30 نتیجه برای رضایت
ابراهیم نامنی،
دوره 15، شماره 57 - ( 7-1395 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی روان درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر باورهای ارتباطی و رضایت زناشویی زنان ناسازگار مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه حکیم سبزواری انجام گرفت. روش: این پژوهش، به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نابرابر اجرا شد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، کلیه زنان ناسازگار است که به مرکز مشاوره دانشگاه حکیم سبزواری در سال 93 مراجعه کرده بودند. نمونه این پژوهش شامل 30 زن ناسازگار می باشد که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه، آزمایش(15 نفر) و کنترل(15نفر ) به صورت تصادفی جایگزین شدند. اعضای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (47 سوالی) و باورهای ارتباطی(RBI) اپسین و ایدلسون (1981) استفاده شد. داده های پژوهش به روش تحلیل کواریانس چندمتغیره و توسط نرم افزار SPSS 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که روان درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای ارتباطی و رضایت زناشویی زنان ناسازگار موثر است و زنان ناسازگار گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری در مولفه های باورهای ارتباطی(001/0, P<12/213F= ) و رضایت زناشویی(001/0, P<19/71F= ) بهبود پیدا کردند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که روان درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای ارتباطی و رضایت زناشویی زنان ناسازگار تاثیر معناداری دارد.
علی دلاور، مریم غلامزاده جفره، کیومرث فرح بخش،
دوره 16، شماره 61 - ( 1-1396 )
چکیده
چکیده
زندگی در هویت خود هدفمند است. اولین نکته مطرح در هستیشناسی اسلامی هدفمند بودن جهان خلقت است. خانواده در شکلهای مختلف آن همواره کارکردهای متعددی را ایفا میکند. کارکرد خانواده مفهومی است که تاثیر مستقیمی بر نیازها، اهداف، رضایت از زندگی و روابط عاطفی دارد. در کارکردهای متعددی که برای ازدواج تعریف شده است، جای خالی بررسی هدفمندی این کارکردها به چشم میخورد لذا در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی محقق درصدد آن است درک بهتری از پدیده مورد بررسی (هدفمندی کارکردهای ازدواج) در افراد متاهل راضی و ناراضی بدست آورد. جامعه پژوهش در این مطالعه کیفی را همه افراد متاهلی که حداقل سه سال از زندگی آنها گذشته، دارای یک فرزند بوده و در زمان پژوهش در شهر اهواز زندگی میکردند، تشکیل میدادند. در این مرحله با استفاده از نمونهگیری هدفمند تعداد 24 نفر از بین مراجعان مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهر اهواز با و بدون شکایت از مشکلات زندگی زناشویی که در پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ نمره ای بالاتر از 70 و پایین تر از 30 را کسب نموده بودند، انتخاب شدند. واکاوی کیفی هدفمندی کارکردهای ازدواج از طریق گردآوری دادههای حاصل از مصاحبه عمیق صورت گرفت. برای تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبهها از روش نظریه مبنایی استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شباهت هدفمندی کارکردهای ازدواج در هر دو گروه زوجین راضی و ناراضی مربوط به کارکردهای اولیه ازدواج و تفاوت در دو کارکرد مهارت اجتماعی و انس و عاطفه است. نگرش و باورهای زوجین از لحاظ هستیشناسی نقش مهمی درروابط زناشویی آنها دارد و بسته به نوع هستیشناسی، نگرشها، رفتارها، تعاملات و ارتباطات در هر فردی به سمت خاصی شکل میگیرد.
کلید واژه ها: رضایت زناشویی، کارکردهای ازدواج، هدفمندی.
