جستجو در مقالات منتشر شده


347 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

آتوسـا کـلانتر هـرمـزی، جواد بیژنی، ناهید حسینی‌نژاد،
دوره 13، شماره 52 - ( 10-1393 )
چکیده

_ _ چکیده تاریخ دریافت: 20/9/93 _ تاریخ پذیرش: 2/11/93 پژوهش حاضر با هدف اثربخشی گروه درمانی شناختی -رفتاری بر خودکارامدی و عزت‏نفس مردان متاهل مبتلا به سوء مصرف مواد انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع شبه‏آزمایشی و طرح پیش‏آزمون- پس‏آزمون با گروه کنترل‏ بود. جامعه آماری این پژوهش مردان متاهل مبتلا به سوءمصرف مواد بستری در کمپ‏های ترک اعتیاد ‏شهر شیراز در طول تابستان و پاییز سال1393 بودند. با استفاده از روش نمونه‏گیری در دسترس 30 مرد متاهل مبتلا به سوءمصرف مواد انتخاب شدند.‏ از پرسشنامۀ خودکارامدی جروسالم وشوارز (1992) و عزت نفس کوپر اسمیت (1967) به عنوان پیش‏آزمون-پس‏آزمون در این‏ پژوهش استفاده شد و داده‏ها با استفاده از روش‏آماری تحلیل ‏کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده‏ها حاکی از آن است که درمان شناختی‏رفتاری گروهی بر افزایش خودکارامدی و عزت‏نفس مردان متاهل مبتلا به سوءمصرف مواد مؤثر بوده و بین دو گروه تفاوت معناداری وجود داشته است. با توجه به نتایج این پژوهش گروه درمانی شناختی رفتاری‏، خودکارامدی و عزت نفس در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد را افزایش می‏دهد.


محمد نریمانی، رباب بخشایش،
دوره 13، شماره 52 - ( 10-1393 )
چکیده

_ چکیده هدف پژوهش حاضر اثر بخشی آموزش پذیرش _ تعهد بر بهزیستی روانشناختی، هیجانی و رضایت زناشویی زوجین در معرض طلاق است. روش این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می‌باشد. جامعه آماری کلیه متقاضیان (زن یا مرد) مراجعه‌کننده به دادگاه‌های شهر اردبیل می‌باشد که از فروردین 93 لغایت شهریور 93 به منظور انجام طلاق به یکی از شعب دادگاه‌های شهر اردبیل مراجعه کردند. حجم نمونه این پژوهش40 نفر (20 نفر برای هر گروه) که به شیوه در دسترس انتخاب شد و آنها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده‌ها از مقیاس بهزیستی هیجانی، مقیاس بهزیستی روانشناختی و پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ استفاده شد. برای تحلیل داده‌های این پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش پذیرش- تعهد بر بهبود بهزیستی روان‌شناختی، هیجانی و رضایت زناشویی موثر است. بطور کلی، آموزش پذیرش تعهد بجای نادیده گرفتن هیجانات و تجارب درونی، برعکس، با گرایش دادن فرد به سوی آگاه شدن از احساسات، تجارب درونی و هیجانی و پذیرش آنها و استفاده بجا و متناسب از آنها، با خود و تجارب درونی‌اش و در نتیجه با موقعیت‌ها و تعاملاتش ارتباط مناسبی برقرار کند و با نگاهی تازه آنها را تجربه کند. این موضوع می‌تواند باعث احساس فاعلی بهزیستی هیجانی و روانشناختی و نهایتاً موجب افزایش رضایت ارتباطی زناشویی فرد شود.


عباس امان‏ الهی، علی کریم‏زاده نگاری، خالد اصلانی،
دوره 14، شماره 53 - ( 1-1394 )
چکیده

 _  این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل‌کننده‏ی ذهن‏آگاهی در رابطه‏ی بین سبک‏های دلبستگی عاشقانه و کیفیت زناشویی در زنان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. 207 زن دانشجوی متأهل به روش نمونه‏گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه‏ی شیوه‏های رفتاری، مقیاس آگاهی از تمرکز و شاخص کیفیت زناشویی را تکمیل نمودند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و داده‏ها با استفاده از روش‏های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی تحلیل شدند. یافته‏ها نشان داد که ارتباط مثبت و معنی‏دار بین سبک دلبستگی‌ایمن با کیفیت زناشویی وجود دارد، و ارتباط منفی و معنی‏دار بین سبک دلبستگی پریشان و گسسته با کیفیت زناشویی وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد ذهن‏آگاهی رابطه‏ی بین سبک‏های دلبستگی‌ایمن، پریشان و گسسته با کیفیت زناشویی را تعدیل می‏کند.


