30 نتیجه برای رضایت
دکتر محمود نجفی، سولماز دبیری، دکتر غلامرضا دهشیری، دکتر نصرت جعفری،
دوره 12، شماره 47 - ( 6-1392 )
چکیده
چکیده هدف پژوهش حاضربررسی نقش امید، احساس تنهایی و مؤلفههای آن در پیش بینی رضایت از زندگی سالمندان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. بدین منظورنمونه ای به حجم 300 سالمند با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه احساس تنهایی، رضایت از زندگی و امید روی آنها اجرا شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین امیدواری با رضایت از زندگی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین بین احساس تنهایی و مؤلفههای آن با رضایت از زندگی رابطه منفی معنیدار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که احساس تنهایی ناشی از خانواده و احساس تنهایی عاطفی به ترتیب نقش مهم و معناداری در رضایت از زندگی دارند و در مجموع 28 درصد از واریانس رضایت از زندگی را تبیین میکنند. همچنین، دو متغیر احساس تنهایی و امید به ترتیب نقش معناداری در پیش بینی رضایت از زندگی دارند. نتایج حاکی از آن است که کاهش احساس تنهایی و افزایش امید در سالمندان میتواند به بهداشت، سازگاری و رضایت از زندگی انها کمک کند توجه به این متغیرها در برنامه ریزیها میتواند مفید واقع شود.
آذر زاهد پور کرایی، دکتر نجمه حمید، اعظم محمدعلی نژاد، سیدامیر قدمی، پروین کاوه،
دوره 12، شماره 48 - ( 7-1392 )
چکیده
_ _ _ _ چکیده هدف اصلی این پژوهش تعیین میزان تأثیر معنادرمانی گروهی بر رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی نفر دانش -آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان مسجدسلیمان در سال تحصیلی 91-1390 بود. جامعه پژوهش 800 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان مسجد سلیمان بود. نمونه آماری شامل 40 نفر از جامعه مذکور که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به طور تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پسآزمون و پیگیری و گروه گواه میباشد. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه رضایت از زندگی و معدل دانش آموزان بوده است. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که میان دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری از لحاظ رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی وجود دارد (p<). این نتایج کماکان در دوره پیگیری تداوم داشت. ک
شهناز محمدی، مهرناز عضوخوبان، فریبا گودرزی،
دوره 13، شماره 50 - ( 4-1393 )
چکیده
_ _ چکیده تاریخ دریافت: 5/3/92 _ تاریخ پذیرش: 17/12/93 پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای جنسی بر افزایش رضایت زناشویی زنان زیر 40 سال انجام شدهاست. جامعه آماری شامل زنان مراجعهکننده به کلینیک ها و مراکز خصوصی شهر کرج میباشد؛ که 36 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. بررسی تأثیرآموزش مهارتهای جنسی بر افزایش رضایت زناشویی زنان زیر 40 سال فرضیه اصلی پژوهش حاضر بود. بدین منظور برای بررسی اثربخشی مهارتهای جنسی، گروه آزمایشی طی 6 جلسه 90 دقیهای تحت آموزش قرار گرفتند و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ به عنوان ابزار پژوهش در هر دو گروه در جلسه اول، جلسه آخر و 1 ماه پس از اتمام دوره آموزشی مورد استفاده قرار گرفت. در پایان اطلاعات بدست آمده با توجه به فرضیههای تحقیق و با روش تحلیل کواریانس یک راهه (انوا) و تحلیل کواریانس چند متغیری (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد آموزش مهارتهای جنسی موجب افزایش رضایت زناشویی زنان میگردد.
