جستجو در مقالات منتشر شده


14 نتیجه برای شخصیت

الهه امیدیان، محمود نجفی، هاجر فلاح زاده،
دوره 13، شماره 49 - ( 1-1393 )
چکیده

هدف مطالعه حاضر تعیین رابطۀ سبک‌های دلبستگی با حرمت خود و ریخت شخصیتی D بود. بدین منظور تعداد 245 دانشجو(66 پسر و 179 دختر) با استفاده از نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند و به پرسش‌نامه‌های سبک دلبستگی بزرگسالان هازان و شاور، حرمت خود روزنبرگ و ریخت شخصیتی D پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با حرمت خود رابطه مثبت و معناداری و بین سبک‌های دلبستگی‌ ناایمن با حرمت خود رابطه منفی و معناداری وجود دارد. یافته دیگر پژوهش این بود که بین سبک دلبستگی ایمن و ریخت شخصیتی D رابطه منفی و معنا‌دار و بین سبک‌های دلبستگی ناایمن و ریخت شخصیتی D رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، دوسوگرا و اجتنابی به ترتیب نقش مهم و معناداری در بیش بینی حرمت خود دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که سبک دلبستگی اجتنابی، ایمن و دوسوگرا به ترتیب نقش مهم و معناداری در پیش بینی ریخت شخصیتی D دارند. همچنین بین سبک های دلبستگی در دو جنس هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. این یافته‌ها بیانگر نقش و اهمیت سبک‌های دلبستگی در تعیین حرمت خود و ریخت شخصیتی D است.


آرزو حیدریان، منیره نسیمی، آرزو فروهر،
دوره 13، شماره 49 - ( 1-1393 )
چکیده

چکیده در پژوهش حاضر رابطه بین ویژگیهای شخصیت و میزان بهره وری در میان کارکنان شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران مورد بررسی قرار گرفته است.جامعه‌ی آماری در این پژوهش شامل کلیه‌ی کارکنان شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی شهر تهران بود نمونه آماری 127 و با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شد.ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش شامل دو پرسشنامه: پرسشنامه شخصیت مایرز-بریگز وپرسشنامه بهره وری منابع انسانی اچیو است.نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان دادکه رابطه معناداری بین سنخ شخصیت و میزان بهره وری وجود داردبین سنخ شخصیت برون گرا و میزان بهره وری وبین سنخ شخصیت فکری و میزان بهره وری رابطه مثبت معناداری وجود دارد همچنین بین سنخ شخصیت احساسی و میزان بهره وری و بین سنخ شخصیت شهودی و میزان بهره وری رابطه منفی معناداری وجود دارد. اما بین سنخ شخصیت حسی، سنخ شخصیت درون گرا وسنخ شخصیت داوری کننده و میزان بهره وری رابطه معناداری وجود ندارد.همچنین در بررسی سنخ های شخصیت مایرز-بریگز سنخ ESTJ(درونگرا، حسی، فکری، داوری کننده)و سنخISTJ(برونگرا، حسی، احساسی، داوری کننده) بالاترین فراوانی را داشتند.نتایج این پژوهش نشان می دهد که با شناسایی سنخ های شخصیت می توان تیپ های شخصیت بهره ور را مشخص کرد و از وجود این تیپ جهت ارتقاء بهره وری سازمان استفاده کرد و با قرار دادن آنها در جایگاه مناسب شغلی از فرسودگی نیروی انسانی جلوگیری به عمل آورد.


