جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای رشد

دکتر فاطمه سمیعی، اقای حمید حیدری، اقای محمود جلالی، خانم آرزو غلامی،
دوره 15، شماره 58 - ( 4-1395 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش­های شغلی بر تحول مسیر رشدی انتخاب  شغل دانش آموزان کم توان ذهنی انجام شده است. روش: این پژوهش، یک پژوهش نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان 13 تا18 سال (پایه تحصیلی اول، دوم، سوم) مقطع پیش حرفه ای شهرستان اصفهان در سال 90-91  بود که از این تعداد 47 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای از دو مدرسه انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (12 پسر و 11 دختر) و کنترل (12 پسر و 12 دختر) گمارش شدند. گروه آزمایش طی هشت جلسه تحت آموزش­های شغلی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسش نامه­ی محقق ساخته بر اساس نظریه­ی گاتفردسون جمع آوری شد. یافته­ها: یافته­ها نشان داد که نقشه شناختی دوگروه کنترل و آزمایش به طور معناداری متفاوت بود (05/0>p). نتیجه­گیری: آموزش‌های شغلی می­تواند بر مسیر رشدی انتخاب شغل دانش آموزان کم­توان ذهنی اثر بگذارد. ( 


عباس امان الهی، مهرانگیز زارع، غلامرضا رجبی،
دوره 16، شماره 64 - ( 10-1396 )
چکیده

     هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد  (ACT)در افزایش پذیرش و رشد پس از شکست در دانشجویان دختر دارای تجربه آسیب عاطفی شهر اهواز می­باشد. جامعه­ی آماری این پژوهش شامل دانشجویان دختر دارای تجربه­ی شکست عاطفی دانشگاه­های شهر اهواز بود که دست کم 3 ماه تا 1 سال از شکست عاطفی­شان گذشته بود. نمونه­های پژوهش به روش نمونه­گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه شامل سه دانشجوی دختر دارای تجربه شکست عاطفی بود که در پرسشنامه نشانگان ضربه عشق (LTI) نمره بالاتر از 20 کسب کردند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه­ی چندگانه ناهم­زمان استفاده شد و آزمودنی­ها قبل از درمان، میانه­ی درمان، پایان درمان و 1 ماه پس از پایان درمان به پرسشنامه پذیرش و اقدام (AAQ) و پرسشنامه­ی رشد و تکامل پس آسیبی پاسخ دادند. داده­ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا (RCI) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر افزایش پذیرش و رشد پس از شکست دانشجویان دارای تجربه شکست عاطفی مؤثر می­باشد.


نازنین خراسانی، محمدرضا عابدی، احمد صادقی،
دوره 20، شماره 80 - ( 12-1400 )
چکیده

 چکیده
هدف: هدف این پژوهش مقایسه­ی تأثیر دو روش مشاوره مبتنی بر دلبستگی به مادران وآموزش انطباق پذیری مسیر شغلی به کودکان پیش دبستانی بر رشد مسیر شغلی کودکان بود. روش: جامعه آماری شامل کلیه مادران وکودکان پیش‌دبستانی 5 تا 7 ساله شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش شامل 20 نفر از مادران (10 نفر گروه آزمایش اول و 10 نفر گواه) و 10 نفر از کودکان پیش دبستانی (گروه آزمایش دوم) بود که به روش داوطلبانه انتخاب شدند و به تصادف در سه گروه مشاوره به مادران، آموزش به کودکان و گروه گواه قرار گرفتند. به منظور اجرای پژوهش، گروه آزمایش اول (مادران) طی هشت جلسه تحت مشاوره مبتنی بر دلبستگی و گروه آزمایش دوم (کودکان) طی هشت جلسه تحت آموزش انطباق پذیری مسیر شغلی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از پرسشنامه­ی رشد مسیر شغلی کودکان پیش دبستانی گردآوری و با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که هر دو شیوه­ی مشاوره به مادران و آموزش به کودکان باعث افزایش مولفه­های رشد مسیر شغلی کودکان، چشم انداز زمان (35/7F = ,05/0P <)، کنجکاوی درونی (91/3F = ,05/0P <)، اطلاعات (06/6F = ,05/0P <) و کنجکاوی بیرونی (41/10F = , 001/0P <) گردید و بین دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P <). 
نتیجه گیری: بنابراین نتایج بیانگر این است که مشاوره مسیر شغلی به کودکان و مادران می تواند در رشد مسیر شغلی کودکان پیش دبستانی نتایج مفیدی به دنبال داشته باشد.

