جستجو در مقالات منتشر شده


347 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

معصومه اسمعیلی، فهیمه شاداب مهر، دکتر کوثر دهدست،
دوره 22، شماره 86 - ( 3-1402 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و تعیین برخی از ویژگیهای روان‌سنجی پرسشنامه سبک زندگی سهم‌گذارانه انجام گرفت و این مطالعه با هدف کاربردی انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد 18 تا 60 سال ساکن شهر تهران در سال 1401 بود که از میان آنها 389 نفر به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه پاسخ دادند. بمنظور بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مولفه‌های اصلی استفاده گردید و روایی محتوایی ابزار نیز توسط متخصصان مشاوره تایید شد. بمنظور بررسی میزان پایایی ابزار نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. کلیه تحلیل‌های آماری توسط نرم افزار SPSS-25 انجام پذیرفت. یافته‌ها: براساس یافته‌های پژوهش، تحلیل عاملی اکتشافی با مولفه‌های اصلی نشان داد که پرسشنامه سبک زندگی سهم‌گذارانه یک ابزار 13 مولفه‌ای است که 24/57 درصد واریانس سهم‌گذاری را تبیین می‌کند. میزان آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 93/0 و برای مولفه‌های معنامداری 78/0، مسئولیت‌مندی 74/0، عاملیت 73/0، امنیت مداری 71/0، معیارمندی 73/0، احترام مداری 71/0، نیت‌مداری 73/0، آرامش شخصی 80/0، نقش‌گذاری احسن 72/0، روابط تکوین بخش 67/0،  پیوندزایی 63/0، هماهنگی با اهداف 63/0، و انتخاب‌گری 65/0 گزارش شد. نتیجه‌گیری: باتوجه به یافته‌ها میتوان نتیجه گرفت که پرسشنامه سبک زندگی سهم‌گذارانه، در نمونه شرکت‌کننده در پژوهش دارای روایی و پایایی مناسب و قابل قبولی است.
محمد ثناگویی زاده،
دوره 22، شماره 87 - ( 7-1402 )
چکیده

هدف: کیفیت زناشویی یکی از سازه‌های مهم درون فرهنگی برای پیش‌بینی پایداری ازدواج و رضایتمندی زناشویی است ولی توافقی برای مؤلفه‌های آن وجود ندارد. این مطالعه با هدف مرور مطالعات کیفیت زناشویی در مطالعات ایرانی درصدد است مؤلفه‌های مرتبط با کیفیت زناشویی را در این مطالعات استخراج نموده و به مؤلفه‌های منسجمی دست یابد. روش: روش پژوهش در این مقاله به صورت یک مطالعه توصیفی از نوع مرور سیستماتیک بود و جامعه آماری نیز کلیه مقالات پژوهشی با عنوان کیفیت زناشویی در ایران طی سال‌های (1401-1389) بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد که پس از جستجو و انجام فرایند غربالگری و ارزیابی کیفیت مقالات، تحلیل نهایی بر 36 مقاله صورت گرفت. یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که مؤلفه‌های کیفیت زناشویی در مطالعات ایرانی شامل شش عامل معنویت الهی در زندگی، صمیمیت در روابط، توافق در روابط، مدیریت و برنامه ریزی، توزیع عادلانه قدرت و روابط متعهد است. نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های پژوهش هریک از عوامل مرتبط با کیفیت زناشویی می‌تواند پایداری ازدواج و رضایتمندی آن را پیش‌بینی کند. بنابراین مشاوران خانواده لازم است شش عامل کیفیت زناشویی را در روابط همسران ارتقاء دهند.
مسعود تقدسی، محمد نقی فراهانی، مرتضی منطقی،
دوره 22، شماره 87 - ( 7-1402 )
چکیده

  

هدف: هدف این پژوهش، شناسایی شاخص‌های تغییرات ازدواج قانونی و شرعی و رسمی، از سال 1357 تا سال 1401 است. روش: برای دستیابی به اهداف تعیین شده از روش کیفی (گراندد تئوری اشتراوس و کوربین) استفاده شد. 10 متخصص روان‌شناس حوزه ازدواج با میانگین 6/30 سال تجربه و فعالیت تخصصی در زمینه رابطه زوجی با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شده  و تا حد اشباع نظری مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. داده‌ها ثبت، کدگذاری و سپس در قالب مفاهیم، مقولات فرعی و مقولات اصلی طبقه‌بندی شدند. یافته‌ها: تحلیل تجربه حرفه‌ای متخصصین در مورد ازدواج منجر به شناسایی 138 کد ثانویه، 27 مفهوم، 8 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی شد. تغییرات در عوامل برون زوجی، بین زوجی و فردی مقولات اصلی این پژوهش محسوب می‌شوند. تغییرات در عواملی نظیر، نقش‌ها، پدیده طلاق، میزان اثرگذاری جامعه، آموزه‌های اجتماعی، رسانه‌ها، افزایش آگاهی جامعه، ویژگی جمعیت‌شناختی، تجارب اجتماعی، سیاست‌گذاری‌ها، مسائل اقتصادی، نوگرایی، درآمیختگی فرهنگی، نگرش‌ها، مسائل مذهبی، نقش خانواده، میزان نفوذ اطرافیان، طبیعت رابطه، روابط بین دو جنس، بی‌وفایی، تعهد نسبت به مسئولیت‌ها، سوءمصرف مواد/ دارو / الکل، نیازها، انتخاب همسر، انگیزش، دانش زندگی، گشودگی به تجربه جدید، هویت فرد، مورد اشاره قرار گرفته است. نتیجه‌گیری: این پژوهش نشان داد ازدواج در طول سال‌های (1357-1401) متأثر از تغییرات در عوامل درون‌فردی، بین زوجی و برون زوجی بوده است. ازنقطه‌نظر اصلاح وضع نامطلوب ازدواج در زمان انجام پژوهش، سیاست‌گذاری‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باثبات و سازنده، ضروری به نظر می‌رسد.  همچنین درنظرگرفتن شرایط روز جامعه و جهان، پرداختن به آموزش‌های متناسب با تغییرات به وجود آمده، توجه به هویت فردی و نیازهای نسل جدید، نیز می‌تواند در سامان دادن به وضعیت ازدواج کمک کند.
 