شهناز محمدی، تینا باباپور، فرشید علی‌پور،
دوره 13، شماره 49 - ( 1-1393 )
چکیده

دکتر ، ، چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش‌بین سبک‌های هویت و پنج عامل شخصیت در تعارضات زناشویی زوجین ۲۰ تا ۴۰ ساله بود. روش تحقیق توصیفی‌همبستگی بود، ۱۲۰ نفر (۶۰ مرد، ۶۰ زن) با نمونه‌گیری هدفمند و لحاظ کردن معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند، از پرسشنامه‌های هویت برزونسکی، شخصیتی نئو فرم کوتاه و تعارضات زناشویی براتی و ثنایی برای گردآوری اطلاعات استفاده گردید، برای تجزیه تحلیل داده‌ها نیز از شاخص‌های آمار توصیفی و استنباطی شامل رگرسیون گام‌به‌گام استفاده شد. نتایج نشان داد که از میان پنج عامل شخصیت، سازگاری، وظیفه‌شناسی و نوروز گرایی توانایی معناداری در پیش‌بینی تعارضات زناشویی داشتند، همچنین از میان سبک‌های هویت نیز سبک هویت اطلاعاتی توانایی معناداری برای پیش‌بینی تعارضات زناشویی داشت.از یافته‌های پژوهش می‌توان در برنامه‌های درمانی و پیش‌گیری برای کاهش تعارضات زناشویی بهره گرفت.


زری مقدم، مهناز مهرابی‌زاده هنرمند، حسن احدی، پرویز عسکری، علیرضا حیدری،
دوره 13، شماره 51 - ( 7-1393 )
چکیده

_ _ _ _ چکیده تاریخ دریافت: 3/6/92 _ تاریخ پذیرش: 20/3/93 هدف از پژوهش‌ حاضر، بررسی اثر سبک‌های دلبستگی و سبک‌های والدینی بر خود شکوفایی با میانجی‌گری ویژگی‌های شخصیتی بود. شرکت‌کنندگان در پژوهش شامل 306 نفر(174دختر و132پسر) از دانشجویان کارشناسی ارشد واحد علوم و تحقیقات خوزستان بودند که به روش تصادفی ساده گزینش شدند. ابزارهای اندازه‌گیری متغیرها، پرسشنامه سبک‌های دلبستگی سیمپسون(1990)، پرسشنامه سبک‌های والدینی زینانی(1389)، پرسشنامه ویژگی‌های شخصیتی نئو- فرم کوتاه (1992) و پرسشنامه خود شکوفایی اهواز(1378) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق معادلات ساختاری (SEM) انجام گرفت. فرضیه‌های غیر مستقیم با روش بوت استراپ آزمون شدند. نتایج حاصل از پژوهش، نشان داد الگوی پیشنهادی با انجام اصلاحاتی، برازش خوبی با داده‌ها دارد. از 17 مسیر مستقیم الگوی پیشنهادی، مسیر سبک والدینی مقتدر به گشودگی تایید نشد و از الگو حذف گردید. نتایج مربوط به تحلیل روابط واسطه ای نشان داد که به جزء 3 مسیر غیر مستقیم (سبک دلبستگی ایمن به خود شکوفایی از طریق وجدانی بودن، سبک دلبستگی نا ایمن به خودشکوفایی از طریق روان رنجور خویی و سبک والدینی مقتدر به خودشکوفایی از طریق وجدانی بودن) دیگر مسیرهای غیر مستقیم معنی دار بودند.


محمود نجفی، مهسا بیطرف، محمد علی محمدی فر، الهه زارعی مته کلائی،
دوره 14، شماره 55 - ( 7-1394 )
چکیده

چکیده

هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه‌ی الگوی بالینی شخصیت ضد اجتماعی و مرزی در زنان متقاضی طلاق و زنان عادی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع علی – مقایسه‌ای از نوع توصیفی است. نمونه‌ این پژوهش شامل 100 نفر (50 زن متقاضی طلاق مراجعه کننده به واحد مشاوره دادگستری شهرستان سمنان و 50 زن ساکن در سمنان که هیچ گاه دادخواست طلاق ارائه نداده بودند) بوده است که با توجه به ملاک­های ورود به این پژوهش بر اساس نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. این دو گروه از لحاظ متغیرهای سن، وضعیت اجتماعی – اقتصادی، محل سکونت و تعداد سالهای زندگی مشترک با یکدیگر همتا شدند. در این پژوهش از آزمون بالینی چند محوری میلون و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ ( به منظور تعیین گروه عادی) استفاده شد. یافته­ها: نتایج نشان داد که زنان گروه متقاضی طلاق در مقایسه با گروه زنان عادی به طور معناداری دارای میانگین نمرات بیشتری در الگوی بالینی شخصیت ضد اجتماعی و مرزی بوده­اند. نتیجه­گیری: با توجه به یافته­های پژوهش در نظر گرفتن نشانه­های شخصیت مرزی و ضد اجتماعی در برنامه­های پیشگیری از طلاق ضروری به نظر می­رسد.