حسین احمد برابادی، معصومه اسمعیلی، حسین سلیمی بجستانی، سید محمد کلانتر کوشه،
دوره 14، شماره 53 - ( 1-1394 )
چکیده

چکیده          تاریخ دریافت: 21/2/93 _ تاریخ پذیرش: 18/11/93

این پژوهش به منظور بررسی کیفیت تصور از خدا در بیماران مضطرب و افراد سالم  ومقایسه آنها انجام شد.‌این مطالعه یک پژوهش کیفی بود که با استفاده از مصاحبه عمیق در 17 بیمار (12 زن و 5 مرد) مراجعه کننده به کلینیک روانپزشکی بیمارستان امام خمینی تهران که تشخیص اضطراب فراگیر دریافت نموده بودند و10 فرد سالم از بین فرهنگیان ناحیه 3 تهران (7 مرد و 3 زن که در مصاحبه بالینی تشخیص اختلال روانی دریافت نکرده بودند) انجام شد. نمونه‌ها به صورت هدفمند انتخاب و برای تحلیل داده‌ها از تئوری زمینه‌ای و تحلیل تِماتیک[5] استفاده شد. نتایج تحلیل مصاحبه‌ها نشان داد بین تصور از خدای افراد سالم و مضطرب تفاوت زیادی وجود دارد؛ تصور غالب بیماران مضطرب از خدا، منفی و شامل مقوله‌های خدای ترسناک، غیر قابل اعتماد، بی محبت و غیر قابل دسترس بود، در حالی که تصور غالب افراد سالم از خدا مثبت و شامل مقوله‌های خدای قابل اعتماد و امنیت بخش، بخشنده و پذیرا، دارای رحمت و عطوفت، و خدای حکیم بود.

 


حسین سلیمی بجستانی،
دوره 14، شماره 53 - ( 1-1394 )
چکیده

چکیده تاریخ دریافت: 20/12/93 _ تاریخ پذیرش: 25/1/94 پرورش هویت حرفه‌ای پایدار، بویژه در کار مشاوره، فرایندی زمانبر است، این پژوهش با هدف «تحلیل تجارب فارغ التحصیلان حرفه‌های یاورانه در مسیر حرفه‌ای شدن» انجام شده است تا داده‌هایی برای روشن سازی، آموزش و نظارت شغلی فراهم گردد. روش تحقیق از نوع کیفی (پدیدار شناسی) و نمونه گیری از نوع هدفمند است. نمونه پژوهش شامل 23 نفر از فارغ التحصیلان رشته مشاوره که میانگین 4 سال سابقه کار مشاوره داشتند می‌شد که طی مصاحبه به شیوه نیمه ساختار یافته تجارب خود را در انتقال به مرحله حرفه‌ای اعلام داشتند. پس از جمع آوری اطلاعات، کد گذاری کلمات و جملات مهمترین تجارب انتقال آزمودنی‌ها تحت عنوان (تجربه احساس هویت حرفه ای، انتظارات موثر بر هویت حرفه ای، استعاره‌های مشاورین از حرفه خود و نگرششان درباره پاداش دهنده‌های شغلی مشاوره)، تحلیل و تنظیم شد. پاسخ‌های آزمودنی‌ها نشان می‌دهد که آنان به الزامات این حرفه آگاهند و احساس ارزشمندی و تاثیر گذاری در حرفه خود دارند. نتایج این پژوهش، نقاط قوت، تهدید‌ها و خلاهای فرایند تربیت مشاورین را مشخص ساخته و می‌تواند برای برنامه ریزی و برنامه ریزان آموزشی حوزه مشاوره مورد استفاده قرار گیرد. .


سیده فائزه سجادی، رسول روشن،
دوره 14، شماره 53 - ( 1-1394 )
چکیده

، چکیده تاریخ دریافت: 11/12/93 _ تاریخ پذیرش: 5/2/94 هدف از ‌این پژوهش، بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر بهبود نگرش مربوط به عشق و کاهش دلزدگی زناشویی بود. پژوهش حاضر نیمه تجربی و از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان زن متاهل دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود که در اوایل تابستان سال 1393 در خوابگاه‌های دانشگاه حضور داشتند. نمونه پژوهش با حجم 40 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. افراد گروه به صورت هفتگی به مدت 10 جلسه 90 دقیقه‌ای (2 بار در هفته) تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، دلزدگی زناشویی پاینز و نگرش به عشق هندریک و هندریک بود. داده‌های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایشی و کنترل پس از مداخله تفاوت معنادار آماری وجود دارد (0001/0p<) و آموزش مهارتهای ارتباطی موجب بهبود نگرش به عشق و کاهش دلزدگی زناشویی شده است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که با توجه به یافته‌های مذکور آموزش مهارتهای ارتباطی موجب بهبود نگرش به عشق و در عین حال کاهش دلزدگی زناشویی شده است. مقدمه