جواد خدادادی سنگده، هلیا پرهیزکاری،
دوره 22، شماره 87 - ( 7-1402 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مفهومی ازدواج موفق بر اساس سیره حضرت امیرالمؤمنین(ع) و حضرت صدیقه(س) انجام شد. روش: در این پژوهش بنیادی، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. بدین منظور، منابع مستندی مانند بحارالانوار، وسائلالشیعه و کشف‌الاسرار و دانشنامه فاطمی و... در زمینه سبک زندگی پیش از ازدواج، نحوه آشنایی و خواستگاری، برگزاری مراسم عروسی، رضایت زوجی و بررسی زندگی مشترک امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) مورد مطالعه قرار گرفت و به‌صورت هدف‌مند به بررسی خصائص علوی، فاطمی و سیره ایشان پیش از ازدواج و پس از ازدواج پرداخته‌شد. سپس روایات و سیره ایشان با تأکید بر رابطه زوجی‌شان، انتخاب شد. یافته‌ها:  یافته‌های به‌دست آمده شامل مضمون هسته‌ای ازدواج متعالی بود که دربرگیرنده پنج مضمون اصلی  1)فضائل مبتنی بر جهان‌بینی اسلامی 2)فضائل فردی 3) فضائل رابطه‌ای 4)فضائل والدینی و 5) فضائل اجتماعی بود. هریک از مضامین اصلی نیز شامل مضامین فرعی و مصادیق مرتبط با آن بود.  نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این پژوهش، بیان‌گر این امر است که مضامین فرعی کفویت مبتنی بر جهان‌بینی، علاقه‌مندی، ازدواج آسان، صمیمیت، احترام متقابل، همدلی، تفاهم، همکاری، همراهی سیاسی و اجتماعی، مسئولیت‌پذیری، تعهد، قداست رابطه زوجی، رضایت زناشویی از عوامل زوجی موثر  ازدواج موفق در سیره امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) است. بر اساس عوامل شناسایی شده، مدل مفهومی ازدواج موفق بر اساس سیره زندگی امیرالمومنین(ع) و حضرت صدیقه(س) طراحی شد.
فاطمه طهماسبی زاده، امیر پناه علی، بهزاد شالچی، سید داود حسینی نسب،
دوره 22، شماره 87 - ( 7-1402 )
چکیده

