبتنی بر آرای علامه طباطبایی پرداخته شد و در گام بعدی ملاحظات کاربردی آن در فرایند فرزندپروری اخلاق محور تبیین گشت. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد مبانی تربیت اخلاق محور در 5 محور ایجابی شامل "ثبات اخلاقی" (با دو اصل ملکه ساختن صفات خُلقی و ایجاد نگرش توحیدی)، "سرایت فعلی" (با اصل اعتدال)، "عالمیت" (با دو اصل علم تعقلی و علم توحیدی)، "عاملیت" (با دو اصل اراده و حقانیت) و "انگیزش" (با سه اصل برانگیختگی انسانی، توحیدی و حُبی) و 2 محور زمینه ای شامل "وراثت اخلاق" (با دو اصل اصلاح زمینه‌های وراثتی و رعایت تفاوت‌های استعدادی) و "سرایت محیطی اخلاق" (با دو اصل اصلاح بستر محیطی و رعایت الگوی تربیتی) قابل تبیین هستند که مبتنی بر آن می‌توان در فرایند فرزند پروری با محوریت تربیت منش به‌کار بسته شود. نتیجه‌گیری: فرزندپروری اخلاق محور رویکردی نوین در عرصه آموزش والدین است که در آن از طریق تمرکز بر رشد مولفه‌های شناخت، عاطفه و اراده اخلاقی در کودکان، زمینه تحقق اهداف تربیتی انسان‌هایی با منش اخلاقی را فراهم می‌کند.
بیتا رحمتی، کیومرث فرحبخش، عبدالله معتمدی، احمد برجعلی،
دوره 19، شماره 75 - ( 9-1399 )
چکیده

هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر ارایه مدلی جهت تبیین تحول مایی در زوج‌ها بود. روش: به منظور نیل به این هدف با توجه به ویژگی‌های خاص سازه مایی، رویکرد پژوهش کیفی و روش نظریه زمینه‌ای بکار گرفته شد. جمعیت مورد مطالعه شامل کلیه زوج‌های ساکن شهر تهران بود که بنا به اظهار خودشان زندگی زناشویی موفقی داشتند.  روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری هدفمند بود و تعداد شرکت کنندگان در این پژوهش بعد از رسیدن به نقطه اشباع نظری، 7 نفر از زوج‌ها موفق بود که با استفاده از  مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس سه روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از مصاحبه با زوج‌های موفق نشان داد که سازه مایی شامل دو دسته راهبرد‌های تعاملی درون زوجی و برون زوجی است. عوامل سوق دهنده مایی نیز شامل سه دسته سوق دهنده‌های شناختی، حمایتی و انگیزشی هستند.  پیامد مایی نیز در قالب دو مولفه محوری حفظ فردیت در هویت زوجی و منیت زدایی در هویت زوجی اتفاق می‌افتد. نتیجه‌گیری: سه دسته عوامل شناختی، انگیزشی و حمایتی وجود دارند که زوج‌ها را به سمت ما شدن حرکت می‌دهند. همچنین زوج‌ها در فرایند ما شدن از دو دسته راهبردهای درون زوجی و برون زوجی استفاده می‌‌کنند. در صورت ترکیب و تعامل مناسب این عوامل، فرایند ما شدن در زوج‌ها محقق خواهد شد که به موجب آن منیت زدایی در هویت زوجی و حقظ فردیت در هویت زوجی را به عنوان پیامدهای ما شدن شاهد خواهیم بود.