علی شیخ الاسلامی، حسین قمری ‏کیوی، مسعود مرادی، یسرا محمدی،
دوره 14، شماره 53 - ( 1-1394 )
چکیده

_ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 7/8/93 _ تاریخ پذیرش: 22/1/94 هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گشتالت‏درمانی بر بهزیستی روان‌شناختی و کیفیت زندگی مادران دارای کودک کم‏توان‏ذهنی بود. روش پژوهش از نوع نیمه‏آزمایشی با طرح پیش‏آزمون-پس‏آزمون با گروه کنترل بود. جامعه‏‏ی آماری پژوهش را کلّیه‏ی مادران دارای کودک کم‌توان‌ذهنی مراکز تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر اردبیل در 94-1393 تشکیل می‏دادند. برای انتخاب نمونه با توجه به محدودیت‌های موجود در عمل نمونه‌گیری، ابتدا از میان‌این مراکز یک مرکز بصورت در دسترس انتخاب شده و سپس از میان مادران کودکان‌این مرکز با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده، 30 مادر انتخاب گردیده و در نهایت به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت‏کنندگان گروه آزمایش، گشتالت‏درمانی گروهی را طی 10 جلسه دریافت نمودند. برای جمع‏آوری داده‏ها از پرسشنامه‏ی بهزیستی روان‌شناختی ریف و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. داده‏ها از طریق آزمون آماری کواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‏ها نشان داد که فرضیه‏های پژوهش مبنی بر اثربخشی گشتالت‏درمانی گروهی بر بهزیستی روان‌شناختی و کیفیت زندگی مادران دارای کودک کم‏توان‏ذهنی مورد تأیید قرار گرفته است و مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پس‏آزمون به طور معناداری، بهزیستی روان‌شناختی و کیفیت زندگی بیشتری داشتند. بنابراین، می‏توان نتیجه گرفت که گشتالت‏درمانی گروهی در افزایش بهزیستی روان‌شناختی و کیفیت زندگی مادران دارای کودک کم‏توان‏ذهنی تأثیر معناداری دارد.


روناک عشقی، فاطمه بهرامی، مریم فاتحی زاده، امیر کشاورز،
دوره 14، شماره 53 - ( 1-1394 )
چکیده

_ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 30/7/93 _ تاریخ پذیرش: 30/1/94 هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مشاوره رفتاری- شناختی جنسی زوجین بر بهبود اختلال مبل جنسی کم کار زنان در شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 18 زوج مراجعه کننده به مراکز درمانی و روان‌درمانی شهر اصفهان بود که زنان آنها به اختلال میل جنسی کم کار (سرد مزاجی) مبتلا بودند و به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها، از دو پرسشنامه محقق ساخته اختلال میل جنسی کم کار نوشتاری و تصویری زنان استفاده شد که در پیش آزمون و پس آزمون توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. در مورد گروه آزمایش، 8 جلسه مشاوره رفتاری- شناختی جنسی اجرا شد و در گروه کنترل هیچ مداخله‌ای صورت نگرفت. تحلیل یافته‌های‌این پژوهش از طریق تحلیل کوواریانس یک متغیره نشان داد که مشاوره رفتاری- شناختی جنسی زوجین بر بهبود نمره کل سرد مزاجی زنان (0001/0P=)، و تمام مولفه‌های آن : بعد رفتاری (0001/0P=)، بعد شناختی (003/0P=)، بعد احساسی (0001/0P=) و بعد جسمانی (003/0P=) موثر است. بر اساس‌این یافته‌ها می‌توان نتیجه گرفت که مشاوره شناختی-رفتاری جنسی با بهبود دانش جنسی، باورهای جنسی، خودابرازی و مهارت جنسی زوجین به افزایش میل جنسی زنان سردمزاج کمک کند.


