جمیله نبوی حصار، مختار عارفی، ناصر یوسفی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی خانوادهدرمانی مبتنی بر دیدگاه نظامهای خانواده بوئن و معنا درمانی بر گرایش به پیمانشکنی زناشویی مراجعین خواستار طلاق انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع آزمایشی است و طرح آن پیشآزمون- پسآزمون و آزمون پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بوده است. جامعه آماری پژوهش مراجعین خواستار طلاق مراجعهکننده به مراکز مشاوره سنندج در پاییز و زمستان 1396 بوده است. از این جامعه 36 آزمودنی به روش تصادفی ساده انتخاب و با به کار بستن روش تصادفی جایگزینی در در دو گروه آزمایش و و یک گروه گواه، هر گروه 12 نفر، گمارده شدند. دادهها در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با مقیاس گرایش به پیمانشکنی دریگوتاس 1999 گردآوری شد. اعضای گروههای آزمایش پس از اجرای پیشآزمون بهطور جداگانه در هشت نشست هفتگی یکساعتی خانوادهدرمانی مبتنی بر دیدگاه نظامهای خانواده بوئن و معنا درمانی شرکت کردند. یافتهها: نتایج آزمون اندازهگیریهای چندباره نشان داد تأثیر خانوادهدرمانی مبتنی بر معنا درمانی و تأثیر خانوادهدرمانی مبتنی بر دیدگاه نظامهای خانوادگی بوئن بر کاهش گرایش به پیمانشکنی زناشویی و کاهش مؤلفههای آن (پیمانشکنی شناختی، عاطفی و جنسی) در مراجعین خواستار طلاق باثبات و معنیدار است )05/0 P-Value <). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد با توجه بهاندازه تفاضلها اثربخشی خانوادهدرمانی مبتنی بر معنا درمانی در هم سنجی با مداخله دیگر بر کاهش گرایش به پیمانشکنی زناشویی و کاهش مؤلفههای آن بیشتر بوده است )05/0 P-Value <).
نتیجهگیری: شرکت در جلسههای خانوادهدرمانی مبتنی بر دیدگاه نظامهای خانواده بوئن و چه بسا بهتر از آن شرکت در جلسههای معنا درمانی میتواند در کاهش تمایل به پیمانشکنی زناشویی مراجعین خواستار طلاق به گونه چشمگیر و باثبات مؤثر باشد.
فرحناز کرانیان، مختار عارفی، حسن امیری،
دوره 21، شماره 81 - ( 3-1401 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی خانواده درمانی بوئنی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان مادران تک فرزند انجام گرفت. روش: این پژوهش توصیفی از نوع نیمه تجربی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران تک فرزند پیش دبستانی مهدکودکهای کرمانشاه در سال 1399 بودند. تعداد 45 نفر به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه، به تعداد برابر 15 نفر گمارده شدند. دادهها در مراحل پیش آزمون-پس آزمون با مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (گروتز و رومر، 2004) گردآوری شد. اعضای دو گروه آزمایش پس از اجرای پیش آزمون بطور جداگانه در هشت جلسه هفتگی 5/1 ساعته خانواده درمانی بوئنی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد اثر خانواده درمانی بوئنی و اثر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان در افراد معنادار است (05/0 >P). همچنین، تفاوت در دو درمان برای ابعاد عدم پذیرش هیجانی، دشواری در انجام رفتار، دشواری در کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی، دسترسی محدود و عدم وضوح به ترتیب میزان آماره F؛ 771/4، 461/4، 524/3، 399/3 و 720/5 معنادار بود (05/0 > P). نتایج آزمون بونفرونی نشان داد با توجه به اندازه تفاضلها، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در هم سنجی با مداخله دیگر بر دشواری در تنظیم هیجان و مولفههای مربوط به آن بیشتر بود (05/0 >P). نتیجهگیری: روانشناسان، در هنگام مواجه با مشکلات تعامل مادر و فرزند، مادر را از نظر سطح تنظیم شناختی هیجان و سایر متغیرهای روانشناختی موثر بر تنظیم هیجان ارزیابی و روشهای درمانی موثر را در صورت وجود مشکل به کار گیرند.