رضا سپهوند، محسن عارف نژاد،
دوره 19، شماره 76 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مهارت شبکه‌سازی بر موفقیت مسیر شغلی با نقش میانجی قدرت ارتباطات می‌باشد.روش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی پیمایشی و از نوع کاربردی بوده است. جامعه آماری این تحقیق متشکل از کلیه مدیران و معاونین دوایر ستادی وزارتخانه‌های دولتی متمرکز در استان لرستان بوده که تعداد آنها 400 نفر بود و  با استفاده از جدول مورگان 196 نفر به شیوه نمونه تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از پرسشنامه‌های ولف و موزر (2008) برای سنجش مهارت شبکه‌ای، گورکیان و گورکیان (2011) برای موفقیت مسیر شغلی و ساودا و  هاشم (2017) برای قدرت ارتباطات استفاده‌شده است. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از مدل‌سازی معادلات ساختاری و نرم‌افزار PLS استفاده شد. یافته‌ها: تحقیق نشان‌دهنده آن است که مهارت شبکه‌سازی و ایجاد ارتباط با ذی‌نفعان قدرتمند بیرونی رابطه معنی‌داری بر موفقیت مسیر شغلی مدیران در سلسله‌مراتب سازمان داشته و این رابطه از طریق قدرت ارتباطات تقویت می‌شود. نتیجه‌گیری:  با توجه به یافته‌های تحقیق می‌توان چنین بیان داشت که مهارت شبکه‌سازی مدیران دولتی و ایجاد ارتباط با ذی‌نفعان قدرتمند سازمان موجب ارتقاء سلسله‌مراتبی و موفقیت مسیر شغلی آن‌ها می‌شود. درواقع مدیرانی که از مهارت شبکه‌سازی قوی‌تر بهره‌مندند نسبت به سایر همتایان خود از شانس بیشتری برای تصدی پست‌های بالاتر سازمان برخوردارند
مجید هاشمی گل مهر، عباس امان الهی، حمید فرهادی، خالد اصلانی، غلامرضا رجبی،
دوره 19، شماره 76 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: ازدواج موفق زیربنای تشکیل یک خانواده سالم است، بر این اساس این پژوهش با هدف ارائه الگویی از ازدواج موفق انجام شد.روش: پژوهش به شیوه کیفی و با به‌کارگیری روش نظریه زمینه‌ای اجرا شد. مشارکت‌کننده‌های این پژوهش شامل کلیه‌ی زوج‌هایی بود که در سال‌ 1397 در شهر اهواز سکونت داشتند. در این پژوهش برای گزینش شرکت‌کنندگان، از روش نمونه‌گیری هدفمند استفاده شد و با پیشرفت مطالعه، نمونه‌گیری موارد مطلوب مدنظر قرار گرفت که تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت 22 نفر (11 زوج) مورد مصاحبه باز یا بدون ساختار قرار گرفتند. یافته‌ها: روش تحلیل اطلاعات در نظریه‌ی زمینه‌ای شامل کدگذاری داده‌ها است. با کدگذاری باز 83 کد اولیه و با کدگذاری محوری، 23 مقوله عمده به دست آمد و ازدواج موفق به مثابه یک رابطه زوجی شفاف و عاری از ابهام، به عنوان مقوله مرکزی استخراج گردید. می‌توان نتیجه گرفت که ایجاد یک ازدواج موفق در گرو شفاف‌سازی تمام و کمال موضوعاتی است که در رابطه زوجی جریان دارد به‌گونه‌ای که هر یک از همسران آنچه را که تجربه می‌کنند بی‌پرده ابراز کنند و هیچ نقطه ابهامی را برای دیگری باقی نگذارند که آن‌ را کشف یا رمزگشایی نماید. نتیجه‌گیری: الگوی به دست آمده از این پژوهش را می‌توان در مشاوره پیش از ازدواج به مراجعان آموزش داد، هم چنین در کار با زوج‌های آشفته به کار بست و برای زوج‌هایی که به دنبال کیفیت‌بخشی بیشتری به رابطه خود هستند به کار گرفت. 
احمدرضا کیانی چلمردی، زهره صفدریان، علی جعفری بنفشه درق، سلیمان احمدبوکانی،
دوره 19، شماره 76 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: خودکشی یکی از علل اصلی مرگ و میر، خصوصاً در نوجوانان و جوانان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختاری الگوی سه مرحله‌ای خودکشی در دانشجویان بود روش‌: پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود که با روش مدل‌سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی بود که 630 نفر از آنها به صورت نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامۀ اقدام به خودکشی دهینگرا، بودوشک و اُکانر (2016)، خرده‌مقیاس نشانگان افسردگی _ گرایش به خودکشی، مقیاس درد روانی بر مبنای تئوری اشنیدمن (1993)، مقیاس ناامیدی فراسر و همکاران (2014)، پرسشنامۀ نیازهای بین‌فردی جوینر و همکاران (2005)، توانایی اکتساب شدۀ خودادراکی برای خودکشی بر اساس مطالعۀ ریمکویسین، هاوگود، اُگورمن و دی‌لئو (2016)، پرسشنامۀ ظرفیت خودکشی دیهینگرا (2018) بود. یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که مجموعۀ ناامیدی و درد روانی مهم‌ترین پیش‌بینی‌گرهای افکار خودکشی هستند و نبود نیازهای بین‌فردی نقش محافظتی دارد. با این حال، تنها توانایی اکتساب شدۀ خودکشی، آن هم به‌طور محدودی توانایی پیش‌بینی اقدام به خودکشی را دارد. بحث و نتیجه‌گیری: نتایج نشان دادند درد روانی و ناامیدی هم به‌طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق ایده خودکشی و ظرفیت ادراکی خودکشی روی اقدام به خودکشی تاثیر معنادار می‌گذارد. همچنین ارتباط بین ظرفیت اکتسابی خودکشی با اقدام به خودکشی در مدل به دلیل بار عاملی پایین و برازش بهتر مدل حذف شد. از این یافته‌ها نتیجه گرفته می‌شود که این مدل از برازش مناسبی در جامعۀ ایرانی برخوردار است. مجموعه‌ی از ناامیدی و درد روانی مطابق با مدل سه مرحله‌ای منجر به تشکیل افکار خودکشی می‌شود و نبود نیازهای بین‌فردی می‌تواند به عنوان یک عامل محافظتی عمل کند.
