3 نتیجه برای درمان متمرکز بر شفقت
اطهر افشار، مسعود شهبازی، ذبیح اله عباسپور،
دوره 19، شماره 76 - ( 12-1399 )
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی انجام بود. روش: جامعه آماری پژوهش زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی دوران کودکی مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. نمونه پژوهش دربرگیرنده 3 زن دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی بود که طی فراخوانی معرفی و با توجه به نتایج چک لیست اختلال استرس پس از سانحه ویدز (1993) با نقطه برش 50 و با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایش تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. برای سنجش شرم و احساس گناه، از مقیاس حالت شرمساری و گناه مارشال (1995) استفاده شد. پروتکل درمان متمرکز بر شفقت در سه مرحله خط پایه، 8 جلسه مداخله به صورت هفتگی و پیگیری 2 ماهه اجرا شد. دادهها به روشهای ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که آزمودنیها در مرحله درمان در شرم (20/31 درصد%) و احساس گناه (68/28 درصد) بهبود را تجربه کردند و اثر آنها نیز تا دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد. شاخص تغییر پایای آنها نیز حاکی از معنیدار بودن این تغییرات بود. نتیجهگیری: بنابراین یافتههای پژوهش بیانگر این است که درمان متمرکز بر شفقت با کاهش فعالیت سیستم تهدید و افزایش فعالیت سیستم تسکین بر کاهش شرم و احساس گناه زنان قربانی سوءاستفاده جنسی دوران کودکی تأثیر دارد.
عبدالباسط محمودپور، ثنا دهقانپور، سحر ایجادی، شهلا محمدی،
دوره 20، شماره 79 - ( 7-1400 )
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت، بر تحمل پریشانی و احساس گناه مادران دارای کودکان معلول جسمی حرکتی بود. روش: این مطالعه از نظر روششناختی جز طرحهای نیمه تجربی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک معلول جسمی حرکتی بودند که فرزندانشان در مدارس استثنایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 98-97 به تحصیل اشتغال داشتند. به این منظور، 24 نفر از مادران دارای کودک معلول جسمی حرکتی با روش نمونهگیری در دسترس از بین مدارس استثنایی انتخاب و با روش تصادفی به گروههای آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 12 نفر). مداخله درمانی به مدت 10 جلسه 75 دقیقهای بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس تحمل پریشانی (DTS) و آزمون عاطفه خودآگاه (TOSCA-2) بود که در مرحله پیشآزمون و پسآزمون تکمیل شد. دادهها با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشاندهنده وجود تفاوت معنادار در گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون بود (05/ p<). بر اساس این یافتهها درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش احساس گناه و افزایش تحمل پریشانی مادران دارای کودک معلول جسمی-حرکتی اثرگذار است. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد که برنامه شفقت به خود از طریق فراهم کردن تجربیات مثبت، افزایش سازگاری با شرایط تنشزا و ابراز همدلی و همدردی میتواند تحمل پریشانی را در افراد افزایش داده و سطح احساس گناه مادران دارای فرزند معلول را کاهش دهد.
مژگان پور دل، ملیکا سفید رود، معصومه ولی پور، مونا مبینی،
دوره 22، شماره 85 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رویکرد راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظمجویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه در زنان سرپرست خانوار انجام گرفت.
روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری شامل زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهر تهران در نیمه اوّل سال 1399 بود. 36 نفر از زنان سرپرست خانوار به روش نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفره (دو گروه آزمایش و یکگروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس اختلال استرس پس از ضربه میسیسیپی کن (2006) و پرسشنامهی تنظیم شناختیهیجان گارنفسکی، گرایچ و اسپینهاون (2002) بود. شرکتکنندگان گروه آزمایش جلسات مشاوره راهحل محور گرانت (2011) و درمان متمرکز بر شفقت گیلبرت (2010) را به مدت 8 جلسه دریافت کردند. علاوه بر آمارههای توصیفی، از تحلیل کواریانس و مقایسه زوجی بنفرونی برای تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج آنالیز دادهها نشان داد که درمان راهحل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظمجویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه در زنان سرپرست خانوار موثر است (01/0>P). تفاوت بین درمان راهحل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظمجویی شناختیهیجانی مثبت و اختلال استرس پس از ضربه غیرمعنادار ولی در متغیر تنظیم شناختیهیجانی منفی تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش مداخلات رویکرد راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت در بهبود نظمجویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه مؤثر است و از این دو رویکرد میتوان برای کاهش تنظیم هیجان سازشنایافته و اختلال استرس پس از ضربه زنان سرپرست خانوار استفاده کرد.