4 نتیجه برای مطالعه کیفی
مریم جلیلیان، محمدسجاد صیدی، آقا محسن گل محمدیان،
دوره 19، شماره 74 - ( 5-1399 )
چکیده
هدف: با توجه به زلزلهخیز بودن ایران و همچنین با توجه به اهمیت و ضرورت نقش مدارس در زندگی دانشآموزان بخصوص در شرایط بحران، پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصهای مدرسه کارآمد پس از زلزله سرپلذهاب در سال1396 صورت گرفت.
روش: این پژوهش با روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناختی صورت گرفت. به همین منظور، 15نفر از متخصصان آموزش و پرورش (شامل مدیران، معلمان و مشاوران و...) به روش نمونهگیری هدفمند از نوع بارز، انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبه عمیق جمعآوری گردید و برای تحلیل دادهها از کدگذاری به روش کولایزی استفاده شد.
یافتهها: پس از مستندسازی مصاحبهها تعداد290 کد خالص، 12 زیر شاخص و درنهایت چهار شاخص اصلی شامل «دانشآموزان»، « معلم و کادر مدرسه»، «ساختار و امکانات مدرسه» و «محیط و خانواده» استخراج شدند. شاخص مربوط به دانشآموزان شامل زیرشاخصهای انطباقی-کارکردی، روانی، تحصیلی؛ شاخص مربوط به معلم و کادر مدرسه شامل زیرشاخصهای آموزشی، شخصی وامدادی؛ شاخص ساختار و امکانات مدرسه شامل زیرشاخص های؛ تجهیزات، برنامهریزی، وظایف هماهنگی؛ و درنهایت شاخص محیط و خانواده شامل زیرشاخصهای؛ مالی، روانی و فیزیکی _ ساختاری است.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش میتواند محتوایی کامل از اقدامات پیشگیرانه را در رابطه با بحران زلزله به آموزش و پرورش ارائه دهد تا آن سازمان بتواند پروتکلهایی را برای مواقع بحران تهیه و به مدارس کشور ارائه دهد. مدارس با رعایت توصیههای حاصل از نتایج این پژوهش میتوانند با حفظ کارآمدی خود به گذر موفقیتآمیز از بحران زلزله کمک کنند و تبعات آن را کاهش دهند.
اقای یاسر مدنی، خانم فهیمه باهنر،
دوره 19، شماره 74 - ( 5-1399 )
چکیده
هدف: مشاوره از مسائل مهم فرهنگ دینی ما است که از صدر اسلام موردتوجه بوده و در قرآن کریم و سخنان معصومین نیز بدان اشاره شده است. هدف اصلی انجام پژوهش حاضر، تبیین پدیدارشناسانه بر دیدگاه مشاورین نسبت به مراکز مشاوره اسلامی است. روش: بهمنظور درک تجارب زیستهی مشاورین، روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی اتخاذ گردید. جامعهی مطالعهی حاضر را کلیه مشاورین مراکز مشاوره اسلامی شهر قم، تشکیل دادند. بهمنظور نمونهگیری از مشاورین، چند مرکز مشاوره اسلامی بهصورت هدفمند انتخاب شدند. نمونهگیری تا رسیدن به اشباع نظری دادهها ادامه یافت. درنهایت تعداد 11 نفر از مشاورین انتخاب و از آنان مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت جمعآوری اطلاعات انجام شد. یافتهها: تحلیل دادهها از طریق روش کدگذاری باز و کدگذاری محوری انجام شد و منجر به تولید 10 کد محوری و 89 کدگذاری باز گردید. مضمونهای اصلی شامل 1) منابع رویکرد اسلامی، 2) نگاه متفاوت به مبانی انسانی در روانشناسی اسلامی، 3) داشتن پارادایم یا جهانبینی، 4) تطبیق رویکرد درمانی با فرهنگ مراجع، 5) راهکارهای ارتقاء روانشناسی اسلامی، 6) محدودیتهای پیش رو در رویکرد روانشناسی اسلامی، 7) فنون برجسته مورد توجه در کاربست رویکرد اسلامی، 8) تفاوتهای رویکرد روانشناسی اسلامی با رویکردهای غربی، 9) حوزههای اثربخشی روانشناسی اسلامی، 10) جایگاه کنونی مراکز مشاوره اسلامی. نتایج: درمجموع با توجه به تحلیل بازخوردهای بهدستآمده، علیرغم نظرات گوناگون مطرحشده در این پژوهش، میتوان گفت ازنظر اکثر مشاورین، رویکرد مشاوره اسلامی نقش مثبت و بسزایی در فرایند مشاوره برای مراجعان دارد.