زهرا جهان بخشی، ناصر یوسفی، حسین کشاورز افشار،
دوره 13، شماره 51 - ( 7-1393 )
چکیده
_ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 4/4/92 _ تاریخ پذیرش: 10/4/93 تولد یک کودک تغییر چشمگیری در سیستم خانواده به وجود میآورد و باعث تنظیم مجدد سیستم خانواده میشود، هدف این پژوهش این بود که مشخص شود زنان در انتقال به مرحله والدینی چه چالشها و تغییراتی را تجربه میکنند، و رضایت زناشویی زنان در انتقال به مرحله والدینی چگونه است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده که به روش کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام گرفت. نمونهگیری در یک نمونه 30 نفری به روش مبتنی بر هدف انجام و تا اشباع دادهها ادامه یافت. برای گردآوردی دادهها از مصاحبه با مادران نخستزا استفاده شد. به منظور دستیابی به موثق بودن و پایایی دادهها از معیارهای بازنگری ناظرین و مشارکتکنندگان در پژوهش استفاده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد که مادران با چالشهای تغییر دیدگاه در مورد خود، نداشتن فعالیتها و سبک زندگی سابق، از دست دادن جنبههای هویت حرفه ای، کاهش علاقه به صمیمیت جنسی، باورهای سنتی در مورد نقش جنسیتی فرزند، تمرکز طاقتفرسا به کودک، زمان کم یا منابع کم برای انجام حرفه و نقش همسری، افزایش استرس و احساس افسردگی، افزایش نیاز به سازماندهی، نداشتن اوقات مشترک، محدود شدن روابط زن و شوهر، تقویت رابطه مادر با فرزند، محدود شدن آزادی و احساس نابرابری نقش، عدم مدیریت مشترک در امور فرزند و مساوات طلبی در اجرای نقش، اضطراب تغییر نقش، تعیین مرزها و زیر منظومهها، روبرو بودند ودر زمینه رضایت زناشویی3 نفرعدم رضایت زناشویی (تجربه بحران شدید)، 4نفرعدم رضایت زناشویی (تجربه بحران متوسط)، 3نفرکاهش کوتاه مدت، فصلی در رضایت زناشویی، 3نفرعدم تغییر در رضایت زناشویی. 17 نفر افزایش در رضایت زناشویی را گزارش کردند. با توجه به یافتههای این مطالعه میتوان نتیجهگیری کرد که زنان با چالشهای مهمی روبرو هستند که در خیلی مواقع بایستی مداخلات آموزشی درمانی با خانواده صورت پذیرد. متخصصان بهداشت روانی بایدبه حیطه گذر به والدینی توجه ویژه داشته باشند.
نجمه حمید، اعظم آقاجانی افجدی، راضیه سعیدی،
دوره 13، شماره 51 - ( 7-1393 )
چکیده
_ _ چکیده تاریخ دریافت: 8/3/92 _ تاریخ پذیرش: 25/11/92 هدف پژوهش فعلی بررسی رابطه میان رضایت زناشویی، افسردگی و سیستم ایمنی زوجین شهر اهواز بوده است. در این مطالعه همبستگی، از میان 52 زوج مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 90-1388 که دچار مشکلات زناشویی بودند، تعداد 30 زوج با در نظر گرفتن متغیرهای مورد نظر در پژوهش مانند سن، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، طول مدت ازدواج، عدم ابتلا به بیماریهایی که سیستم ایمنی را مخدوش میسازد و سایر متغیرهای در پژوهش به صورت همگون انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه رضایت زناشویی هادسون و مقیاس افسردگی بک (BDI) بوده است. هم چنین برای ارزیابی سیستم ایمنی زوجین نمونه برداری خون به عمل آمد. نمونههای خونی در آزمایشگاه سازمان انتقال خون ایران جهت ارزیابی درصد سلولهای CD4، CD8، نسبت CD4 به CD8، سلولهای مهاجم طبیعی NK (CD16، CD56) مورد تحلیل قرار گرفت. دادههای پژوهش با روشهای همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چند متغیری در نرم افزار SPSS16 تحلیل گردید. نتایج حاصل از پژوهش آشکار ساخت که بین رضایت زناشویی و سیستم ایمنی یعنی بین سلولهای CD4 نسبت CD56, CD16,CD8/CD4رابطه مثبت معناداری (P<0/001) وجود دارد. میان رضایت زناشویی و افسردگی رابطه منفی معناداری (P<0/001) وجود دارد. از سوی دیگر، میان زنان و همسران آنها از لحاظ سیستم ایمنی و افسردگی تفاوت معناداری وجود دارد یعنی میزان سیستم ایمنی زنان کمتر از همسران آنها وافسردگی در زنان هم بالاتر از همسران بوده است. هرچه رضایت زناشویی زوجین بیشتر باشد سیستم ایمنی آنها قویتر است و میزان افسردگی آنها کمتر خواهد بود. از سوی دیگر میزان افسردگی و عدم رضایت زناشویی زنان بیشتر از همسران آنها و متقابلا سیستم ایمنی زنان کمتر از همسران بوده است.