غلامرضا رجبی، مریم یوسفی مقدم، خالد اصلانی،
دوره 17، شماره 65 - ( 1-1397 )
چکیده
این پژوهش به بررسی مدل افسردگی و رضایت زناشویی زنان بر اساس طرحوارههای ناسازگار اولیه و سبکهای مقابلهای همسران مبتلا به مواد افیونی پرداخته است. 199 زوج (398 نفر) مراجعهکننده به مراکز دولتی و خصوصی ترک اعتیاد شهرستان تربت حیدریه به صورت نمونهگیری هدفمند-داوطلب انتخاب شدند، و پرسشنامههای طرحوارههای ناسازگار اولیه (YSQ)، سبکهای مقابلهای (CISS)، رضایت زناشویی و افسردگی بک (BDI-13) را تکمیل نمودند. ارزیابی مدل با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS-16 بود. مدل نهایی با حذف چند مسیر نشان داد که از برازش خوبی با دادهها برخوردار است. ضرایب مسیر مستقیم بین متغیرهای طرحوارههای ناسازگار اولیه شوهران با سبک مقابلهای هیجان-مدار شوهران، طرحوارههای ناسازگار اولیه شوهران با رضایت زناشویی همسران، طرحوارههای ناسازگار اولیه شوهران با افسردگی همسران، سبک مقابلهای اجتناب-مدار شوهران با رضایت زناشویی همسران، سبک مقابلهای هیجان-مدار شوهران با رضایت زناشویی همسران همگی معنادار بودند. اما ضرایب مسیر بین متغیرهای طرحوارههای ناسازگار اولیه شوهران با سبک مقابلهای اجتناب-مدار آنها، سبک مقابلهای هیجان-مدار شوهران با افسردگی همسران و سبک مقابلهای اجتناب-مدار شوهران با افسردگی همسران معنادار نشدند. از سوی دیگر، ضریب غیرمستقیم طرحواره ناسازگار شوهر به رضایت زناشویی زن با میانجی گری سبک مقابله ای هیجان-مدار معنی دار بود. بر این اساس میتوان گفت که افکار نادرست و استفاده از سبکهای مقابلهای نادرست شوهران باعث مشکلات روحی-روانی و کاهش رضایت زناشویی همسران میشود.
محمدسجاد صیدی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رضایت و کیفت خانواده در کاهش اضطراب و افسردگی کودکان و نیز آزمون نقش واسطه ای استرس والدینی در روابط بین متغیرهای مذکور انجام شد. روش: تعداد 499 نفر از والدینِ دانش آموزان ِ دخترِکرمانشاهی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به منظور پرکردن مقیاس رضایتمندی از زندگی خانواده، مقیاس کیفیت زندگی خانواده، شاخص استرس فرزندپروری- فرم کوتاه و مقیاس مشکلات رفتاری راتر انتخاب شدند. دادهها به روش مدلیابی معادلاتی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که مسیرهای مستخرج از کیفیت و نیز رضایتمندی از زندگی خانواده به اضطراب و افسردگی کودکان معنادار و منفی شده اند. همچنین متغیر استرس والدینی توانست نقشی واسطهای در این بین ایفا کند و شاخصهای برازش مدل، مطلوب بدست آمد. نتیجه گیری: بنابراین بر اساس مدل پیشنهادی با تمرکز و تأکید هر چه بیشتر بر شاخصهای کیفیت بخش زندگی خانوادگی و نیز کاهش استرس والدینی می توان تا حد زیادی در کاهش نشانه های اضطراب و افسردگی در دانش آموزان مؤثر واقع شد.
یاسر مدنی، زهرا مرادی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف: کیفیت رابطه جنسی و میزان صمیمیت زناشویی از مقوله های مهم تجربه پس از ازدواج است. همچنین، دینداری معمولا به عنوان چارچوبی تاثیر گذار در ارکان مهم زندگی تلقی میشود. تحقیقات گذشته نتوانسته به خوبی دیدگاه متخصصین در حوزه مشاوره ازدواج را درباره ارتباط میان این ابعاد را کشف و یا معرفی کند. لذا این پژوهش با هدف بررسی چگونگی نقش دینداری در رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی زوجین از نگاه متخصصین ازدواج و خانواده انجام شد.
روش: پژوهش با رویکرد کیفی و الگوی پدیدار شناسی به روش هدفمند است. به این منظور 10 نفر از مشاورین و روانشناسان که سابقه فعال و تجربه کار با زوجین را داشتند مطابق اصول روش تحقیق کیفی مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. برای فرایند تجزیه و تحلیل داده های حاصله از مصاحبه ها، از امکانات نرم افزار ماکروسافت وورد نیز استفاده شد.
یافته ها: در قسمت کدگذاری باز 147 کد اولیه به دست آمد که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در 24 دسته موضوعی قرار گرفتند. یکی از سوالهای اصلی از شرکتکنندگان این بود که دینداری زوجین میتواند چه نقشی در کیفیت رابطه زناشویی ایفا کند؟ در مجموع، با توجه به تحلیل بازخوردهای بهدست آمده میتوان گفت از نظر متخصصان مشاور ازدواج و خانواده دینداری نقش مثبتی در رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی زوجین دارد. با این حال، برخی از شرکت کنندگان نکاتی را به عنوان ملاحظات مطرح نمودند که در این پژوهش به آن ها اشاره شده است.
نتیجه گیری: درک و فهم مشاوران و روانشناسان به عنوان کارشناسان ازدواج و خانواده از نقش و ارتباط میان مولفههای دینداری، رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی مهم است. از اصلی ترین نتایج پژوهش حاضر توصیف شرایطی بود که مصاحبهشوندگان آن را به عنوان پیشنیاز یا مکمل برای دریافت تاثیرات مثبت و قابل ملاحظه دینداری بر رابطه جنسی و صمیمیت زناشویی معرفی کردند.
