جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای ذهن‌آگاهی

خانم فاطمه اصلاحی، دکتر خدیجه ابوالمعالی الحسینی، دکتر علی اصغر اصغر نژاد، دکتر جواد خلعتبری،
دوره 19، شماره 73 - ( 3-1399 )
چکیده

هدف: ذهن‌آگاهی به عنوان یک درمان جدید، ریشه در فرهنگ شرق داشت، هدف از این مطالعه شناسایی استعاره‌های بومی و فرهنگی مبتنی بر ذهن آگاهی در سه دفتر اول مثنوی معنوی مولانا بود. روش: روش پژوهش حاضر تحلیل محتوا و جامعه آن سه دفتر اول مثنوی معنوی بود. انتخاب نمونه به صورت هدفمند صورت گرفت و تعداد (1027)، استعاره در سه دفتر شناسایی شد. ابتدا استعاره‌های مرتبط با هر یک از 9 مؤلفه ذهن‌آگاهی شناسایی و سپس فراوانی آنها تعیین شد. از تحلیل محتوا با استفاده از نرم‌افزار  MAXQDA برای تحلیل داده‌ها استفاده شد. یافته‌ها:  در این پژوهش تعداد استعاره‌ها در دفتر اول تقریبا دو برابر دفتر دوم و سوم بود. بر اساس یافته‌ها، استعاره‌های شناسایی شده مرتبط با مؤلفه‌های اصلی ذهن‌آگاهی، به ترتیب فراوانی از تعداد بیشتر به کمتر، عبارت از: عدم واکنش، اعتماد (اطمینان)، عدم قضاوت، بخشندگی (مهربانی)، بردباری، پذیرش و قدرشناسی (سپاسگزاری)، ذهن مبتدی و رها کردن/ نچسبیدن بودند. به عبارت دیگر عدم واکنش از بیشترین فراوانی و رها کردن/ نچسبیدن از کمترین فراوانی برخودار بودند. در این پژوهش برای مؤلفه عدم واکنش، زیرمؤلفه‌‎های تسلیم، نجنگیدن و سکوت، و برای مؤلفه عدم قضاوت زیر مؤلفه‌های روشن‌بینی، وسعت دید و عدم مقایسه استخراج شدند. همچنین در این پژوهش با توجه به مفهوم کلی ذهن‌آگاهی و بر اساس استعاره‌های جستجو شده، 4 مؤلفه عمل با آگاهی، مشاهده و توصیف، درک (همدلی) و تعادل، به عنوان مؤلفه‌های دیگر ذهن‌آگاهی کشف و شناسایی شدند. نتیجه‌گیری: به درمانگران و مشاوران پیشنهاد می‌شود که به منظور انتقال بهتر مفاهیم و آسان‌سازی آموزش و درمان ذهن‌آگاهی مبتنی بر شناخت، از استعاره‌های بومی و فرهنگی مبتنی بر ابیات مولانا استفاده کنند.
فاطمه خاکشورشاندیز، شیوا سوداگر، غلامرضا عنانی، سعید ملیحی الذاکرینی، اصغر زربان،
دوره 19، شماره 75 - ( 9-1399 )
چکیده

هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر مؤلفه‌های شناختی (آمیختگی، اجتناب و انعطاف‌پذیری شناختی) و استرس اکسیداتیو زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و گروه کنترل بود که بر روی 60 بیمار زن مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه‌کننده به مراکز دولتی سلامت شهر بیرجند در سال 1395 با دو گروه آزمایش (40 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) به صورت در دسترس و به طور تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه آمیختگی شناختی گیلاندرز و همکاران (2014)، اجتناب شناختی سکستون و دوکاس (2008) و انعطاف‌پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) بود. همچنین به گروه آزمایش پروتکل رفتاردرمانی دیالکتیکی فن‌دایک (1396)، رفتاردرمانی دیالکتیکی قهاری (1395) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی سیگال، ویلیامز و تیزدل (2002) ارائه و به گروه کنترل درمانی ارائه نشد. تجزیه تحلیل داده‌ها با کمک تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره انجام شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک در مقایسه با شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر کاهش مؤلفه‌های شناختی و استرس اکسیداتیو و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر فرونشانی فکر و مؤلفه‌های هیجانی بیماران مبتلا به دیابت مؤثر است (05/0> P). نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌ها می‌توان برای بهبود مؤلفه‌های هیجانی و شناختی بیماران دیابتی از رفتاردرمانی دیالکتیکی در مقایسه با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بیشتر به عنوان درمان مکمل استفاده کرد.