فاطمه قاسمی نیائی، معصومه اسمعیلی، فریبرز باقری،
دوره 21، شماره 84 - ( 10-1401 )
چکیده

اهداف: تدوین الگوی یکپارچه مشاوره در باب رشد با تاکید بر نحوه مواجهه با فرایند زمان و مسئولیت وجود در تناسب با افق فکری مراجع در فرهنگ اسلامی هدف این پژوهش است که براساس تاکید بر روان‌شناسی فرهنگی ضرورت می‌یابد. روش: روش این پژوهش استفاده از هرمنوتیک کلاسیک شلایرماخر است که با بررسی گام به گام نظریات منتخب در نهایت به یکپارچه سازی آنها اقدام شده است و در قالبی متناسب با اندیشۀ اسلامی درآمده است. شیوه تفسیر در این روش با استفاده از ویژگی‌های دستوری و فنی متن انجام گرفته و در قالب تفاسیر جزئی و کلی طبقه بندی شده است. الگوی ادغامی حاصله با شیوۀ منطق استقرایی و قیاسی در نهایت در نگرشی کاربردی و عملی ضمن دارا بودن مبانی و اصول به هدف، فنون و فرایند درمانی پرداخته است. یافته‌ها: یافته‌ها نشان می‌دهد که مبانی الگوی شکل گرفته شامل مبنای کمال با اصول (تضاد، میل به کمال، عاملیت، سلسله مراتب وجود، خدمت رسانی، قاعده مندی و آفرینش مداوم و جهت مندی و هدفمندی)؛ مبنای وحدت با اصول (مکملیت، اتصال اجزاء، پذیرش و یکپارچگی، حقیقت ثابت، تغییر ناپذیری قواعد و علیت هستی، تعادل و سازگاری)، مبنای جاودانگی با اصول (میل بازگشت به مبدا، مکان مندی، زمانمندی وجود، یکپارچگی زمانی، مرگ، چرخش وجودی)؛ مبنای هدفمندی با اصول (رهبری، قدرت خلق، اداره و تداوم هستی، جامعیت) می‌باشد. که متناسب با مبانی و اصول دارای هدف غایی، فنون و فرایند درمانی می‌باشد. نتیجه‌گیری الگوی یکپارچه رشدی در تلفیق با افق اسلامی به شیوۀ هرمنوتیک الگویی نوین است که می‌تواند در ایجاد تناسب با بنیان‌های فکری مراجع کارآمد باشد و بدون ایجاد گفتمان‌های متضاد، افق فکری مراجع را گسترش دهد و برای او مسیر و معنایی مشخص نماید.