زهرا امینی نسب، کیومرث فرحبخش،
دوره 14، شماره 54 - ( 4-1394 )
چکیده

21/5/94 پژوهش حاضر جهت بررسی اثربخشی زوج درمانی دلبستگی محور بر بهبود انطباق‌پذیری خانوادگی و کاهش تعارضات زناشویی بود. در این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون، 20 زوج از مراجعه‌کنندگان به مراکز خانه سلامت شهرداری منطقه 2 شهر تهران دارای ملاک‌های ورود به مطالعه، به صورت تصادفی به دو گروه مساوی آزمون و شاهد تقسیم شدند.ابتدا پرسشنامه‌های انطباق‌پذیری مثبت و تعارضات زناشویی (MCQ) به عنوان پیش آزمون در مورد دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمون تحت زوج درمانی بر اساس نظریه‌ی دلبستگی در 8 جلسه قرار گرفتند و یک ماه بعد از اتمام جلسات از دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. برای تحلیل داده‌ها از تحلیل کواریانس تک متغیری (انکوا) و چند متغیری (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که زوج درمانی دلبستگی محور ضمن آنکه انطباق‌پذیری خانوادگی را بهبود بخشیدبر کاهش تعارضات زناشویی و ابعاد آن مؤثر بوده است (001>P). با توجه به نتایج، زوج درمانی مبتنی بر دلبستگی با افزایش انطباق‌پذیری و کاهش تعارضات زناشویی، موجب اصلاح و بهبود زندگی زناشویی می‌شود.


اکرم السادات رضایی، عبدالله شفیع‌آبادی، محمدرضا فلسفی‌نژاد،
دوره 14، شماره 54 - ( 4-1394 )
چکیده

_ _ چکیده تاریخ دریافت: 10/2/94_ تاریخ پذیرش: 5/4/94 هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی الگوی چند محوری شفیع‌آبادی (SMPVC) با نظریه سازه‏گرایی ساویکاس (SCCT) بر خودکارآمدی در تصمیم‌گیری شغلی بیکار شدگان تحت پوشش وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیکار شدگان جویای کار بالای دیپلم مراجعه‌کننده به اداره‏های کار شهر تهران بود که از بین آن‌ها 45 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (دو گروه آزمایشی با رویکرد آموزشیSMPVC وSCCT و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از مقیاس خود کارآمدی در تصمیم‌گیری شغلی (بتز و همکاران، 1996) استفاده شد. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون و آزمون پیگیری همراه با گروه کنترل بود. گروه‌های آزمایشی در 6 جلسه90 دقیقه‏ای تحت آموزشهای مطابق با رویکردها مورد بررسی قرار گرفتند. خودکارآمدی شرکت‌کنندگان قبل از اجرای مداخله و پس از آن و همچنین بعد از گذشت یک ماه مورد اندازه‏گیری قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری داده‏ها با استفاده از تحلیل کوورایانس چندمتغیری و اندازه‌گیری مکرر نشان داد که برنامه‏های آموزشی بر خودکارآمدی تصمیم‌گیری شغلی تأثیر داشت. این تأثیر حتی پس از گذشت یک ماه از ثبات و مانایی کافی برخوردار بود. روش آموزشی SCCT بر زیر مؤلفه‏های خودارزیابی و اطلاعات شغلی تأثیر بیشتری داشت و SMPVC بر مؤلفه‏های انتخاب هدف، برنامه‌ریزی و حل مسأله مؤثر بود. در حالیکه درتمامی مؤلفه‏های خودکارآمدی در تصمیم‌گیری شغلی شرکت‌کنندگان در هر دو شیوه مداخله بطور معناداری نسبت به گروه کنترل از عملکرد بالاتری برخوردار بودند. در مجموع دو رویکرد مداخله‏ای (SMPVC) و ((SCCT تأثیر ات مطلوبی بر روی ارتقاء خودکار آمدی در تصمیم‌گیری شغلی داشتند.


علی سلیمانی، سیدکاظم رسول‌زاده طباطبایی، پرویز دباغی، پرویز آزادفلاح، ارسیا تقوا،
دوره 14، شماره 54 - ( 4-1394 )
چکیده

_ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 15/3/94_ تاریخ پذیرش: 15/5/94 پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی شیوه درمانگری فعال‌سازی طرحواره‌های معنوی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش علائم وابسته به سوءمصرف مواد و کنترل تکانه در بیماران مرد معتاد به مت‌آمفتامین در پاییز و زمستان 1393 انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه معتادینی بودکه دریکی از اقامتگاه‌های دارای مجوز بهزیستی شهر تهران و حومه اقامت داشتند. به منظور بررسی فرضیه پژوهش، تعداد 30 نفر از معتادین به شیشه که در یکی از کمپ‌های بزرگ اقامتی در شهر تهران اقامت داشتند به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. جهت سنجش وضعیت فرد از نظر سوءمصرف از مصاحبه SCID-CV و برای سنجش متغیرهای وابسته پژوهش، از پرسشنامه‌های نیمرخ اعتیاد مودزلی(مارسدن و همکاران،1998)و تکانشگری بارت (ویرایش یازدهم،2004) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری(مانکووا) وآزمون اندازه‌گیری مکرر نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر متغیرهای وابسته یعنی میزان علایم روانی - فیزیولوژیک و کنترل تکانه درهر دو مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی‌دار در سطح 01/0 وجود دارد. همچنین اثرات مداخله پس از 3 ماه پایداری معنی داری را نشان می‌داد .یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد که درمان فعال‌سازی طرحواره‌های معنوی مبتنی بر ذهن آگاهی توانسته است در حد معناداری علائم مربوط به هر دو متغیر وابسته تحقیق را کاهش دهد. .


حسین سلیمی بجستانی،
دوره 14، شماره 54 - ( 4-1394 )
چکیده

چکیده تاریخ دریافت: 10/3/94_ تاریخ پذیرش: 8/5/94 پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی مولفه‌های ساختار روابط خانوادگی بر احساس تنهایی نوجوانان انجام گرفت. فرض اساسی آن است که الگوهای ارتباطی خانواده شاخصی برای تبیین احساس تنهایی نوجوان است. روش پژوهش حاضر همبستگی می‌باشد. بدین منظور 225 دانش‏آموز دختر دبیرستانی به روش تصادفی خوشه‏ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت‏کنندگان به دو مقیاس احساس تنهایی تجدیدنظرشده و ابزار تجدیدنظر شدۀ الگوهای ارتباط خانواده RECP (ریچی و فیتزپاتریک،1990)، پاسخ دادند. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها رگرسیون چندگانه همزمان بود. نتایج‏ نشان دادند که الگوهای ارتباطی خانواده با احساس تنهایی نوجوان ارتباط مثبت معنی‏دار دارند. سبک گفت‏وشنود و سبک هم‏نوایی هر دو با احساس تنهایی همبسته بودند. گفت‏وشنود و هم‏نواییِ بیشتر بین اعضای خانواده با احساس تنهایی کمتر در نوجوان همراه است. نتایج ضرورت تغییر الگوهای ارتباطی منفی در خانواده‌ها یادآوری می‌کند. .


مریم قاسمی یزدآبادی،
دوره 14، شماره 54 - ( 4-1394 )
چکیده

چکیده تاریخ دریافت: 5/4/94_ تاریخ پذیرش: 5/5/94 ارتباط والد- فرزندی، نقش مهمی در شکل‌گیری آرامش در محیط خانواده دارد. این پژوهش به منظور تعیین میزان اثربخشی آموزش محتوایی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم بر کاهش تعارضات مادر - دختر نوجوان انجام شد. روش تحقیق حاضر از نوع نیمه‌آزمایشی با سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل است. به این منظور به روش نمونه گیری خوشه‌ای، از بین نواحی شهری شهرستان اصفهان یک ناحیه و سپس به صورت تصادفی از بین مدارس آن ناحیه، یک مدرسه (دبیرستان دوره اول دخترانه)، انتخاب و سپس فراخوان داده شده است و دختران دارای تعارض با مادران خود انتخاب گشته اند. پس از انجام مصاحبه و مشخص شدن تعارض والد- فرزند، 32 نفر از بین افراد انتخاب شدند به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش ( گروه مادران، گروه دختران) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. جهت جمع‌آوری داده‌ها از «مقیاس تاکتیک‌های تعارض موری ای. اشتراس » استفاده شد و در دونوبت، قبل و بعد از آموزش محتوایی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم، پیش‌آزمون و پس‌آزمون بعمل آمد. در نهایت، داده‌های جمع‌آوری شده، به کمک تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش محنوایی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم بر کاهش تعارضات مادر - دختر نوجوان شرکت کنندگان در گروه‌های آزمایش تأثیر معنی‌داری داشت. با توجه به یافته‌های پژوهش می‌توان گفت که ارائه محتوایی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم، شیوه مناسبی برای کاهش تعارضات مادر - دختر نوجوان است. از یافته‌های پژوهش، مدلی استنباطی از لحاظ محتوایی و براساس روابط کلامی میتنی بر قرآن کریم استخراج شد. (مجذور خی= 07/29؛ 00/0= P). (مجذور خی= 59/29؛ 00/0= P). .