مهوش معاذی نژاد، مختار عارفی، حسن امیری،
دوره 19، شماره 76 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر، هم سنجی اثربخشی دو رویکرد زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر صمیمیت جنسی زوج‌ها بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه‌آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 45 زوج بطورت داوطلبانه از میان  زوج‌های مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1397 در این پژوهش شرکت کردند و در سه گروه 15 زوجی مبتنی بر پذیرش و تعهد، ایماگوتراپی و کنترل، به صورت تصادفی جایگزین شدند. در 8 جلسه 90 دقیقه‌ای یکی از گروه‌های آزمایش در معرض آموزش گروهی زوج درمانی مبتنی بر اکت و گروه دیگر در معرض آموزش گروهی ایماگوتراپی قرار گرفتند. داده‌ها بوسیله‌ پرسشنامه صمیمیت جنسی برگرفته از مقیاس اینریچ جمع آوری شد.یافته‌ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد(در سطح معنی داری پنج درصد) زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و تکنیک‌های ایماگوتراپی در بهبود صمیمیت جنسی زوج‌ها مؤثر بود و از میان این دو زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد مؤثرتر بود. این یافته‌ها نشان داد، بکارگیری تکنیک‌های زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، باعث پذیرش روانی فرد در مورد تجارب ذهنی و کاهش اعمال کنترل ناموثر می‌گردد.
اطهر افشار، مسعود شهبازی، ذبیح اله عباسپور،
دوره 19، شماره 76 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی انجام بود. روش: جامعه آماری پژوهش زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی دوران کودکی مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. نمونه پژوهش دربرگیرنده 3 زن دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی بود که طی فراخوانی معرفی و با توجه به نتایج چک لیست اختلال استرس پس از سانحه ویدز (1993) با نقطه برش 50 و با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایش تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم‌زمان استفاده شد. برای سنجش شرم و احساس گناه، از مقیاس حالت شرمساری و گناه مارشال (1995) استفاده شد. پروتکل درمان متمرکز بر شفقت در سه مرحله خط پایه، 8 جلسه‌ مداخله به صورت هفتگی و پیگیری 2 ماهه اجرا شد. داده‌ها به روش‌های ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که آزمودنی‌ها در مرحله درمان در شرم (20/31 درصد%) و احساس گناه (68/28 درصد) بهبود را تجربه کردند و اثر آنها نیز تا دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد. شاخص تغییر پایای آنها نیز حاکی از معنی‌دار بودن این تغییرات بود. نتیجه‌گیری: بنابراین یافته‌های پژوهش بیانگر این است که درمان متمرکز بر شفقت با کاهش فعالیت سیستم تهدید و افزایش فعالیت سیستم تسکین بر کاهش شرم و احساس گناه زنان قربانی سوءاستفاده جنسی دوران کودکی تأثیر دارد. 
مجتبی خضری، محبوبه وحدانی، عبدالباسط محمودپور،
دوره 19، شماره 76 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف مطالعه نقش آموزش مجازی در روابط بین فردی ادراک‌شده دانش‌آموزان نسبت به معلمان انجام شد. روش: روش این تحقیق کیفی بوده و با استفاده از طرح پدیدارشناسی به توصیف عمیق موضوع پرداخته است. شرکت کنندگان در این پژوهش 11 دانش‌آموز مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 98-99 بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند که در مصاحبه‌های نیمه ساختار یافته شرکت کردند؛ داده‌ها به شیوه کلایزی تحلیل شد. یافته‌ها: در نهایت پس از تحلیل داده‌ها 4 مقوله اصلی و 8 مقوله فرعی به دست آمد. بر مبنای یافته‌های این مطالعه، دیدگاه دانش‌آموز درباره محدود شدن ارتباطاتشان با معلمان، سردرگمی دانش‌آموزان در شرایط جدید، مسائل ماهیتی تفاوت آموزش غیرحضوری و حضوری، نگرانی دانش‌آموزان در رابطه با آماده نبودن زیرساخت‌ها به عنوان مؤلفه‌های اصلی به دست آمد. نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه، تبیین‌کننده بسترهای ممکن برای مداخله مثبت در رابطه معلم _ دانش‌آموز با توجه به شرایط موجود است.