واژگان کلیدی: دینداری، رضایت جنسی، صمیمیت زناشویی، مشاور، روانشناس، ازدواج، خانواده.
سیدحسین رضوی، رضوان السادات جزایری، سید احمد احمدی، عذرا اعتمادی،
دوره 17، شماره 67 - ( 7-1397 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر برنامهی آمادهسازی پیش از ازدواج بر اساس مدل اولسون بر رضایت زناشویی زوجها در دوران عقد انجام گرفت. روش: این پژوهش به روش نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل و طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری انجام شد. نمونهی آماری شامل 30 زوج در دوران عقد بود که به شیوهی نمونهگیری هدفمند از بین زوجهای در مرحله عقد ساکن شهر یزد (بهار 1396) انتخابشده و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 زوج) جایگیری شدند. سپس شرکتکنندگان گروه آزمایش در7 جلسه برنامه آمادهسازی پیش از ازدواج شرکت کردند. هر دو گروه پرسشنامهی رضایت زناشویی انریچ را در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تکمیل نمودند. در پایان، تفاوت بین دو گروه از طریق آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد مقایسه قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات رضایت زناشویی زوجهای گروه آزمایش در مرحله پسآزمون افزایش معناداری یافته است (05/0>P). نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش اثربخشی برنامه آمادهسازی پیش از ازدواج بر اساس مدل اولسون بر رضایت زناشویی زوجها در دوران عقد را تأیید میکند.
بهناز پیوسته، غلامرضا دهشیری، سیده فاطمه موسوی،
دوره 17، شماره 67 - ( 7-1397 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تغییراتِ رضایت زناشویی، رضایت جنسی و بهزیستی ذهنی در 5 سالۀ اول زندگی زناشویی انجام شد. روش: بدین منظور نمونهای شامل 200 زن متأهل شهرستان ساری در محدودۀ سنی 40-16 سال به روش دردسترس انتخاب شدند و به مقیاسهای رضایت جنسی هادسون-فرم کوتاه، سنجش رابطه، رضایت از زندگی و پرسشنامه شادکامی آکسفورد- فرم کوتاه پاسخ دادند. یافتهها: نتایج تحلیل روند نشان داد که رضایت زناشویی و رضایت جنسی در پنج سال اول زندگی زناشویی، بیشتر بصورت خطی کاهش مییابد، اما متغیرهای رضایت از زندگی و شادکامی دارای روند غیرخطی درجه دو است، به اینصورت که در سه سال اول مشترک کاهش یافته، پس از آن سیر صعودی به خود میگیرد. نتیجهگیری: توجه به عوامل زمینهساز رضایت زناشویی و رضایت جنسی در زنان میتواند تضمینی برای افزایش رضایت از زندگی و شادکامی در آنها ایجاد نموده، موجبات تداوم زناشویی را در سالهای بعدی زندگی مشترک زوجها فراهم کند.
زینب السادات حسینی، جواد جهان، مرجانه دیهیمی، سرور السادات سیاح، یوسف رنجبر سودجانی، مرضیه ح حبیبی، مرتضی علیزاده،
دوره 18، شماره 69 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی سیستمی- سازهگرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا بر رضایتمندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد. روش: این تحقیق نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به یکی از کلینیکهای رادیوتراپی شهر تهران در سال 1394 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا، زوج درمانی سیستمی- سازهگرا وگروه کنترل جایگزین شدند. به منظورجمعآوری اطلاعات از "مقیاس رضایت زناشویی انریچ" استفاده شد. از آزمونهای تحلیل کوواریانس یکمتغیره و تعقیبی شفه جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که زوج درمانی سیستمی- سازهگرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا به طور معناداری بر افزایش رضایت زناشویی افراد گروه آزمایش اثربخش بودهاند (01/0p<). همچنین نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد میانگین نمرات گروه آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا از گروه زوج درمانی سیستمی– سازهگرا به طور معناداری بیشتر است (001/0p<). نتیجهگیری: نتایج نشان داد که از بین دو رویکرد زوج درمانی سیستمی- سازهگرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا، آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا در اثربخشی بر رضایت مندی زناشویی مؤثرتر از درمان سیستمی-سازه گرا است. بنابراین، آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا میتواند به عنوان مداخله ترجیحی جهت افزایش رضایتمندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه در مراکز مشاوره و رواندرمانی در نظر گرفته شود.
