جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای همسران

دکتر اکرمم میرمحمدصادقی، محمدرضا عابدی،
دوره 14، شماره 56 - ( 10-1394 )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرمشاوره گروهی مبتنی برپذیرش وتعهد(ACT)، برکیفیت زندگی همسران افرادمعتادبود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه همسران معتادین مراکزدرمان وترک اعتیاد شهرستان اصفهان بود، که 30 نفرازبین آنهابه صورت در دسترس انتخاب وسپس به صورت تصادفی دردوگروه آزمایش وگواه گمارده شدند. طرح پژوهش پیش آزمون، پس آزمون وپیگیری با گروه گواه بود. ابتداشرکت کنندگان به پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. سپس مداخلات درمانی (رویکرد پذیرش وتعهد، (ACTبرروی گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا گردید. بلافاصله پس از اجرای مداخله ویک ماه بعدازآن، شرکت کنندگان مجددا به پرسشنامه کیفیت زندگی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادکه شرکت کنندگان گروه آزمایش که مداخله مبتنی برپذیرش وتعهد رادریافت کرده بودند، نسبت به شرکت کنندگان گروه گواه درپس آزمون کیفیت زندگی (وزیرمقیاس های آن) نمره بهتری داشتند. این افزایش نمره درمرحله پیگیری نیزحفظ شده بود. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مشاوره گروهی مبتنی برپذیرش وتعهدبرکیفیت زندگی زنان افرادمعتادتأثیرمعنی داری دارد.


آقای حمیدرضا صمدی فرد، اقای محمد نریمانی، خانم نیلوفر میکائیلی، اقای علی شیخ الاسلامی،
دوره 15، شماره 59 - ( 7-1395 )
چکیده

هدف: طلاق عاطفی مهمترین عامل از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مؤلفه های اجتناب شناختی و باور فراشناختی در پیش بینی طلاق عاطفی همسران صورت پذیرفت. روش: جامعه آماری پژوهش کلیه همسران شهر اردبیل در سال 1394 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 120 نفر(60 زن و شوهر) به عنوان نمونه انتخاب شدند.برای جمع آوری داده­ها، از مقیاس اجتناب شناختی CAQ ( سکستون و داگاس، 2004)، مقیاس باور فرا شناختی (ولز و کارت رایت هاتون ، 2004) و مقیاس طلاق عاطفی گاتمن (2008) استفاده شد. داده‌ های پژوهش نیز با آزمون  t مستقل،  روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین طلاق عاطفی زنان و مردان  تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0 p<). همچنین بین مؤلفه های اجتناب شناختی با طلاق عاطفی رابطه مثبت معنادار (05/0 p<) و  بین باور فرا شناختی با طلاق عاطفی  همسران رابطه منفی معناداری وجود دارد(05/0 p<).  با توجه به ضرایب بتا  وا پس زنی افکار 15درصد، جانشینی افکار 13درصد، حواس پرتی 16 درصد، تبدیل تصور به فکر 40 درصد و باور فرا شناختی 14-درصد به شکل معناداری طلاق عاطفی همسران را تبیین می کنند(05/0 p<). نتیجه گیری:  می توان بیان نمود که مؤلفه های اجتناب شناختی و باور فراشناختی در زمره متغیرهای مرتبط با طلاق عاطفی بودند و توانایی پیش بینی آن را دارند.


آقای صادق کثیر، دکتر عباس امان الهی، دکتر غلامرضا رجبی، دکتر ذبیح اله عباس پور،
دوره 24، شماره 93 - ( 1-1404 )
چکیده

هدف: اگر چه ناباروری به عنوان یک بیماری تهدیدکننده‌ی زندگی طبقه‌بندی نمی‌شود، اما یک بحران در زندگی است که پیامدهایی را در زمینه‌های روانی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی به دنبال دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین پیامدهای ناباروری بر همسران مرد زوجین نابارور با تأکید بر عملکرد جنسی انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش داده بنیاد انجام شد. از این‌رو با 14 نفر از همسران مرد زوجین نابارور که در طول سال 1402 به دنبال درمان ناباروری خود بودند با روش نمونه‌گیری هدفمند مصاحبۀ نیمه‌ساختاریافته‌ای انجام شد و یافته‌های آن به ترتیب با روش استراوس و کوربین (1999) و سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که ناباروری تأثیر منفی بر عملکرد جنسی همسران مرد زوجین نابارور دارد و این تأثیر منفی پیامدهای مختلف فردی و زوجی را برای این افراد به همراه دارد. ره‌آوردهای زوجی ناباروری بر همسران مرد زوجین نابارور شامل رنج‌ها و دشواری‌های عاطفی- رابطه‌ایِ متأثر از زندگی عاری از فرزند و درماندگی در مدیریت تعارضات جنسی زوجی بود. همچنین ره‌آوردهای فردی شامل سختی‌ها و مشکلات جنسی متأثر از زندگی عاری از فرزند و اندوه ناشی از نارضایتی جنسی بود.
نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش حاضر می‌توانند به عنوان پیشنهاداتی برای ارجاع افراد یا زوجین نابارور به یک متخصص سلامت جنسی و روابط جنسی مورد استفاده قرار گیرد. این یافته‌ها باید توسط متخصصان مسائل جنسی برای ارائۀ اطلاعات مربوط به رفاه جنسی به افراد یا زوجین نابارور مورد توجه ویژه قرار بگیرند.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره می باشد.

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Counseling Research