فاطمه محمودی، محمدرضا بلیاد، معصومه ژیان باقری، دکتر مهدی شاهنظری، کیانوش زهراکار،
دوره 20، شماره 77 - ( 2-1400 )
چکیده

هدف: دانشجویان از اقشار مستعد و برگزیده جامعه و سازندگان آینده کشور خویش هستند و سطح سلامت و بهزیستی روان‌شناختی آنها تاثیر بسزایی در یادگیری و افزایش آگاهی علمی و موفقیت تحصیلیشان خواهد داشت. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی مدل ساختاری بهزیستی روان‌شناختی براساس رویدادهای منفی زندگی و ذهنآگاهی با  میانجیگری سبکهای مقابلهای در میان دانشجویان بود. روش: نوع تحقیق حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بودند که 365 نفر از آنان به روش نمونهگیری خوشهای مشارکت کردند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای رویدادهای منفی زندگی، ذهنآگاهی، سبکهای مقابلهای و بهزیستی روان‌شناختی استفاده شد. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد تأثیر رویدادهای منفی زندگی بر سبک مسأله مدار (01/0P<) و بهزیستی روان‌شناختی (05/0P<) منفی و معنادار است. تأثیر ذهنآگاهی بر سبک مسألهمدار و بهزیستی روان‌شناختی مثبت و معنادار است (01/0P<). تأثیر سبک مسأله مدار بر بهزیستی روان‌شناختی مثبت و معنادار است (01/0P<) اما تأثیر سبک هیجانمدار و سبک اجتنابی بر بهزیستی روان‌شناختی معنادار نیست. نقش میانجی سبک مقابلهای مسألهمدار در تأثیر رویدادهای منفی زندگی و ذهنآگاهی بر بهزیستی روان‌شناختی معنیدار است (01/0P<). نتیجهگیری: نتایج نشان داد که مدل ارائه شده در بین دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی از برازش مناسبی برخوردار است و نقش متغیرهای رویدادهای منفی زندگی، ذهنآگاهی و سبک مسألهمدار در بهزیستی روان‌شناختی را مورد تأیید قرار داد.
سعیده نوربخش باغبادرانی، زهره لطیفی،
دوره 20، شماره 79 - ( 7-1400 )
چکیده

هدف: حسادت بیمارگون نسبت به همسر، یکی از شایع‌ترین شکایات زوج‌های مراجعه کننده برای زوج‌درمانی است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان تلفیقی شناختی‌رفتاری- ذهن‌آگاهی بر کاهش تعارض زناشویی و اضطراب زنان دارای حسادت بیمارگون انجام گرفت. روش: بدین منظور از روش شبه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه گواه استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 34 زن دارای حسادت بیمارگون بود که به شیوه نمونه‌گیری هدفمند از بین زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره اصفهان انتخاب شد. روش مداخله شامل 10 جلسه‌ی گروهی درمان تلفیقی شناختی‌رفتاری-ذهن‌آگاهی بود که برای گروه آزمایش اجرا شد. به منظور سنجش متغیرها از پرسشنامه تعارض زناشویی (براتی و ثنایی، ۱۳۷۹) و اضطراب حالت-صفت (اشپیلبرگر و همکاران، 1983) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری با کنترل پیش آزمون انجام گرفت. یافته‌ها: نتایج کاهش معناداری را در میانگین نمرات گروه آزمایش در هر دو متغیر اضطراب و تعارض زناشویی در مراحل پس‌آزمون و پیگیری نشان داد، لیکن در نمرات گروه گواه تغییر محسوسی مشاهده نشد. (0005/0p<) نتیجه‌گیری: بنابراین درمان تلفیقی شناختی‌رفتاری- ذهن‌آگاهی در کاهش اضطراب و تعارض زناشویی زنان دارای حسادت بیمارگون مؤثر بوده و می‌تواند مورد استفاده‌ی متخصصان زوج‌درمانی و روان درمانگران قرار گیرد.


اعظم رهبریان، طیبه شریفی، احمد غضنفری،
دوره 22، شماره 86 - ( 3-1402 )
چکیده


هدف: به دلیل عدم آموزش مناسب، زنان سرپرست خانوار به‌یک‌باره با انبوهی از مسئولیت‌ها بدون آموزش از قبل مواجه‌اند که درنتیجه آن شرایط استرس‌زا و فشار روانی را متحمل می‌شوند و درنهایت خودکارآمدی این افراد تحت تأثیر قرار می‌گیرد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر شفقت درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی و درمان شناختی _ رفتاری مثبت‌نگر بر خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار بود. روش: طرح این پژوهش نیمه‌آزمایشی با اجرای پیش‌آزمون _  پس‌آزمون و پیگیری سه‌ماهه همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان سرپرست خانوار در شهرکرد در سال 1401 بود. در این پژوهش با روش نمونه‌گیری هدفمند تعداد 60 نفر که نمره پرسشنامه خودکارآمدی آن‌ها بین 17 تا 34 بود انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (20 نفر آزمودنی در هر گروه) گمارش تصادفی شدند. سپس گروه‌های آزمایش تحت 8 جلسه شفقت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی -رفتاری مثبت‌نگر 120 دقیقه‌ای قرار گرفتند. داده‌های آزمودنی‌ها به‌وسیله پرسشنامه خودکارآمدی 17- GSE گردآوری و در نهایت، توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه‌وتحلیل شدند. یافته‌ها: یافتهها نشان داد در دو مرحله پس‌آزمون و پیگیری میانگین نمره خودکارآمدی در دو گروه آزمایش نسبت به گروه گواه تفاوت معناداری داشت. همچنین نتایج یافته‌ها حاکی از اثربخشی بیشتر درمان شناختی _ رفتاری مثبت‌نگر بود. نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، پیشنهاد می‌شود درجهت افزایش خودکارامدی زنان سرپرست خانوار درکنار سایر روشهای درمانی از درمان شناختی _ رفتاری مثبت‌نگر نیز استفاده گردد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research