8 نتیجه برای زوجدرمانی
زهرا امینی نسب، کیومرث فرحبخش،
دوره 14، شماره 54 - ( 4-1394 )
چکیده
21/5/94 پژوهش حاضر جهت بررسی اثربخشی زوج درمانی دلبستگی محور بر بهبود انطباقپذیری خانوادگی و کاهش تعارضات زناشویی بود. در این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون، 20 زوج از مراجعهکنندگان به مراکز خانه سلامت شهرداری منطقه 2 شهر تهران دارای ملاکهای ورود به مطالعه، به صورت تصادفی به دو گروه مساوی آزمون و شاهد تقسیم شدند.ابتدا پرسشنامههای انطباقپذیری مثبت و تعارضات زناشویی (MCQ) به عنوان پیش آزمون در مورد دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمون تحت زوج درمانی بر اساس نظریهی دلبستگی در 8 جلسه قرار گرفتند و یک ماه بعد از اتمام جلسات از دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. برای تحلیل دادهها از تحلیل کواریانس تک متغیری (انکوا) و چند متغیری (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که زوج درمانی دلبستگی محور ضمن آنکه انطباقپذیری خانوادگی را بهبود بخشیدبر کاهش تعارضات زناشویی و ابعاد آن مؤثر بوده است (001>P). با توجه به نتایج، زوج درمانی مبتنی بر دلبستگی با افزایش انطباقپذیری و کاهش تعارضات زناشویی، موجب اصلاح و بهبود زندگی زناشویی میشود.
صدیقه سیدآبادی، رحمت اله نورانی پور، عبدالله شفیع آبادی،
دوره 19، شماره 76 - ( 12-1399 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دو رویکرد زوجدرمانی هیجانمدار و تصویرسازی ارتباطی (ایماگوتراپی) بر تعارضات زوجهای مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر تهران صورت گرفت. روش: روش تحقیق شبهآزمایشی دارای پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه زن و شوهرانی بود که 1 تا 10 سال از ازدواجشان میگذشت و حداقل یک فرزند داشتند. تعداد افراد نمونه 30 زوج بودند از بین زوجهای داوطلب مشارکت در پژوهش انتخاب شدند که هر یک از زوجها به عنوان یک واحد تحلیل در نظر گرفته شدند. برای سنجش تعارضات زناشویی زوجها از پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدید نظر شده ثنایی و همکاران (1387) که یک ابزار 54 سوالی است که کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنشهای هیجانی، افزایش جلب رضایت فرزندان، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه فردی با دوستان و خویشاوندان همسر، جدا کردن امور مالی از یکدیگر و کاهش ارتباط مؤثر را میسنجد استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شده است.نتایج: تحلیل یافتهها نشان داد زوجهایی که تحت مداخلههای زوجدرمانی هیجانمدار و ایماگوتراپی قرار گرفتند تعارض زناشویی کمتری از زوجهای گروه کنترل نشان دادند ولی تفاوت معنیداری بین تأثیر این دو نوع مداخله در کاهش تعارضات زناشویی ملاحظه نشد. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش مداخلات زوجدرمانی هیجانمدار و ایماگوتراپی در کاهش تعارضات زناشویی مؤثر است و از این دو رویکرد میتوان برای کاهش تعارضات زناشویی زوجها استفاده کرد.
امیر کشاورزی، مهدی زارع بهرامآبادی، شهره قربان شیرودی، سید علی حسینی المدنی،
دوره 20، شماره 79 - ( 7-1400 )
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار بر بهزیستی ذهنی و عملکرد زوجهای ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود . روش: پژوهش مورد مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زوجهای ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در سال ۱۳۹۷ تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ زوج انتخاب شدند . از بین این ۳۰ زوج ناسازگار ۱۵ زوج به عنوان گروه آزمایشی و ۱۵ زوج گروه گواه به طور تصادفی جایگزین شدند . افراد هر دو گروه قبل از اجرای مداخله در گروه آزمایش به وسیله پرسشنامهها مورد ارزیابی قرار گرفتند . ابزار جمع آوری دادهها، مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو(SWS) و مقیاس عملکرد خانواده مک مستر بود . سپس گروه آزمایش در معرض ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای درمان هیجانمدار قرار گرفت . در حالیکه گروه کنترل درمانی دریافت نکرد . دادهها با تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس یک راهه بر روی میانگین نمرات پس آزمون بهزیستی ذهنی و ناکارآمدی عملکرد خانواده گروههای آزمایش و گواه با کنترل پیش آزمون به ترتیب (۰۰۰۱/۰> p و ۷۷/۴۰= F) و (۰۰۰۱/۰ > p و ۵۹/۱۷۹= F) بود که بیانگر معناداری تأثیر زوجدرمانی هیجانمدار میباشد . نتیجهگیری: تحلیل بیانگر اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار در افزایش بهزیستی ذهنی و عملکرد زوجهای ناسازگار بود .
