جستجو در مقالات منتشر شده


344 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

اردشیر کیانی، شکوه نوابی نژاد، خدابخش احمدی، جعفر انیسی،
دوره 13، شماره 49 - ( 1-1393 )
چکیده

، چکیده باوجود اینکه اصول اخلاقی زیر بنای تمام اعمال حرفه‌ای یک مشاور و روان شناس محسوب می شود ولی ابزاری برای سنجش آن تعریف نشده است. براین اساس هدف اصلی این پژوهش است تا مقیاسی را برای ارزیابی اخلاقی حرفه ای معرفی کند. روش تحقیق همبستگی از نوع ماتریس واریانس– کوواریانس بود و جامعه آماری پژوهش مشاوران و روان‌شناسان شهر تهران با حجم نمونه 178 نفر از مشاوران زن و مرد مجرد و متأهل بودند که دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس و بالاتر، و دارای پروانه اشتغال و شاغل در حرفه مشاوره و رواندرمانی بودند. ابزار مورد استفاده فرایند روایی سازه و محتوا را گذرانیده و مورد تایید قرار گرفت. تحلیل عاملی 5 عامل را در پرسشنامه مشخص نمود که در این میان عامل اول آزادی و رضایت آگاهانه 90/29 در صد واریانس کل، رعایت فرهنگ و قانون و حدود رابطه 75/6 در صد از واریانس کل، شفافیت رابطه 64/4 در صد از واریانس کل، مشاوره و مسؤولیت در شرایط بحران 13/4 در صد و رعایت اخلاق در بکارگیری فنون 89/3درصد از واریانس کل را تبیین نموده است. همچنین ضریب اعتبار باز آزمایی کل مقیاس 81/0 و همسانی درونی 92/0 می باشد. با توجه به ضرورت سنجش وضعیت اخلاقی و ارزیابی اخلاقی روان‌شناسان و مشاوران و نبود ابزار معتبر در این زمینه و با توجه به اینکه ابزار موجود از نظر روانسنجی معتبر ارزیابی شد، لذا این ابزار را برای استفاده در سنجش روان شناسان و مشاوران در موارد مختلف از جمله در هنگام صدور پروانه اشتغال و گزینش متخصصان و رواندرمانگران در مقاطع تکمیلی و همچنینین سنجش اخلاق حرفه‌ای روان‌شناسان در کارگاههای دانش افزایی توصیه می‌شود.


شهناز محمدی، مهرناز عضوخوبان، فریبا گودرزی،
دوره 13، شماره 50 - ( 4-1393 )
چکیده

_ _ چکیده تاریخ دریافت: 5/3/92 _ تاریخ پذیرش: 17/12/93 پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت‏های جنسی بر افزایش رضایت زناشویی زنان زیر 40 سال انجام شده‌است. جامعه آماری شامل زنان مراجعه‌کننده به کلینیک ها و مراکز خصوصی شهر کرج می‌باشد؛ که 36 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. بررسی تأثیرآموزش مهارت‌های جنسی بر افزایش رضایت زناشویی زنان زیر 40 سال فرضیه اصلی پژوهش حاضر بود. بدین منظور برای بررسی اثربخشی مهارت‌های جنسی، گروه آزمایشی طی 6 جلسه 90 دقیه‏ای تحت آموزش قرار گرفتند و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ به عنوان ابزار پژوهش در هر دو گروه در جلسه اول، جلسه آخر و 1 ماه پس از اتمام دوره آموزشی مورد استفاده قرار گرفت. در پایان اطلاعات بدست آمده با توجه به فرضیه‌های تحقیق و با روش تحلیل کواریانس یک راهه (انوا) و تحلیل کواریانس چند متغیری (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد آموزش مهارت‏های جنسی موجب افزایش رضایت زناشویی زنان می‏گردد.