هدف: در زوجین با تجربه خیانت مشکلات فراوانی وجود دارد و یکی از روش‌های موثر در این حیطه، طرحواره درمانی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر تعدیل دلزدگی و ارتقا رضایت زناشویی در افراد خیانت کننده در ازدواج انجام شد. روش: تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل مراجعین خیانت کننده به مرکز مشاوره ساحل در شهر تهران طی زمستان 1400و بهار 1401 بودند. تعداد نمونه 40 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه (هر گروه 20 نفر) شامل گروه‌های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی تحت مداخله طرحواره درمانی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای اندازه‌گیری شامل پرسشنامه‌ی رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه‌ی دلزدگی زناشویی پاینز بود. برای تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر تعدیل هر سه مولفه دلزدگی زناشویی و نیز ارتقا همه مولفه‌های رضایت زناشویی غیر از مدیریت مالی و روابط با فرزندان، در افراد خیانت کننده در ازدواج به طور معنادار اثربخش است (01/0 >p ).  نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که طرحواره درمانی در تغییر جنبه‌های دلزدگی و رضایتمندی زناشویی مفید است و می‌تواند در کاهش مشکلات خانوادگی و روان‌شناختی افراد خیانت کننده استفاده گردد.
محمد کهربائی کلخوران علیا، زینب پندار،
دوره 22، شماره 88 - ( 10-1402 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف آسیب‌شناسی اشتغال به کار در فارغ‌التحصیلان مقطع کارشناسی رشته مشاوره انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام گرفته‌است. جامعه مورد مطالعه فارغ‌التحصیلان مقطع کارشناسی رشته مشاوره بود که 15 نفر با روش هدفمند و گلوله‌برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه‌گیری تا جایی ادامه یافت که با افزایش حجم نمونه، حجم داده‌ها به شکل چشمگیری افزوده نمی‌شد و در واقع داده‌ها به حد اشباع رسیدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مصاحبه نیمه‌ساختاریافته استفاده شد. سوالات بازپاسخ مصاحبه، مبتنی بر مبانی نظری الگوی شغلی چندمحوری شفیع‌آبادی تدوین شده بود و بعد از کدگذاری اولیه، به تحلیل مضامین و دسته‌بندی مقوله‌ها پرداخته‌شد. یافته‌ها: تحلیل یافته‌های حاصل از مصاحبه منجر به استخراج 2 مضمون اصلی، 6 مضمون نیمه‌فرعی و 22 مضمون فرعی درباره چالش‌های اشتغال از 88 کد شده‌است. مضامین اصلی عبارتند از چالش‌های درون‌فردی و چالش‌های برون‌فردی؛ چالش‌های درون‌فردی شامل 2 مضمون نیمه‌فرعی مسائل شخصیتی و مسائل شناختی است و چالش‌های برون‌فردی شامل 4 مضمون نیمه‌فرعی تحت عنوان مسائل اقتصادی، مسائل آموزشی، مسائل فرهنگی-اجتماعی و مسائل حرفه‌ای بود. نتیجه‌گیری: یافته‌های بدست‌آمده از مضامین فرعی مسائل شناختی و شخصیتی نشان می‌دهند که شناخت ابعاد مختلف رشته تحصیلی در زمان انتخاب آن و ویژگی‌های شخصیتی در انتخاب و یافتن شغل متناسب با رشته تحصیلی فارغ‌التحصیلان مشاوره حائز اهمیت است. همچنین نتایج بدست‌آمده از مضامین چالش‌های برون‌فردی نیز نشان می‌دهند، معضلات اقتصادی و معیشتی، آموزش کم‌کیفیت و غیرکاربردی در دوره کارشناسی دانشگاه‌، عدم تنوع در شغل‌های مرتبط، دشواری حرفه مشاوره و زمان‌بر بودن، موانعی هستند که باعث می‌شوند دانشجویان این رشته پس از فراغت از تحصیل، نتوانند در شغل متناسب با رشته مشاوره مشغول به کار شوند.
دکتر احمدرضا کیانی، آقای افشین حسن زاده، خانم یاسمن جمشیدیان، خانم زهرا جهانبخشی،
دوره 22، شماره 88 - ( 10-1402 )
چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش‌بینی اقدام به خودکشی بر اساس درد روانی، نیازهای بین فردی و فشار همسالان در دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه‌آماری پژوهش شامل کلیه‌ی دانش‌آموزان شهر رشت در سال 1400 بود که از بین آن‌ها 250 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس درد روانی اشنیدمن (1993)،  نیازهای بین فردی جوینر و همکاران (2006)، اقدام به خودکشی دهینگرا، بودوشک و اُکانر (2016) و پرسشنامه محقق‌ساخته فشار همسالان  بودند و داده‌ها با همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: نتایج نشان دادند که بین درد روانی، ادراک سربار بودن و فشار همسالان با اقدام به خودکشی رابطه معنی‌داری وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که که درد روانی و تعلق‌پذیری خنثی قادر به پیش‌بینی اقدام به خودکشی در دانش‌آموزان می‌باشد (05/0>P). اما سهم درد روانی در پیش‌بینی اقدام به خودکشی در دانش‌آموزان بیشتر بود. نتیجه گیری:. می‌توان نتیجه گرفت که کاستن از درد روانی دانش‌آموزان و بالا بردن میزان تعلق و ارزشمندی آنها از طریق درگیر کردن انها در فعالیت‌های معنادار و تعاملات انسانی می‌تواند باعث کاهش میزان خودکشی در آنها شود

فائزه الهی، حسین‌احمد برآبادی، احمد حیدرنیا، هادی عباسی،
دوره 22، شماره 88 - ( 10-1402 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزشی «محکم در‌ آغوشم بگیر» بر آزار عاطفی زوج‌های شهر بجنورد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی تکآزمودنی با طرح ABA بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوج‌های مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر بجنورد در سال 1399 بود. از این جامعه سه زوج که ملاک‌های ورود به پژوهش را داشتند، به‌صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس آزار عاطفی براهیمی استفاده شد. مداخله، برنامه آموزشی «محکم در آغوشم بگیر» بود که در 8 جلسه 120 دقیقه‌ای برای هر زوج به‌صورت جداگانه اجرا شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از نمودار، مقایسه و ارزیابی طراز، روند و تغییرپذیری داده‌ها در هر کدام از موقعیت‌های خط پایه، مداخله و پیگیری و در بین موقعیت‌های مورد اشاره انجام شد. یافته‌ها: تحلیل داده‌های درون‌موقعیتی و بین‌موقعیتی زوج‌ها نشان داد که مداخله «محکم در ‌آغوشم بگیر» بر کاهش آزار عاطفی زوج‌ها مؤثر است. در مرحله پیگیری نیز، نتیجه حاصل از مداخله استمرار یافت. نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های پژوهش حاضر، زوج‌درمانگران می‌توانند برای کمک به زوج‌های درگیر خشونت و آزار عاطفی، از مداخله آموزشی هیجان‌مدار «محکم در ‌آغوشم بگیر» استفاده کنند.
 