آقای موسی چوپانی، آقای ابراهیم نعیمی، آقای فرزاد پشتیبان،
دوره 15، شماره 57 - ( 7-1395 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفی ویژگی¬های شخصیتی زنان استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی با گروه شاهد انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بود. به این منظور، از میان دانشجویان دختر دانشکده¬ی علوم اجتماعی دانشگاه رازی در سال 1394، 30 دانشجوی استفاده¬کننده از جراحی رینوپلاستی و 30 دانشجوی گروه شاهد به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با استفاده از مصاحبه¬ی نیمه¬¬¬ساختاریافته، اطلاعات مرتبط با موضوع گردآوری و با رویکرد پدیدارشناسی، تحلیل شدند. یافته¬ها: پس از تحلیل محتوای مصاحبه¬ها و کدگذاری آنها، پنج شاخص اصلی استخراج شد: عزت¬نفس، تعامل اجتماعی، پرخاشگری، تصور بدنی و تمایزیافتگی. یافته¬ها نشان داد که عزت¬نفس و تمایزیافتگی در هردو گروه در سطح مطلوبی بوده و تفاوت چندانی با هم نداشتند، اما تعامل اجتماعی و رضایت از تصویر بدنی دختران گروه شاهد به میزان قابل توجهی بالاتر از دختران استفاده کننده از جراحی بینی بود . همچنین نتایج نشان داد که میزان پرخاشگری دختران استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی به مراتب بالاتر از گروه شاهد بود .¬ نتیجه¬گیری: بر اساس این یافته ها می¬توان نتیجه گرفت که با افزایش مهارت متقاضیان جراحی رینوپلاستی در تعاملات اجتماعی و بهبود تصویر بدنی آن ها، احتمالاً می¬توان تا حد زیادی از جراحی¬های غیرضروری پیش¬گیری کرد.


دکتر حسین صاحبدل، دکتر کیانوش زهراکار، دکتر علی دلاور،
دوره 15، شماره 57 - ( 7-1395 )
چکیده

    هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خصوصیات شخصیتی، ویژگی‏های ارتباطی و بسترهای فرهنگی در وابستگی عاطفی زوج‏های ساکن شهر تهران انجام شد.روش: مطالعه حاضراز نوع همبستگی بود و جامعه آن را کلیه زوج های ساکن شهر تهران در سال 1394 تشکیل می دادند، که از بین آنها 954 نفر (451 زن و 503 مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس ازدواج موفق استفاده شد. داده های بدست آمده با روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بسترهای فرهنگی و خصوصیات شخصیتی، به طور مستقیم و غیر مستقیم (از طریق اثرگذاری بر ویژگی های ارتباطی) بر وابستگی عاطفی زوج ها تاثیر معنادار دارند (05/0>p). همچنین ویژگی های ارتباطی به طور مستقیم بر وابستگی عاطفی تاثیر معنادار دارد (01/0>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که وابستگی عاطفی بین زوج ها از عوامل گوناگون، فردی، تعاملی و فرهنگی تاثیر می پذیرد. یافته های حاصل از این پژوهش می تواند با شناسایی زمینه های ایجاد وابستگی عاطفی در زوج ها، در زمینه مشاوره ازدواج و غنی سازی روابط عاطفی آنها، راهگشای مشاوران و روانشناسان باشد.