کریم افشاری‌نیا،
دوره 13، شماره 50 - ( 4-1393 )
چکیده

چکیده تاریخ دریافت: 20/9/92 _ تاریخ پذیرش: 18/2/93 این پژوهش با هدف بررسی نقش سبک‌های دلبستگی و طرحواره‌های ناسازگار اولیه در پیش‌بینی ملاک‌های همسرگزینی دانشجویان دختر انجام شد. نمونه پژوهش300 نفر از دانشجویان مجرد دختر دانشگاه آزاد کرمانشاه که در مقطع کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 91-1390 مشغول به تحصیل بودند، بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سبک‌های دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور و پرسشنامه طرحواره‌های ناسازگار اولیه یانگ (فرم کوتاه) و پرسشنامه ملاک‌های همسرگزینی بودند. نتایج نشان داد که از بین سبک‌های دلبستگی، سبک دلبستگی ایمن با ملاک محتوایی همسرگزینی و سبک دلبستگی اجتنابی با ملاک فرآیندی همسرگزینی رابطه معنادار معکوس وجود دارد. همچنین از بین حوزه‌های طرحواره‌های ناسازگار اولیه، حوزه خودگردانی و عملکرد مختل و حوزه محدودیت مختل با ملاک فرآیندی رابطه معنادار معکوس وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد سبک ایمن به صورت معکوس و معنادار قویترین پیش‌بینی کننده ملاک محتوایی همسرگزینی است و سبک اجتنابی به صورت معکوس و معنادار قویترین پیش‌بینی کننده ملاک فرآیندی همسرگزینی است.از بین طرحواره‌های ناسازگار، طرحواره خودگردانی و عملکرد مختل به صورت مثبت و معنادار قویترین پیش‌بینی‌کننده ملاک محتوایی همسرگزینی است و به صورت معکوس و معنادار پیش‌بینی‌کننده ملاک فرآیندی همسرگزینی نیز می‌باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد سبک‌های دلبستگی و طرحواره‌های ناسازگار اولیه می‌توانند در تصمیم‌گیری افراد برای شریک زندگی تأثیرگذار باشند.


عباس امان الهی، کوثر تردست، خالد اصلانی،
دوره 13، شماره 50 - ( 4-1393 )
چکیده

_ _ چکیده تاریخ دریافت: 20/4/92 _ تاریخ پذیرش: 25/1/93 هدف از پژوهش حاضر پیش‏بینی سلامت عمومی براساس مؤلفه‏های خودشفقتی (خودمهربانی، خودقضاوتی، انسانیت مشترک، انزوا، ذهن‏آگاهی و شناخت بیش از حد) در دانشجویان دختر دارای تجربه‏ی شکست عاطفی دانشگاه‏های شهر اهواز بود. روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع پیش‏بین بود و آزمودنی‏های آن را 190 دانشجوی دارای تجربه‏ی شکست عاطفی در طی یک سال گذشته تشکیل می‏دادند. انتخاب گروه نمونه به روش نمونه‏گیری هدفمند انجام شد. ابزارهای گردآوری داده‏ها شامل پرسش‏نامه‏های سلامت عمومی گلدنبرگ و خودشفقتی نف بود. برای تحلیل داده‏ها از روش تحلیل ممیز استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای پژوهش قادر به پیش‏بینی سلامت عمومی در دانشجویان دختر دارای تجربه‏ی شکست عاطفی دانشگاه‏های شهر اهواز است. همچنین در تحلیل ممیز به روش گام به گام مشخص گردید که کارآمدترین متغیرها در پیش‏بینی سلامت عمومی به ترتیب شناخت بیش از حد و انسانیت مشترک هستند. در بررسی متغیرها به صورت جداگانه نیز مشخص گردید که همه‏‏ی متغیرها شامل خودمهربانی، خودقضاوتی، انسانیت مشترک، انزوا، ذهن‏آگاهی و شناخت بیش از حد، پیش‏بین‏های معنی‏داری برای سلامت عمومی در دانشجویان دختر دارای تجربه‏ی شکست عاطفی در دانشگاه‏های شهر اهواز می‏باشند.


امینی خوئی، عبدالله شفیع‌آبادی، علی دلاور، رحمت‌الله نورانی‌پور،
دوره 13، شماره 50 - ( 4-1393 )
چکیده

ناصر _ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 3/5/92 _ تاریخ پذیرش: 25/11/93 هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی تکنیک‏های ایماگوتراپی و برنامه آموزش مهارت‏های زندگی در بهبود الگوهای ارتباطی زوجین جوان شهر بوشهر بوده است. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش‌آزمون- پس آزمون است، جامعه آماری مطالعه را زوج‏های جوان مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر بوشهر تشکیل داده‏اند. نمونه پژوهش شامل 90 نفر (45 زوج) بوده که به روش داوطلبانه جایگزینی تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش جایگزین شدند. پس از اجرای پیش‌آزمون هر کدام از گروه‏های آزمایش به مدت 10 جلسه (هر هفته یک جلسه) در معرض آموزش مهارت‌های زندگی و آموزش تکنیک‌های ایماگوتراپی قرار گرفتند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستینسن و سالاوی است. به‌منظور تحلیل داده‏ها از روش‏های آماری تحلیل کوواریانس و تحلیل رگرسیون استفاده گردید، یافته‏ها نشان داد که هر دو روش برنامه آموزش مهارت‏های زندگی و ایماگوتراپی در بهبود الگوهای ارتباطی زوجین جوان موثر بوده و در مقایسه بین دو روش، شیوه آموزش مهارت‏های زندگی تأثیر بهتری در بهبود الگوهای ارتباطی زوجین داشته است.