الهام فرخی، بابک اسلام زاده،
دوره 19، شماره 76 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: صمیمیت یک نیاز اساسی در انسان و یکی از پایه‌های زندگی زناشویی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفه‌های ارتقاء صمیمیت زوج‌ها انجام شد. روش: این پژوهش به صورت کیفی و بر اساس نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد متاهل شهر شیراز بودند که حداقل یک سال از ازدواجشان می‌گذشت و از بین آنها 10 نفر با توجه به اشباع داده مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. سؤال اصلی پژوهش این بود که «زوج‌ها از طریق چه روش‌هایی می‌توانند صمیمیت بین خودشان را افزایش دهند؟» یافته‌ها: طبق یافته‌ها. مقوله‌های عمده عبارت بودند از: انتقاد سازنده، گفتگوی سازنده و بی قضاوت، مهارت‌های گفتگو، حمایت و تکیه گاه بودن، احترام متقابل، تفریح، صفات بین فردی، هماهنگی در ابعاد متفاوت زندگی، ارتباط با سیستم‌های اطراف، مرزگذاری، رشد و بالندگی، احترام به خواسته‌ها و علائق، درک متقابل، پذیرش، تقسیم اقتضایی وظایف، توجه به نیازهای متقابل، شناخت و فردیت یافتگی و مقوله‌های هسته‌ای عبارت بودند از: ارتباط مؤثر و درک تفاوت ها. نتیجه‌گیری: در پژوهش حاضر مشخص شد که دو دسته از عوامل در افزایش صمیمیت زوج‌ها موثرند.این عوامل هم مفاهیم درون خانوادگی و هم مفاهیم برون خانودگی را در بر می‌گیرند. بر این اساس پیشنهاد می‌شود که با ارتقا مهارت‌های ارتباط مؤثر و همچنین مهارت‌های درک و پذیرش در زوج‌ها، زمینه افزایش صمیمیت آنها را فراهم کرد
سعید زندی، علیرضا رحیمی، مریم سادات موسوی نسل،
دوره 19، شماره 76 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف: هدف مطالعه حاضر شناسایی پیامدهای مرگ‌آگاهی بر زندگی از دیدگاه نوجوانان ایرانی بود. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی پدیدارشناسی انجام ‌گرفت. مشارکت‌کنندگان شامل 26 پسر و دختر 16-18 ساله شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه دوم در مدارس استان تهران بودند که از طریق نمونه‌گیری هدفمند ملاکی انتخاب شدند. جهت جمع‌آوری داده‌ها، از مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته استفاده ‌شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها در این پژوهش با استفاده از شیوه تحلیل مضمون صورت‌ گرفت. یافته‌ها: یافته‌ها نشان دادند که پیامدهای مرگ‌آگاهی در زندگی نوجوانان در پنج حوزه اصلی قابل سازماندهی هستند: انگیزش و اهداف؛ احساسات؛ رفتارها؛ بینفردی و اجتماعی؛ جهانبینی. نتیجه‌گیری: مرگ‌آگاهی می‌تواند ابعاد مختلف زندگی نوجوان را تحت‌الشعاع قرار دهد و بنابراین، موضوعی دارای اهمیت و اساسی محسوب می‌شود. هر کدام از مضامین ذکرشده بیان‌کننده اثرات مرگ‌آگاهی در زمینه‌های مختلف زندگی نوجوانان است و این نکته را آشکار می‌کند که یاد و اندیشه مرگ می‌تواند به شکل‌های مختلفی بر ابعاد گوناگون زندگی نوجوانان اثر بگذارد و شیوه زیستن و نگرش آن‌ها را به امور خود و جهان دستخوش تغییر کند. به عبارتی، مرگ‌آگاهی برای نوجوانان که در ابتدای ترسیم طرح زندگی آتی خود هستند می‌تواند به‌مثابه یک چراغ روشنگر راه عمل کند و نقشه و مسیر آینده آن‌ها را شکل دهد.