آزاده فروزانفر، مریم فاتحی زاده،
دوره 22، شماره 88 - ( 10-1402 )
چکیده

هدف: مراقبت‌گری برای روابط انسانی بنیادی است و نقش تعیین کنندهای در کیفیت و ثبات روابط زناشویی ایفا میکند. پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم ‌مراقبت‌گری زوجی انجام شد. روش: این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از رویکرد داده‌بنیاد در سال 1400 انجام شد. بدین منظور 10 زوج ساکن شهر الیگودرز با دارا بودن ملاکهای ورود و با استفاده از نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به اشباع دادهها انتخاب و در پژوهش شرکت کردند. این افراد با استفاده از مصاحبه‌ی عمیق نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل دادهها با روش استراوس و کربین (2014(و نرمافزار MAXQDA20 انجام شد. یافتهها: تحلیل دادهها منجر به شناسایی 78 کد باز و 13 کد محوری در قالب شرایط علی: تاریخچهی زندگی و ازدواج آگاهانه؛ شرایط زمینه‌ای: بسترهای فردی و زوجی؛ شرایط مداخله‌گر: عوامل تسهیل‌کننده رفتاری و شناختی؛ موانع: عوامل فشارآور فردی و محیطی؛ راهبردهای تداوم‌بخش و ارتقاء‌بخش مراقبت؛ و پیامدهای فردی برای مراقبتکننده و مراقبتگیرنده و پیامدهای زوجی گردید و مقوله مرکزی با عنوان «مراقبتگری متقابل زوجی» انتخاب شد. نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش بیانگر این بود که عوامل دخیل در مراقبتگری زوجی حتی به قبل از ازدواج برمیگردد. مراقبتگری زوجی در گرو ازدواج آگاهانه و اقدامات سازنده و فعالانه زوج‌ها میباشد و فرایندی تعاملی و متقابل است که افزایش بینش و آگاهی زوج‌ها و استفاده از راهبردهای مراقبتجویی و مراقبتپذیری در تداوم آن مؤثر است.
عزت اله میرزائی، الهام کشاورز مقدم، احسان عسگری، مهدی میرزایی،
دوره 22، شماره 88 - ( 10-1402 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه‌ی تجربه جهانی‌شدن فرهنگی(بر اساس معرّف‌های سه‌گانه‌ی استفاده از موسیقی خارجی، استفاده از رسانه‌ی خارجی و فردگرایی) و مصرف پوشش غربی انجام شد. روش: نوع پژوهش توصیفی و روش نیز پیمایش بود. جامعه‌ی آماری شامل کلیه‌ی دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 02-1401 بود که به شیوه‌ی نمونه‌گیری تصادفی(خوشه‌ای چندمرحله‌ای) تعداد 384 نفر از آنها در دانشکده‌های اقتصاد، مدیریت و علوم‌اجتماعی و ادبیات و علوم انسانی به سیاهه جهانی‌شدن فرهنگی میرزایی(1400) پاسخ دادند. یافته‌ها: بر اساس تجزیه و تحلیل داده‌ها می‌توان گفت بین استفاده از موسیقی خارجی و مصرف پوشش غربی رابطه‌ی مثبت و معنی‌‌دار با شدّت متوسط(B=0.459)، بین استفاده از رسانه‌‌ خارجی و مصرف پوشش غربی رابطه‌ی مثبت و معنی‌‌دار با شدّت متوسط(B=0.563) و در نهایت، بین فردگرایی و مصرف پوشش غربی نیز رابطه‌ی مثبت و معنی‌‌دار با شدّت نسبتاً بالا(B=0.667) وجود داشت. بعلاوه نتایج نشان داد که سه متغیر ِاستفاده از موسیقی خارجی، استفاده از ‌رسانه خارجی و فردگرایی(به عنوان معرّف‌های جهانی‌شدن فرهنگی) توانسته‌اند حدود 52 درصد از تغییرات مربوط به متغیر وابسته(مصرف پوشش غربی) را تبیین و پیش‌بینی نمایند. نتیجه‌گیری: با توجّه به یافته‌ها، پیشنهاد می‌شود سیاست‌گذاران فرهنگی ضمن اتخاذ تمهیدات لازم به منظور ارتقای سواد رسانه‌ای جوانان، نسبت به بازنمایی علائق و سلائق نسل جوان در برنامه‌های شبکه‌های داخلی، گونه‌ای تعدیل زمینه‌ای در راستای بهره‌گیری از شبکه‌های ماهواره‌ای صورت دهند، همچنین در راستای جلوگیری از نفوذ عناصر ناهمگن فرهنگی، سرمایه‌گذاری لازم در جهت تولیدات موسیقی خوب متناسب با سلیقه‌ی جوانان اعمال شود و در نهایت در زمینه‌ی لباس‌های اسلامی- ایرانی، گونه‌ای از طراحی‌های جدید و متنوع مطابق با سلیقه‌ی بانوان مطمح نظر قرارگیرد.
شیده فصاحتی، علی کوپکن شیر افکن، محمد قمری،
دوره 22، شماره 88 - ( 10-1402 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرش به ازدواج و ملاک‌های انتخاب همسر در دانشجویان مجرد صورت گرفت. روش: روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون، پس‌آزمون با دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه و پیگیری دو ماهه بوده است. جامعه آماری این پژوهش 167 نفر از دانشجویان مجرد دانشگاه علامه طباطبایی بود که در سال تحصیلی 1400-99 مشغول به تحصیل بودند. اعضای نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند و در تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون کوواریانس استفاده گردید. یافته‌ها: آموزش درمان مبتنی بر پذیرش بر مولفه‌های نگرش به ازدواج و ملاک‌های انتخاب همسر در دانشجویان مجرد موثر است. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش پیشنهاد می‌گردد از آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مشاوره پیش از ازدواج استفاده گردد.
امید عیسی نژاد، شیرین نقیب السادات،
دوره 23، شماره 89 - ( 4-1403 )
چکیده