جمال سلیمی، سید جمال بارخدا، کویستان محمدیان شریف،
دوره 13، شماره 50 - ( 4-1393 )
چکیده

_ _ چکیده تاریخ دریافت: 3/5/92 _ تاریخ پذیرش: 5/12/93 پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین انگیزش تحصیلی و اهداف پیشرفت اجتماعی با تعلل‌ورزی تحصیلی دانش‏آموزان سال دوم متوسطه با روش همبستگی انجام شد.نمونه‏ ی پژوهش 275 (دانش‏آموز پسر و دختر) بود که به شیوه‏ ی نمونه‏گیری طبقه‏ای تصادفی، از دبیرستان‏های دوره‏ی متوسطه‏ ی شهرستان مریوان انتخاب شدند‏‏ و به سه پرسشنامه‏ی ادراکات انگیزیش تحصیلی، اهداف پیشرفت اجتماعی‏و تعلل‏ورزی تحصیلی پاسخ دادند.جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش‏های آماری رگرسیون گام به گام و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین مولفه‏های انگیزش تحصیلی مولفه‏ی تکلیف، رقابت، کسب پیوستگی وعلاقه اجتماعی و مولفه‏های اهداف پیشرفت اجتماعی (تبحر، عملکرد گرایی، عملکرد گریزی) می‏تواند تعلل‌ورزی تحصیلی را پیش بینی کند و یا روی آن تاثیر بگذارد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که انگیرش تحصیلی و اهداف پیشرفت اجتماعی می‌توانند تعلل‌ورزی تحصیلی را پیش بینی کنند و همچنین اهداف پیشرفت تحصیلی با انگیزش تحصیلی رابطه‏ی مستقیم و معناداری دارد. نتایج این پژوهش برای اداره آموزش و پرورش و همچنین مراکز آموزش عالی بویژه برای دبیران و معلمان قابل استفاده می‏باشد تا جهت رفع تعلل‏ورزی و ناکار‏آمدی تحصیلی دانش‏آموزان و دانشجویان و افزایش انگیزش تحصیلی در میان آنها گامی بردارند.


حسین قمری، ثمینه دستانی، سمیه قدیمی،
دوره 13، شماره 50 - ( 4-1393 )
چکیده

_ _ چکیده تاریخ دریافت: 25/7/92 _ تاریخ پذیرش: 14/2/93 هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش میزان افسردگی و نشخوار فکری در زنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن بود. روش پژوهش در این تحقیق شبه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنانی بودند که در نیمه دوم سال ١٣٩٠ به مراکز بالینی و درمانی شهرستان تبریز مراجعه کرده اند و از نشانگان خستگی مزمن رنج می‌بردند. حجم نمونه در پژوهش حاضر 30 بیمار زن مراجعه کننده به مراکز بالینی و درمانی شهر تبریز در سال ١٣٩۰ بود که به صورت در دسترس در دو گروه مقایسه‌ای قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس خستگی چالدر، پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس پاسخهای نشخواری بود. روش مورد استفاده برای تحلیل داده‌ها، تحلیل واریانس چند متغیره بود. از پرسشنامه خستگی چالدر برای شناسایی افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن استفاده شد. نتایج به دست آمده از پرسشنامه افسردگی بک نشانگر تأثیر معنی دار درمان شناختی - رفتاری بر کاهش افسردگی در زنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن است و نیز اثر بخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش نشخوار فکری با توجه به نتایج به دست آمده از مقیاس پاسخ‌های نشخواری معنی داراست. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‌دهد که درمان شناختی - رفتاری بر کاهش میزان افسردگی و نشخوار فکری درزنان مبتلا به نشانگان خستگی مزمن تأثیر دارد و همچنین تاثیر درمان شناختی – رفتاری بر کاهش نشخوار فکری نسبت به کاهش افسردگی در این بیماران تا حدودی بیشتر است. از نتایج حاصل می‌توان چنین استنباط کرد که درمان شناختی-رفتاری از طریق تغییر تفسیر افراد از موقعیتها و تغییر توجه بیماران مبتلا به خستگی مزمن بر کاهش افسردگی و نشخوارفکری موثر است و افسردگی به علت نقش سایر عوامل کمتر از نشخوار فکری بهبود می‌یابد.


محمد عسگری، لیلا باجلان،
دوره 13، شماره 50 - ( 4-1393 )
چکیده

_ چکیده تاریخ دریافت: 4/4/92 _ تاریخ پذیرش: 2/2/93 هدف این پژوهش تعیین تأثیر بخشش‏درمانی بر تعارضات‏زناشویی و کیفیت‏زندگی زنان مراجعه کننده به بهزیستی شهر اراک بود. برای این منظور از بین زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهر اراک1389که در آزمون تعارض زناشویی نمرات بالاتر از 25) کسب کرده بودند، نمونه ای با حجم 30 نفر انتخاب( نمونه‏ای در دسترس) و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در پژوهش از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس‏آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نخست تعارضات ‏زناشویی و کیفیت‏زندگی آزمودنی ها با دو پرسشنامه کیفیت‏زندگی و پرسشنامه تعارض زناشویی انریچ اندازه‏گیری شد. پس از آن، گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای برنامه بخشش‏درمانی دریافت کرد، اما گروه کنترل هیچگونه مداخله‏ای دریافت نکرد. پس از اتمام مداخلات درمانی، بار دیگر، تعارضات زناشویی و کیفیت زندگی آزمودنی‏ها اندازه‏گیری شد. تحلیل داده‏ها با آزمون تحلیل واریانس چند متغیره برای نمرات افتراقی و تی تست نشان داد که بخشش‏درمانی بر کاهش تعارضات‏زناشویی و افزایش کیفیت‏زندگی زنان به طور کلی تأثیر داشته و این تأثیر از لحاظ آماری معنی دار بود.( p&le.05)