ثمر جلدکار، محمود نجفی، نعمت الله ستوده،
دوره 13، شماره 52 - ( 10-1393 )
چکیده
_ _ چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه انتخاب به شیوه گروهی بر افزایش انعطافپذیری و رضایت زناشویی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه شامل کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به کانون بانوان شهر گرمسار بود. تعداد 12 زوج با استفاده از نمونهگیری در دسترس و داوطلبانه و با در نظر گرفتن ملاکهای ورود وخروج انتخاب و در دو گروه آزمایش وکنترل گمارده شدند. گروه آزمایش در طی هشت جلسه مداخله گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و انعطاف پذیری شاکری بود. دادهها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب بر انعطافپذیری زوجین تاثیر مثبت داشته است (01/, p<69/8 F=) همچنین آموزش گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب منجر به افزایش رضایت زناشویی زوجین شد (01/, p<68/16F=). با توجه به یافتهها، میتوان از آموزش نظریه انتخاب به شیوه گروهی برای افزایش رضایت زناشویی، بهبود روابط زناشویی وکاهش تعارضات استفاده کرد و از این طریق از کشمکشهای زناشویی پیشگیری کرد.
محمد نریمانی، رباب بخشایش،
دوره 13، شماره 52 - ( 10-1393 )
چکیده
_ چکیده هدف پژوهش حاضر اثر بخشی آموزش پذیرش _ تعهد بر بهزیستی روانشناختی، هیجانی و رضایت زناشویی زوجین در معرض طلاق است. روش این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری کلیه متقاضیان (زن یا مرد) مراجعهکننده به دادگاههای شهر اردبیل میباشد که از فروردین 93 لغایت شهریور 93 به منظور انجام طلاق به یکی از شعب دادگاههای شهر اردبیل مراجعه کردند. حجم نمونه این پژوهش40 نفر (20 نفر برای هر گروه) که به شیوه در دسترس انتخاب شد و آنها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری دادهها از مقیاس بهزیستی هیجانی، مقیاس بهزیستی روانشناختی و پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ استفاده شد. برای تحلیل دادههای این پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش پذیرش- تعهد بر بهبود بهزیستی روانشناختی، هیجانی و رضایت زناشویی موثر است. بطور کلی، آموزش پذیرش تعهد بجای نادیده گرفتن هیجانات و تجارب درونی، برعکس، با گرایش دادن فرد به سوی آگاه شدن از احساسات، تجارب درونی و هیجانی و پذیرش آنها و استفاده بجا و متناسب از آنها، با خود و تجارب درونیاش و در نتیجه با موقعیتها و تعاملاتش ارتباط مناسبی برقرار کند و با نگاهی تازه آنها را تجربه کند. این موضوع میتواند باعث احساس فاعلی بهزیستی هیجانی و روانشناختی و نهایتاً موجب افزایش رضایت ارتباطی زناشویی فرد شود.
اقای بابک اسلام زاده، خانم هاجر رشیدی، اقای جلیل یونسی، اقای ابوالقاسم خوش کنش،
دوره 14، شماره 56 - ( 10-1394 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رضایت شغلی با کیفیت زندگی و سازگاری درخانه کارکنان(شیفت در گردش وثابت) بیمارستان فوق تخصصی دنا شیراز انجام شد.
روش پژوهش: نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان بیمارستان دنا، بیمارستان مادر و خدادوست شیراز در سال 1393 به تعداد 750 نفر مشخص گردید، که به صورت در دسترس 120 نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های رضایت شغلی(1951) ، کیفیت زندگی(1992) و سازگاری بل(1961) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان، و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده گردید. .یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین رضایت شغلی،با کیفیت زندگی و سازگاری در خانه کارکنان رابطه معنادار مثبت و مستقیم وجود دارد. (P< ./05). همینطور بین سازگاری در خانه و کیفیت زندگی نیز رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد (P< ./05) بین رضایت شغلی و کیفیت زندگی و سازگاری در خانه پرسنل شیفت در گردش و ثابت تفاوت معنادار یافت شد(P< ./05).