آقای حمید هاشم مطوری، دکتر محمد رضا عابدی، دکتر پریسا نیلفروشان،
دوره 19، شماره 73 - ( 3-1399 )
چکیده
هدف: هدف این مطالعه بررسی رابطه معنای شغلی و بهزیستی ذهنی با میانجیگری رضایت شغلی بود. روش: این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی بود. در این پژوهش ۲۸۰ نفر از کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان به روش نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامههای معنای شغلی (ورزسنیسکی، 1999)، بهزیستی ذهنی (مولـوی و همکـاران، 1387) و رضایت شغلی (ویسوکی و کروم، 1994) بود. دادهها از طریق مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد معنای شغلی امرارمعاش بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم و منفی معنادار) ۰۵/0 (p< و معنای شغلی مسیر پیشرفت بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم و مثبت معنادار داشت) 0۰1/0 (p<. ضمن اینکه معنای شغلی رسالت بر بهزیستی ذهنی از طریق رضایت شغلی تأثیر غیرمستقیم و مثبت معناداری داشت) 01/0 (p<. نقش میانجیگری رضایت شغلی در رابطه معناهای شغلی امرارمعاش و مسیر پیشرفت با بهزیستی ذهنی تأیید نشد. نتیجه گیری: بهطورکلی یافتهها نشان داد که از میان معناهای مختلف شغلی، معناهای شغلی امرارمعاش و مسیر پیشرفت اثر مستقیم بر بهزیستی ذهنی و معنای شغلی رسالت از طریق رضایت شغلی اثر غیرمستقیم بر بهزیستی ذهنی دارد.
افشین صفرنیا، رودابه هوشمندی،
دوره 20، شماره 78 - ( 5-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا بر رضایت زناشویی زنان با سندرم نشانگان پیش از قاعدگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی مراجعه کننده به درمانگاه طب زناشوئی شهر کرمانشاه در پاییز و زمستان 1395 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه اولیه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ در 2 مرحله پیشآزمون و پسآزمون برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد. مداخله گروهی آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا بر روی گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 5/1 ساعته در هر هفته 2 جلسه انجام شد؛ در حالی که بر روی گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت. یافتههای حاصل از تحلیل کوواریانس یکمتغیره بر روی نمرات پیش از درمان و درمان نشان داد که آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا بر افزایش میزان رضایت زناشویی زنان با سندرم نشانگان پیش از قاعدگی در سطح (001/0 p>) تأثیر معناداری دارد. بنابراین با استناد به یافتههای به دست آمده از پژوهش حاضر میتوان گفت، آموزش الگوی ارتباطی کثرتگرا که مبنی بر گفت و شنود بالا است نقش کلیدی در میزان رضایت زناشویی زنان با سندرم پیش از قاعدگی دارد.
نادره طلوع تکمیلی ترابی، پریوش وکیلی، اعظم فتاحی اندبیل،
دوره 20، شماره 78 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین تمایزیافتگی خود و بخشودگی با رضایت زناشویی بر اساس نقش میانجیگر جهتگیری مذهبی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام معلّمان زن و مرد متأهل شاغل در دوره های متوسطه اول و دوم منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 4080 نفر بود که به روش نمونه برداری تصادفی تعداد 28 مدرسه و در نهایت از بین آنها 304 نفر از معلمان داوطلب انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه تمایزیافتگی خود ساخته (اسکورن و اسمیت، 2003) ؛ پرسشنامه بخشش در خانواده (پولارد، اندرسون، اندرسون و جنینگز 1998)؛ جهتگیری مذهبی (آلپورت و راس 1967) و مقیاس زناشویی اِنریچ (فورنیر، اولسون و دروچمن 1983) استفاده شد. پس از حذف 10 پرسشنامه مخدوش و 3 داده پرت، جهت تحلیل دادهها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: در پژوهش حاضر ضریب مسیر مستقیم بین جهتگیری مذهبی درونی و رضایت زناشویی (01/0>P، 33/0=β) مثبت و ضریب مسیر غیرمستقیم بین تمایزیافتگی خود و رضایت زناشویی (01/0>P، 149/0=β) و ضریب مسیر غیرمستقیم بین بخشودگی و رضایت زناشویی (01/0>P، 129/0=β) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجهگیری: از آنجاکه جهتگیری مذهبی درونی میتواند در بهبود روابط و رضایت زناشویی موثر باشد، پیشنهاد میشود که در مشاوره زناشویی از تقویت باورهای مذهبی زوجین استفاده شود.