نصرت ریاحی‌نیا، مهساالسادات مکارم، اعظم فرجی‌پور، نسرین حاصلی،
دوره 14، شماره 54 - ( 4-1394 )
چکیده

_ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 7/9/93_ تاریخ پذیرش: 1/4/94 هدف از این پژوهش بررسی تأثیر کتاب‏درمانی گروهی بر افزایش عزت نفس کودکان آسیب دیده‏ی کار بود. مطالعه حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشیاز نوع پیش آزمون و پس آزمون، با گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه‏ی آماری شامل تمامی کودکان پسرمشغول به تحصیل در دو مرکز از مراکز انجمن حمایت از کودکان کاردر تهران بودند که از بین آن‌ها 30 کودک، که عزت نفس پایین داشتند، به صورت هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.در گروه آزمایش طی 5 جلسه‏ی 45 دقیقه‏ای کتاب درمانی گروهی برگزار شد و گروه کنترل هیچ نوع مداخله‏ای دریافت نکردند. قبل و بعد از اجرای کتاب درمانی در گروه آزمایش، از هر دو گروه آزمون عزت نفس کوپراسمیت به عمل آمد.در نهایت داده‏های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که کتابدرمانی گروهی بر افزایش نمرات کودکان در خرده مقیاس‏های عزت‏نفس کلی و عزتنفس اجتماعی تأثیر گذار بوده، ولی بر عزت‏نفس (از دیدگاه خود)، عزت‏نفس خانواگی و تحصیلی (آموزشی) تأثیر ی نداشته است. براساس این یافته‏ها می‌توان نتیجه گرفت که برای افزایش عزت نفس کودکان آسیب دیده کار، خصوصاً در بعد عزت نفس اجتماعی، می‏توان از کتاب درمانی به شیوه گروهی استفاده کرد.


یحیی یاراحمدی، ناصر یوسفی،
دوره 14، شماره 54 - ( 4-1394 )
چکیده

، چکیده تاریخ دریافت: 6/8/93_ تاریخ پذیرش: 1/2/94 این پژوهش با هدف مقایسۀ تأثیر خانواده درمانی مبتنی بر درمان نظام عاطفی بوون ومعنا درمانی درکاهش میل به خودکشی در میان مراجعان به مراکز مشاوره دانشگاههای آزاد اسلامی واقع در منطقه 11 صورت گرفت. طرح این پژوهش از نوع آزمایشی به شیوۀ پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه تحقیق مراجعان به مراکز مشاوره دانشگاههای آزاد اسلامی واقع در منطقه 11 بوده است. از این جامعه 60 آزمودنی به شیوۀ تصادفی ساده هدفمند انتخاب شدند، با ابزار اندیشه پردازی خودکشی بک(1979) و مصاحبه تشخیصی میزان متغیرهای وابستۀ در آزمودنیها اندازه‎گیری شد (پیش آزمون) و سپس به شیوۀ جایگزینی تصادفی، افراد در سه گروه 20 نفری(گروه بونی، معنا درمانی و گواه)گماشته شدند، بنابراین سه گروه نظام عاطفی و معنادرمانی و گواه شکل گرفت. پس از اجرای مداخله پس آزمون در آزمودنی‌های هر سه گروه اجرا شد و در نهایت داده‌های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کووراریانس چندراهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو رویکرد تأثیر درمان نظام عاطفی بوون ومعنا درمانی درکاهش میل به خودکشی آزمودنیها مؤثرند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد، بین دو رویکرد در کاهش میل به خودکشی تفاوت معناداری و جود ندارد. بر اساس یافته‌های تحقیق دو رویکرد درمان نظام عاطفی بوون ومعنا درمانی درکاهش میل به خودکشی اثر یکسانی دارند. .