نتیجه گیری: افزایش کیفیت زندگی و رضایت شغلی پرسنل بیمارستان به دلیل سرو کار داشتن با مسائل انسانی از اهمیت ویژه ای بر خوردار است و در این راستا در پژوهش های آینده می توان به تاثیر آموزش مهارت های مقابله با استرس شغلی و مهارت های سازگاری با محیط کار و خانه، پرداخته و تاثیر آنها را مورد بررسی قرار داد.
غلامرضا رجبی، اضغر جمالی، منوچهر تقی پور،
دوره 14، شماره 56 - ( 10-1394 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی بین سبک دلبستگی ایمن، خود- تمایزیافتگی (موقعیت من) و رضایت زناشویی با میانجی گری خوشبینی زوجها در میان والدین دانشآموزان پایه اول متوسطه شهرستان داراب انجام شد. 314 والد به شیوهی نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامههای تمایزیافتگی «موقعیت من»، سبک دلبستگی ایمن، خوشبینی زوجها و رضایت زناشویی را تکمیل کردند. به منظور تحلیل دادهها از رگرسیون چند متغیری سلسله مراتبی همزمان به روش بارون و کنی برای بررسی دو مدل طراحی شده، استفاده گردید. یافتهها در مورد مدل فرضی اول نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی، بین خوش بینی زوج ها و رضایت زناشویی، بین دلبستگی ایمن و خوش بینی زوج ها رابطهی مثبت وجود دارد و خوشبینی زوج ها میانجی بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی است. یافتههای مدل فرضی دوم نشان داد که بین تمایزیافتگی (موقعیت من) و خوشبینی زوج ها، بین خوشبینی زوج ها و رضایت زناشویی و بین موقعیت من و رضایت زناشویی رابطهی مثبت وجود دارد، همچنین خوش بینی زوج ها میانجی بین موقعیت من و رضایت زناشویی است. این یافتهها از این باور حمایت میکند که روابط اولیهی افراد در محیط خانواده به شکلگیری سبک دلبستگی خاص و سطوح بالا یا پایین تمایزیافتگی منجر میگردد و این تجارب اولیه بر روابط بین فردی زوجها در بزرگسالی تأثیر مستقیم میگذارد. نتایج دیگر پژوهش حاضر حاکی از این است که خوشبینی زوج ها دارای نقش واسطهای بین سبک دلبستگی ایمن و موقعیت من با رضایت زناشویی است.
خانم لیلا جوانی، دکتر آسیه شریعتمدار، دکتر نورعلی فرخی،
دوره 14، شماره 56 - ( 10-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی تعارض والد- فرزند و خودپندارهی تحصیلی دانشآموزان با رضایت از زندگی آنها بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعهی پژوهش کلیهی دانشآموزان مقطع راهنمایی شهرستان نمین بودند که از میان آنها 293 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس رضایت از زندگی (SWLS)، پرسشنامه خودپندارهی مربوط به مدرسه یییسنچن و پرسشنامه تعارض با والدین (CP) اشتراوس بود. برای تحلیل یافتهها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد: بین خودپندارهی تحصیلی با رضایت از زندگی رابطهی مثبت معنادار (p<0.01)، و بین تعارض مادر با رضایت از زندگی (p<0.01) و تعارض فرزند با رضایت از زندگی (p<0.05)، رابطه منفی معنادار وجود دارد. تجزیهوتحلیل رگرسیون چندگانه نشانداد که متغیر خودپنداره تحصیلی و مؤلفهی پرخاشگری کلامی مادران قادر به پیشبینی رضایت از زندگی دانشآموزان خواهند بود(p<0.01). میتوان نتیجه گرفت: تلاش برای شکلگیری خودپندارهی تحصیلی مثبت و کاهش تعارض والد– فرزند در بین نوجوانان، نقش مهمی در ارتقاء رضایت از زندگی آنان خواهد داشت.