یاسر رضاپور میرصالح، منیره سقاچی فیروزآبادی، راضیه امینی،
دوره 20، شماره 79 - ( 7-1400 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه کیفی عوامل مؤثر بر رضایتزناشویی از نظر زنان مطلقه، قبل و بعد از فرآیند ازدواج و طلاق آنها انجام شد. روش: طرح پژوهش کیفی بود و از نظریه زمینهای برای بررسی زمینه دادهها استفاده شد. از بین زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهرستان میبد در سال 1398 که از همسر خود جدا شده بودند، به شیوه نمونهگیری هدفمند 12 نفر برای شرکت درپژوهش انتخاب شد. حجم نمونه براساس اشباع نظری دادههای مستخرج از مصاحبه عمیق نیمهساختار یافته انتخاب شد. یافتهها: نتایج نشان داد زنان مطلقه، قبل از ازدواج، یا تعاریف خاص و غیرواقعی نسبت به رضایت زناشویی داشتند و یا یک دید ایدهآلگرایانه و سطحینگر به زندگی زناشویی با کمترین حد وجود مشکلات داشتند، درصورتی که بعد از طلاق به ملاکهای عینی و مشخصی برای دست یابی به رضایت زناشویی معتقد شده بودند. عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از نظر زنان شرکتکننده در پژوهش قبل از ازدواجشان در قالب مفاهیمی مانند آرمانگرایی، سطحینگری، تفاهمنگرشی، عدم نگرش خاص طبقهبندی شد و این عوامل پس از طلاق در قالب مفاهیمی چون کنترل رفتار و هیجانات، تناسب شخصی وخانوادگی، تفکرگرایی-عقل مداری، مدیریت روابط و مسئولیت پذیری طقه بندی شد. با این وجود، زنان مطلقه قبل از ازدواج به ملاکهای منطقی هم معتقد بودند و که ملاکها همچنان بعد از طلاق نیز حفظ شده بود. نتیجهگیری: بر اساس نتایج میتوان گفت تغییر نگرشهای سطحی، غیرواقعی و ایدهآلگرایانه نسبت به رضایتزناشویی و گرایش به سمت پذیرش واقعیتهای رابطه زناشویی میتواند نقش موثری در پیشگیری از طلاق داشته باشد.
ذبیح الله کاوه فارسانی،
دوره 20، شماره 79 - ( 7-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای اسناد ارتباطی و بخشش زناشویی در رابطه بین روانرنجوری، سبکهای دلبستگی و رضایت زناشویی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل شهر شهرکرد بود که 240 نفر از آنان به روش هدفمند و براساس ملاکهای ورود و خروج از نواحی دوگانه شهرداری انتخاب شدند و به پرسشنامههای اسناد ارتباطی فینچام و برادبری؛ مقیاس کیفیت زناشویی نورتون؛ مقیاس روانرنجوری مک کری و کاستا؛ پرسشنامه شیوههای رفتاری فارمن و وهنر؛ مقیاس تجارب روابط نزدیک وی و همکاران و بخشش در روابط زناشویی مک کالو و همکاران پاسخ دادند. یافتهها: نتایج نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است؛ همچنین دادهها نشان داد روانرنجوری، سبکهای دلبستگی ایمن و اجتنابی، بخشش زناشویی و اسناد ارتباطی بر رضایت زناشویی اثر مستقیم (001/0 p<) و سبکهای دلبستگی با میانجیگری اسناد ارتباطی و بخشش زناشویی و روانرنجوری با میانجیگری اسناد ارتباطی بر رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم داشتند (001/0p<). بحث و نتیجهگیری: مشاوران و روانشناسان خانواده باید به زوجهایی که به دلیل روانرنجوری و یا سبکهای دلبستگی (اجتنابی) زندگیشان به مشکل دچار شده است، کمک کنند تا الگوهای تعاملی ناکارآمد و همچنین سبکهای شناختی تحریف شده را برطرف نمایند و بخشش را در بین آنان رواج دهند.