آرمان عزیزی، حبیب الله ابراهیمی، فرهاد عزیزی، آزاد قربانی،
دوره 16، شماره 64 - ( 10-1396 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خشونت زناشویی، منبع کنترل و شخصیت تاریک است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و همچنین مدل یابی معادلات ساختاری می باشد که هدف از آن بررسی رابطه سازه های نهان برونزا و درونزا موجود در مدل است. جامعه آماری این پژوهش را همه مردان و زنان طلاق گرفته طی شش ماه گذشته(نیمه دوم سال 1394) و مردان و زنان متقاضی طلاق در مراکز قضائی شهر اصفهان، تشکیل می دهند. نمونه شامل 250 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند و 201 نفر پرسشنامه ها را کامل پاسخ دادند. جهت جمع آوری داده ها از ابزارهای مقیاس کنترل درونی- بیرونی راتر، مقیاس شخصیت تاریک(سه تایی تاریک) DT و مقیاس تجدید نظر شده تاکتیک های تعارضی (CTS-2)استفاده شد. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری و همچنین از دو نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که منبع کنترل و شخصیت تاریک پیش بینی کننده قوی و معناداری برای خشونت زناشویی است.


محمد هادی هادی زاده، شکوه نوابی نژاد، رحمت الله نورانی پور، ولی الله فرزاد،
دوره 18، شماره 69 - ( 1-1398 )
چکیده

 
 هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان‌شناختی _ تحلیلی بر خودکارآمدی و مشکلات بین فردی زنان دارای شخصیت وابسته بود. ت روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه زنان 19 تا 40 ساله شهر تهران که به مراکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، دفتر مشاوره تنکابنی و دفتر مشاوره پژوهشگر، مراجعه کرده و بر اساس آزمون شخصیت میلون دارای اختلال شخصیت وابسته بودند، تشکیل می‌داند. از بین افراد جامعه 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در معرض 10 جلسه درمان‌شناختی _ تحلیلی قرار گرفت درحالیکه گروه کنترل این درمان را دریافت نکرد. افراد گروه کنترل و آزمایش قبل از اجرای مداخلات و یک ماه پس از اجرای مداخلات از طریق پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و مقیاس مشکلات بین فردی بارخام (1996) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج نشان داد درمان‌شناختی _ تحلیلی به طور معناداری (P<0.0001) در افزایش خودکارآمدی و کاهش مشکلات بین فردی افراد گروه آزمایش موثر بوده است. نتیجه‌گیری: متخصصان حوزه سلامت روان می‌توانند از درمان‌شناختی _ تحلیلی در بهبود مشکلات بین فردی و خودکارآمدی زنان دارای اختلال شخصیت وابسته بهره مند شوند.
خانم فرزانه حسینی، دکتر محمود نجفی، دکتر محمدعلی محمدی فر،
دوره 18، شماره 72 - ( 12-1398 )
چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین پنج صفت بزرگ شخصیت با نشانه‌های افسردگی و نقش میانجی گر عزت نفس و خودکارآمدی در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. به منظور انتخاب نمونه 400 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه آزاد و دولتی شهرستان گنبدکاووس به روش تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه‌های افسردگی، پنج عاملی شخصیت، عزت نفس و خودکارآمدی بود. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته‌ها: نتایج حاکی از آن بود که روان آزردگی به عنوان قوی ترین پیش بین افسردگی، اثر مثبت معناداری بر آن داشت. درحالی که برونگرایی، توافق گرایی، عزت نفس، خودکارآمدی اثر منفی معناداری بر افسردگی داشتند. هم‌چنین نتایج تحلیل مسیر حاکی از این بوده که متغیرهای عزت نفس و خودکارآمدی به طور همزمان در پیش‌بینی افسردگی براساس  صفات شخصیت  (برون گرایی، توافق گرایی و روان آزردگی) نقش واسطه را ایفا می‌کنند.نتیجه‌گیری: باتوجه به نتایج پژوهش و نقش واسطه‌ای عزت نفس و خودکارآمدی در ارتباط صفات شخصیت و افسردگی، برنامه‌ریزی جهت ارتقای سطح عزت نفس و خودکارآمدی می‌تواند نقش مهمی در کاهش افسردگی به واسطه تقویت صفات شخصیتی برون گرایی و توافق گرایی و کاهش روان آزردگی داشته باشد.
 