ابراهیم نامنی،
دوره 15، شماره 57 - ( 7-1395 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی روان درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر باورهای ارتباطی و رضایت زناشویی زنان ناسازگار مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه حکیم سبزواری انجام گرفت. روش: این پژوهش، به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نابرابر اجرا شد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، کلیه زنان ناسازگار است که به مرکز مشاوره دانشگاه حکیم سبزواری در سال 93 مراجعه کرده بودند. نمونه این پژوهش شامل 30 زن ناسازگار می باشد که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه، آزمایش(15 نفر) و کنترل(15نفر ) به صورت تصادفی جایگزین شدند. اعضای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (47 سوالی) و باورهای ارتباطی(RBI) اپسین و ایدلسون (1981) استفاده شد. داده های پژوهش به روش تحلیل کواریانس چندمتغیره و توسط نرم افزار SPSS 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که روان درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای ارتباطی و رضایت زناشویی زنان ناسازگار موثر است و زنان ناسازگار گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری در مولفه های باورهای ارتباطی(001/0, P<12/213F= ) و رضایت زناشویی(001/0, P<19/71F= ) بهبود پیدا کردند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که روان درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای ارتباطی و رضایت زناشویی زنان ناسازگار تاثیر معناداری دارد.
علی دلاور، مریم غلامزاده جفره، کیومرث فرح بخش،
دوره 16، شماره 61 - ( 1-1396 )
چکیده
چکیده
زندگی در هویت خود هدفمند است. اولین نکته مطرح در هستیشناسی اسلامی هدفمند بودن جهان خلقت است. خانواده در شکلهای مختلف آن همواره کارکردهای متعددی را ایفا میکند. کارکرد خانواده مفهومی است که تاثیر مستقیمی بر نیازها، اهداف، رضایت از زندگی و روابط عاطفی دارد. در کارکردهای متعددی که برای ازدواج تعریف شده است، جای خالی بررسی هدفمندی این کارکردها به چشم میخورد لذا در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی محقق درصدد آن است درک بهتری از پدیده مورد بررسی (هدفمندی کارکردهای ازدواج) در افراد متاهل راضی و ناراضی بدست آورد. جامعه پژوهش در این مطالعه کیفی را همه افراد متاهلی که حداقل سه سال از زندگی آنها گذشته، دارای یک فرزند بوده و در زمان پژوهش در شهر اهواز زندگی میکردند، تشکیل میدادند. در این مرحله با استفاده از نمونهگیری هدفمند تعداد 24 نفر از بین مراجعان مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهر اهواز با و بدون شکایت از مشکلات زندگی زناشویی که در پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ نمره ای بالاتر از 70 و پایین تر از 30 را کسب نموده بودند، انتخاب شدند. واکاوی کیفی هدفمندی کارکردهای ازدواج از طریق گردآوری دادههای حاصل از مصاحبه عمیق صورت گرفت. برای تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبهها از روش نظریه مبنایی استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شباهت هدفمندی کارکردهای ازدواج در هر دو گروه زوجین راضی و ناراضی مربوط به کارکردهای اولیه ازدواج و تفاوت در دو کارکرد مهارت اجتماعی و انس و عاطفه است. نگرش و باورهای زوجین از لحاظ هستیشناسی نقش مهمی درروابط زناشویی آنها دارد و بسته به نوع هستیشناسی، نگرشها، رفتارها، تعاملات و ارتباطات در هر فردی به سمت خاصی شکل میگیرد.
کلید واژه ها: رضایت زناشویی، کارکردهای ازدواج، هدفمندی.