فریبا طبخی، هاجر فلاح زاده، ندا نظربلند،
دوره 21، شماره 81 - ( 3-1401 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد صمیمیت، تعهد، و رضایت زناشویی در زوجین با و بدون تجربه مشاوره قبل از ازدواج انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی _ مقایسهای، و جامعه آماری شامل زوجهایی میشود که تجربه مشاوره قبل از ازدواج داشته و گروه دیگر این تجربه را نداشتند، و در سال 1398-1397 در شهر تهران سکونت داشتند. نمونه پژوهش شامل دو گروه از زوجین بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 30 زوج (60 نفر) که تجربه مشاوره قبل از ازدواج داشتهاند را از مراکز مشاوره بیدار و نیکروان جمعآوری کرده و 30 زوج (60 نفر) که تجربه مشاوره قبل از ازدواج نداشتهاند را از دانشگاهها و سراهای محله انتخاب شدند در مجموع 60 زوج در نظر گرفته شد. به سه پرسشنامه صمیمیت (باگاروزی، 2001)، تعهد (آدامز و جونز، 1997) و رضایت زناشویی (انریچ، اولسون و همکاران، 1989) پاسخ دادند. اطلاعات جمعآوری شده به وسیله شاخصهای آمار توصیفی و همچنین روش تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان داد که بین دو گروه، از بین ابعاد صمیمیت زناشویی در بعد صمیمیت روانشناختی تفاوت معنیداری دارد و مقایسه ابعاد تعهد زناشویی در دو گروه پژوهش نشان داد که در بعد تعهد شخصی تفاوت معنادار وجود دارد. در رابطه با مقایسه ابعاد رضایت زناشویی نتایج نشان داد که گروه مشاوره رفته در کودکان و فرزند پروری به صورت معناداری میانگین بالاتری از گروه مشاوره نرفته کسب کردهاند. نتیجهگیری: در برنامههای مشاوره پیش از ازدواج نیاز است آموزشها و مداخلههای لازم در جهت ارتقاء صمیمیت، تعهد و رضایت زناشویی در نظر گرفته شود.
یاسر مدنی، زینب معینی پور، معصومه سادات رهنمایی،
دوره 21، شماره 82 - ( 3-1401 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بهکارگیری اصول تأثیردرمانی (Impact Therapy) گروهی بر مهارتهای حلمسأله، امیدواری و رضایت از زندگی در دختران نوجوان خانوادههای پرتنش بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران نوجوان دبیرستانی 16 تا 18 سال خانوادههایی است که والدین آنها در 5 سال اخیر طلاق گرفته و به دادگاه خانواده مراجعه کرده بودند. روش نمونهگیری بهصورت در دسترس بود. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای رضایت از زندگی، حلمسئله و امیدواری استفاده شد. یافتهها: مقایسه بین گروهی نشان میدهد تفاوت میانگین نمرههای رضایت از زندگی (042/0=p)، مهارت حل مسأله (049/0=p)، و امیدواری (012/0=p) بین گروههای آزمایش و کنترل معنیدار است؛ بنابراین میتوان گفت تأثیردرمانی گروهی بر رضایت از زندگی، مهارت حل مسأله و امیدواری دختران نوجوان خانوادههای پرتنش اثر داشته و آنها را افزایش داده است. نتیجهگیری: تأثیردرمانی با ارتقای تابآوری نوجوانان خانوادههای پرتنش، در مقابل مشکلات به آزمودنیها کمک کرد تا در برابر عوامل استرسزا از خود مقاومت بهتری نشان داده و بر آنها غلبه کنند. این افراد در نتیجه تأثیردرمانی بیشتر مصمم شدند و نسبت به رویدادهای اطراف خود از میزان کنترل بالاتری برخوردار شدند. بهعبارتدیگر این مداخلات به شرکتکنندگان کمک کرد با مسائل مختلف زندگی بهتر برخورد کنند و حتی رویدادهای ناخوشایند را بهعنوان فرصت در نظر بگیرند
جعفر ثمری صفا، اقبال زارعی، سمانه نجارپوریان، کوروش محمدی،
دوره 21، شماره 83 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف: ازدواج مجدد شانس دوبارهای است که افرادی که همسرشان را از دست داده اند، جهت تجربه دوباره زندگی مشترک برای خود فراهم مینمایند. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بومی ازدواج مجدد رضایتمند انجام شد. روش: این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از رویکرد نظریه زمینهای در سال 1399 انجام شد. بدین منظور 21 زوج ساکن شهر تهران که بیش از 3 سال از ازدواج مجدد آنهال میگذشت به شیوه هدفمند و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. دادهها جمعآوری، پیاده سازی و سپس به شیوه سیستماتیک کدگذاری شد. یافته ها: مفاهیم استخراج شده در 124 کد اولیه و 27 کدمحوری طبقهبندی شد که مقوله های شناخت و بینش بیشتر در زندگی مجدد، کفویت در همسرگزینی، برداشت منطقی در ازدواج مجدد، مدیریت چالش پذیرش همسرجدید توسط فرزند و بالعکس، توجه به اشتراکات و افتراقات معیارهای ازدواج، حمایت اجتماعی، حمایت خانواده و دوستان، نقش مشاوره و بزرگان پیش از ازدواج، کیفیت ارتباط با همسر و خانواده همسر سابق، مهارت ارتباط موثر، توجه به دغدغه و خواسته های همسر، خودافشایی مناسب در زمان انتخاب، تلاش برای آگاهی عمیق از یکدیگر پیش از ازدواج، آگاهی از معیارهای همسرگزینی، خودآگاهی، راهبردهای مقابله ای کارآمد فردی، زوجی و خانوادگی از جمله کدخای مجوری بودند و درنهایت هم مقوله مرکزی باعنوان «شناخت وحمایت چندسطحی» انتخاب گردید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن بود که ایجاد یک ازدواج مجددرضایتمند در گرو انتخاب آگاهانه وشناخت عمیق از یکدیگر و صداقت و شفافسازی درمورد موضوعات زندگی سابق و رابطه زوجی فعلّی و درنهایت تلاش دوسویه در جهت ایجاد زندگی پایدار است. متخصصان میتوانند با بهره گیری از مقوله ها و مفاهیم مسنخرج از این الگو در افزایش رضایتمندی و دوام ازدواج های مجدد و پیشگیری از طلاق و آسیبهای ناشی ازآن، به خانواده ها و جامعه کمک نمایند.
