جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای سبک های دلبستگی

دکتر یاسر رضاپور میرصالح،
دوره 15، شماره 57 - ( 7-1395 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آسیب ثانویه به عنوان یک عامل میانجی در ارتباط بین سبک های دلبستگی و تعارض پدر-فرزند در نمونه ای از فرزندان جانبازان انجام شد. مطالعه حاضر یک پژوهش همبستگی بود که با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری صورت گرفت. جامعه پژوهش حاضر شامل فرزندان جانبازان شهر‌های یزد، اصفهان، نجف‌آباد و یاسوج بود که در مدارس شاهد و ایثارگر این شهرها مشغول به تحصیل بودند. با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای 607 نفر از این جامعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از مقیاس استرس آسیب ثانویه، مقیاس دلبستگی بزرگسالان و مقیاس تعارض با والدین استفاده شد و درنهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا از طریق آسیب ثانویه با پرخاشگری کلامی و فیزیکی پدر-فرزند ارتباط معنی دار دارد. سبک دلبستگی ایمن هیچ ارتباط مستقیم و غیرمستقیمی با آسیب ثانویه و ابعاد تعارض پدر-فرزند نداشت. اما سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی با پرخاشگری کلامی و استدلال در تعارض پدر-فرزند ارتباط معنی دار مستقیم داشت. در نهایت، شاخص های برازش نشان داد که مدل ارائه شده در پژوهش حاضر با انجام اصلاحات جزئی مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های بدست آمده می توان نتیجه گرفت که آسیب ثانویه به عنوان یک عامل میانجی در ارتباط بین سیک های دلبستگی ناایمن و تعارض والد-فرزند نقش معنی داری ایفا می کند و بنابراین احتمالاً می توان با آموزش های مبتنی بر دلبستگی از انتقال آسیب ثانویه در فرزندان و درنتیجه از تعارض پدر-فرزند در فرزندان جانبازان پیشگیری کرد.


سحر ضمدی کاشان، فاطمه جعفری، عبدالباسط محمود پور، سوگند قاسم زاده،
دوره 17، شماره 68 - ( 10-1397 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، پیش ­بینی احساس تنهایی و گرایش به طلاق بر اساس سبک­ های دلبستگی با توجه به نقش میانجی ­گری خودمتمایزسازی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و طرح آن از نوع طرح های همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر است. جامعه پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق بوده­اند که در بازه زمانی مرداد ماه تا پایان آبان ماه 1395 به شعب 6 و 7 و 8 دادسرای شهر ری و شعبه اجرای احکام مراجعه داشتند. نمونه ای به حجم 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس احساس تنهایی (راسل، 1996)، پرسشنامه خودمتمایزسازی (اسکورن و اسمیت، 2003)، مقیاس میل  به طلاق (جانسون و مورو، 1986) و پرسشنامه سبک­های دلبستگی بزرگسال (کولینز و رید، 1990) بودند. تحلیل یافته­ها با استفاده تحلیل معادلات ساختاری انجام شد. یافته­ ها: نتایج نشان داد بین سبک­های دلبستگی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین خودمتمایزسازی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت سبک­های دلبستگی به واسطه خودمتمایزسازی، قادر به پیش­بینی احساس تنهایی و گرایش به طلاق است. بحث و نتیجه­ گیری: داده­های پژوهش با الگوی پیشنهادی برازش کامل دارد به طوری­که خودمتمایزسازی، در رابطه بین سبک­های دلبستگی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق، نقش واسطه­ای معنی داری را ایفا می­کند.
هدف پژوهش حاضر، پیش­بینی احساس تنهایی و گرایش به طلاق بر اساس سبک­های دلبستگی با توجه به نقش میانجی­گری خودمتمایزسازی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و طرح آن از نوع طرح های همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر است. جامعه پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق بوده­اند که در بازه زمانی مرداد ماه تا پایان آبان ماه 1395 به شعب 6 و 7 و 8 دادسرای شهر ری و شعبه اجرای احکام مراجعه داشتند. نمونه ای به حجم 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس احساس تنهایی (راسل، 1996)، پرسشنامه خودمتمایزسازی (اسکورن و اسمیت، 2003)، مقیاس میل  به طلاق (جانسون و مورو، 1986) و پرسشنامه سبک­های دلبستگی بزرگسال (کولینز و رید، 1990) بودند. تحلیل یافته­ها با استفاده تحلیل معادلات ساختاری انجام شد. یافته­ ها: نتایج نشان داد بین سبک­های دلبستگی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین خودمتمایزسازی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت سبک­های دلبستگی به واسطه خودمتمایزسازی، قادر به پیش­بینی احساس تنهایی و گرایش به طلاق است. بحث و نتیجه ­گیری: داده­های پژوهش با الگوی پیشنهادی برازش کامل دارد به طوری­که خودمتمایزسازی، در رابطه بین سبک­های دلبستگی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق، نقش واسطه ­ای معنی داری را ایفا می­کند.
 



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research