حسام سرواحد، کیومرث فرحبخش، محمد عسگری،
دوره 20، شماره 77 - ( 2-1400 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تعاملات انسانی مؤثر بر آمادهسازی روانی خلبانان خطوط هوایی بود. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، خلبانان یک شرکت هواپیمایی در شهر تهران در سال 1398 بودند. به منظور جمعآوری اطلاعات و دادههای لازم، پس از گزینش خلبانان براساس ملاکهای نمونهگیری هدفمند، مصاحبه نیمهساختاریافته با هر خلبان اجرا شد و این روند تا رسیدن به اشباع نظری در پاسخ به سوالات مصاحبه ادامه یافت. در این پژوهش مجموعا با 10 خلبان مصاحبه انجام شد سپس دادههای بدستآمده، طبقهبندی و کدگذاری شدند. یافتهها: تحلیل یافتههای موجود به شناسائی تعاملات انسانی مؤثر بر آمادهسازی روانی خلبانان در قالب تعاملات میان گروه پروازی، تعاملات میان گروههای مرتبط با بحث پرواز و تعاملات خارج از محیط کاری منجر شد. تعاملات میان گروه پروازی به صورت تعاملات میان خلبانان و سایر گروه پروازی و مباحثی همچون احترام به جایگاه شغلی استخراج شدند. تعاملات میان گروههای مرتبط با بحث پرواز، تعاملاتی بینبخشی بوده و در قالب مناسبات میان خلبانان با مراقبت پرواز و سایر بخشهای غیرپروازی شناسائی شدند. نهایتا غالب تعاملات خارج از محیط کاری، مرتبط با مباحث خانوادگی خلبانان بدست آمدند. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که تعاملات نامطلوب فراوانی در حوزههای مختلف شغلی و خانوادگی خلبانان وجود دارند که منجر به ناآمادگی روانی آنها میشوند. این امر لزوم بهبود کیفیت آموزش حینخدمت  خلبانان در رابطه با مواردی همچون تعاملات میان گروه پروازی و تعاملات میان خلبانان و خانواده آنها را نشان میدهد.

ذبیح اله عباس پور،
دوره 20، شماره 77 - ( 2-1400 )
چکیده

هدف: تعارض مادرشوهر و عروس یکی از رایجترین مسائل، به خصوص در کشورهای آسیایی است که فرهنگ جمعگرا و جامعهی مردسالاری دارند. هدف اصلی این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاس کیفیت رابطه مادرشوهر و عروس بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دانشآموزان شهر اهواز بود. در این پژوهش، دو نمونه به روش نمونهگیری تصادفی  خوشه‌ای چند مرحلهای  مورد استفاده قرار گرفت. در نمونه اول به منظور انجام تحلیل عامل اکتشافی 411 نفر و در مرحله دوم نیز به منظور انجام تحلیل عامل تأییدی یک نمونه 211 نفری از مادران انتخاب شدند و به مقیاس کیفیت رابطه مادرشوهر و عروس و مقیاس صمیمیت اجتماعی میلر (1982) پاسخ دادند.یافتهها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از تحلیل عناصر اصلی و چرخش متعامد (واریماکس) نشان داد که این مقیاس از چهار عامل محبت و همدلی، کنترل، ارتباط و دخالت تشکیل شده است. نتایج تحلیل عامل تاییدی نیز ساختار چهار عاملی این مقیاس را تایید کرد. روایی همگرای مقیاس کیفیت رابطهی مادرشوهر و عروس از طریق همبسته کردن این مقیاس و عوامل آن با مقیاس صمیمیت اجتماعی میلر (1982) معنادار بود (از 20/0 تا 46/0). همسانی درونی مقیاس کیفیت رابطه  مادرشوهر و عروس و چهار عامل محبت و همدلی، کنترل، ارتباط و دخالت بر اساس آلفای کرونباخ به ترتیب 68/0، 62/0، 72/0، 78/0 و 90/0 محاسبه شد. بحث: بر اساس نتایج این پژوهش، مقیاس کیفیت رابطه مادرشوهر و عروس برای سنجش این سازه در نمونه‌های ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است.