محمد حسن حیدری، پرویز آزاد فلاح، احمد علی پور،
دوره 21، شماره 83 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش ارائه مدلی برای تبیین رابطه ابعاد شخصیتی با رضایت از زندگی با تأکید بر نقش میانجی سبکهای رویارویی و منبع کنترل در بین دانشجویان ایرانی و ارمنی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان ایرانی و ارمنی بود که در سال تحصیلی 2009-2010 در دانشگاههای ایران و ارمنستان در حال تحصیل بودند. روش: به منظور نمونهگیری، با استفاده از روش خوشهای تصادفی تعداد 768 دانشجوی ایرانی و 768 دانشجوی ارمنی انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای پنج عاملی شخصیت NEO (1985)، راهبردهای رویارویی کارور و همکاران (1989)، منبع کنترل راتر (1996) و رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) گرد آوری شدند. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم موجود در مدل بجز تأثیر توافق پذیری بر منبع کنترل معنادار شدند. همچنین تمامی مسیرهای غیر مستقیم بهجز مسیر تأثیر توافق پذیری بر رضایت از زندگی با واسطهی منبع کنترل و مسیر تأثیر وظیفهشناسی بر رضایت از زندگی با نقش واسطهای سبک هیجانمدار منفی معنادار شدند. در نهایت بین ویژگیهای شخصیتی با منبع کنترل، سبکهای رویارویی و رضایتمندی در دانشجویان ایرانی و ارمنی رابطه معنادار وجود داشت (05/0P< ) و مدل مفروض از برازندگی مطلوب برخوردار بود. نتیجهگیری: افراد با منبع کنترل درونی، ویژگی شخصیتی باوجدان بودن، انعطاف پذیری و سبک رویارویی مسئلهمدار، رضایت از زندگی بیشتری دارند.
امیر قربان پور لفمجانی،
دوره 21، شماره 84 - ( 10-1401 )
چکیده
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته ی کارکنان شرکتی شاغل در بخش خدمات از وضعیت شغلی و استخدامیشان انجام شد. روش پژوهش: تحقیق حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. جامعهی تحقیق کلیه کارکنان شرکتی شاغل بخش خدمات در دانشگاه گیلان بود. مشارکت کنندگان در تحقیق نیز به شیوهی هدفمند و متمرکز بر ملاک انتخاب شدند. تعداد آنها نیز با توجه به اشباع نظری 9 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافتهها با استفاده از شیوهی کولایزی تحلیل شدند. در نتیجهی تحلیل 5 مضمون اصلی و بیست و یک مقولهی فرعی به دست آمد که اولین مضمون اصلی بیعدالتی بود که شامل مقولههای فرعی قضاوت غیرمنصفانه، احساس تبعیض، احساس ظلم و احجاف، فشار کاری بالا انتظارات کاری بالا و عدم حمایت میشد. دومین ممضون اصلی حرمت خود پایین با مقولههای فرعی فقدان اعتبار، دیده نشدن، تحقیر شدن، عدم ارزش گذاری، عدم حرمت و احترام و عدم درک شدن بود. مضمون اصلی سوم فقدان انگیزه پیشرفت بود که شامل مقولههای درماندگی و ناامیدی از تغییر وضعیت موجود و عدم ترفیع و ارتقاء شغلی میباشد. مضمون اصلی چهارم عدم بهره مندی از امتیازات شغلی بود که شامل مقولههای فرعی کمی حقوق، تاخیر در دریافت حقوق، نداشتن وام، فقدان بیمه تکمیلی و فقدان مرخصی میشد و مضمون اصلی پنجم فقدان رضایت شغلی است که شامل مقولههای فرعی فقدان انگیزه، ناامنی و بیثباتی شغلی میباشد. نتیجه گیری: یافتههای تحقیق حاضر نشان داد که کارکنان شرکتیِ بخش خدمات، تجربه روانشناختی مثبتی از وضعیت شغلی خویش ندارند. این یافتهها برای مدیران شرکتهای کاریابی و کارفرمایان قابل استفاده است.
