جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای باور

دکتر مهرناز آزادیکتا،
دوره 14، شماره 55 - ( 7-1394 )
چکیده

هدف : بررسی  رابطه باورهای دینی، جهت گیری دینی و سخت رویی با سلامت روان دانشجویان بود. روش : نمونه پژوهش شامل 365 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلام شهر بود که از طریق نمونه­گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند.   داده ها به کمک  پرسشنامه های دیدگاه شخصی،  آزمون معبد ،سلامت روان و جهت گیری دینی آلپورت گردآوری و با استفاده  از روش­های آماری همبستگی و  رگرسیون خطی چند گانه به روش گام به گام  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.  یافته ها: نتایج حاصل نشان داد رابطه بین  باورهای دینی ، سخت رویی  و جهت گیری دینی درونی با سلامت روان ، معنی دار است .  اما رابطه جهت گیری دینی بیرونی  با سلامت روان معنی دار نبود . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که باورهای دینی قوی تر ، جهت گیری دینی درونی و سخت رویی بیشتر می تواند پیش بینی کننده سلامت روان بالاتردر دانشجویان باشد .


ابراهیم نامنی،
دوره 15، شماره 57 - ( 7-1395 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی روان درمانی گروهی  مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر باورهای ارتباطی و رضایت زناشویی  زنان ناسازگار مراجعه کننده به مرکز مشاوره  دانشگاه حکیم سبزواری انجام گرفت.  روش: این پژوهش، به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نابرابر اجرا شد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، کلیه زنان ناسازگار است که به مرکز مشاوره دانشگاه حکیم سبزواری در سال 93 مراجعه کرده بودند. نمونه این پژوهش شامل 30 زن ناسازگار می باشد که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه، آزمایش(15 نفر) و کنترل(15نفر ) به صورت تصادفی جایگزین شدند. اعضای  گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی گروهی  مبتنی بر پذیرش و  تعهد قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (47 سوالی) و باورهای ارتباطی(RBI) اپسین و ایدلسون (1981) استفاده شد. داده های پژوهش  به روش تحلیل کواریانس چندمتغیره و توسط نرم افزار SPSS 19   مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که روان درمانی گروهی  مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای  ارتباطی و رضایت زناشویی زنان ناسازگار موثر است و زنان ناسازگار گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری  در مولفه های باورهای ارتباطی(001/0, P<12/213F= ) و رضایت زناشویی(001/0, P<19/71F= )  بهبود پیدا کردند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که روان درمانی گروهی  مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای  ارتباطی و رضایت زناشویی زنان ناسازگار تاثیر معناداری دارد.


سهیلا کمالیان، علی اکبر سلیمانیان، مرتضی نظیفی،
دوره 15، شماره 58 - ( 4-1395 )
چکیده

 

چکیده

یکی از عوامل ثبات زندگی زناشویی، کیفیت زندگی زناشویی است که به عنوان موفقیت عملکرد زوجین در ازدواج‌شان شناخته شده است. کیفیت، فرآیندی پویا و تعاملی بین زوجین است که با ارزیابی هر یک از آن­ها از کیفیت رابطه­شان مشخص می­شود و شامل عوامل فردی و بین فردی می‌باشد.

هدف:  پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش متغیرهای باورهای غیرمنطقی و مهارت تنظیم هیجانی در پیش بینی کیفیت زندگی زناشویی صورت گرفته است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه‌ آماری پژوهش، شامل کلیه‌ معلمان زن متأهل شهر سبزوار (1305 نفر) است که در سال 94- 93 مشغول به تدریس بوده اند. نمونه‌ شامل 303 نفر از این معلمان زن بودند که با روش نمونه­گیری خوشه‌ایی تک مرحله­ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارها عبارت بودند از: ترجمه­ فارسی از مقیاس اصلاح شده سازگاری زوجین (RDAS)، پرسشنامه‌ مهارت تنظیم هیجانی (ERSQ)، مقیاس 4 عاملی فارسی باورهای غیرمنطقی اهواز (4IBT-A) نیز توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. در تجزیه و تحلیل داده­ها از روش‌های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و روش‌های استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام) استفاده شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که باورهای غیرمنطقی و مهارت تنظیم هیجانی پیش‌بینی‌کننده‌ معناداری برای کیفیت زندگی زناشویی بودند و باورهای غیر منطقی با ضریب بتای  36/0-  بیشترین سهم را در پیش بینی­ کیفیت زندگی زناشویی داشت. نتیجه گیری: باورهای غیرمنطقی به صورت منفی و مهارت تنظیم هیجانی به صورت مثبت کیفیت زندگی زناشویی را پیش بینی می کنند.