منصوره اعلمی‌نیا، حسین اسکندری، احمد برجعلی،
دوره 13، شماره 51 - ( 7-1393 )
چکیده

_ _ چکیده نظریه‏های علمی و از جمله نظریه‏های روان‏شناسی مبتنی بر پیش‏فرض‏های نظری ویژه‏ای می‏باشند که تاثیر قابل ملاحظه‏ای در بدنه اصلی نظریه‏ها به جای می‏گذارند و تفاوت این نظریات تا حدودی منعکس‏کننده پیش‏فرض‏های زیربنایی متفاوت آنها می‏باشد. به نظر می‏رسد با تغییر مفروضات پایه و جایگزینی آن‏ها با مفروضات متافیزیکیِ فرهنگی به منزله مبانی نوین، شاهد تغییر پارادایمی در نظریه‏های علمی موجود باشیم؛ پژوهش حاضر با هدف قرار دادن این امر، در صدد تعیین پیش‏فرض‏های انسان‏شناسی، روان‏شناسی و روش‏شناسی آسیب‏شناسی روانی و روان‏درمانی از دیدگاه مولانا می‏باشد تا چشم‏انداز تازه‏ای در این قلمرو‏‏ها ترسیم نماید. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی و توصیفی - تحلیلی از نوع تحلیل محتواست. در این پژوهش نشان داده شد که مولانا انسان را موجودی آزاد و مختار می‏داند که می‏تواند در سرتاسر زندگی تغییر نماید. او معتقد است زبان به عنوان امری بین‏الاذهانی، تعیین‏کننده اصلی رفتار به شمار می‏آید. مولانا به گرایش اصیل آدمی به رشد و کمال اشاره داشته و مسیر رشد را طریق رسیدن به سلامت و نشاط حقیقی می‏داند. در نگاه او انسان‏ها عموماً در وضعیت آسیب قرار دارند؛ اغلب وجود اصیل و واقعی خویش را به اشتباه با تعلقات بدنی و گرایش‏های نفسانی شده یکی گرفته و با برساختن خویشتن کاذب و فرو غلتیدن در دام خیالات، دچار غم و پریشانی می‏شوند. فربه کردن این خویشتن کاذب، فرد را در معرض آسیب قرار می‏دهد و بیمار می‏سازد. فرایند رهایی از آسیب، فرایند از دست دادن و از میان برداشتن این خویشتن و دست یازیدن به"بی‏خودی" است که مستلزم مواجهه‏ای سهمناک و تن دادن به سلوکی سرسخت می‏باشد و با تنش و درد همراه است تا در نهایت فرد به رهایی دست یابد. در دیدگاه مولانا اساساً ذهن آدمی از زبان او جدا نیست؛ زبان، به ویژه قالب داستان، نقش برجسته‏ای در ساخت‏دهی به معنا، شناخت و رفتار آدمی دارد و از اینرو خاستگاه آسیب و درمان به شمار می‏آید. زبان است که فرد را بیمار می‏سازد و هم اوست که درمان می‏کند. زبان‏کاوی و تحلیل داستان‏هایی که برساخته‏های زبانی محسوب می‏شوند، راه و روش مناسبی برای بررسی وضعیت‏های انسانی و از جمله وضعیت آسیب‏های روانی و ابزار و شیوه مناسبی برای چاره‏سازی و درمان می‏باشند.


محمد ثناگویی‌زاده، عذری اعتمادی، سید احمد احمدی، رضوان السادات جزایری،
دوره 13، شماره 51 - ( 7-1393 )
چکیده