اکرم مطهری نصب، کیومرث فرح بخش، احمد برجعلی، نورعلی فرخی،
دوره 22، شماره 85 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی الگوی رضایت زناشویی در پاندمیها و بررسی اثربخشی آن بر بهزیستی روانشناختی در دوره کرونا اجرا شد. روش: در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (در بخش کیفی، از روش نظاممند نظریه دادهبنیاد و در بخش کمّی، از روش نیمهآزمایشی و طرح تکآزمودنی از نوع AB) استفاده شد. مشارکتکنندگان پژوهش در بخش کیفی، 24 نفر از زنان متاهل25- 55 سال (12 نفر دارای رضایت زناشویی و 12 نفر فاقد رضایت زناشویی) بودند که با رعایت معیارهای لازم و روش نمونهگیری هدفمند تا مرز اشباع دادهها، انتخاب شدند. جامعه هدف در بخش کمّی، زنان متاهل 25 تا 55 ساله دارای فرزند 6 تا 13 ساله شهر تهران بودند که تعداد 3 نفر از آنان با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و در مداخله شرکت کردند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی، مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمّی، مقیاس رضایت زناشویی اینریچ (1993) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1988) بود. دادهها در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کُربین (در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و در بخش کمّی، بر اساس شاخصهای تحلیل دیداری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: تحلیل دادهها در بخش کیفی منجر به شناسایی 79 کد باز و 26 کد محوری و 4 کد انتخابی شامل «نیازهای ارتباطی؛ ویژگیهای شخصیتی؛ عوامل اجتماعی و راهبردهای رفتاری» شد. پس از تلفیق مقولهها، الگوی رضایت زناشویی در ایام کرونا، تدوین و روایی محتوای آن تائید شد. نتایج تحقیق در بخش کمّی، اثربخشی مداخله مبتنی بر الگو بر بهزیستی روانشناختی را نشان داد. نتیجهگیری: بر اساس نتیجه پژوهش حاضر میتوان از الگوی استخراجشده، جهت انجام مداخلات مشاورهای در حوزههای زوج و خانواده برای تسهیل انطباقپذیری با بحرانهای مشابه استفاده کرد.
فاطمه بیراک، فریده دوکانه ای فرد، پانته آ جهانگیر،
دوره 22، شماره 85 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجانمدار بر بهبود رضایت زناشویی بود. روش: روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه شاهد میباشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره منطقه سعادت آباد در سال 1400 تشکیل دادند. برای نمونهگیری ابتدا بهصورت در دسترس با همه زوجین مراجعهکننده به مرکز مشاوره امین پژوه و مرکز مشاوره بینش مصاحبه شد. پس از انجام مصاحبه مبنی بر خودافشاگری زناشویی، 47 زوج دارای تعارض تشخیص داده شدند که همه داوطلب شرکت در جلسات درمانی بودند. از میان آن ها 32 زوج بهصورت تصادفی در گروه آزمایش (16 زوج) و کنترل (16 زوج) گمارش شدند. برای آزمون فرضیه از تحلیل کوواریانس در محیط شد. یافتهها: همان طور که در جدول 11-4 ملاحظه میشود نسبت F تحلیل کواریانس برای عمکرد خانواده (2/26F= و 001/0P=)، و برای رضایت زناشویی (3/37F= و 001/0P=)، به دست آمدند. این یافتهها نشان میدهند که در متغیرهای وابسته شامل عملکرد خانواده و رضایت زناشویی بین گروههای گواه و آزمایش تفاوت معنیدار دیده میشود. بنابراین، فرضیه اصلی پژوهش در سطح(001/0)تأیید می شوند. اندازه مجذور اتا نشان می دهد که 31 درصد از تغییرات درون گروهی بهوسیله آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر رضایت زناشویی تبیین می شود، همچنین آموزش راهبردهای هیجان مدار توانسته است، بین کلیه خرده مقیاس های رضایت زناشویی، بجز خرده مقیاس حل تعارض، تاثیر معناداری ایجاد کند. نتیجهگیری: با توجه به یافتهها میتوان گفت راهبردهای مدیریت هیجان بر رضایت زناشویی تاثیر دارد در نتیجه از این آموزش میتوان در مداخلات زوج درمانی استفاده کرد.