آقای حمیدرضا صمدی فرد، اقای محمد نریمانی، خانم نیلوفر میکائیلی، اقای علی شیخ الاسلامی،
دوره 15، شماره 59 - ( 7-1395 )
چکیده

هدف: طلاق عاطفی مهمترین عامل از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مؤلفه های اجتناب شناختی و باور فراشناختی در پیش بینی طلاق عاطفی همسران صورت پذیرفت. روش: جامعه آماری پژوهش کلیه همسران شهر اردبیل در سال 1394 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 120 نفر(60 زن و شوهر) به عنوان نمونه انتخاب شدند.برای جمع آوری داده­ها، از مقیاس اجتناب شناختی CAQ ( سکستون و داگاس، 2004)، مقیاس باور فرا شناختی (ولز و کارت رایت هاتون ، 2004) و مقیاس طلاق عاطفی گاتمن (2008) استفاده شد. داده‌ های پژوهش نیز با آزمون  t مستقل،  روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین طلاق عاطفی زنان و مردان  تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0 p<). همچنین بین مؤلفه های اجتناب شناختی با طلاق عاطفی رابطه مثبت معنادار (05/0 p<) و  بین باور فرا شناختی با طلاق عاطفی  همسران رابطه منفی معناداری وجود دارد(05/0 p<).  با توجه به ضرایب بتا  وا پس زنی افکار 15درصد، جانشینی افکار 13درصد، حواس پرتی 16 درصد، تبدیل تصور به فکر 40 درصد و باور فرا شناختی 14-درصد به شکل معناداری طلاق عاطفی همسران را تبیین می کنند(05/0 p<). نتیجه گیری:  می توان بیان نمود که مؤلفه های اجتناب شناختی و باور فراشناختی در زمره متغیرهای مرتبط با طلاق عاطفی بودند و توانایی پیش بینی آن را دارند.


هانیه شمس الدینی، دکتر ژاله رفاهی،
دوره 15، شماره 60 - ( 10-1395 )
چکیده

هدف از پژوهش ، نقش پیش بینی کنندگی باورهای غیرمنطقی ارتباطی و مؤلفه های عشق با دلزدگی زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز بود . جامعه آماری این پژوهش ، شامل همه زنانی بود که بدلیل دلزدگی زناشویی به مراکز مشاوره شیراز رجوع کرده اند و نمونه آن را 203 نفر از زنان تشکیل داده است ، که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند . ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از : پرسشنامه باورهای ارتباطی ، پرسشنامه مؤلفه های عشق و پرسشنامه دلزدگی زناشویی . نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه به روش همزمان نشان داد که ؛ باورهای غیرمنطقی ارتباطی ، دلزدگی زناشویی زنان را به طور مثبت پیش بینی می کنند و نیز مؤلفه های عشق ، دلزدگی زناشویی زنان را به طور منفی پیش بینی می کنند . آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که ؛ بین متغییرهای زمینه ای ( سن ، مدت ازدواج ، میزان تحصیلات و تعداد فرزندان ) و دلزدگی زناشویی زنان رابطه وجود دارد ، و همچنین  بین متغییرهای زمینه ای و باورهای غیرمنطقی ارتباطی رابطه وجود دارد که در این میان سن افراد تأثیری در باورهایشان ندارد ، و همین طور نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که ؛ بین متغییرهای زمینه ای و مؤلفه های عشق در زنان رابطه وجود دارد که در این میان میزان تحصیلات افراد تأثیری در مؤلفه های عشقشان ندارد . و همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون به روش همزمان نشان از پیش بینی مؤلفه های عشق (به خصوص بعد صمیمیت ) از روی باورهای غیرمنطقی ارتباطی دارد .