حسین قمری ‏کیوی، علی شیخ الاسلامی، زهرا عادل،
دوره 14، شماره 55 - ( 7-1394 )
چکیده

‏، ، چکیده تاریخ دریافت: 20/4/94 - تاریخ پذیرش: 25/7/94 هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی _ رفتاری بر خشم و بهزیستی روان‌شناختی دختران پرخاشگر بود. روش: این پژوهش به شیوه‏ی نیمه‏آزمایشی با طرح پیش‏آزمون _ پس‏آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه‏ی آماری پژوهش را کلّیه‏ی زندانیان حاضر در بند نسوان زندان مرکزی شهر اردبیل در سال 1393 تشکیل می‏دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه‏گیری تصادفی ساده، 30 نفر از دخترانی که در پرسشنامه‏ی خشم حالت _ صفت اسپیلبرگر نمره‏های بالایی داشتند انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت‏کنندگان گروه آزمایش، درمان شناختی _ رفتاری را طی 8 جلسه دریافت نمودند. برای جمع‏آوری داده‏ها از پرسشنامه‏ی خشم حالت _ صفت اسپیلبرگر و پرسشنامه‏ی بهزیستی روان‌شناختی ریف استفاده شد. داده‏ها با روش آماری کورایانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‏ها: یافته‏ها نشان داد که فرضیه‏های پژوهش مبنی بر تأثیر درمان شناختی _ رفتاری بر خشم و بهزیستی روان‌شناختی دختران پرخاشگر مورد تایید قرار گرفته است و دختران گروه آزمایش نسبت به دختران گروه کنترل در پس‏آزمون به طور معناداری، خشم کمتری و بهزیستی روان‌شناختی بیشتری داشتند. نتیجه‏گیری: بنابراین، می‏توان ‏نتیجه گرفت که درمان شناختی _ رفتاری در کاهش خشم و افزایش بهزیستی روان‌شناختی دختران پرخاشگر تأثیر معناداری دارد.


باب اله بخشی‌پور،
دوره 14، شماره 55 - ( 7-1394 )
چکیده

چکیده تاریخ دریافت: 2/2/94 - تاریخ پذیرش: 5/6/94 هدف: این پژوهش به منظور بررسی رابطه سبک‌های شوخ‌طبعی و تعارض‌های زناشویی در دانشجویان متأهل انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه پیام نور ساری می‌باشند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) 314 دانشجوی متأهل (183 زن و 131 مرد) دانشگاه پیام نور ساری به روش تصادفی طبقه‌ایی انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه‌های سبکهای شوخ‌طبعی (مارتین، پالیک - دوریس، لارسن، گری و ویر ، 2003) و تعارض زناشویی (ثنایی، 1379) پاسخ دادند. یافته‌ها: یافته‌ها وجود همبستگی معنادار و منفی بین سبک شوخ‌طبعی سازش یافته (شوخ‌طبعی پیوندجویانه 214 /.- = r و شوخ‌طبعی خود ارزنده سازانه 116/.- = r) با تعارض زناشویی را نشان داد، و نیز نشان داد بین سبک شوخ‌طبعی سازش نایافته (شوخ‌طبعی پرخاشگرانه 052/. = r و شوخ‌طبعی خود تحقیرانه 088/. = r ) رابطه معنی‌داری با تعارض زنا شویی وجود ندارد. سطح معناداری 05/0P < و 01/0 P <می باشد. همچنین آزمون T تفاوت بین دو جنس از نظر سبکهای شوخ‌طبعی سازش نایافته (پرخاشگرایانه و خود تحقیرگرایانه) معنادار نشان داد (000/0 < P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دادند که سبکهای شوخ‌طبعی سازش یافته با تعارض زناشویی و بعضی از مؤلفه‌های آن، همبستگی منفی دارند و بین سبکهای شوخ‌طبعی سازش نایافته و تعارض زناشویی و مؤلفه‌های آن، همبستگی معناداری وجود ندارد؛ افزون بر این، بین دانشجویان مرد و زن از نظر به کارگیری سبکهای شوخ‌طبعی تفاوت معناداری به دست آمد.


