8 نتیجه برای تمایزیافتگی
غلامرضا رجبی، اضغر جمالی، منوچهر تقی پور،
دوره 14، شماره 56 - ( 10-1394 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی بین سبک دلبستگی ایمن، خود- تمایزیافتگی (موقعیت من) و رضایت زناشویی با میانجی گری خوشبینی زوجها در میان والدین دانشآموزان پایه اول متوسطه شهرستان داراب انجام شد. 314 والد به شیوهی نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامههای تمایزیافتگی «موقعیت من»، سبک دلبستگی ایمن، خوشبینی زوجها و رضایت زناشویی را تکمیل کردند. به منظور تحلیل دادهها از رگرسیون چند متغیری سلسله مراتبی همزمان به روش بارون و کنی برای بررسی دو مدل طراحی شده، استفاده گردید. یافتهها در مورد مدل فرضی اول نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی، بین خوش بینی زوج ها و رضایت زناشویی، بین دلبستگی ایمن و خوش بینی زوج ها رابطهی مثبت وجود دارد و خوشبینی زوج ها میانجی بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی است. یافتههای مدل فرضی دوم نشان داد که بین تمایزیافتگی (موقعیت من) و خوشبینی زوج ها، بین خوشبینی زوج ها و رضایت زناشویی و بین موقعیت من و رضایت زناشویی رابطهی مثبت وجود دارد، همچنین خوش بینی زوج ها میانجی بین موقعیت من و رضایت زناشویی است. این یافتهها از این باور حمایت میکند که روابط اولیهی افراد در محیط خانواده به شکلگیری سبک دلبستگی خاص و سطوح بالا یا پایین تمایزیافتگی منجر میگردد و این تجارب اولیه بر روابط بین فردی زوجها در بزرگسالی تأثیر مستقیم میگذارد. نتایج دیگر پژوهش حاضر حاکی از این است که خوشبینی زوج ها دارای نقش واسطهای بین سبک دلبستگی ایمن و موقعیت من با رضایت زناشویی است.
اقای بابک اسلام زاده، خانم هاجر رشیدی، خانم سمیه فکریان،
دوره 15، شماره 57 - ( 7-1395 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی گری خودکارآمدی عمومی در رابطه بین تمایز یافتگی خود و هویت اجتماعی در دانشجویان انجام شد.روش: این پژوهش به روش توصیفی، از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های شهید بهشتی و علامه طباطبایی بودند، که تعداد 120 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های تمایز یافتگی (DSI)، خودکارآمدی عمومی (GSE-17) و هویت اجتماعی استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. لازم به ذکر است که کلیه فرایند یاد شده با استفاده از نرم افزار spss 20 و لیزرل انجام شده است.یافته ها: نتایج نشان داد که 40% از پراکندگی نمرات تمایز یافتگی از طریق خودکارآمدی عمومی و هویت اجتماعی تبیین می شود. و 30% از پراکندگی نمرات هویت اجتماعی از طریق مولفه های تمایز یافتگی تبیین می شود ، همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که خودکارآمدی عمومی در رابطه بین تمایز یافتگی و هویت اجتماعی نقش مبانجی گری دارد.
خالد اصلانی، نیره عبدالهی، عباس امان الهی،
دوره 16، شماره 61 - ( 1-1396 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر بررسی رابطه علی سبکهای دلبستگی با تعهد زناشویی با میانجیگری تمایزیافتگی خود و احساس گناه در دانشجویان زن متأهل شهر اهواز است. روش: شرکت کنندگان در این پژوهش 211 نفر از دانشجویان زن متأهل شهر اهواز بودند که به روش نمونه گیری هدفمند دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه شیوههای رفتاری (BSQ)، پرسش نامه تعهد زناشویی (MCQ)، پرسش نامه تمایزیافتگی خود (DSI)، پرسش نامه عاطفه خودآگاه بودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که از 16 مسیر مستقیم چهار مسیر سبک دلبستگی ایمن با تمایزیافتگی خود، سبک دلبستگی ناایمن با احساس گناه، احساس گناه با تعهد اخلاقی و تمایزیافتگی خود با تعهد ساختاری معنادار نشد. همچنین نتایج نشان دادند که همه اثرات غیرمستقیم سبکهای دلبستگی (ایمن، ناایمن) و تعهد زناشویی با میانجیگری تمایزیافتگیخود و احساس گناه معنادار شدند. از سوی دیگر اثرات غیرمستقیم سبک دلبستگی ایمن و تعهد اخلاقی با میانجی گری احساس گناه و اثرات غیرمستقیم دلبستگی ایمن و ناایمن با تعهد ساختاری با میانجیگری تمایزیافتگی خود معنادار نشدند. برازش بهتر از طریق حذف مسیرهای غیرمعنی دار سبک دلبستگی ایمن با تمایزیافتگی خود، سبک دلبستگی ناایمن با احساس گناه، احساس گناه با تعهد اخلاقی و تمایزیافتگی خود با تعهد ساختاری حاصل شد. سطح معناداری در این مطالعه 05/0 α= است. نتیجه گیری: در یک رابطه ی زناشویی میزان تمایزیافتگی و احساس گناه هر یک از زوجین و نوع سبک دلبستگی که در افراد شکل گرفته در تعهد زناشویی آنها به زندگی مشترکشان مؤثر است.