یوسف رنجبرسودجانی، کبیر شریفی، خانم سرور السادات سیاح، زهره ملک محمدی گله،
دوره 16، شماره 62 - ( 4-1396 )
چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان­درمانی پویشی کوتاه‌مدت فشرده (ISDTP) بر اصلاح باورهای غیرمنطقی و کاهش اجتناب‌شناختی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی بود. روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون – پس‌آزمون با گروه کنترل انجام شد. از بین کلیه افرادی که در سال 1394 به مراکز مشاوره و مددکاری شهر شهرکرد مراجعه کرده بودند، 32 نفر به‌صورت نمونه‌گیری داوطلبانه‌ی مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. از پرسشنامه‌های وسواس فکری – عملی ییل براون (T- Bocs آزمون عقاید غیرمنطقی جونز (IBT) و اجتناب‌شناختی سکستون و داگاس (CAQ) در پیش‌آزمون و پس‌آزمون برای جمع‌آوری اطلاعات استفاده و داده‌ها توسط شاخص‌های توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه‌وتحلیل شد. مداخله روان­درمانی پویشی کوتاه‌مدت فشرده بر روی گروه آزمایش به‌صورت گروهی، هفته‌ای دو بار در 20 جلسه 60 دقیقه‌ای اجرا شد، اما گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. یافته‌ها: نتایج تحلیل کوواریانس بر روی نمرات پیش از درمان، درمان و پیگیری نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش‌آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای باورهای غیرمنطقی (01/0P<) و اجتناب‌شناختی (05/0P<)، تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه‌گیری: با استناد به یافته‌های به دست آمده از پژوهش حاضر، می‌توان نتیجه گرفت که روان­درمانی پویشی کوتاه‌مدت فشرده یک روش مناسب برای اصلاح باورهای غیرمنطقی و کاهش اجتناب‌شناختی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی می‌باشد.


لقمان ابراهیمی، رقیه حیدری،
دوره 19، شماره 74 - ( 5-1399 )
چکیده

هدف: پژوهش‌ حاضر، با هدف تعیین رابطه بین ویژگی‌های شخصیتی، بلوغ عاطفی و باورهای فراشناختی با گرایش به طلاق عاطفی زوجین شهر زنجان انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل دانشجویان متاهلی بودند که در سال‌تحصیلی 96-95 در دانشگاه زنجان مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش 150 دانشجوی متاهل بود که به شیوه‌ی نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. داده‌ها از طریق پرسشنامه‌های صفات شخصیتی مک‌کری و کاستا (1990)، بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1974)، باورهای فراشناختی ولز (2000) و طلاق عاطفی گاتمن (2008) گردآوری و با ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند‌متغیری مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد بین ویژگی‌های شخصیتی وظیفه‌شناسی و مقبولیت با گرایش به طلاق عاطفی رابطه منفی معنا‌دار و بین ویژگی شخصیتی روان‌آزرده‌خویی و گرایش به طلاق عاطفی رابطه مثبت معنا‌دار وجود دارد (01/0>P). همچنین، یافته‌ها نشان داد بین بلوغ عاطفی و گرایش به طلاق عاطفی رابطه مثبت معنادار و بین باورهای نگرانی مثبت با گرایش به طلاق عاطفی رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0>P). به طور کلی مقبولیت و وظیفه‌شناسی به‌ طور منفی و معنادار و روان‌آزرده‌خویی و بلوغ عاطفی به‌طور مثبت و معناداری گرایش به طلاق عاطفی را پیش‌بینی می‌کنند. نتیجه‌گیری: با عنایت به نقش ویژگی‌های شخصیتی، بلوغ عاطفی و باورهای فراشناختی در طلاق عاطفی می‌توان راههای مقابله موثر با پدیده طلاق عاطفی را شناسایی و در مداخلات روان‌شناختی و مشاوره‌ای برای زوجین بکار گرفت.
ندا رشیدی، محمد سجاد صیدی، علیرضا رشیدی،
دوره 20، شماره 80 - ( 12-1400 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مشاوره شغلی توانمبنا  بر مکاشفه مسیر شغلی، خودکارآمدی و باورهای ناکارآمد مسیر شغلی فارغ‌التحصیلان بیکار انجام گرفت. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش‌آزمون _ پس‌آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه‌ی مورد پژوهش شامل کلیه فارغ‌التحصیلان زن بیکار شهرستان اسلام‌آباد غرب در سال 1396 بود. از جامعه فوق 28 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از طریق نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و سپس بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 14 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی چهار جلسه‌ی نود دقیقه‌ای، (یک جلسه در هفته) مشاوره شغلی توان مبنا را دریافت کردند و در این مدت، گروه گواه هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامهی مکاشفه مسیر شغلی،  پرسشنامه خودکارآمدی مسیرشغلی و پرسشنامه افکار ناکارآمد مسیر شغلی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده‌ها با روش  تحلیلکواریانس تک متغیری انجام شد. یافتهها: یافته‌های پژوهش درمرحله پس‌آزمون و پیگیری نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر مکاشفه مسیر شغلی (01/0 P<،99/102=F ؛01/0 P<،66/68=F)، خودکارآمدی مسیر شغلی (01/0 P<،94/47=F ؛01/0 P<،31/34=F) و باورهای ناکارآمد مسیر شغلی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0 P<،22/88=F ؛01/0 P<،89/7=F) و این تفاوت درطول زمان (با پیگیری سه ‌ماهه) پایدار است.  نتایج: باتوجهبه یافته‌های پژوهش می‌توان استنتاج کرد که مشاوره شغلی توان مبنا مدلی اثربخش در افزایش مکاشفه مسیر شغلی و خودکارآمدی مسیر شغلی و کاهش باورهایناکارآمد مسیر شغلی فارغ‌التحصیلان بیکار است.