 
امید محمدی، معصومه اسمعیلی،
دوره 24، شماره 94 - ( 5-1404 )
چکیده

هدف: رشد و تکامل مشاوران فرآیندی پیوسته و مادام‌العمر است. از این رو هدف پژوهش تبیین فرآیند رشد و تعالی مشاوران خانواده بود.
روش: این پژوهش کیفی، از نوع فراتحلیل کیفی و جمعیت مورد مطالعه مقالات فارسی و لاتین حوزه‌ رشد و تعالی مشاوران خانواده بود. در این پژوهش، 107 مقاله کیفی فارسی و انگلیسی بررسی شد که از میان آن‌ها، 18 مقاله به‌طور کامل مرتبط شناسایی شدند. مقالات مرتبط از طریق جست‌وجوی گسترده در پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed، Google Scholar، Scopus، Web of Science، سید، نورمگز و مگیران انتخاب شدند. تحلیل داده‌ها به روش مرور نظام‌مند و با استفاده از فرآیند تحلیل مضمون بر اساس روش توماس و هاردن، شامل سه مرحله کدگذاری آزاد، سازماندهی کدها به مضامین توصیفی و در نهایت ایجاد مفاهیم تحلیلی انجام گرفت.
یافته‌ها: تحلیل مضامین موجود در پژوهش‌های کیفی منجر به شناسایی 4 مضمون اصلی،  13 مقوله فرعی و  230 زیرمقوله شد. مضامین اصلی شامل «آغاز و جهت‌گیری؛ فعالیت و کاوشگری؛ انتقال و پیگیری؛ ادغام و هم‌افزایی» بودند و مقولات فرعی شامل این موارد بود: «یاری‌رسان غیرحرفه‌ای؛ دانشجوی مبتدی و خودتردیدی؛ درک فلسفه و ارتقاء دانش حرفه‌ای؛ عملکرد در سطح پایه؛ ورود به مسیر کارآموزی و دریافت نظارت؛ برچسب‌زنی به خود به عنوان یک متخصص حرفه‌ای؛ عملکرد در سطح حرفه‌ای نوپا؛ درک بافتاری از جامعه حرفه‌ای؛ عملکرد در سطح حرفه‌ای باتجربه؛ تعمیق مکاشفه شخصی و شغلی؛ یکپارچگی خود فردی و حرفه‌ای؛ از خودفراروی و خود تعالی‌بخشی؛ رسالت‌محوری».
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد که حس مسئولیت و اعتماد به نفس در دوران آموزش به مشاوران کمک می‌کند تا صدای منحصر به فرد خود را در حرفه پیدا کنند و به یکپارچگی بین خودِ شخصی و حرفه‌ای دست یابند.

کیومرث فرح‌بخش،
دوره 24، شماره 94 - ( 5-1404 )
چکیده

هدف: انحرافات جنسی و خیانت زناشویی از عوامل آسیب‌رسان به پایداری رابطه زوج‌ها محسوب می‌شوند. هدف این مقاله ارائه یک مدل مفهومی نوین با عنوان «رشد انحصار جنسی» است که تبیین می‌کند چگونه رشد جنسی سالم می‌تواند به محدود شدن تمایل جنسی فرد به رابطه متعهدانه با همسر منجر شود و احتمال رفتارهای جنسی آسیب‌زا را کاهش دهد.
روش: روش پژوهش در این مقاله تدوین یک مدل مفهومی بر اساس تجربه نویسنده طی 30 سال کار را افراد مبتلا به انحراف جنسی و خیانت زناشویی و کاربرد نظریه‌ها مربوطه در این زمینه بوده است.
یافته‌ها: بر اساس حمع بندی نتایج کار با مراجعین دارای سابقه انحراف جنسی و خیانت زناشویی این نتیجه بدست آمد که بلوغ جنسی صرفاً به تغییرات زیستی محدود نمی‌شود و به عنوان فرآیندی چندبعدی شامل رشد شناختی، هیجانی، اخلاقی و خودتنظیمی در نظر گرفته می‌شود. بر اساس ادبیات نظری و شواهد بالینی نویسنده، مدل ارائه‌شده شامل ده مرحله تحول‌یابنده است که طی آن محرک‌های جنسی ناهمخوان به‌تدریج حذف شده و تمرکز جنسی فرد بر رابطه همسرمحور شکل می‌گیرد. این مقاله ضمن مرور دیدگاه‌های روان‌تحلیلی، تکاملی، دلبستگی و یادگیری در زمینه انحرافات جنسی، تبیین می‌کند که تجارب جنسی زودرس و کاستی‌های تربیتی می‌توانند رشد انحصار جنسی را مختل سازند و زمینه‌ساز احتمال خیانت زناشویی در آینده شوند.
نتیجه‌گیری: در پایان، پیامدهای این مدل برای مشاوره پیش از ازدواج و ضرورت انجام پژوهش‌های تجربی برای آزمون‌پذیری آن مطرح شده است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2026 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research