غلامرضا رجبی، مریم یوسفی مقدم، خالد اصلانی،
دوره 17، شماره 65 - ( 1-1397 )
چکیده
این پژوهش به بررسی مدل افسردگی و رضایت زناشویی زنان بر اساس طرحوارههای ناسازگار اولیه و سبکهای مقابلهای همسران مبتلا به مواد افیونی پرداخته است. 199 زوج (398 نفر) مراجعهکننده به مراکز دولتی و خصوصی ترک اعتیاد شهرستان تربت حیدریه به صورت نمونهگیری هدفمند-داوطلب انتخاب شدند، و پرسشنامههای طرحوارههای ناسازگار اولیه (YSQ)، سبکهای مقابلهای (CISS)، رضایت زناشویی و افسردگی بک (BDI-13) را تکمیل نمودند. ارزیابی مدل با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS-16 بود. مدل نهایی با حذف چند مسیر نشان داد که از برازش خوبی با دادهها برخوردار است. ضرایب مسیر مستقیم بین متغیرهای طرحوارههای ناسازگار اولیه شوهران با سبک مقابلهای هیجان-مدار شوهران، طرحوارههای ناسازگار اولیه شوهران با رضایت زناشویی همسران، طرحوارههای ناسازگار اولیه شوهران با افسردگی همسران، سبک مقابلهای اجتناب-مدار شوهران با رضایت زناشویی همسران، سبک مقابلهای هیجان-مدار شوهران با رضایت زناشویی همسران همگی معنادار بودند. اما ضرایب مسیر بین متغیرهای طرحوارههای ناسازگار اولیه شوهران با سبک مقابلهای اجتناب-مدار آنها، سبک مقابلهای هیجان-مدار شوهران با افسردگی همسران و سبک مقابلهای اجتناب-مدار شوهران با افسردگی همسران معنادار نشدند. از سوی دیگر، ضریب غیرمستقیم طرحواره ناسازگار شوهر به رضایت زناشویی زن با میانجی گری سبک مقابله ای هیجان-مدار معنی دار بود. بر این اساس میتوان گفت که افکار نادرست و استفاده از سبکهای مقابلهای نادرست شوهران باعث مشکلات روحی-روانی و کاهش رضایت زناشویی همسران میشود.
محمدسجاد صیدی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رضایت و کیفت خانواده در کاهش اضطراب و افسردگی کودکان و نیز آزمون نقش واسطه ای استرس والدینی در روابط بین متغیرهای مذکور انجام شد. روش: تعداد 499 نفر از والدینِ دانش آموزان ِ دخترِکرمانشاهی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به منظور پرکردن مقیاس رضایتمندی از زندگی خانواده، مقیاس کیفیت زندگی خانواده، شاخص استرس فرزندپروری- فرم کوتاه و مقیاس مشکلات رفتاری راتر انتخاب شدند. دادهها به روش مدلیابی معادلاتی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که مسیرهای مستخرج از کیفیت و نیز رضایتمندی از زندگی خانواده به اضطراب و افسردگی کودکان معنادار و منفی شده اند. همچنین متغیر استرس والدینی توانست نقشی واسطهای در این بین ایفا کند و شاخصهای برازش مدل، مطلوب بدست آمد. نتیجه گیری: بنابراین بر اساس مدل پیشنهادی با تمرکز و تأکید هر چه بیشتر بر شاخصهای کیفیت بخش زندگی خانوادگی و نیز کاهش استرس والدینی می توان تا حد زیادی در کاهش نشانه های اضطراب و افسردگی در دانش آموزان مؤثر واقع شد.
یاسر مدنی، زهرا مرادی،
دوره 17، شماره 66 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف: کیفیت رابطه جنسی و میزان صمیمیت زناشویی از مقوله های مهم تجربه پس از ازدواج است. همچنین، دینداری معمولا به عنوان چارچوبی تاثیر گذار در ارکان مهم زندگی تلقی میشود. تحقیقات گذشته نتوانسته به خوبی دیدگاه متخصصین در حوزه مشاوره ازدواج را درباره ارتباط میان این ابعاد را کشف و یا معرفی کند. لذا این پژوهش با هدف بررسی چگونگی نقش دینداری در رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی زوجین از نگاه متخصصین ازدواج و خانواده انجام شد.
روش: پژوهش با رویکرد کیفی و الگوی پدیدار شناسی به روش هدفمند است. به این منظور 10 نفر از مشاورین و روانشناسان که سابقه فعال و تجربه کار با زوجین را داشتند مطابق اصول روش تحقیق کیفی مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. برای فرایند تجزیه و تحلیل داده های حاصله از مصاحبه ها، از امکانات نرم افزار ماکروسافت وورد نیز استفاده شد.