لقمان ابراهیمی، رقیه حیدری،
دوره 19، شماره 74 - ( 5-1399 )
چکیده

هدف: پژوهش‌ حاضر، با هدف تعیین رابطه بین ویژگی‌های شخصیتی، بلوغ عاطفی و باورهای فراشناختی با گرایش به طلاق عاطفی زوجین شهر زنجان انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل دانشجویان متاهلی بودند که در سال‌تحصیلی 96-95 در دانشگاه زنجان مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش 150 دانشجوی متاهل بود که به شیوه‌ی نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. داده‌ها از طریق پرسشنامه‌های صفات شخصیتی مک‌کری و کاستا (1990)، بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1974)، باورهای فراشناختی ولز (2000) و طلاق عاطفی گاتمن (2008) گردآوری و با ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند‌متغیری مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد بین ویژگی‌های شخصیتی وظیفه‌شناسی و مقبولیت با گرایش به طلاق عاطفی رابطه منفی معنا‌دار و بین ویژگی شخصیتی روان‌آزرده‌خویی و گرایش به طلاق عاطفی رابطه مثبت معنا‌دار وجود دارد (01/0>P). همچنین، یافته‌ها نشان داد بین بلوغ عاطفی و گرایش به طلاق عاطفی رابطه مثبت معنادار و بین باورهای نگرانی مثبت با گرایش به طلاق عاطفی رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0>P). به طور کلی مقبولیت و وظیفه‌شناسی به‌ طور منفی و معنادار و روان‌آزرده‌خویی و بلوغ عاطفی به‌طور مثبت و معناداری گرایش به طلاق عاطفی را پیش‌بینی می‌کنند. نتیجه‌گیری: با عنایت به نقش ویژگی‌های شخصیتی، بلوغ عاطفی و باورهای فراشناختی در طلاق عاطفی می‌توان راههای مقابله موثر با پدیده طلاق عاطفی را شناسایی و در مداخلات روان‌شناختی و مشاوره‌ای برای زوجین بکار گرفت.
ناهید اصل، فریده دوکانه ای فرد، پانته آ جهانگیر،
دوره 20، شماره 80 - ( 12-1400 )
چکیده


هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای پیش‌بینی طلاق­عاطفی براساس صفات شخصیت و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت­اجتماعی ادراک‌شده در زنان متأهل شاغل بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود. از جامعه زنان متأهل شاغل در شهرداری تهران در سال 1399 با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای 400 نفر انتخاب شدند. به‌منظور جمع‌آوری­داده‌ها پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن، ویژگی‌های­شخصیتی، خودکارآمدی شغلی و پرسشنامه حمایت­اجتماعی ادراک‌شده زیمت و همکاران  مورداستفاده قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه‌های تحقیق از معادلات­ساختاری استفاده گردید. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد حمایت­اجتماعی ادراک‌شده رابطه بین صفات برونگرایی و توافق­پذیری با طلاق عاطفی را  به‌صورت منفی و معنادار(01/0>p) میانجیگری می‌کند. به‌علاوه حمایت اجتماعی ادراک‌شده رابطه بین خودکارآمدی شغلی و طلاق­عاطفی را به‌صورت منفی و معنادار میانجیگری می‌کند (01/0>p). نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج می‌توان گفت برای پیشگیری از طلاق یا طلاق­عاطفی آموزش‌های لازم به خانواده‌های ارائه و برای خانواده‌هایی که دچار تعارضات زناشویی هستند با مداخله‌های درمانی مناسب از طریق مراکز مشاوره به آن‌ها کمک شود تا مشکلات خود حل‌وفصل نمایند.