هدف :پژوهشهای بسیاری به بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مقابلهای زوجی پرداختهاند. بسیاری از این پژوهشها تغییرات معناداری را نسبت به گروه کنترل گزارش کردهاند اما تأثیر دقیق آنها مشخص نیست و نیاز به یکپارچهسازی این تحقیقات وجود دارد؛ بنابراین هدف این فراتحلیل تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارتهای مقابلهای زوجی (CCET) بود.روش: 20 پژوهش که از لحاظ روششناسی قابلیت بررسی داشتند، انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. منابع جستجو اطلاعات شامل پایگاه اطلاعات علمی (SID)، پایگاه اطلاعات نشریات ایران (Magi ran) و پایگاه مجلات تخصصی نور (Norma’s) برای مقالات داخلی؛ همچنین پایگاههای ساینسدایرکت (www.sciencedirect.com)، وایلی (wiley.com)، اسپرینگر (link.springer.com)، تاندفونلاین (tandfonline.com)، جیستور (jstor.org)، ایپیای (APA) و گوگل اسکالر (Google Scholar) است. کلید واژه جستجو آموزش مهارتهای مقابلهای زوجی (CCET) بود. تجزیه وتحلیل دادهها و محاسبه اندازه اثر با استفاده از نرمافزار CMA2 و شاخص g هجز انجام شد. یافته ها : یافتهها نشان داد که تراز اندازه اثر آموزش مهارتهای مقابلهای زوجی (CCET) برای اثرات ثابت (27/0) و برای اثرات تصادفی (13/0) است. بررسی ناهمگنی اثرات با استفاده از آزمون کیو کوکران (Cochran's Q) نشان داد مقدار Q برابر با 87/2488 و مجذورI برابر با 16/92 به دست آمد که معنیدار است (001/0 > p). مقدار g هجز تصادفی برابر با 27/0 به دست آمد (001/0 < p) از نظر بالینی این مقدار اثرگذاری کمتر از متوسط ارزیابی میگردد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت CCET اثر کمی داشته است. همچنین مقایسه اندازههای اثر در تحقیقات صورت گرفته در ایران و سوئیس نشان میدهد مقادیرg هجر ثابت و تصادفی در تحقیقات ایران (64 مطالعه) و سوئیس (132 مطالعه) به ترتیب 62/0 و 73/0 برای ایران و 06/0 و 09/0 برای مطالعات انجام شده در سوئیس به دست آمد. در هر دو جامعه مقدار مجذور I بزرگتر از 90/0 است. بر این اساس اندازه اثرهای تصادفی مد نظر قرار میگیرد. مقادیر g هجر در جامعه سوئیس بسیار خفیف و در جامعه ایرانی در کران بالای متوسط به دست آمده و تفاوت اثرگذاریها بسیار عمیق است. بر این اساس اندازه اثر بهدستآمده در پژوهشهای صورت گرفته در بازه کوچک قرارگرفته است. نتیجه گیری : درمانگران در فرایند درمان افزون بر رویکردهای درمانی باید به عوامل مغفول مانده که در این مقاله تشریح شده است توجه داشته باشند.
محمد حکاک، آقای حمید حسین زاده،
دوره 23، شماره 89 - ( 4-1403 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطحبندی عوامل مؤثر بر رفتار شبکهسازی مسیرشغلی میباشد.
روش: این پژوهش تحقیقی آمیخته با رویکرد کیفی _ کمی است. از مطالعات کتابخانهای به منظور بررسی مبانی نظری و از مصاحبه نیمهساختاریافته به منظور جمعآوری دادهها و پرسشنامه برای گردآوری نظرات خبرگان دانشگاهی استفاده شده است. از تحلیل مضمون به منظور شناسایی عوامل استفاده شد. در قسمت کیفی از مدیران سازمانهای دولتی استان قم با روش نمونهگیری هدفمند، 15 نفر به منظور شناسایی عوامل انتخاب گردید. در قسمت کمی از اساتید دانشگاه پردیس فارابی و دانشگاه قم با روش نمونهگیری گلوله برفی، 14 نفر به منظور اعتبارسنجی عوامل و همچنین مقایسه دو به دو عوامل انتخاب گردید.
یافتهها: براساس یافتههای پژوهش حاضر، 31 کد در 8 عامل دستهبندی شدند. اعتبار تمامی عوامل با ضریب لاوشه تایید و از روش مدلسازی ساختاری تفسیری به منظور سطحبندی 8 عامل استفاده شد. در نهایت 8 عامل در 5 سطح اولویتبندی شدند؛ انتصابات سفارشی و برندسازی شخصی کاذب در سطح اول، ایجاد شبکههای ارتباطی سمی در سطح دوم، بیاعتمادی کارکنان به سازوکارها در سطح سوم، تصمیمسازی گروههای ذینفوذ در سطح چهارم، نظارت ناکارآمد، ضوابط و قوانین مبهم و سبک مدیریت ارشد در سطح پنجم قرار گرفتند.
نتایج: براساس یافتههای پژوهش هریک از عوامل مرتبط با شبکهسازی مسیرشغلی میتواند موفقیت کارکنان را در ارتقاء شغلی در پی داشته باشد. بنابراین لازم است مدیران سازمان به منظور حفظ و نگهداشت نیروی انسانی کارآمد با استفاده از سازوکار مناسب در راستای بهسازی رشد و پیشرفت کارکنان شایسته اقدام نمایند.
 