یافته ها: در قسمت کدگذاری باز 147 کد اولیه به دست آمد که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در 24 دسته موضوعی قرار گرفتند. یکی از سوالهای اصلی از شرکتکنندگان این بود که دینداری زوجین میتواند چه نقشی در کیفیت رابطه زناشویی ایفا کند؟ در مجموع، با توجه به تحلیل بازخوردهای بهدست آمده میتوان گفت از نظر متخصصان مشاور ازدواج و خانواده دینداری نقش مثبتی در رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی زوجین دارد. با این حال، برخی از شرکت کنندگان نکاتی را به عنوان ملاحظات مطرح نمودند که در این پژوهش به آن ها اشاره شده است.
نتیجه گیری: درک و فهم مشاوران و روانشناسان به عنوان کارشناسان ازدواج و خانواده از نقش و ارتباط میان مولفههای دینداری، رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی مهم است. از اصلی ترین نتایج پژوهش حاضر توصیف شرایطی بود که مصاحبهشوندگان آن را به عنوان پیشنیاز یا مکمل برای دریافت تاثیرات مثبت و قابل ملاحظه دینداری بر رابطه جنسی و صمیمیت زناشویی معرفی کردند.
واژگان کلیدی: دینداری، رضایت جنسی، صمیمیت زناشویی، مشاور، روانشناس، ازدواج، خانواده.
سیدحسین رضوی، رضوان السادات جزایری، سید احمد احمدی، عذرا اعتمادی،
دوره 17، شماره 67 - ( 7-1397 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر برنامهی آمادهسازی پیش از ازدواج بر اساس مدل اولسون بر رضایت زناشویی زوجها در دوران عقد انجام گرفت. روش: این پژوهش به روش نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل و طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری انجام شد. نمونهی آماری شامل 30 زوج در دوران عقد بود که به شیوهی نمونهگیری هدفمند از بین زوجهای در مرحله عقد ساکن شهر یزد (بهار 1396) انتخابشده و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 زوج) جایگیری شدند. سپس شرکتکنندگان گروه آزمایش در7 جلسه برنامه آمادهسازی پیش از ازدواج شرکت کردند. هر دو گروه پرسشنامهی رضایت زناشویی انریچ را در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تکمیل نمودند. در پایان، تفاوت بین دو گروه از طریق آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد مقایسه قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات رضایت زناشویی زوجهای گروه آزمایش در مرحله پسآزمون افزایش معناداری یافته است (05/0>P). نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش اثربخشی برنامه آمادهسازی پیش از ازدواج بر اساس مدل اولسون بر رضایت زناشویی زوجها در دوران عقد را تأیید میکند.
بهناز پیوسته، غلامرضا دهشیری، سیده فاطمه موسوی،
دوره 17، شماره 67 - ( 7-1397 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تغییراتِ رضایت زناشویی، رضایت جنسی و بهزیستی ذهنی در 5 سالۀ اول زندگی زناشویی انجام شد. روش: بدین منظور نمونهای شامل 200 زن متأهل شهرستان ساری در محدودۀ سنی 40-16 سال به روش دردسترس انتخاب شدند و به مقیاسهای رضایت جنسی هادسون-فرم کوتاه، سنجش رابطه، رضایت از زندگی و پرسشنامه شادکامی آکسفورد- فرم کوتاه پاسخ دادند. یافتهها: نتایج تحلیل روند نشان داد که رضایت زناشویی و رضایت جنسی در پنج سال اول زندگی زناشویی، بیشتر بصورت خطی کاهش مییابد، اما متغیرهای رضایت از زندگی و شادکامی دارای روند غیرخطی درجه دو است، به اینصورت که در سه سال اول مشترک کاهش یافته، پس از آن سیر صعودی به خود میگیرد. نتیجهگیری: توجه به عوامل زمینهساز رضایت زناشویی و رضایت جنسی در زنان میتواند تضمینی برای افزایش رضایت از زندگی و شادکامی در آنها ایجاد نموده، موجبات تداوم زناشویی را در سالهای بعدی زندگی مشترک زوجها فراهم کند.
