جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای دل‌زدگی زناشویی

دکتر محمود گودرزی،
دوره 18، شماره 71 - ( 7-1398 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف پیش‌بینی پیمان‌شکنی زناشویی، براساس میزان تمایزیافتگی، عملکرد خانواده و دل‌زدگی زناشویی زوج‌های ساکن شهرستان سنندج انجام گرفت. 
روش:  پژوهش حاضر یک مطالعه همبستگی بود. نمونه مورد نظر از بین زوج‌های داوطلب درگیر در بحران خیانت مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره و دادگاه‌های خانواده بود که برای بروز خیانت درخواست جدایی یا رسیدگی مراجع قضایی را داشتند. حجم نمونه 370 نفر بود که پرسشنامه‌های  تمایزیافتگی اسکورن و فریندلر (1998)، دلزدگی زناشویی پایینز (1996) و عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب (1983) در آنها اجرا شد. سپس نتایج با روش رگرسیون چندمتغیری سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
یافته ها: نتایج نشان دهنده آن بود که تمایزیافتگی (73/0- B=) و عملکرد خانواده (43/0-  B=) پیشبین منفی برای خیانت زناشویی هستند ولی دلزدگی زناشویی (31/ 0 B=)  نقش مثبتی در پیش‌بینی خیانت دارد (01/0 p≤).
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته ها، می‌توان گفت که برنامه‌های آموزش تمایزیافتگی و گرایش به سمت پیش‌گیری از دلزدگی زناشویی و درنتیجه بالابردن عملکرد خانواده می‌توانند پیشگیری کننده از خیانت در روابط زناشویی باشند.

 
آیدین صنم‌نژاد، حسین قمری کیوی، علی شیخ‌الاسلامی، علی رضایی شریف،
دوره 20، شماره 79 - ( 7-1400 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر مقایسه و بررسی اثربخشی تأثیر رویکرد درمانی بافت نگر انصاف محور (مبتنی بر نظریه بوزورمنی _ ناج) و رویکرد درمانی هیجان‌مدار برافزایش صمیمیت و کاهش دل‌زدگی زناشویی زوج‌های دارای تعارضات زناشویی بود. روش:این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون، با گروه کنترل و پیگیری سه‌ماهه بود. جامعه آماری شامل همه زوج‌هایی بود که در سال 1397- 1398 به دفتر مشاوره و خدمات روان‌شناختی خصوصی زیر نظر سازمان نظام روان‌شناسی در شهر ارومیه مراجعه داشتند از میان مراجعه‌کنندگان تعداد 24 زوج که به دلیل تعارضات زناشویی به این مرکز مراجعه کرده بودند؛ پس از همتاسازی آزمودنی‌ها، ملاک‌های ورود و خروج پژوهش به شیوه هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفی به سه گروه (هر گروه 8 زوج) که دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه است گمارش شدند. پس از اجرای پیش‌آزمون برای گروه آزمایشی بافت‌نگر هر زوج 10 جلسه و گروه آزمایشی هیجان‌مدار هر زوج 9 جلسه روان‌درمانی انجام گرفت. پرسشنامه‌های مورداستفاده شامل مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون و مقیاس دل‌زدگی زناشویی پاینز بود. برای تحلیل داده‌ها و فرضیه‌ها از روش آزمون آماری «تحلیل واریانس اندازه‌گیری مکرر» و نرم‌افزار SPSS استفاده گردید. یافته‌ها: نشان داد اثربخشی رویکرد هیجان‌مدار در افزایش صمیمت زناشویی، به‌صورت معناداری (001/0p<) بیشتر از رویکرد بافت نگر است؛ اما میان دو رویکرد در کاهش «دل‌زدگی زناشویی» تفاوت معنادار مشاهده نشد همچنین یافته‌ها نشان داد اثربخشی رویکرد بافت نگر نسبت به رویکرد هیجان‌مدار در «دل‌زدگی زناشویی» ثبات و پایداری زمانی بیشتری دارد. نتیجه‌گیری: رویکرد هیجان‌مدار در مقایسه با رویکرد بافت نگر اثربخشی مؤثرتری در افزایش صمیمت زناشویی نشان می‌دهد و اثربخشی دو رویکرد در کاهش دل‌زدگی زناشویی یکسان است اما باگذشت زمان رویکرد بافت نگر در بهبود دل‌زدگی زناشویی ثبات درمانی بهتری نشان داده است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research