اعظم هاشمی، اصغر جعفری،
دوره 20، شماره 77 - ( 2-1400 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی در بهبود فرآیند و محتوای خانواده در زوج‌های متقاضی طلاق توافقی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل و یک پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری زوج‌های ارجاعی متقاضی طلاق توافقی در سال 1396، به مرکز مشاوره بهروان در قزوین بودند. 10 زوج (20 نفر) به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در گروه های 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه‌های فرآیند و محتوای خانواده سامانی (2008) بودند. برنامه خودمتمایزسازی امامی‌ریزی و برون (1395) در 10جلسه زوج‌درمانی 90 دقیقه‌ای برای گروه آزمایش اجرا و تغییرات فرآیند و محتوای خانواده در مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری اندازه‌گیری و داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه‌گیری‌ مکرر تحلیل شد. یافته‌ها:  نتایج نشان داد آموزش خودمتمایزسازی بر بهبود فرآیند خانواده (14/21=F، 01/0>P) و محتوای خانواده (32/23=F، 01/0>P) تاثیر معناداری داشته و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است و 4 زوج از ادامه طلاق منصرف شدند (01/0-=t، 01/0<P). نتیجه‌گیری: برنامه آموزش خودمتمایزسازی توانمندی زوج‌ها از طریق ایجاد تعادل بین عقل و احساسات و تمایز خویشتن از خانواده اصلی، بر کارکردهای فرآیند و محتوای خانواده تاثیر می‌گذارد. بنابراین از این روش روانی- آموزشی کارآمد می‌توان برای بهبود فرآیند و محتوای خانواده زوج های متقاضی طلاق توافقی و پیشگیری از طلاق استفاده کرد.
واژه‌های کلیدی: خودمتمایزسازی، فرآیند خانواده، محتوای خانواده، طلاق توافقی
فاطمه اسمعیل طلایی، احمد برجعلی، آسیه شریعتمدار، محمد حسین خوانین زاده،
دوره 20، شماره 77 - ( 2-1400 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین آموزه‌های قرآنی جهت مدیریت روابط و نقش‌های زوجین بود .روش: روش این پژوهش کیفی و جامعه پژوهش کلیه آیات قران مربوط به مرحله زوجیت بود. برای تحلیل داده‌های کیفی از تحلیل مضمون استفاده شد. یافته‌ها: با توجه به یافته‌های پژوهش، مضامین اصلی شناسایی شده برای مرحله زوجیت، روابط عاطفی، نقش‌های زوجین، مرزهای زوجی، توزیع مدیریت خانواده، روابط مالی، روابط جنسی، حل تعارضات و ناسازگاری زوجین می‌باشد .نتیجه‌گیری: بر مبنای آموزه‌های قرآن، نگرش مذهبی می‌تواند به عنوان ابزاری نیرومند در جهت کاهش تعارضات زناشویی و در نهایت رضایت‌مندی زناشویی باشد.
انسیه بختیاری، سعیده حسینی، مختار عارفی، کریم افشاری نیا،
دوره 20، شماره 77 - ( 2-1400 )
چکیده

هدف: یکی از عوامل مهم در ازدواج پایدار صمیمیت زناشویی زوجین است. در صورتیکه صمیمیت زناشویی زوجین از بین برود بر نگرش آن‌ها به روابط فرازناشویی تاثیر می‌گذارد. علاوه بر این از عوامل مؤثر بر نگرش افراد به روابط فرازناشویی سبک‌های دلبستگی زوجین است. از این‌رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه‌ای صمیمیت زناشویی در رابطه بین سبک‌های دلبستگی و نگرش به خیانت زناشویی در زوجین در شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مردان و زنان متاهل شهر تهران در سال 1396 تشکیل می‌دادند نمونه پژوهش از جامعه حاضر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند.ابزارها شامل؛ پرسشنامه نگرش نسبت به روابط فرازناشویی مارک واتلی (2006)، پرسشنامه سبک‌های دلبستگی کالینز و رید (1990) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (2002) بود. حجم نمونه این پژوهش 650 نفر شامل 357 زن و 293 مرد بود.تجزیه و تحلیل داده‌ها به روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOSتوسط شرکت SPSSنسخه20 انجام شد. یافته‌ها: بررسی ضرایب مسیر و مقادیر استاندارد ‌شده آنها و همچنین کمیت‌های t مربوط به آن‌ها نشان داد که اثر مستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر صمیمیت زناشویی معنادار است (P≤0/05). همچنین اثر مستقیم صمیمیت زناشویی بر نگرش به خیانت زناشویی معنادار است (P≤0/05). همچنین اثر غیر‌مستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر نگرش به خیانت زناشویی معنا‌دار است (P≤0/05). نتیجه‌گیری:از آنجایی‌که ازدواج و انتخاب همسر یکی از تصمیمات مهم زندگی می‌باشد و با توجه به نقش پیش‌بینی‌کننده سبک‌های دلبستگی ناایمن و نقش صمیمیت زناشویی در نگرش افراد به خیانت زناشویی باید بر لزوم بررسی این دو متغیر در مشاوره‌های پیش از ازدواج و همچنین آموزش والدین در زمینه تربیت کودک و سبک‌های دلبستگی تاکید کرد.