طیبه مدنی فر، پریسا سیدموسوی، مهین هاشمی پور، مهدی تبریزی، مجید کوهی اصفهانی،
دوره 23، شماره 89 - ( 4-1403 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مشکلات ذهنیسازی، طراحی و اعتباریابی برنامه تقویت ذهنیسازی والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک و بررسی اثربخشی آن بر کنش تاملی والدین و مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک انجام گرفت.
روش: در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شد. در بخش کیفی پس از مصاحبه با 18 کودک مبتلا به دیابت نوع یک ساکن استان اصفهان و 22 نفر از والدین ایشان، مشکلات ذهنیسازی آنها از طریق تحلیل مصاحبهها با روش پدیدارشناسی استعلایی در قالب 3 مضمون کلی، 18 زیرمضمون اصلی و 50 زیرمضمون فرعی استخراج گردید. سپس مبتنی بر این مضامین و در چارچوب مفاهیم نظریه ذهنیسازی، برنامه تقویت ذهنیسازی والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک طراحی شد. پس از تایید روایی محتوایی بر اساس شاخصCVI، با روش نیمه آزمایشی و طرح تکآزمودنی از نوع (A-B) با آزمودنیهای مختلف، 5 نفر از والدین دارای کودک مبتلا به دیابت دارای معیارهای ورود به پژوهش، با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در برنامه شرکت کردند. کارایی این برنامه در چهار مرحله (خط پایه، حین مداخله، پس از مداخله و پیگیری) با استفاده از پرسشنامههای سیاهه رفتاری کودکان (CBCL)، مقیاس کنش تاملی والدینی (PRFQ) و نشانگرهای تحقق اهداف برنامه مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها بر اساس شاخصهای تحلیل دیداری بررسی شد.
یافتهها: حاصل بخش کیفی این مطالعه استخراج 3 مضمون کلی شامل عوامل زمینه ساز شکست ذهنیسازی، انواع مشکلات شایع ذهنیسازی و پیامدهای شکست ذهنیسازی است که مبنای طراحی برنامه تقویت ذهنیسازی ویژه والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک قرار گرفت. نتایج بخش کمی نیز نشان داد برنامه طراحی شده ضمن برخورداری از اعتبار کافی، بر افزایش کنش تاملی والدین و کاهش مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک مؤثر بوده و این تأثیر مثبت در مرحله پیگیری نیز ادامه داشته است. نتیجهگیری: با توجه به اعتبار برنامه فوق، پیشنهاد میشود این برنامه جهت کمک به بهبود سلامت جسمی روانی کودکان مبتلا به دیابت و خانوادههای آنان بهطور گسترده اجرا شود و همچنین برای کودکان مبتلا به دیگر بیماریهای مزمن نیز مناسبسازی شود.
حسین هدایت خوزانی، ایلناز سجادیان، احمد عابدی، محمدرضا عابدی،
دوره 23، شماره 89 - ( 4-1403 )
چکیده

