جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای رویکرد هیجان مدار

سمیرا جلالی شاهکوه، دکتر محمد علی مظاهری، دکتر علیرضا کیامنش، دکتر حسن احدی،
دوره 18، شماره 69 - ( 1-1398 )
چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش غنی‌سازی زندگی زناشویی براساس رویکرد هیجان مدار بر بهبود الگوهای ارتباطی زوج‌ها بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی و طرح مورد استفاده، طرح پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی (کنترل-آزمایش) بود. از بین جامعه آماری زوجهای مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره در شهر گرگان که به منظور بهبود رابطه زناشویی خود مراجعه کردند، 30 زوج داوطلب به صورت هدفمند انتخاب شده و به تصادف به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه سه ساعته آموزش گروهی شرکت کرده و گروه کنترل به عنوان فهرست انتظار، هیچ مداخله سازمان یافته‌ای دریافت نکردند. به منظور سنجش متغیر وابسته از پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنس و سالاوی (1984) استفاده شد. داده‌های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج تحلیل داده‌ها نشان داد آموزش مبتنی بر رویکرد هیجان مدار در شرکت‌کنندگان گروه آزمایشی به نسبت گروه کنترل بر بهبود الگوهای ارتباطی زوج‌ها تأثیر داشته است (01/0>p). همچنین آزمون پیگیری نشان داد اثر آموزش غنی‌سازی زندگی زناشویی براساس رویکرد هیجان مدار ماندگار بوده است و بین میانگین‌های مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد (01/0>p). نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش تأثیر آموزش غنی‌سازی زندگی زناشویی براساس رویکرد هیجان مدار را در بهبود الگوهای ارتباطی زوج‌های تازه ازدواج کرده، مورد تایید قرار می‌دهد.
صالح صالحی، فهیمه فداکار دورانی،
دوره 23، شماره 92 - ( 12-1403 )
چکیده

هدف: بررسی تأثیر آموزش رویکرد هیجان مدار بر بهبود حساسیت بین فردی در زوج‌ها در آستانه طلاق می‌باشد.
روش: روش تحقیق به صورت کمی و از نوع نیمه آزمایشی (طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل زوج‌ها در آستانه طلاق استان تهران منطقه 11 و 12 هستند که در دامنه سنی بین 25 تا 35 سال باشند و بصورت داوطلبانه و براساس ملاک‌های ورود به پژوهش انتخاب شده‌اند. تعداد نمونه پژوهش 20 نفر از زوج‌ها در آستانه طلاق بودند که به روش نمونه‌گیری تصادفی از زوج‌های در آستانه طلاق که برای انجام امور حقوقی به مراکز حقوقی و مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه حساسیت بین فردی بود و برای آزمون فرضیه‌های تحقیق از تحلیل کواریانس چند متغیری با رعایت مفروضه‌ها (همگنی ضرایب رگرسیون، خطی بودن رابطه بین متغیرها، توزیع نرمال ویژگی مورد بررسی، همگنی واریانسها) استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که ابعاد حساسیت بین فردی (آگاهی بین فردی، نیاز به تأیید، اضطراب جدایی، کمرویی و عزت‌نفسه) در زوج‌های در آستانه طلاق که آموزش رویکرد هیجان مدار دریافت کردند کمتر از زوج‌هایی است که این آموزش را دریافت نکردند.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که برنامه آموزش رویکرد هیجان مدار تأثیر معناداری بر بهبود حساسیت بین فردی در زوج‌هایی در آستانه طلاق داشته و می‌تواند به عنوان برنامه آموزشی موثر مورد توجه روان‌شناسان و مشاوران باشد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research