3 نتیجه برای رفتاردرمانی دیالکتیک
آقای احمد عرب زاده، دکتر منصور سودانی، دکتر مهرانگیز شعاع کاظمی، دکتر مسعود شهبازی،
دوره 19، شماره 73 - ( 3-1399 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تابآوری و بهزیستی روانشناختی زوجهای مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر بوشهر بود. روش: این پژوهش روی 3 زوج (6 نفر) که با نمونهگیری داوطلبانه و هدفمند انتخابشده بودند، در چارچوب طرح شبه آزمایشی تکموردی از نوع خط پایهی چندگانه همزمان، طی 10 جلسه برای هر زوج، به همراه پیگیری سهماهه انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها، مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون (2003) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989) بود. دادهها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافتهها: رفتاردرمانی دیالکتیکی باعث افزایش تابآوری زوجها شده (19/83 درصد بهبودی) و اثرآن تا پایان دوره پیگیری سه ماهه حفظ شد (71 درصد بهبودی). همچنین رفتاردرمانی دیالکتیکی توانست بهزیستی روانشناختی زوجها را افزایش دهد (28/44 درصد بهبودی) که اثر آن تا پایان دوره پیگیری سهماهه ماندگار بود (83/69 درصد بهبودی). شاخص تغییر پایای آنها هم حاکی از معنیدار بودن این تغییرات بود (05/0>P). نتیجهگیری: نتایج تحلیل معنیداری بالینی، گویای اثربخشی مداخلۀ آموزشی رفتاردرمانی دیالکتیکی در افزایش تابآوری و بهزیستی روانشناختی زوجهای ناسازگار بود و متغیر یادشده میتواند میزان بالایی از تغییرپذیری تابآوری و بهزیستی روانشناختی را در شرایط ناسازگاری زوجها تبیین نماید.
فاطمه خاکشورشاندیز، شیوا سوداگر، غلامرضا عنانی، سعید ملیحی الذاکرینی، اصغر زربان،
دوره 19، شماره 75 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر مؤلفههای شناختی (آمیختگی، اجتناب و انعطافپذیری شناختی) و استرس اکسیداتیو زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود که بر روی 60 بیمار زن مبتلا به دیابت نوع دو مراجعهکننده به مراکز دولتی سلامت شهر بیرجند در سال 1395 با دو گروه آزمایش (40 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) به صورت در دسترس و به طور تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه آمیختگی شناختی گیلاندرز و همکاران (2014)، اجتناب شناختی سکستون و دوکاس (2008) و انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) بود. همچنین به گروه آزمایش پروتکل رفتاردرمانی دیالکتیکی فندایک (1396)، رفتاردرمانی دیالکتیکی قهاری (1395) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی سیگال، ویلیامز و تیزدل (2002) ارائه و به گروه کنترل درمانی ارائه نشد. تجزیه تحلیل دادهها با کمک تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک در مقایسه با شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر کاهش مؤلفههای شناختی و استرس اکسیداتیو و شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر فرونشانی فکر و مؤلفههای هیجانی بیماران مبتلا به دیابت مؤثر است (05/0> P). نتیجهگیری: با توجه به یافتهها میتوان برای بهبود مؤلفههای هیجانی و شناختی بیماران دیابتی از رفتاردرمانی دیالکتیکی در مقایسه با شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بیشتر به عنوان درمان مکمل استفاده کرد.
علی اکبر گودینی، محسن رسولی، فرشاد محسن زاده،
دوره 20، شماره 80 - ( 12-1400 )
چکیده
هدف: پرخاشگری نوجوانان مایهی آشفتگی چشمگیر زندگی فردی و میان فردی میشود و در صورت عدم کنترل، موجب تغییر سرنوشت آنان میگردد. هدف از انجام این پژوهش مقایسه میزان تأثیر درمان فراشناخت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش پرخاشگری فرزندان نوجوان پسر طلاق بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمهآزمایشی از نوع گروه گواه نامعادل با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری اجرا شد. نمونه پژوهش شامل 36 نفر از دانش آموزان پسر فرزند طلاق بود که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه پرخاشگری (باس و پری، 1992) بود. دادههای پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره (ANCOVA) و تحلیل کواریانس چند متغیره (MANCOVA) تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس در نوجوانان تحت مداخلههای رفتار درمانی دیالکتیک(05/0p<) و فراشناخت درمانی (01/0>P) را نشان داد. هر دو گروه، پرخاشگری کمتری از نوجوانان گروه کنترل نشان دادند و تفاوت معنی داری بین تأثیر این دو نوع مداخله در کاهش پرخاشگری مشاهده نشد. نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش و پیگیری دو ماهه میتوان گفت که رفتاردرمانی دیالکتیک از طریق آموزش مؤلفهی تنظیم هیجانی و فراشناخت درمانی، به شیوهی تغییر شناختهای منفی و غیرمنطقی موجب کاهش پرخاشگری در بین فرزندان طلاق گردید.