هدف: اهمالکاری تحصیلی از جمله مسائل مطرح در حیطه آموزش است که نه تنها آینده تحصیلی دانش‌آموزان را از ابعاد گوناگون تحت تأثیر قرار می‌دهد بلکه سرنوشت آنها را درحیطه‌های گوناگون تعیین خواهد کرد. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی ودرمان مبتنی برپذیرش وتعهد بر انگیزه تحصیلی و عملکردتحصیلی دانش‌آموزان اهمالکارانجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش‌آموزان دوره دوم متوسطه مبتلابه اهمالکاری تحصیلی در شهر اصفهان بودند. که از میان آنان 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی، درمان مبتنی بر پدیزش و تعهد) و یک گروه کنترل جایگزین شدند(هرگروه 15 نفر). ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه‌های اهمالکاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984)، انگیزش تحصیلی (عبدخدایی و همکاران، 1387) و عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
نتایج: یافته‌ها نشان داد بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انگیزه تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان اهمالکار تأثیرمعنادراری داشت (001/0>p) و بین دو روش مداخله در این زمینه تفاوت معنی داری وجود دارد. به طوری که بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی از اثربخشی بیشتری برخوردار بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می‌توان از  بسته آموزشی پیشگیری از اهمالکاری تحصیلی به منظور افزایش انگیزه تحصیلی و بهبود عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان اهمالکار استفاده نمود
ابراهیم جهاندار، آسیه شریعتمدار،
دوره 23، شماره 89 - ( 4-1403 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسانه فرایند به تعویق انداختن ازدواج جوانان در جهت فهم عمیق جنبه‌های مختلف این پدیده و چگونگی ادراک جوانان از آن بوده‌ است.
روش: برای دستیابی به هدف پژوهش از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. جامعه مورد پژوهش، دختران و پسران مجرد و هرگز ازدواج نکرده‌ ساکن شهر تهران در محدوده سنی 28 تا 34 سال برای دختران و 32 تا 38 سال برای پسران بود. نمونه‌گیری به روش هدفمند از میان افراد در دسترس محقق انجام شد و 13 نفر شامل 7 دختر و 6 پسر به‌عنوان نمونه  مورد مطالعه انتخاب شدند. جمع‌آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و تحلیل داده‌ها با بهره‌گیری از روش کلایزی صورت پذیرفت.
یافته‌ها: در نهایت یافته‌های پژوهش در قالب 12 مضمون اصلی و 61 مضمون فرعی گزارش شد. مضامین اصلی مستخرج عبارتند از: دغدغه‌های اقتصادی، آرمان‌گرایی، ترس از آینده ازدواج، تأثیر روابط پیش از ازدواج، فرایندهای انگیزشی، عدم بلوغ و آمادگی برای ازدواج، نقش موانع خانوادگی، عوامل اجتماعی- فرهنگی، محدودیت انتخاب، انگاره‌های مانع ازدواج، پیامدهای مثبت و پیامدهای منفی.
نتیجه‌گیری: نتایج به‌دست‌آمده نشان داد به تعویق‌انداختن ازدواج پدیده‌ای پیچیده است که هم تحت‌تأثیر محدودیت‌های عینی و هم تحت‌تأثیر ادراکات ذهنی محدود‌کننده و ‌بلوغ ناکافی اتفاق می‌افتد و دارای پیامدهای منفی زیادی برای جوانان است. به نظر می‌رسد تلاش جامعه مشاوره و روان‌شناسی در جهت تولید محتوا در زمینه‌های فرهنگ‌سازی ازدواج آسان، احیای ارزش‌های ازدواج، اصلاح باورهای غلط جوانان، اشاعه فرهنگ ازدواج موفقیت‌آمیز در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، گام مؤثری در راستای رفع موانع ذهنی ازدواج باشد.
 

مریم هرمزی، کیومرث فرح بخش، مریم غلامزاده جفره،
دوره 23، شماره 89 - ( 4-1403 )
چکیده


هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کنش‌های ارتباطی ازدواج‌های موفق بود. روش: این مطالعه به شیوه‌ی کیفی و بر مبنای نظریه داده بنیادانجام شد.
جامعه: پژوهش شامل زوج‌های موفق بر اساس اذعان خودشان، بررسی دستاوردهای زندگی مشترک و اجرای پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ (1993) که فرم کوتاه آن توسط (علیدوستی و همکاران اعتباریابی شده)، افراد پس از کسب نمره (بالاتر از 33) در مقیاس ازدواج‌های موفق و رضایتمند انتخاب شدند. در مجموع، (10 زوج) درشهر اهواز سال 1401 با نمونه‌گیری هدفمند تا اشباع نظری داده‌ها مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کوربین بود.
یافته‌ها: تحلیل یافته‌ها نشان داد که کنش‌های ارتباطی در ازدواج‌های موفق  چهار مولفه اصلی شامل، کارکردهای خانوادۀ اصلی، عوامل شکل‌گیری ازدواج مناسب‌؛ مهارت‌های ارتباطی مؤثر و شکل‌گیری شخصیت در دوران کودکی است.
نتیجه‌گیری: ازدواج موفق به بافت خانوادگی افراد مرتبط است. لذا متخصصان می‌توانند با بهره‌گیری از مفاهیم مستخرج دراین پژوهش، ویژگی‌های ارتباطی خانواده‌های موفق شناسایی و بررسی شده که در مشاوره زوج درمانی مشاوره پیش از ازدواج رهگشا است
عزت اله میرزائی، الهام کشاورز مقدم، احسان عسگری، مهدی میرزائی،
دوره 23، شماره 90 - ( 4-1403 )
چکیده