خالد اصلانی، زیبا زندی، عباس امان الهی،
دوره 14، شماره 55 - ( 7-1394 )
چکیده

، زیبا زندی ، عباس امان الهی چکیده تاریخ دریافت: 31/4/94 - تاریخ پذیرش: 10/7/94 هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر آزمون مدل رابطه‏ی سبک‏های دلبستگی با سلامت عمومی و سازگاری عاطفی با میانجیگری نحوه ارزیابی فرزند از تعارضات والدین و مثلث‌سازی در دانش‏آموزان دبیرستان‏های دخترانه شهر اهواز بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه‏ی آماری شامل کلیه‏ی دانش‏آموزان شهر اهواز بودند. حجم نمونه شامل 213 نفر از دانش آموزان دبیرستانی بود که به روش نمونه‌گیری تصادفی چند مرحله انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه دلبستگی کولینز و رید (RAAS)، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، پرسشنامه ادراک کودک از تعارض والدین (CPIC) و پرسشنامه سازگاری (AISS) بودند. یافته‌ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل فرضی از برازندگی مناسبی برخوردار نبود. مدل نهایی با کواریته کردن نحوه ارزیابی فرزند از تعارض والدین و خطای مثلث‌سازی از برازش خوبی نسبت به داده‌های جامعه برخوردار بود. نتایج ضرایب میسر مستقیم نشان داد که بین سبک‏های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به سلامت عمومی، سازگاری عاطفی، مثلث‌سازی و نحوه ارزیابی فرزند از تعارض والدین رابطه معنی‌دار، نحوه ارزیابی فرزند از تعارض والدین به سلامت عمومی و مثلث‌سازی به سازگاری عاطفی معنی‌دار است. ضرایب غیرمستقیم با آزمون پریچر و هیز نشان داد که رابطه بین دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به سلامت عمومی با میانجیگری مثلث‌سازی و نحوه ارزیابی فرزند از تعارض والدین معنی‌دار و رابطه بین دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به سازگاری عاطفی با میانجیگری نحوه ارزیابی فرزند از تعارض والدین معنی‌دار است. نتیجه‌گیری: در فرایند رشد فرزندان، روابط متعارض والدین و مثلث‌سازی می‌توانند سلامت عمومی و سازگاری عاطفی را به صورت منفی تحت تأثیر قرار دهد. .


دکتر احمدرضا کیانی چلمردی، دکتر اسماعیل صدری دمیرچی، یاسمن جمشیدیان،
دوره 14، شماره 55 - ( 7-1394 )
چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله­ی مبتنی بر دلبستگی بر سازگاری زناشویی زوجین ناسازگار بوده است. روش: روش­های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آمار توصیفی و طرح­های شبه­آزمایشی بوده است. جامعه­ی آماری پژوهش شامل مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره فولاد مبارکه اصفهان بوده است. نمونه­ شامل 20 زوج بود که به صورت نمونه­گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب گردید. مداخله شامل ده جلسه آموزشی مبتنی بر دلبستگی بوده است. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه­ی تجدیدنظر شده­ی تجارب در روابط نزدیک و سازگاری زوجی تجدید نظر شده استفاده شد. یافته­ها: در مداخله­ی مبتنی بر مدل برازش شده، نتایج محاسبه داده­ها با آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که مداخله­ی مبتنی بر ابعاد دلبستگی بر افزایش سازگاری زناشویی موثر بوده است و مداخله در دو گروه مردان و زنان تاثیر متفاوتی نداشته است. نتیجه­گیری: پژوهش نشان داد که دلبستگی اجتنابی به صورت مستقیم تاثیر چشمگیری بر سازگاری زناشویی دارد، در مقایسه با دلبستگی اضطرابی. بنابراین می­توان بر رویکردهای مبتنی بر دلبستگی و رویکردهای شناختی- رفتاری برای کار با زوجین و کاهش ناسازگاری زناشویی تاکید نمود. 


محمود نجفی، مهسا بیطرف، محمد علی محمدی فر، الهه زارعی مته کلائی،
دوره 14، شماره 55 - ( 7-1394 )
چکیده

چکیده

هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه‌ی الگوی بالینی شخصیت ضد اجتماعی و مرزی در زنان متقاضی طلاق و زنان عادی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع علی – مقایسه‌ای از نوع توصیفی است. نمونه‌ این پژوهش شامل 100 نفر (50 زن متقاضی طلاق مراجعه کننده به واحد مشاوره دادگستری شهرستان سمنان و 50 زن ساکن در سمنان که هیچ گاه دادخواست طلاق ارائه نداده بودند) بوده است که با توجه به ملاک­های ورود به این پژوهش بر اساس نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. این دو گروه از لحاظ متغیرهای سن، وضعیت اجتماعی – اقتصادی، محل سکونت و تعداد سالهای زندگی مشترک با یکدیگر همتا شدند. در این پژوهش از آزمون بالینی چند محوری میلون و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ ( به منظور تعیین گروه عادی) استفاده شد. یافته­ها: نتایج نشان داد که زنان گروه متقاضی طلاق در مقایسه با گروه زنان عادی به طور معناداری دارای میانگین نمرات بیشتری در الگوی بالینی شخصیت ضد اجتماعی و مرزی بوده­اند. نتیجه­گیری: با توجه به یافته­های پژوهش در نظر گرفتن نشانه­های شخصیت مرزی و ضد اجتماعی در برنامه­های پیشگیری از طلاق ضروری به نظر می­رسد.



صفحه 3 از 18     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research