سجاد شیخ، ابوالقاسم خوش کنش، تقی پورابراهیم، مژگان پوردل،
دوره 21، شماره 81 - ( 3-1401 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج و باورهای غیرمنطقی با خود بازداری در دانشجویان دختر و پسر انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع علی _ مقایسه‌ای بود. جامعه‌ی آماری تمامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی در سال 1394-1393 تشکیل می‌دادند که از بین آنها 365 نفر (170 پسر و 195 دختر) به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های باورهای غیر منطقی (جونز، 1980)، پرسشنامه نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج (کردلو، 1380) و پرسشنامه خودبازداری (وینبرگر و شوارتز، 1990) پاسخ دادند. یافته‌ها: تجزیه و تحلیل داده‏ها از طریق آزمون t مستقل نشان داد که بین نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج، باورهای غیر منطقی و خودبازداری در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد (58/2>t و 01/0>p). نتیجه‌گیری: نتایج یافته‌ها بیانگر این بود که جنسیت عاملی تاثیرگذار بر نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج، باورهای غیرمنطقی و خودبازداری می‌باشد به طوری که پسران نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج بیشتر، باورهای غیرمنطقی و خودبازداری کمتری داشتند.
زهرا رستم آبادی، محمدسجاد صیدی، محسن گلمحمدیان،
دوره 21، شماره 83 - ( 7-1401 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر واکاوی باورهای معلمان در مورد کلاس مطلوب است. باورهای معلمان درباره یک کلاس مطلوب و ایده آل از این حیث حائز اهمیت است که این باورها انتظارات، کنش ها و رفتارهای معلمان را در کلاس درس شکل می دهند و بر آموزش بهتر و متناسب با نیازهای دانش آموزان تاثیر می گذارند.روش: روش مطالعه کیفی و از نوع پدیدارشناختی بوده و داده ها به روش کولایزی مورد تحلیل قرار گرفتند.جامعه این پژوهش را کلیه معلمان مقاطع متوسطه اول و دوم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 98-97 تشکیل می دادند که از این بین تعداد 15 نفر به روش نمونه گیری هدفمند برای انجام مصاحبه عمیق انتخاب شدند. مصاحبه ها پس از ضبط صدا، مستند سازی شده و به روش اپوخه گذاری کدگذاری شدند.یافته ها: پس از تحلیل داده ها 3 مقوله اصلی به دست آمد. مقوله باورهای معطوف به رفتار که شامل زیر مقوله های تربیت چند بعدی، کنترل، مرز، عدم تبعیض-عدالت و شخصیت می باشد. مقوله باورهای معطوف به رابطه شامل همدلی و پذیرش، شناخت دنیای روانشناختی، خودافشایی معلم، رابطه با همسالان، انگیزش و علاقه، حمایت، احترام و اعتماد، مشاوره و مشورت، ارتباط معلم با والدین، الگو سازی، تغییر و پرورش ویژگی های شخصیتی و خانواده بود. همچنین باورهای معطوف به تدریس زیر مقوله های دانش، توجه به تفاوت های فردی، شیوه آموزش(انتقال مفاهیم)، فن آوری آموزشی، ظاهر معلم، ساختار فیزیکی کلاس، زمان، یادگیری، سطح آموزشی، محدودیت ها، سن معلم، تجربه معلم، نقش آموزش و پرورش، آمادگی دانش آموزان و هوش را شامل می شود.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت باورهای معلمان درمورد کلاس مطلوب گستره وسیعی داردکه تنها به رفتار معلم و یا دانش آموز محدود نمی شود و عوامل دیگری چون خانواده، ارتباط معلم با والدین، ساختار فیزیکی کلاس و شیوه آموزش نیز در این مهم تاثیر دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research