، ، ، چکیده هدف این پژوهش، ساخت و اعتبار یابی آزمون مشکلات بین نوجوانان پسر و والدین شان است تا نوع مشکلاتی که با همدیگر دارند، شناسایی شود. روش پژوهش ترکیبی از نوع طرح اکتشافی بوده که در دو مرحله انجام شد. مرحله اول به صورت روش کیفی، با مطالعه منابع علمی و تحقیقاتی، مصاحبه با نوجوانان و والدین شان و مصاحبه با متخصصان، مقولات مرتبط با مشکلات والدین و نوجوان به شیوه تحلیل سیستماتیک گردآوری شد و پرسشنامه ای 60 سئوالی در دو فرم پدر و مادر تنظیم گردید. در مرحله دوم با روش کمی روایی و پایایی ابزار مورد نظر بررسی گردید. 200 نفر از بین دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان براساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند و با استفاده از نرم افزار spss تحلیل عاملی اکتشافی صورت گرفت و آلفای کرونباخ کل آزمون و خرده آزمون‌های آن مشخص گردید. یافته‌های پژوهش نشان داد که آزمون مشکلات بین والدین و نوجوان دارای سه عامل می‌باشد که عبارت است از؛ مشکلات درونی، مشکلات در روابط بین فردی و مشکلات در شیوه والدگری. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تجویزی بیانگر تبیین درصد قابل توجهی از واریانس متغیر مورد نظر توسط عامل‌ها بود. آلفای کرونباخ کل آزمون در فرم پدر 92/0 و در فرم مادر 93/0 به دست آمد. آزمون مشکلات بین نوجوانان و والدین دارای اعتبار و روایی بالایی است که عوامل منسجمی از آن به دست می‌آید و می‌توان با توان بالایی مشکلات نوجوانان را مورد مطالعه و در پژوهش‌های بالینی برای سنجش مشکلات مورد استفاده قرار داد.


زهرا جهان بخشی، ناصر یوسفی، حسین کشاورز افشار،
دوره 13، شماره 51 - ( 7-1393 )
چکیده

_ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 4/4/92 _ تاریخ پذیرش: 10/4/93 تولد یک کودک تغییر چشمگیری در سیستم خانواده به وجود می‌آورد و باعث تنظیم مجدد سیستم خانواده می‌شود، هدف این پژوهش این بود که مشخص شود زنان در انتقال به مرحله والدینی چه چالش‌ها و تغییراتی را تجربه می‌کنند، و رضایت زناشویی زنان در انتقال به مرحله والدینی چگونه است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده که به روش کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام گرفت. نمونه‏گیری در یک نمونه 30 نفری به روش مبتنی بر هدف انجام و تا اشباع داده‏ها ادامه یافت. برای گردآوردی داده‏ها از مصاحبه با مادران نخست‌زا استفاده شد. به منظور دستیابی به موثق بودن و پایایی داده‏ها از معیارهای بازنگری ناظرین و مشارکت‏کنندگان در پژوهش استفاده شد. یافته‌های این پژوهش نشان داد که مادران با چالشهای تغییر دیدگاه در مورد خود، نداشتن فعالیت‌ها و سبک زندگی سابق، از دست دادن جنبه‌های هویت حرفه ای، کاهش علاقه به صمیمیت جنسی، باورهای سنتی در مورد نقش جنسیتی فرزند، تمرکز طاقت‌فرسا به کودک، زمان کم یا منابع کم برای انجام حرفه و نقش همسری، افزایش استرس و احساس افسردگی، افزایش نیاز به سازماندهی، نداشتن اوقات مشترک، محدود شدن روابط زن و شوهر، تقویت رابطه مادر با فرزند، محدود شدن آزادی و احساس نابرابری نقش، عدم مدیریت مشترک در امور فرزند و مساوات طلبی در اجرای نقش، اضطراب تغییر نقش، تعیین مرزها و زیر منظومه‌ها، روبرو بودند ودر زمینه رضایت زناشویی3 نفرعدم رضایت زناشویی (تجربه بحران شدید)، 4نفرعدم رضایت زناشویی (تجربه بحران متوسط)، 3نفرکاهش کوتاه مدت، فصلی در رضایت زناشویی، 3نفرعدم تغییر در رضایت زناشویی. 17 نفر افزایش در رضایت زناشویی را گزارش کردند. با توجه به یافته‏های این مطالعه می‏توان نتیجه‏گیری کرد که زنان با چالشهای مهمی روبرو هستند که در خیلی مواقع بایستی مداخلات آموزشی درمانی با خانواده صورت پذیرد. متخصصان بهداشت روانی بایدبه حیطه گذر به والدینی توجه ویژه داشته باشند.