مهرنوش دوائی مرکزی، جواد کریمی، کوروش گودرزی،
دوره 20، شماره 77 - ( 2-1400 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی با رویکرد هیجان مدار بر شادکامی و تاب‌آوری زوجین میباشد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایهی چندگانه همزمان بود. جامعه آماری، زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مرکز زوج درمانی طلیعه مهر در شهر تهران (149 زوج) بود، که با روش نمونهگیری هدفمند و داوطلبانه 6 زوج به عنوان نمونه انتخاب شد. سپس رویکردهای زوج درمانی در دوگروه واقعیت‌درمانی و هیجان‌مدار برای هر زوج به همراه پیگیری دو ماهه انجام شد. ابزار جمعآوری داده‌ها، مقیاس شادکامی آکسفورد آرگایل، مارتین و کراسلند (1989) و مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون (2003) بود. داده‌ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی به ترتیب باعث افزایش شادکامی و تابآوری زوج‌ها شده (۰۶/%۶۱ و 31/49% بهبودی) و اثر آن به ترتیب تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (۰۵/%۶۰ و 88/51% بهبودی). همچنین زوج درمانی هیجان مدار به ترتیب باعث افزایش شادکامی و تابآوری زوج‌ها شده (۰۶/%۲۸ و 87/28% بهبودی) و اثر آن به ترتیب تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (۸۱/۲۶% و 73/29% بهبودی). شاخص تغییر پایای آنها هم حاکی از معنیدار بودن این تغییرات بود (05/0>p). نتیجهگیری: نتایج گویای اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی و هیجانمدار در افزایش شادکامی و تابآوری زوجین ناسازگار بود و رویکردهای یاد شده می‌تواند میزان مطلوبی از تغییرپذیری شادکامی و تابآوری زوجین را در شرایط ناسازگاری زوج‌ها تبیین نماید.

جعفر ثمری صفا، مهلا دشتی اصفهانی، مژگان پوردل،
دوره 20، شماره 77 - ( 2-1400 )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش تدوین مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس ارتباط با مدرسه، جو عاطفی خانواده، انگیزش، خودکارآمدی و درگیری تحصیلی دانش‌آموزان بود. از نظر روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش‌آموزان پایه‌های اول و دوم مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان در سال 1398-1397 بودند. که از میان آنها به روش نمونهگیری تصادفی خوشه‌ای چندمرحلهای، نمونهای به تعداد 375 نفر انتخاب شدند. بهمنظور جمع‌آوری داده‌های موردنیاز تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شد که شامل مقیاس‌های سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده وحسینی چاری (2013)، ارتباط با مدرسه پناغی و همکاران (1390)، جو عاطفی خانواده رضویه وسامانی (1379)، خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و رایان (۱۹۹۷)، مقیاس درگیری تحصیلی ریو (2013) و مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر (1981) بود.
نتایج به دست آمده نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد تاثیر مستقیم ارتباط با مدرسه بر سرزندگی تحصیلی با ضریب تاثیر 207/0 تایید شد. همچنین درگیری تحصیلی دارای تاثیر بر سرزندگی تحصیلی با ضریب تاثیر 356/0 و خودکارآمدی دارای تاثیر بر سرزندگی تحصیلی با ضریب تاثیر 202/0 است. یافته‌ها نشان داد که اثرغیرمستقیم ارتباط با مدرسه بر سرزندگی تحصیلی با میانجی گری درگیری تحصیلی تایید می‌شود که شدت اثر غیر مستقیم برابر با 206/0 است، اثر غیرمستقیم جوعاطفی خانواده بر سرزندگی تحصیلی با میانجی‌گری درگیری تحصیلی نیز تایید می‌شود که شدت اثر غیر مستقیم برابر با 055/0 است، همچنین اثر غیرمستقیم انگیزش تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی تایید می‌شود که شدت اثر غیرمستقیم برابر با 084/0 است (05/0>p).