سهیلا قیصری، عباس امان الهی،
دوره 17، شماره 67 - ( 7-1397 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیشبینی ارتباط جنسی بر اساس سبکهای دلبستگی و تمایزیافتگی در دانشجویان زن متأهل دانشگاههای اهواز انجام شد. نمونه مورد مطالعه 220 نفر بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. روش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و آزمودنیها به پرسش نامه ارتباط جنسی ویلس و باس(1984)، دلبستگی بزرگسالی سیمپسون(2003) و تمایزیافتگی اسکورن و فریندلر(1998) پاسخ دادند. برای تحلیل داده از روش توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته: نتایج نشان داد سبک دلبستگی ایمن و موقعیت من با ارتباط جنسی رابطه مثبت دارند. همچنین سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی پریشان و گسلش عاطفی 001/0P< پیشبینیکننده برای ارتباط جنسی هستند. نتیجهگیری: به نظر میرسد با توجه به نتیجه پژوهش، زوجهایی که دارای سبک دلبستگی ایمن و سطوح بالای تمایزیافتگی هستند، رضایت بالایی از ارتباط جنسی خود دارند و به تبع آن ازدواج باثباتتری دارند.
محمد سلگی، حسین حیدری، بهرام صالح صدق پور، احسان آقاپور،
دوره 18، شماره 70 - ( 4-1398 )
چکیده
هدف: مطالعه حاضر به هدف بررسی تاثیر بعد ملی گرایی بر میزان تمایز یافتگی فردی با واسطه گری ارتباطات جمعی و هویت اجتماعی می پردازیم. روش تحقیق: در این مطالعه از روش همبستگی، از نوع مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری این طرح شامل کلیه شهروندان بالای 15 سال مراکز استانهای کشور بر اطلاعات سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 می باشد. برای تعیین جمعیت نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. حجم نمونه نهایی با توجه به محاسبات انجام شده 1300 نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته می باشد. و برای تجزیه و تحلیل نتایج از مدل تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها: براساس نتایج این مطالعه، بین بعد ملی گرایی هویت و هویت فردی در مجموع مدل، رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد، بدین معنی که هرچقدر بعد ملی گرایی هویت افزایش می یابد میزان تمایز یافتگی فردی هم افزایش پیدا می کند و برعکس. همچنین براساس نتایج حاصل از بررسی مورد نظر نشان می دهد که تمایز یافتگی هویت فردی به طور مستقیم و منفی از بعد سنت گرایی هویت با ضریب استاندارد (087/0-)، بعد ملی هویت بصورت مستقیم و منفی با ضریب استاندارد(096/0-)، متغیر بعد مذهبی هویت بصورت مستقیم و مثبت با ضریب استاندارد (166/0)، متغیر بعد قومی هویت بصورت مستقیم و مثبت با ضریب استاندارد (776/0) تاثیر می پذیرد. هویت فردی همچنین به طور غیرمستقیم و از طریق متغیرهای بعد ملی هویت، بعد مذهبی هویت و ارتباطات جمعی تحث تاثیر می باشد. نتیجه گیری: مدل ارائه شده از متغیر بعد ملی هویت، کفایت دارد، اما درباره بقیه متغیرها از جمله ارتباطات جمعی، سنت گرایی، بعد قومی هویت و بعد مذهبی هویت مدل تحقیق قابل گسترش می باشد.