آسیه شریعتمدار، مریم اعظمی، سحر غفوری، مریم مصباحی،
دوره 19، شماره 74 - ( 5-1399 )
چکیده
هدف: تابآوری یک مولفه مثبت روانشناختی بوده که بر تواناییهای فردی به منظور مقابله با رویدادهای ناگوار زندگی تمرکز دارد. عوامل متعددی در افزایش تابآوری نقش دارند که از آن جمله میتوان به زمینههای ژنتیکی و محیط و آموزش اشاره کرد. همچنین تابآوری میتواند نقش تقویت کننده برای سیستم ایمنی بدن داشته باشد. شوخطبعی یک ویژگی مثبت در زندگیست که برخی رویکردها همچون دیدگاه روانکاوی آن را یک راهبرد دفاعی مقابله با فشارروانی و نوعی تسکین میدانند. پژوهشها نشانگر آن است که شوخطبعی از طریق ارتقای تابآوری نقش مهمی در بهبود عملکرد سیستم ایمنی در برابر فشارهای روانی ایفا میکند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه کیفی نقش شوخطبعی در تابآوری زنان در برابر فشارهای روانی روزهای قرنطینه بیماری کرونا انجام شد. روش: این پژوهش از طریق مطالعه تجربه زیسته زنان در ایام شیوع این بیماری همهگیر، و با روش پدیدارشناسانه انجام شد. جامعه پژوهش شامل زنانی بود که به پرسش آیا شوخطبعی در ایام قرنطینه در زندگی روزمره شما نقش داشت، پاسخ مثبت میدادند. نمونهگیری به صورت هدفمند و در دسترس صورت گرفت و شامل 18 مشارکتکننده بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و تجزیه و تحلیل یافتهها، بهروش هفت مرحلهای کلایزی انجام شد. یافتهها: پس از کدگذاری مصاحبهها و دسته بندی مضامین فرعی، در سوال اول هفت مضمون اصلی «کاهش سطح تنش، ایجاد تعادل در زندگی، جهتدهی خلاقانه، فاصله گرفتن از ناملایمات، افزایش سطح شادی، تقویت روحیه بیماران، و همدلی با شرایط سخت دیگران» و مضمون هستهای «انتخاب راهبردهای شوخطبعی با کاهش تنش و جهتدهی خلاقانه زندگی، تعادل را به زندگی بازمیگرداند و موجب تابآوری بیشتر افراد در برابر شرایط سخت دوران قرنطینه میشود.» و در سوال دوم 5 مضمون اصلی «بهره گیری گسترده از منابع، شوخی هدفمند با محتوای گزینشی، کاربرد بداهه و خلاقیت، شوخی پیونددهنده، و شوخی متناسب با موقعیت» و مضمون هستهای «شوخطبعی افزاینده تابآوری متناسب با شرایط، خلاق و با هدف تقویت پیوندهای بینفردی صورت میگیرد.» به دست آمد. نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد شوخطبعی میتواند تحمل شرایط سخت قرنطینه و حتی بیماری را آسانتر نموده و موجب مقابله مناسبتر با فشارروانی در شرایط بحران از طریق تقویت روحیه و ایجاد نشاط فردی گردد.
الهه پاک سرشت، دکتر کوثر دهدست،
دوره 24، شماره 93 - ( 1-1404 )
چکیده
اهداف: با توجه به لزوم تبیین معیارهای انتخاب همسر با در نظر گرفتن نیاز روز جامعه ایرانی، این پژوهش به مطالعه تجربه زیسته دختران جوان از معیارهای انتخاب همسر مبتنی بر رویکرد سهم گذاری برخاسته از هستی شناسی اسلامی پرداخته است. روش: با روش پدیدارشناسی در فرایند نمونه گیری با 16 نفر از دختران جوان متأهلی که شاخص های سبک زندگی سهم گذارانه شامل احساس آرامش دهندگی و رشددهندگی، عاملیت، روابط تکوین بخش و... در زندگی آن ها وجود داشت، با روش هدفمند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه یافت و کدگذاری صورت گرفت. یافته ها: سه معیار اصلی انتخاب همسر، قبل از ازدواج، برای رسیدن به «منِ مطلوب سهم گذار در زندگی زوجی بعد از ازدواج» بدست آمد. معیار اول «شاخص های نگرشی توسعه بخش و آرامش زا در زوجین»، معیار دوم «آگاهی و آمادگی پیرامون شاخص های شباهت زا و تفاوت زا» و معیار سوم «آگاهی از مسیرهای رشد و بلوغ شخصی» احصا شد. نتیجه گیری: معیارهای انتخاب همسر مبتنی بر رویکرد سهم گذاری میتواند افق دختران را درباره ازدواج گسترش دهد و به انتخاب عاقلانه همسر کمک کند.