نجمه حمید، اعظم آقاجانی افجدی، راضیه سعیدی،
دوره 13، شماره 51 - ( 7-1393 )
چکیده

_ _ چکیده تاریخ دریافت: 8/3/92 _ تاریخ پذیرش: 25/11/92 هدف پژوهش فعلی بررسی رابطه میان رضایت زناشویی، افسردگی و سیستم ایمنی زوجین شهر اهواز بوده است. در این مطالعه همبستگی، از میان 52 زوج مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 90-1388 که دچار مشکلات زناشویی بودند، تعداد 30 زوج با در نظر گرفتن متغیرهای مورد نظر در پژوهش مانند سن، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، طول مدت ازدواج، عدم ابتلا به بیماری‌هایی که سیستم ایمنی را مخدوش می‌سازد و سایر متغیرهای در پژوهش به صورت همگون انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه رضایت زناشویی هادسون و مقیاس افسردگی بک (BDI) بوده است. هم چنین برای ارزیابی سیستم ایمنی زوجین نمونه برداری خون به عمل آمد. نمونه‌های خونی در آزمایشگاه سازمان انتقال خون ایران جهت ارزیابی درصد سلول‌های CD4، CD8، نسبت CD4 به CD8، سلول‌های مهاجم طبیعی NK (CD16، CD56) مورد تحلیل قرار گرفت. داده‌های پژوهش با روش‌های همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چند متغیری در نرم افزار SPSS16 تحلیل گردید. نتایج حاصل از پژوهش آشکار ساخت که بین رضایت زناشویی و سیستم ایمنی یعنی بین سلول‌های CD4 نسبت CD56, CD16,CD8/CD4رابطه مثبت معناداری (P<0/001) وجود دارد. میان رضایت زناشویی و افسردگی رابطه منفی معناداری (P<0/001) وجود دارد. از سوی دیگر، میان زنان و همسران آن‌ها از لحاظ سیستم ایمنی و افسردگی تفاوت معناداری وجود دارد یعنی میزان سیستم ایمنی زنان کمتر از همسران آن‌ها وافسردگی در زنان هم بالاتر از همسران بوده است. هرچه رضایت زناشویی زوجین بیشتر باشد سیستم ایمنی آن‌ها قوی‌تر است و میزان افسردگی آن‌ها کمتر خواهد بود. از سوی دیگر میزان افسردگی و عدم رضایت زناشویی زنان بیشتر از همسران آن‌ها و متقابلا سیستم ایمنی زنان کمتر از همسران بوده است.


آسیه شریعتمدار،
دوره 13، شماره 51 - ( 7-1393 )
چکیده

چکیده هر زوج الگوی منحصر به فردی از نیازهای شخصیتی را وارد رابطه‌ی دو نفره می‌کند. در یک رابطه‌ی صمیمانه میزان ارضای نیازهای متقابل باید نسبتا بالا باشد. در اثر خشم ناشی از ناامیدی از ارضای نیازهای متقابل خشونت شکل می‌گیرد. هدف این پژوهش تبیین کیفی آسیب‌شناسی ازدواج بر اساس محرومیت از ارضای نیاز‌های بنیادین یانگ و نحوه‌ی ارضای نیاز‌ها در روابط بین فردی بود. آزمودنی‌های این تحقیق 25 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد مشاوره دانشگاه علامه و روان شناسی خانواده‌ی دانشگاه علم و فرهنگ در سال 91-92 و 92-93 بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از شیوه‌ی پرسش فرافکنانه استفاده شده است. با کد گذاری و طبقه‌بندی پاسخ‌های آزمودنی ها، مفاهیم و طرحواره‌ها شناسایی شد. نتایج پژوهش نشان داد که آزمودنی‌ها در فرافکنی افکار خود بر موضوع ازدواج طرحواره‌های ناسازگار متعددی نشان داده‌اند. آنچه به ازدواج آسیب می‌رساند ناتوانی در برقراری دلبستگی‌های ایمن و ارضا‌کننده با دیگران عمدتا در اثر محرومیت هیجانی، تأکید بر پیروی از قوانین انعطاف ناپذیر، ناتوانی در شکل دهی هویتی مستقل، عدم رعایت حقوق دیگران و سرکوبی نیازهای بنیادین برای کسب محبت و تأیید است.


مسعود شهبازی، غلامرضا رجبی، رضا خجسته مهر، منصور سودانی،
دوره 13، شماره 51 - ( 7-1393 )
چکیده

( _ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 12/6/92 _ تاریخ پذیرش: 28/2/93 هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های ارتباطی بر تمایز یافتگی خود در زوج‌های مراجعه‌کننده برای عقد دائم به دفاتر ثبت ازدواج شهرستان مسجد سلیمان بود. در این پژوهش 4 زوج (جمعاً 8 زن و مرد) با روش نمونه‏گیری داوطلبانه–هدفمند و بر اساس ملاک‌های ورود و خروج انتخاب شدند. طرح تحقیق تجربی تک موردی از نوع خط پایه چند گانه بود. صورت جلسه آموزش مهارت‌های ارتباطی در 10 جلسه به زوج‌ها آموزش داده شد و آن‌ها به پرسشنامه تمایز یافتگی در سه مرحله خط پایه، در حین آموزش و پیگیری دو ماهه پاسخ دادند. داده‌ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که آموزش مهارت‌های ارتباطی باعث افزایش تمایز یافتگی خود با 43/26%، در زوج‌های اول 37/27%، دوم 20%، سوم 18/28% و چهارم 23/30% در مرحله بعد از آموزش در چهار زوج شده است. شاخص‌های تغییر پایا هم حاکی از معنادار بودن تغییر و افزایش تمایز یافتگی است. این آموزش به طور نسبی باعث افزایش تمایز یافتگی زوج‌ها و تفکیک احساس از عقل شد.