دکتر محمود گودرزی،
دوره 18، شماره 71 - ( 7-1398 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف پیشبینی پیمانشکنی زناشویی، براساس میزان تمایزیافتگی، عملکرد خانواده و دلزدگی زناشویی زوجهای ساکن شهرستان سنندج انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه همبستگی بود. نمونه مورد نظر از بین زوجهای داوطلب درگیر در بحران خیانت مراجعهکننده به مراکز مشاوره و دادگاههای خانواده بود که برای بروز خیانت درخواست جدایی یا رسیدگی مراجع قضایی را داشتند. حجم نمونه 370 نفر بود که پرسشنامههای تمایزیافتگی اسکورن و فریندلر (1998)، دلزدگی زناشویی پایینز (1996) و عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب (1983) در آنها اجرا شد. سپس نتایج با روش رگرسیون چندمتغیری سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
یافته ها: نتایج نشان دهنده آن بود که تمایزیافتگی (73/0- B=) و عملکرد خانواده (43/0- B=) پیشبین منفی برای خیانت زناشویی هستند ولی دلزدگی زناشویی (31/ 0 B=) نقش مثبتی در پیشبینی خیانت دارد (01/0 p≤).
نتیجهگیری: بر اساس یافته ها، میتوان گفت که برنامههای آموزش تمایزیافتگی و گرایش به سمت پیشگیری از دلزدگی زناشویی و درنتیجه بالابردن عملکرد خانواده میتوانند پیشگیری کننده از خیانت در روابط زناشویی باشند.
نادره طلوع تکمیلی ترابی، پریوش وکیلی، اعظم فتاحی اندبیل،
دوره 20، شماره 78 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین تمایزیافتگی خود و بخشودگی با رضایت زناشویی بر اساس نقش میانجیگر جهتگیری مذهبی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام معلّمان زن و مرد متأهل شاغل در دوره های متوسطه اول و دوم منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 4080 نفر بود که به روش نمونه برداری تصادفی تعداد 28 مدرسه و در نهایت از بین آنها 304 نفر از معلمان داوطلب انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه تمایزیافتگی خود ساخته (اسکورن و اسمیت، 2003) ؛ پرسشنامه بخشش در خانواده (پولارد، اندرسون، اندرسون و جنینگز 1998)؛ جهتگیری مذهبی (آلپورت و راس 1967) و مقیاس زناشویی اِنریچ (فورنیر، اولسون و دروچمن 1983) استفاده شد. پس از حذف 10 پرسشنامه مخدوش و 3 داده پرت، جهت تحلیل دادهها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: در پژوهش حاضر ضریب مسیر مستقیم بین جهتگیری مذهبی درونی و رضایت زناشویی (01/0>P، 33/0=β) مثبت و ضریب مسیر غیرمستقیم بین تمایزیافتگی خود و رضایت زناشویی (01/0>P، 149/0=β) و ضریب مسیر غیرمستقیم بین بخشودگی و رضایت زناشویی (01/0>P، 129/0=β) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجهگیری: از آنجاکه جهتگیری مذهبی درونی میتواند در بهبود روابط و رضایت زناشویی موثر باشد، پیشنهاد میشود که در مشاوره زناشویی از تقویت باورهای مذهبی زوجین استفاده شود.
فاطمه طهماسبی زاده، امیر پناه علی، بهزاد شالچی، سید داود حسینی نسب،
دوره 22، شماره 87 - ( 7-1402 )
چکیده
هدف: در زوجین با تجربه خیانت مشکلات فراوانی وجود دارد و یکی از روشهای موثر در این حیطه، طرحواره درمانی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر تعدیل دلزدگی و ارتقا رضایت زناشویی در افراد خیانت کننده در ازدواج انجام شد. روش: تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل مراجعین خیانت کننده به مرکز مشاوره ساحل در شهر تهران طی زمستان 1400و بهار 1401 بودند. تعداد نمونه 40 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه (هر گروه 20 نفر) شامل گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی تحت مداخله طرحواره درمانی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای اندازهگیری شامل پرسشنامهی رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامهی دلزدگی زناشویی پاینز بود. برای تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر تعدیل هر سه مولفه دلزدگی زناشویی و نیز ارتقا همه مولفههای رضایت زناشویی غیر از مدیریت مالی و روابط با فرزندان، در افراد خیانت کننده در ازدواج به طور معنادار اثربخش است (01/0 >p ). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که طرحواره درمانی در تغییر جنبههای دلزدگی و رضایتمندی زناشویی مفید است و میتواند در کاهش مشکلات خانوادگی و روانشناختی افراد خیانت کننده استفاده گردد.