4 نتیجه برای فرزندپروری
ستاره شجاعی، مهدی ایمانی، محمدمهدی تیموری، مریم شاهین،
دوره 15، شماره 60 - ( 10-1395 )
چکیده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک فرزندپروری والدین کودکان با و بدون اختلال طیف اتیسم انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع علی-مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه والدین کودکان با و بدون اختلال طیف اتیسم شهر شیراز بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 99 نفر (49 نفر از آنها والدین کودکان با اختلال طیف اتیسم و 50 نفر از آنها والدین کودکان بدون اختلال طیف اتیسم) انتخاب شدند. والدین کودکان با اختلال طیف اتیسم با روش نمونهگیری در دسترس و والدین کودکان بدون اختلال طیف اتیسم با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. از پرسشنامه سبک فرزندپروری والدین رابینسون، ماندلکو، السن و هارت (1995) برای سنجش سبک فرزندپروری والدین استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری استبدادی والدین کودکان با اختلال طیف اتیسم نسبت به والدین کودکان بدون اختلال طیف اتیسم و سبک فرزندپروری اقتداری والدین کودکان بدون اختلال طیف اتیسم نسبت به والدین کودکان با اختلال طیف اتیسم بهطور معنیداری بالاتر است (001/0(P< و بین سبک فرزندپروری سهلگیرانه والدین کودکان با و بدون اختلال طیف اتیسم تفاوت معنیداری وجود ندارد(05/0<p). نتیجهگیری: با توجه به یافتههای بهدستآمده طراحی و اجرای برنامههای آموزش سبکهای فرزندپروری برای والدین کودکان با اختلال طیف اتیسم بسیار ضروری است.
خدیجه شیرالی نیا، شکوفه رمضانی، منصور سودانی،
دوره 19، شماره 76 - ( 12-1399 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فرزندپروری ذهنآگاهانه بر سلامت روان و کفایت فرزندپروری مادران کودکان با نیازهای ویژه انجام گردید. روش: پژوهش مورد مطالعه از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران کودکان با نیازهای ویژه شهرستان دزفول که در سال تحصیلی 1395-1396 در مدارس استثنایی این شهر در حال تحصیل بودند، تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس 49 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه (۲۵ نفر گروه آزمایشی و ۲۴ نفر گروه گواه) جایگزین شدند. برای هر دو گروه پیشآزمون اجرا شد. گروه آزمایش به مدت مداخله آموزشی در 8 جلسه ۹۰ دقیقهای تحت آموزش فرزندپروری ذهنآگاهانه قرارگرفتند. اما گروه گواه مداخلهای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه علائم روانپزشکی (SCL-90-R) و پرسشنامه احساس کفایت فرزندپروری (PSOC) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کووارانس استفاده شد. یافتهها: نتایج بیانگر آموزش فرزندپروری ذهنآگاهانه بر سلامت روان و کفایت فرزندپروری مادران کودکان با نیازهای ویژه بود (05/0>P). نتیجهگیری: آموزش فرزندپروری ذهنآگاهانه میتواند در بهبود سلامت روانی خانوادههای کودکان دارای نیازهای ویژه نتایج مفیدی را به دنبال داشته باشد.
براتعلی برابادی، حسین احمد برابادی، احمد حیدرنیا،
دوره 20، شماره 80 - ( 12-1400 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد برسبکهای فرزندپروری مادران کودکان کمتوانذهنی بود. روش: روش پژوهش شبهآزمایشی با طرح دو گروهی ناهمسان با پیشآزمون –پسآزمون بود. جامعه آماری کلیه مادران دارای فرزند کمتوانذهنیِ محصل (سال تحصیلی 98 -1397) در مقطع ابتدایی شهر بجنورد بود. با نمونهگیری در دسترس 24 نفر انتخاب و به طور غیرتصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (12 نفره) گمارده شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه سبکهای فرزندپروری بامریند استفاده شد. برای گروه آزمایش برنامهی آموزشِ فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت هفتگی در 8 جلسهی90 دقیقهای اجرا و دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تکمتغیره مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به افزایش سبک فرزندپروری مقتدرانه و کاهش سبک فرزندپروری سهلگیرانه شده (p≤0/01) و بر سبک فرزندپروری مستبدانه مادران گروه آزمایش تأثیر معنیداری نداشته است (p≥0/05). نتیجهگیری: برنامهی آموزشِ فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند باعث بهبود سبکهای فرزند پروری مادران کودکان کمتوان ذهنی شود.
منیره نسیمی، فروغ جعفری، شکوه نوابی نژاد،
دوره 21، شماره 83 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری مهرورزی به خود در والدین با رابطه بین شیوه های فرزندپروری والدین و شادکامی فرزندان دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 انجام شده است. روش : روش انجام پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران به همراه والد مادران آنها بود. . به منظور انجام پژوهش، 384 دانش آموز به همراه والد مادر آنها به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از 3 پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، سبک فرزندپروری بامریند و مهرورزی به خود نف، مورد اندازه گیری قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها :بررسی نتایج نشان داد که نقش میانجی سبک های فرزندپروری در رابطه بین مهرورزی به خود و شادکامی فرزندان تایید نشد (05/0<p) اما تاثیر مستقیم سه متغیر مهرورزی به خود، سبک فرزندپروری استبدادی و سبک فرزندپروری قاطع مورد تایید قرار گرفت (05/0>p). جهت تاثیر سبک استبدادی بر شادکامی منفی بود و جهت تاثیر مهرورزی به خود و سبک قاطع بر شادکامی مثبت بود. متغیرهای یادشده 49 درصد از واریانس نمرات در متغیر شادکامی را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری:وجود ویژگی مهرورزی به خود در والدین و استفاده از سبک فرزندپروری مقتدرانه می تواند موجب شکل گیری رفتارهای مثبت در والدین شود به نحوی که شرایط زندگی خانوادگی برای فرزندان را مطلوب سازد و شادکامی در فرزندان را افزایش دهد