زری مقدم، مهناز مهرابی‌زاده هنرمند، حسن احدی، پرویز عسکری، علیرضا حیدری،
دوره 13، شماره 51 - ( 7-1393 )
چکیده

_ _ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 3/6/92 _ تاریخ پذیرش: 20/3/93 هدف از پژوهش‌ حاضر، بررسی اثر سبک‌های دلبستگی و سبک‌های والدینی بر خود شکوفایی با میانجی‌گری ویژگی‌های شخصیتی بود. شرکت‌کنندگان در پژوهش شامل 306 نفر(174دختر و132پسر) از دانشجویان کارشناسی ارشد واحد علوم و تحقیقات خوزستان بودند که به روش تصادفی ساده گزینش شدند. ابزارهای اندازه‌گیری متغیرها، پرسشنامه سبک‌های دلبستگی سیمپسون(1990)، پرسشنامه سبک‌های والدینی زینانی(1389)، پرسشنامه ویژگی‌های شخصیتی نئو- فرم کوتاه (1992) و پرسشنامه خود شکوفایی اهواز(1378) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق معادلات ساختاری (SEM) انجام گرفت. فرضیه‌های غیر مستقیم با روش بوت استراپ آزمون شدند. نتایج حاصل از پژوهش، نشان داد الگوی پیشنهادی با انجام اصلاحاتی، برازش خوبی با داده‌ها دارد. از 17 مسیر مستقیم الگوی پیشنهادی، مسیر سبک والدینی مقتدر به گشودگی تایید نشد و از الگو حذف گردید. نتایج مربوط به تحلیل روابط واسطه ای نشان داد که به جزء 3 مسیر غیر مستقیم (سبک دلبستگی ایمن به خود شکوفایی از طریق وجدانی بودن، سبک دلبستگی نا ایمن به خودشکوفایی از طریق روان رنجور خویی و سبک والدینی مقتدر به خودشکوفایی از طریق وجدانی بودن) دیگر مسیرهای غیر مستقیم معنی دار بودند.


فاطمه ساکی‌زادی، کیانوش زهراکار، باقر ثنایی ذاکر، مجید احمدی،
دوره 13، شماره 52 - ( 10-1393 )
چکیده

_ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 2/9/92 _ تاریخ پذیرش: 12/7/93 هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت‌های زناشویی بر اساس مدل گاتمن بر شادمانی زناشویی بود. این مطالعه یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل کلیه مادران دانش‌آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر دورود در سال تحصیلی92-91 بود که از این بین 30 نفر به شیوه نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به گروه آزمایش طی ده جلسه، مهارت‌های زناشویی بر اساس مدل گاتمن آموزش داده شد درحالی که گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه، قبل و بعد از ارائه آموزش، مقیاس شادمان زناشویی (MHS) را تکمیل کردند. در نهایت، داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافت‌ها نشان داد که آموزش مهارت‌های زناشویی بر اساس مدل گاتمن موجب افزایش معنی دار شادمانی زناشویی در شرکت‌کنندگان گروه آزمایش شده بود، در حالی که این افزایش در گروه گواه مشاهده نشد. بر اساس یافته‌های این پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت‌های زناشویی گاتمن باعث افزایش شادمانی زناشویی شده است.


فریده حسین ثابت، فرحناز جوبانیان، کیومرث فرحبخش،
دوره 13، شماره 52 - ( 10-1393 )
چکیده

_ _ چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش روان‌شناسی مثبت‌نگر بر تاب‌آوری و کنترل خشم انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح آزمایشی پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش‌آموزان دختر سال اول متوسطه شهر یزد در سال تحصیلی 1392-1391 تشکیل می‌دادند که از میان آن‌ها، به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی چند مرحله‌ای، 24 دانش‌آموز که دارای تاب‌آوری پایین و پرخاشگری متوسط و بالا بودند انتخاب و به طور مساوی و تصادفی در گروه آزمایش و گروه گواه جایگزین شدند. در گروه آزمایش 12 جلسه آموزش روان‌شناسی مثبت‌نگر اجرا شد در حالی که شرکت‌کنندگان گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای به کار برده شده برای سنجش متغیرهای پژوهش عبارت بودند از: مقیاس تاب‌آوری کونور-دیویدسون و مقیاس ابراز صفت-حالت خشم. اداده‌ها پس از جمع آوری با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس بیانگر معناداری نقش روان‌شناسی مثبت‌نگر بر افزایش تاب‌آوری و کنترل خشم بود. بر اساس این یافته‌ها می‌توان گفت که آموزش روان‌شناسی مثبت‌نگر با تأکید بر تقویت هیجانهای مثبت و درک توانمندی‌ها، در افزایش تاب‌آوری دانش‌آموزان مؤثر است. همچنین این آموزش با استفاده از روش تجسم و تجربه ذهنی خشم و بخشایش به افراد کمک می‌کند تا خشم خود را کنترل کرده و هیجان مثبتی را جایگزین آن نماید.