 
 
           
 
 
شیوا شریفی، احمد صادقی،
دوره 21، شماره 81 - ( 3-1401 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی‌ خودارزیابی بنیادین در ارتباط بین شخصیت و انطباق‌پذیری مسیر شغلی بر دانشجویان دو سال آخر مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان بود. روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بوده که به روش معادلات ساختاری، تحلیل و مدل‌سازی شد. جامعه‌ی آماری، دانشجویان مشغول به تحصیل در دو سال آخر دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان، در سال تحصیلی 97-96 بودند. از این جامعه نمونه‌ای401 نفری به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی متناسب با جنسیت و شاخه تحصیلی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده‌ها شامل مقیاس‌های انطباق‌پذیری مسیرشغلی ساویکاس و پورفیلی (2012)، خودارزیابی بنیادین جاج و دورهام (2003) و پرسشنامه‌ی پنج عاملی بزرگ شخصیت مک کری و کاستا (2004) بود. یافته‌ها: نتایج نشان داد که خودارزیابی بنیادین در رابطه‌ی وجدان‌گرایی (001/0 p <) و برونگرایی (001/0 p <) با انطباق‌پذیری مسیر شغلی، میانجی نسبی محسوب می‌شد؛ درحالیکه ارتباط انطباق‌پذیری مسیر شغلی با تجربه‌گرایی‌ (05/0 p <) و روان‌رنجوری (001/0 p <)، غیرمستقیم و با توافق‌پذیری (02/0 p <) مستقیم بود و خودارزیابی بنیادین در این سه ارتباط نقش میانجی‌ برعهده نداشت. نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر، تأییدی بر اهمیت نقش برونگرایی، وجدان‌گرایی و سازه‌ی خودارزیابی بنیادین بر افزایش سطح انطباق‌پذیری مسیر شغلی دانشجویان نزدیک به فراغت از تحصیل می‌باشد؛ در همین راستا، به نظر می‌رسد طراحی برنامه‌هایی به منظور افزایش خودارزیابی بنیادین افرادکه منجر به افزایش انطباق‌پذیری مسیر شغلی ایشان می‌شود، ضروری است؛ همچنین در طرح‌ریزی‌ این برنامه‌ها، می‌بایست ویژگی‌های پنج عاملی بزرگ شخصیت افراد مورد توجه قرار گیرد.
 

محمد حسن حیدری، پرویز آزاد فلاح، احمد علی پور،
دوره 21، شماره 83 - ( 7-1401 )
چکیده

هدف: هدف این پژوهش ارائه مدلی برای تبیین رابطه ابعاد شخصیتی با رضایت از زندگی با تأکید بر نقش میانجی سبک‌های رویارویی و منبع کنترل در بین دانشجویان ایرانی و ارمنی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان ایرانی و ارمنی بود که در سال تحصیلی 2009-2010 در دانشگاه­های ایران و ارمنستان در حال تحصیل بودند. روش: به منظور نمونه­گیری، با استفاده از روش خوشه­ای تصادفی تعداد 768 دانشجوی ایرانی و 768 دانشجوی ارمنی انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه‌های پنج عاملی شخصیت NEO (1985)، راهبردهای رویارویی کارور و همکاران (1989)، منبع کنترل راتر (1996) و رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) گرد آوری شدند. به­منظور تجزیه و تحلیل داده­ها از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته­ها: یافته­ها نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم موجود در مدل بجز تأثیر توافق پذیری بر منبع کنترل معنادار شدند. همچنین تمامی مسیرهای غیر مستقیم به­جز مسیر تأثیر توافق پذیری بر رضایت از زندگی با واسطه­ی منبع کنترل و مسیر تأثیر وظیفه­شناسی بر رضایت از زندگی با نقش واسطه­ای سبک هیجان­مدار منفی معنادار شدند. در نهایت بین ویژگی‌های شخصیتی با منبع کنترل، سبک‌های رویارویی و رضایتمندی در دانشجویان ایرانی و ارمنی رابطه معنادار وجود داشت (05/0P< ) و مدل مفروض از برازندگی مطلوب برخوردار بود. نتیجه­گیری: افراد با منبع کنترل درونی، ویژگی شخصیتی باوجدان بودن، انعطاف پذیری و سبک رویارویی‌ مسئله‌مدار، رضایت از زندگی بیشتری دارند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research