زینب السادات حسینی، جواد جهان، مرجانه دیهیمی، سرور السادات سیاح، یوسف رنجبر سودجانی، مرضیه ح حبیبی، مرتضی علیزاده،
دوره 18، شماره 69 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی سیستمی- سازهگرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا بر رضایتمندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد. روش: این تحقیق نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به یکی از کلینیکهای رادیوتراپی شهر تهران در سال 1394 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا، زوج درمانی سیستمی- سازهگرا وگروه کنترل جایگزین شدند. به منظورجمعآوری اطلاعات از "مقیاس رضایت زناشویی انریچ" استفاده شد. از آزمونهای تحلیل کوواریانس یکمتغیره و تعقیبی شفه جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که زوج درمانی سیستمی- سازهگرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا به طور معناداری بر افزایش رضایت زناشویی افراد گروه آزمایش اثربخش بودهاند (01/0p<). همچنین نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد میانگین نمرات گروه آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا از گروه زوج درمانی سیستمی– سازهگرا به طور معناداری بیشتر است (001/0p<). نتیجهگیری: نتایج نشان داد که از بین دو رویکرد زوج درمانی سیستمی- سازهگرا و آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا، آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا در اثربخشی بر رضایت مندی زناشویی مؤثرتر از درمان سیستمی-سازه گرا است. بنابراین، آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا میتواند به عنوان مداخله ترجیحی جهت افزایش رضایتمندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه در مراکز مشاوره و رواندرمانی در نظر گرفته شود.
آقای حمید هاشم مطوری، دکتر محمد رضا عابدی، دکتر پریسا نیلفروشان،
دوره 19، شماره 73 - ( 3-1399 )
چکیده
هدف: هدف این مطالعه بررسی رابطه معنای شغلی و بهزیستی ذهنی با میانجیگری رضایت شغلی بود. روش: این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی بود. در این پژوهش ۲۸۰ نفر از کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان به روش نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامههای معنای شغلی (ورزسنیسکی، 1999)، بهزیستی ذهنی (مولـوی و همکـاران، 1387) و رضایت شغلی (ویسوکی و کروم، 1994) بود. دادهها از طریق مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد معنای شغلی امرارمعاش بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم و منفی معنادار) ۰۵/0 (p< و معنای شغلی مسیر پیشرفت بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم و مثبت معنادار داشت) 0۰1/0 (p<. ضمن اینکه معنای شغلی رسالت بر بهزیستی ذهنی از طریق رضایت شغلی تأثیر غیرمستقیم و مثبت معناداری داشت) 01/0 (p<. نقش میانجیگری رضایت شغلی در رابطه معناهای شغلی امرارمعاش و مسیر پیشرفت با بهزیستی ذهنی تأیید نشد. نتیجه گیری: بهطورکلی یافتهها نشان داد که از میان معناهای مختلف شغلی، معناهای شغلی امرارمعاش و مسیر پیشرفت اثر مستقیم بر بهزیستی ذهنی و معنای شغلی رسالت از طریق رضایت شغلی اثر غیرمستقیم بر بهزیستی ذهنی دارد.
افشین صفرنیا، رودابه هوشمندی،
دوره 20، شماره 78 - ( 5-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا بر رضایت زناشویی زنان با سندرم نشانگان پیش از قاعدگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی مراجعه کننده به درمانگاه طب زناشوئی شهر کرمانشاه در پاییز و زمستان 1395 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه اولیه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ در 2 مرحله پیشآزمون و پسآزمون برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد. مداخله گروهی آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا بر روی گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 5/1 ساعته در هر هفته 2 جلسه انجام شد؛ در حالی که بر روی گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت. یافتههای حاصل از تحلیل کوواریانس یکمتغیره بر روی نمرات پیش از درمان و درمان نشان داد که آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا بر افزایش میزان رضایت زناشویی زنان با سندرم نشانگان پیش از قاعدگی در سطح (001/0 p>) تأثیر معناداری دارد. بنابراین با استناد به یافتههای به دست آمده از پژوهش حاضر میتوان گفت، آموزش الگوی ارتباطی کثرتگرا که مبنی بر گفت و شنود بالا است نقش کلیدی در میزان رضایت زناشویی زنان با سندرم پیش از قاعدگی دارد.