سمیه محمدی تیله نویی، محمدعلی رحمانی، شهره قربان شیرودی،
دوره 21، شماره 81 - ( 3-1401 )
چکیده
هدف: بروز اختلافات زناشویی، مولفههای روانشناختی و هیجانی را با آسیب جدی مواجه میسازد، پژوهش حاضر بهمنظور تعیین اثربخشی زوجدرمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحوارهدرمانی بر انعطافپذیریشناختی و تنظیمشناختی هیجان در زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش: شبهآزمایشی با طرح (پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق ارجاع شده از دادگستری شهرستان بهشهر به مراکز مشاوره طرف قرارداد طرح کاهش طلاق در 6 ماهه دوم سال 1398 بود. در این کارآزمایی بالینی 32 نفر (16 زوج متقاضی طلاق) با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 16 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش پروتکل زوجدرمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحوارهدرمانی (لیو و مککی، 2012) را در 14 جلسه 90 دقیقهای بهصورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامههای انعطافپذیریشناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰) و تنظیمشناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد زوجدرمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحوارهدرمانی بر بهبود انعطافپذیریشناختی و تنظیمشناختیهیجان در زوجین متقاضی طلاق در مرحله پسآزمون موثر است (05/0< P). همچنین زوجدرمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحوارهدرمانی بر بهبود مولفههای اجتناب از تجارب هیجانی، کنترل بر روی زندگی، راهبرد سازشیافته و راهبرد سازش نایافته زوجین متقاضی طلاق موثر است05/0< P). نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان از طریق زوجدرمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحوارهدرمانی به شیوه گروهی به افزایش انعطافپذیریشناختی و تنظیمشناختیهیجان در زوجین متقاضی طلاق کمک نمود.
هاجر سالاری فیض آباد، رحمت الله نورانی پور، کیانوش زهراکار،
دوره 21، شماره 82 - ( 3-1401 )
چکیده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی زوجدرمانی یکپارچهنگر و زوجدرمانی رفتاری یکپارچهنگر بر افزایش صمیمیت عاطفی و جنسی زوجهای آسیب دیده از خیانت زناشویی در شهرستان شهریار (شهر اندیشه) صورت گرفت. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زوجهایی بودند که مرد مرتکب خیانت شده و در سال 1397 به مراکز مشاوره شهراندیشه مراجعه کردند. با نمونه گیری در دسترس 24 زوج انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه، 8 زوج) جایگزین شدند. گروههای آزمایشی در 10جلسه زوجدرمانی شرکت کردند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. آزمودنیها به پرسشنامه صمیمیت (باگاروزی، 2001) پاسخ دادند. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس بلوکی نشان داد: زوجدرمانی رفتاری یکپارچهنگر و زوجدرمانی یکپارچهنگر بر مولفه رضایت از تقابل در بعد صمیمیت جنسی اثربخشی معناداری داشتند (۰۵/۰>p) ولی تفاوت معناداری بین دو رویکرد مشاهده نشد. همچنین زوجدرمانی رفتاری یکپارچهنگر بر افزایش صمیمیت عاطفی در همه مؤلفهها اثر بخش بود ولی این اثر بخشی در زوجدرمانی یکپارچهنگر بدست نیامد. نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی زوجدرمانی یکپارچهنگر و زوجدرمانی رفتاری یکپارچهنگر بر مولفه رضایت از تقابل در صمیمیت جنسی، استفاده از این رویکردها در ارتقاء صمیمیت جنسی زوجهای آسیب دیده از خیانت زناشویی میتواند مؤثر باشد. همچنین با توجه به اثر بخشی زوجدرمانی رفتاری یکپارچهنگر در افزایش صمیمت عاطفی و جنسی، این رویکرد میتواند مورد استفادهی زوج درمانگران قرار گیرد.
