4 نتیجه برای بحران
دکتر سمیه کاظمیان،
دوره 17، شماره 65 - ( 1-1397 )
چکیده
سمیه کاظمیان،
دوره 20، شماره 80 - ( 12-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه شاخصهای تطابق شغلی در بحران در زنان و مردان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، آمیخته (کیفی-کمی) محسوب میشود. خانوادههای ساکن در شهر سرپلذهاب که پس از زلزله کرمانشاه همچنان در شهر خود ماندند و با شرایط منطقه سکونت خود انطباق یافتند، جامعهآماری مطالعه را تشکیل میدادند. برای انتخاب اعضای نمونه از شیوه تصادفی خوشهای استفاده شد. از بین مجموع خانوادههای ساکن در شهر سرپلذهاب پنج منطقه انتخاب شدند و با توجه به موارد فوق، تعداد 380 نفر از خانوادههای شهر سرپلذهاب به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور اندازهگیری تطابق شغلی با بحران از پرسشنامهی محقق ساخته استفاده شد. ساخت و تنظیم این پرسش نامه ها از طریق مضمونهای احصایی از دادههای کیفی بدست آمد. در پژوهش حاضر ضریب اعتبار کل پرسشنامه تطابق شغلی با بحران886/0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها، از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد و به منظور بررسی جزئی تر نتایح آزمون تعقیبی توکی گزارش شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که مؤلفههای تطابق حرفه ای(مشغولیتهای حرفهای بر مدار توانایی و مهارت، مشغولیتهای حرفهای بر مدار دانش و مشغولیتهای حرفهای بر مدار انگیزش) میان زنان و مردان تفاوت معناداری بوجود نیامد. براساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان اینطور نتیجه گرفت که با توجه به شرایط بحران، زنان و مردان با توجه به نقشهای جنسیتی خود، بخوبی در بحران انطباق پذیری لازم را پیدا کردند و میان آنان تفاوت خاصی از حیث تطابق شغلی یافت نشد.
فاطمه نعمتی، دکتر حسن بلند، دکتر علی صیادی،
دوره 21، شماره 81 - ( 3-1401 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای بحرانهویت و انسجام خانواده در تعیین رابطه مشارکت در شبکههای اجتماعی با نگرانی از تصویر بدنی در میان دانشآموزان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس دولتی متوسطه اول شهر رشت در سال تحصیلی 99-98 است. شرکتکنندگان با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای مجازورزی شبکهای (بلند، 1399)، بحران هویت (احمدی، 1376)، انسجام خانواده (سامانی، 1381) و نگرانی از تصویربدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) استفاده شد. پرسشنامهها به صورت آنلاین در اختیار دانشآموزان قرار گرفت و تعداد 674 نفر به آن پاسخ دادند که در نهایت 497 پرسشنامه مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. یافتهها: نتایج نشان داد مشارکت در شبکههای اجتماعی بر نگرانی از تصویر بدن (41/0- =β و 001/0 >P)، انسجام خانواده (25/0- =β و 001/0 >P) و بحران هویت (16/0- =β و 001/0 >P) اثر مستقیم دارد. بحران هویت به طور مستقیم و معناداری نگرانی از تصویر بدنی را پیشبینی میکند (13/0- =β و 001/0 >P). انسجام خانواده به طور مستقیم و معناداری نگرانی از تصویر بدنی را پیشبینی میکند (17/0- =β و 001/0 >P). همچنین مشارکت در شبکههای اجتماعی با میانجیگری بحران هویت بر نگرانی از تصویر بدنی اثر غیر مستقیم (06/0=β و 001/0 >P) دارد. اما اثر غیر مستقیم متغیر واسطهای انسجام خانواده در رابطه مشارکت در شبکههای اجتماعی و نگرانی از تصویر بدنی از نظر آماری معنادار نیست. نتیجهگیری: بنابراین، اصلاح میزان و شیوه استفاده نوجوانان از شبکههای اجتماعی و برگزاری جلسات آموزشی جهت تسهیل گذار از مرحله بلوغ و پیشگیری از بحران هویت دارای اهمیت است تا زمینه کاهش نارضایتی از تصویر بدن و ارتقاء سلامتروانی نوجوانان فراهم گردد.
زهرا تازیکی، آزاده چوبفروشزاده، یاسر رضاپور،
دوره 23، شماره 90 - ( 4-1403 )
چکیده
هدف: خیانت زناشویی که بعنوان یکی از معضلات اجتماعی شناخته میشود، میتواند موجب فروپاشی خانواده و یا حتی باعث وقوع جنایت گردد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهی صمیمیت زناشویی در ارتباط بین بحران میانسالی با تمایل به خیانت در مردان میانسال میباشد.
روش: این پژوهش از نوع همبستگی با روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مردان 40 تا 60 ساله استان خراسان رضوی تشکیل میدادند. نمونه پژوهش از جامعه حاضر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، ابزارها شامل؛ پرسشنامه صمیمیت زناشویی(والکر و تامپسون، 1983)، بحران هویت میانسالی(رجایی و همکاران، 1387) و گرایش به خیانت(بشیرپور و همکاران، 1397) بود. حجم نمونه این پژوهش شامل 200 نفر مرد بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد.
یافتهها: نتایج تحلیل حاکی از رابطه مستقیم و معنیدار بین بحران میانسالی با تمایل به خیانت زناشویی بود. همچنین رابطه غیرمستقیم بین بحران میانسالی با تمایل به خیانت زناشویی، به واسطه صمیمیت زناشویی وجود داشت. صمیمیت زناشویی نیز با متغیر مستقل بحران میانسالی رابطه معکوس و معنادار داشت. و در نهایت نیز بین تمایل به خیانت زناشویی و صمیمیت زناشویی رابطه معکوس و معنیدار وجود داشت. بنابراین مدل مفروض از برازش خوبی برخوردار بوده است.
نتیجهگیری: با توجه به نقش پیشبینی کننده بحران میانسالی و نقش صمیمیت زناشویی در تمایل افراد به خیانت زناشویی، متخصصان باید بر لزوم ارائه آموزش مناسب به زوجهایی که در معرض این آسیبها قرار دارند، تاکید کنند.