اردشیر کیانی، شکوه نوابی نژاد، خدابخش احمدی نوده، داود تقوایی،
دوره 20، شماره 77 - ( 2-1400 )
چکیده

 
هدف: امروزه ازدواج به عنوان مهمترین رکن در تشکیل خانواده سالم، دغدغه‌ای‌جدی‌برای‌جوانان محسوب می‌شود و رسیدن به ازدواج موفق مستلزم توجه کافی به ابعاد گوناگون این امر حیاتی است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر ارایه مدل ازدواج موفق و همه جانبه مبتنی بر مؤلفه‌های استحکام بخش و خطرساز و با در نظر گرفتن فرهنگ ایرانی است. روش: روش پژوهش دراین مطالعه فراترکیب بود و جامعه آماری شامل تمامی پژوهشهای داخلی مرتبط با موضوع از سال 1388تا 1398بود که از پایگاههای اطلاعاتی نشریات کشور به صورت نظامند جستجو و با رعا‌یت معیارهای ورود و خروج، مورد مطالعه قرار گرفتند و 21مقاله انتخاب شدند. یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که مهمترین عوامل مؤثر در ازدواج مؤثر را میتوان در قالب مدلی با 4مقوله و16عامل اصلی و 146 مؤلفه استحکام بخش و خطر ساز تدوین نمود که مقوله‌ها شامل عوامل فردی، عوامل زمینه‌ای، عوامل زوجی و معیارهای همسرگزینی می‌باشندو عوامل اصلی  شامل ویژگی‌های اخلاقی، شخصیتی، هویتی و باورهای مذهبی و معنوی مهارتهای حل تعارض، والدگری، ارتباط مؤثر با همسر، رابطه با خانواده مبداء و خانواده همسر، مسایل مالی و معیشتی، مسایل جنسی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی شناخت انتظارات، نیازها و خواسته‌ها، همسانی و توافق نظر، بلوغ همه جانبه، و سلامت جسم و روان را شامل شده بود. که هر یک از عوامل خود تعدادی عوامل فرعی رادر برداشت. نتیجه‌گیری: انتظار می‌رود یافته‌های این پژوش جهت استفاده پژوهشگران ومتخصصان خانواده وازدواج کاربرد داشته باشد.

مریم حیدریان، مریم غلامزاده جفره، مسعود شهبازی،
دوره 20، شماره 77 - ( 2-1400 )
چکیده

هدف: دیسپارونیا و واژینیسموس مسئله‌ای مهم در زندگی زنان مبتلا به این اختلال است و عواقب ناگوار و پیامدهای مخربی بر فرد، نهاد خانواده و صمیمیت زوجی می‌گذارد. ازاین‌رو هدف پژوهش فعلی بررسی تجربه زیسته زنان مبتلا به  دیسپارونیا و واژینیسموس در مشارکت‌کنندگان پژوهش بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پدیدارشناسی بود و 9 مشارکت‌کننده زن که مبتلا به اختلال  دیسپارونیا و واژینیسموس بودند به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و گردآوری داده‌ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با آن‌ها تا رسیدن داده‌ها به اشباع ادامه یافت. بعد از جمعآوری دادهها و رونوشت آنها توسط پژوهشگر از شیوهی پدیدارشناسی پنج مرحلهای گیورگی برای تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها: تحلیل دادهها به 12 جزء تشکیل‌دهنده‌ی تجربه زیسته زنان مبتلا به  دیسپارونیا و واژینیسموس منجر شد که شامل: فقدان آگاهی، تجربه علائم فیزیکی اضطراب، ترس، پیشبینی درد، احساس بی‌کفایتی و حقارت، احساس شرم، احساس نفرت از رابطه جنسی و همسر، احساس رنج، احساس خشم، احساس گناه، کاهش صمیمیت عاطفی و جنسی و پشیمانی از ازدواج است.  نتیجهگیری: نتیجه این پژوهش ادبیات پژوهشی گذشته را در زمینه تجربه زیسته  دیسپارونیا و واژینیسموس را غنی‌تر می‌کند. همچنین ساختار تجربه زیسته  دیسپارونیا و واژینیسموس استخراج شده این مطالعه برای تدوین و به کارگیری برنامه‌های پیشگیرانه و درمانی این آسیب و همین‌طور پیامدهای آن کاربرد فراوانی دارد.  همچنین نتیجه این پژوهش ادبیات پژوهشی گذشته را در زمینه تجربه زیسته دیسپاورنیا و واژینیسموس غنیتر میکند.

صفحه 11 از 18     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research