ثمر جلدکار، محمود نجفی، نعمت الله ستوده،
دوره 13، شماره 52 - ( 10-1393 )
چکیده

_ _ چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه انتخاب به شیوه گروهی بر افزایش انعطاف‏پذیری و رضایت زناشویی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه شامل کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به کانون بانوان شهر گرمسار بود. تعداد 12 زوج با استفاده از نمونه‏گیری در دسترس و داوطلبانه و با در نظر گرفتن ملاک‏های ورود وخروج انتخاب و در دو گروه آزمایش وکنترل گمارده شدند. گروه آزمایش در طی هشت جلسه مداخله گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و انعطاف پذیری شاکری بود. داده‏ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب بر انعطاف‏پذیری زوجین تاثیر مثبت داشته است (01/, p<69/8 F=) همچنین آموزش گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب منجر به افزایش رضایت زنا‏شویی زوجین شد (01/, p<68/16F=). با توجه به یافته‏ها، می‏توان از آموزش نظریه انتخاب به شیوه گروهی برای افزایش رضایت زناشویی، بهبود روابط زناشویی وکاهش تعارضات استفاده کرد و از این طریق از کشمکش‏های زناشویی پیشگیری کرد.


مجتبی سلم‌آبادی، سید محمد کلانتر کوشه، عبدالله شفیع‌آبادی،
دوره 13، شماره 52 - ( 10-1393 )
چکیده

_ _ چکیده پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل سازگاری زناشویی با توجه به سبک زندگی اسلامی و کمال‌گرایی معلمان دوره متوسطه بیرجند انجام شد. این پژوهش یک مطالعه غیرآزمایشی از نوع مدل‏یابی معادلات ساختاری (SEM) است. نمونه پژوهش حاضر به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای از بین معلمان دوره متوسطه شهرستان بیرجند (150 مرد و 150 زن) انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از آزمون سازگاری زناشویی لاک-لاواس (LWMAT)، فرم کوتاه آزمون سبک زندگی اسلامی کاویانی (ILST)، و مقیاس کمال‌گرایی چندبعدی تهران (TMPS) جمع آوری و با استفاده از شیوه تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها نشان داد سبک زندگی اسلامی تأثیر مستقیم و مثبت بر سازگاری زناشویی داشته است، همچنین کمال‌گرایی تأثیر مستقیم و منفی بر سازگاری زناشویی داشته است اما بین سبک زندگی اسلامی و کمال‌گرایی رابطه معنی‌داری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که با اصلاحات انجام‌شده، مدل فرضی از تبیین و برازش مناسبی برخوردار است. بر اساس یافته‌های پژوهش می‌توان ادعا نمود با پیاده سازی سبک زندگی اسلامی در زندگی زناشویی، سازگاری زناشویی مناسبی برای زوجین و افراد خانواده ایجاد می‌شود.


منا قریشی، سالار فرامرزی،
دوره 13، شماره 52 - ( 10-1393 )
چکیده

_ چکیده تاریخ دریافت: 18/11/92 _ تاریخ پذیرش: 5/7/93 پژوهش حاضر با هدف تبیین تفاوت ابعاد راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش‌آموزان دبیرستانی در گونه‌های مختلف خانواده بر اساس مدل فرایند و محتوای خانواده انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع پس رویدادی بود. به این منظور از میان دانش‌آموزان پایه دوم و سوم دوره متوسطه شهر شیراز 308 (186دختر، 122 پسر) دانش‌آموز به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. برای جمع‏آوری اطلاعات از مقیاس‏های خودگزارشی فرایند و محتوای خانواده (فرم فرزندان) و راهبردهای انگیزشی یادگیری که روایی و اعتبار آنها تأیید شده، استفاده گردید. داده‌های بدست آمده با آزمون تحلیل واریانس یک متغیره و چند متغیره تجزیه تحلیل شد. نتایج نشان داد که راهبردهای شناختی در گونه‌های سالم و غیر سالم دارای تفاوت معنادار است. در حالی که تفاوت در خودتنظیمی ناشی از تفاوت گونه سالم با غیر سالم، مشکل دار محتوایی و مشکل دار فرایندی است. نبا توجه به نتایج بدست آمده می‏توان گفت که در گونه‏های مختلف خانواده بکارگیری ابعاد راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در میان دانش‌آموزان تفاوت وجود دارد و به روان‌شناسان مدرسه و مشاوران توصیه می‌شود که این موضوع را در مشاورۀ با دانش‌آموزان مورد توجه قرار دهند.



صفحه 2 از 18     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research