هدف: هدف از نگارش مقاله‌ی حاضر، بررسی رابطه‌ی جهانی‌شدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی با تکیه بر نقش میانجی‌گری هویت مدرن بود.
روش: نوع پژوهش توصیفی و روش نیز پیمایش بود. حجم نمونه نیز به صورت تمام‌شماری، تعداد 271 نفر از دانشجویان دانشگاه الزهرا(س) که طی سال‌های 1398 تا 1401 ازدواج کرده بودند، را تشکیل داد که این تعداد توانستند به سیاهه‌ی جهانیشدن فرهنگی و هویت مدرن پاسخ دهند. چنانچه داده‌های گردآوری شده با بهره بردن از نرم افزارهای SPSS و AMOS و آزمون‌های همبستگی پیرسون، رگرسیون و سوبل مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند.
یافته‌ها: از حیث تأثیرگذاری بر ابعاد متغیر وابسته (فضاهای همسرگزینی)، بیشترین میزان مربوط به رابطه‌ی میان فردگرایی و فضای نظارت‌گریز همسرگزینی بود(0.77)؛ بدین‌معنا که هرچه میزان فردگرایی بالاتر باشد، به همان میزان نیز میزان ازدواج‌های نظارت‌گریز افزایش پیدا می‌کند و بلعکس. کمترین میزان ارتباط نیز میان متغیرهای استفاده از موسیقی ایرانی و فضای نظارت منفعلانه‌ی همسرگزینی(0.16) دیده شد. همچنین با تکیه بر آزمون سوبل، مشخص گردید که میزان این آماره در همه‌ی متغیرها بزرگ‌تر از 96/1± است و این بدین معناست که متغیر هویت مدرن نقش ِمعناداری به عنوان میانجی در رابطه‌ی بین جهانی‌شدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی ایفا نموده است.
نتیجه‌گیری: با توجّه به اینکه رفتار اجتماعی از لحظه‌ی تولد تا زمان مرگ در حال شدن و درونی‌شدن است، به منظور بهبود عملکرد افراد در موضوع همسرگزینی، متولیان امر باید در جهت هویت‌‌سازی و تقویت منابع هویتساز سنتی و ایضاً شکل دادن به هویت مقاوم در مواجهه با هویت‌‌ مدرن و جهانی‌‌شده تلاش کنند. همچنین نظارت توأمان والدین در کنار انتخاب آگاهانه فرزندان میتواند در عملکرد همسرگزینی مؤثر واقع شود.
ذبیح اله عباس پور، خانم گلشن واصل، خانم فاطمه جهان بین، خانم مینا احمدی بنی، خانم نرگس چرخاب،
دوره 23، شماره 90 - ( 4-1403 )
چکیده

هدف: هدف اصلی این پژوهش کاربرد خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی برای نوجوان تراجنسیتی با افکار خودکشی‌گرایی بود.
روش: در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. نمونه پژوهش یک نوجوان تراجنسیتی (زن به مرد) و والدینش بودند که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. مقیاس افکار خودکشی‌گرایانه طی مراحل درمان توسط نوجوان تکمیل شد و خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی در 27 جلسه 90 دقیقه‌ای اجرا شد. همچنین برای تحلیل و تفسیر داده‌ها از ترسیم دیداری استفاده شد.
نتایج: نتایج مرحله به مرحله خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی نشان می‌دهد این درمان در کاهش معنادار افکار خودکشی‌گرایی نوجوان تراجنسیتی مؤثر بوده است.
نتیجه‌گیری: کار بالینی موفق با نوجوانان تراجنسیتی و خانواده‌های آنان رابطه‌ای مبتنی بر دلبستگی ایمن ایجاد می‌کند. خانواده‌درمانگران می‌توانند از خانواده‌درمانی مبتنی بر دلبستگی برای مداخله در خودکشی‌گرایی افراد تراجنستی استفاده کنند. این درمان در مواجهه مؤثر خانواده با روند تغییرات فرزند تراجنسیتی، مؤثر است.
روح اله سعادت زده، منصور سودانی، حمید فرهادی راد،
دوره 23، شماره 90 - ( 4-1403 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی از خدمات مشاوره مدرسه است بر اساس شرایط و پیامدهای نظریه زمینه‌ای تا به مشاوران مدرسه کمک کند خدمات مناسب را جهت رشد یکپارچه دانش‌آموزان به کار گیرند.
روش: روش پژوهش از نوع پژوهش کیفی بود که با استفاده از رویکرد نظریه زمینه‌ای انجام شد. گردآوری داده‌ها در این پژوهش، به دو روش مصاحبه نمیه ساختار یافته و ترجمه اسناد معتبر مشاوره مدرسه بود. شرکت‌کنندگان در این پژوهش 8 مشاور تخصصی مدرسه با درجه دکترای تخصصی مشاوره بودند که بیش از 10 سال در مدارس به عنوان مشاور مدرسه کار کردند.
یافته‌ها: یافته‌های این پژوهش بر اساس حوزه‌های نظریه زمینه‌ای شامل مفاهیمی از عوامل و پیامدهای خدمات مشاوره هستند. این مفاهیم عبارت‌اند از: نیازهای رشدی دانش‌آموزان، صلاحیت حرفه‌ای مشاوران مدرسه، ضرورت آگاهی خانواده‌ها، بافت فرهنگی، سبک زندگی خانواده‌ها، خط مشی آموزش و پرورش، پدیده کنکور، روان‌پزشکان و تجویز دارو، نگرش درمانی به جای نگرش پیشگیرانه، مؤسسات و مدارس غیر دولتی، استانداردهای دانش‌آموزان، استانداردهای مشاوران، خدمات مستقیم، خدمات غیر مستقیم.
نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش نشان دادند که ارائه خدمات مشاوره مدرسه باید بر اساس نیازهای رشدی دانش‌آموزان باشد، بافت فرهنگی و سبک زندگی خانواده‌ها در نظر گرفته شود، مشاوران مدرسه استانداردهای لازم را برای ارائه خدمات داشته باشند و نهایتاً، خدمات مستقیم و غیر مستقیم مشاوره مدرسه به صورت تخصصی و در چارچوب منظمی ارائه شوند تا رشد یکپارچه دانش‌آموزان که شامل رشد شخصی، رشد تحصیلی، رشد هیجانی/اجتماعی، و رشد شغلی است، تسهیل شود.

صفحه 16 از 18     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research