فاطمه بیراک، فریده دوکانه ای فرد، پانته آ جهانگیر،
دوره 22، شماره 85 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجانمدار بر بهبود رضایت زناشویی بود. روش: روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه شاهد میباشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره منطقه سعادت آباد در سال 1400 تشکیل دادند. برای نمونهگیری ابتدا بهصورت در دسترس با همه زوجین مراجعهکننده به مرکز مشاوره امین پژوه و مرکز مشاوره بینش مصاحبه شد. پس از انجام مصاحبه مبنی بر خودافشاگری زناشویی، 47 زوج دارای تعارض تشخیص داده شدند که همه داوطلب شرکت در جلسات درمانی بودند. از میان آن ها 32 زوج بهصورت تصادفی در گروه آزمایش (16 زوج) و کنترل (16 زوج) گمارش شدند. برای آزمون فرضیه از تحلیل کوواریانس در محیط شد. یافتهها: همان طور که در جدول 11-4 ملاحظه میشود نسبت F تحلیل کواریانس برای عمکرد خانواده (2/26F= و 001/0P=)، و برای رضایت زناشویی (3/37F= و 001/0P=)، به دست آمدند. این یافتهها نشان میدهند که در متغیرهای وابسته شامل عملکرد خانواده و رضایت زناشویی بین گروههای گواه و آزمایش تفاوت معنیدار دیده میشود. بنابراین، فرضیه اصلی پژوهش در سطح(001/0)تأیید می شوند. اندازه مجذور اتا نشان می دهد که 31 درصد از تغییرات درون گروهی بهوسیله آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر رضایت زناشویی تبیین می شود، همچنین آموزش راهبردهای هیجان مدار توانسته است، بین کلیه خرده مقیاس های رضایت زناشویی، بجز خرده مقیاس حل تعارض، تاثیر معناداری ایجاد کند. نتیجهگیری: با توجه به یافتهها میتوان گفت راهبردهای مدیریت هیجان بر رضایت زناشویی تاثیر دارد در نتیجه از این آموزش میتوان در مداخلات زوج درمانی استفاده کرد.
سمیه محمدی تیله نویی، محمدعلی رحمانی، شهره قربان شیرودی،
دوره 22، شماره 85 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف: زوجین متقاضی طلاق دارای مشکلات فراوانی در روابط زناشویی خود هستند و یکی از روشهای مؤثر در بهبود ویژگیهای مرتبط با زندگی زناشویی، روش آموزش با رویکرد تلفیقی است. پژوهش حاضر بهمنظور تعیین تاثیر روج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر ارزش ها و پذیرش روانشناختی در زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق ارجاع شده از دادگستری شهرستان بهشهر به مراکز مشاوره طرف قرارداد طرح کاهش طلاق در 6 ماهه دوم سال 1398 بود. در این کارآزمایی بالینی 32 نفر (16 زوج متقاضی طلاق) با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 16 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. مداخله زوجدرمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی (لیو و مککی، 2012) در 14 جلسه 90 دقیقهای بهصورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و پرسشنامه ارزشهای شخصی (شوارتز، 2002) بود. تحلیل دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد زوجدرمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بهطور معناداری منجر به بهبود پذیرش و عمل و ارزشها در زوجین متقاضی طلاق در مرحله پسآزمون شده است (05/0<P). نتیجهگیری: نتایج پژوهش بیانگر مؤثر بودن زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر ارزشها و پذیرش روانشناختی در زوجین متقاضی طلاق بوده است.
فائزه الهی، حسیناحمد برآبادی، احمد حیدرنیا، هادی عباسی،
دوره 22، شماره 88 - ( 10-1402 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزشی «محکم در آغوشم بگیر» بر آزار عاطفی زوجهای شهر بجنورد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی تکآزمودنی با طرح ABA بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوجهای مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر بجنورد در سال 1399 بود. از این جامعه سه زوج که ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند، بهصورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس آزار عاطفی براهیمی استفاده شد. مداخله، برنامه آموزشی «محکم در آغوشم بگیر» بود که در 8 جلسه 120 دقیقهای برای هر زوج بهصورت جداگانه اجرا شد. تحلیل دادهها با استفاده از نمودار، مقایسه و ارزیابی طراز، روند و تغییرپذیری دادهها در هر کدام از موقعیتهای خط پایه، مداخله و پیگیری و در بین موقعیتهای مورد اشاره انجام شد. یافتهها: تحلیل دادههای درونموقعیتی و بینموقعیتی زوجها نشان داد که مداخله «محکم در آغوشم بگیر» بر کاهش آزار عاطفی زوجها مؤثر است. در مرحله پیگیری نیز، نتیجه حاصل از مداخله استمرار یافت. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، زوجدرمانگران میتوانند برای کمک به زوجهای درگیر خشونت و آزار عاطفی، از مداخله آموزشی هیجانمدار «محکم در آغوشم بگیر» استفاده کنند.